یک زن تن فروش خوش بخت به من نشان دهید!

این مقاله را به آن هایی تقدیم می کنم که تن فروشی را شغلی مانند سایر مشاغل دانسته و از آن دفاع می کنند.

زنی که بدن خود را می فروشد، در نهان و در درون خود هیچ گاه احساس افتخار و خوش بختی نمی کند. شاید در یک مناظره تلویزیونی و در یک کشور اروپایی با افتخار اعلام کند که با تصمیم و اراده خود به این کار پرداخته است. اما وقتی با خود تنها می شود و زمانی که مجبور به تظاهر در مقابل مردی بیگانه می گردد که در ازای پول، تمایلات سکسی خود را به او تحمیل می کند، دیگر خنده از لبانش محو شده، چشم ها را می بندد و سعی می کند از بدن خود فرار کند تا آن لحظات بگذرند، تا بتواند با فشار آب داغ بر بدن خود بوی مرد را از خود دور کند. ادامه‌ی خواندن

زنان، قدرتی در زیر پوست جامعه!

 زنان، قدرتی که خود را زیر پوست جامعه گسترده تر می کنند. وسیع و پهناور. آثار این قدرت را از طرح ها و لایحه های طاق و جفت رژیم جمهوری اسلامی می بینیم که حتی در مهم ترین بحران های جناحی خود، از کابوس آن رهایی ندارد و در هر فرصتی تلاش می کند تا زنان را با قوانین ریز و درشت به خیال خود مهار کرده و در خانه و خانواده محبوس کند. آن ها را مشغول بارداری و بچه داری می کند و کار ِ خانه را نیز یکی از وظایف مقدس زنان می داند. در عین حال برای این که چرخ اقتصاد بهتر بچرخد، دورکاری را رواج داده و زنان را تشویق به انجام شغل خود در خانه می کند. با توسل به استعاره تسهیلات مشاغل خانگی، خانواده کارآفرین و زنان فناور، ستم مضاعف را چند برابر کرده و سوءاستفاده استثماری را کادوپیچ کرده و به زنان به مثابه یک برده خانگی تقدیم می کند. به این ترتیب زن را جدا از جامعه و جمع، در خانه ایزوله کرده و به خیال خود خطر متمرکز شدن این انرژی جوشان و سرباز کردن آن را خنثی می کند.  ادامه‌ی خواندن

حجاب، حجاب، باز هم حجاب!

حجاب دیگر یک کلمه نیست. مفهومی ست قدرت مند که می تواند متفرق کند و در عین حال به وحدت رساند. می تواند قدرتی را سرنگون کند، یا بر سرپا نگاه دارد. حجاب می تواند به قدمت یک تاریخ نقش بازی کند و نه تنها زنان بلکه مردان را نیز بر محور خود بچرخاند. می تواند جنبشی به راه اندازد، یاجنبشی را به اسارت بکشد. خود را ملی و فراملی کرده و درعرصه جهان قانون را به خود مشغول کند. می تواند باعث بریدن سردختری در پستوی یک دالان شود یا خفقان را نصیب میلیون میلیون زن در دنیا نماید. ادامه‌ی خواندن

نیمه دیگر، خالی یا پر؟

سکوت عجیبی مستولی شده است. سکوتی که تنها در این همهمه پرآشوب است که معنای خود را می یابد. هر لحظه هزاران حادثه، هر لحظه خشونت مطلق از زمین و آسمان، از شرق تا غرب. تو گویی تاریخ به نظاره نشسته است تا در یک لحظه معین این قشقرق را سر وسامانی دهد. ادامه‌ی خواندن

علیه تبعیض جنسیتی

به مناسبت روز جهانی زن

از این ۸ مارس به آن ۸ مارس، سالیان سال است که سپری شده اند. تاریخ جنبش زنان، گاه آرام آرام و گاه با جهش های غول آسا زنان را در مسیر خود به شرایط امروز رسانده است. شرایطی که وظایف کنش گران ِ علیه تبعیض جنسیتی را هرچه سنگین تر می کند. این مبارزه راه درازی در پیش رو دارد. ادامه‌ی خواندن

زنان سلطه گر، مردان زن ذلیل!

تلفن زنگ می زند. مرد، پشت میز عظیم خود مشغول مطالعه پرونده ای است. خانم منشی بر دگمه مخصوص ضربه می زند و مرد گوشی را برمی دارد. همسرش از خانه، بعد از این که چند لحظه با عصبانیت وبا صدای بلند، از برخورد دخترشان که دیگر گوش به حرف کسی نمی دهد، می گوید، شروع به خواندن لیست خرید می کند که قرار است، مرد، هنگام رفتن به خانه بخرد و چند دستور دیگر که قرار است مرد اجراء کند. مرد در تمام لحظاتی که گوشی به دست دارد، می گوید، بله خانم، حتما، بله، بله، حلش می کنیم، باشد، حتما………….. ادامه‌ی خواندن

کلاس درس انقلاب، به وسعت میدان ها!

چه تفاوتی می کند در کدام میدان جمع شویم. در قرن بیست و یکم، این میدان ها هستند که علم دار انقلاب شده اند، نه اتاق های بحث تاکتیک و استراتژی. اکنون میدان ها سازمان گر شده اند. حقیقتی انکارناپذیر که در تاریخ به ثبت خواهد رسید. ادامه‌ی خواندن