امکان­یابی مکان دفن نئولیبرالیسم … ۵. عروج نئولیبرالیسم

درآمد

در تاریخ ۲۷ دی ۱۳۸۹ (۱۷ ژانویه ۲۰۱۱) وقتی بخش نخست این مجموعه مقالات تحت عنوان فرعی “هایک در تهران” منتشر شد و در ادامه نگارنده از امکان فروپاشی دولت­های نئولیبرالِ فرعیِ تحت سلطه­ی صندوق بین­المللی و بانک جهانی سخن گفت هنوز در تونس و مصر و لیبی و یمن و اردن و عراق و بحرین و عربستان و الجزایر و… “همه چیز آروم” بود و دیکتاتورهایی همچون بن­علی و مبارک و قذافی و عبدالله صالح و غیره در کاخ­­های هارون­الرشیدی خود احساس “خوشبختی” می­کردند. ادامه‌ی خواندن

جنبش زنان در گیومه …٢ – زنان فرودست در خانه سیاه است

به یاد اثیریِ پرستو فرهودی*
سرِقرار
یادداشت کوتاه “جنبش زنان در گیومه، ۱- در ستایش ۸ مارس” را با زمزمه­ی بخشی از ترانه­ی “زن فرودست­ترین دنیاست” از جان لنون به پایان بردیم و قرار گذاشتیم که بعد از نجوای این ملودی، سخن خود را ادامه دهیم. اینک سرقرار آمده­ایم. ادامه‌ی خواندن

جنبش زنان در گیومه … ١- در ستایش ٨ مارس

یکم

  • راست است که معیار آزادی هر جامعه­یی بر مبنای آزادی زنان سنجیدنی است…
  • راست است که آزادی هر جامعه­یی در گرو آزادی زنان است…
  • راست است که بدون آزادی زنان سخن گفتن از آزادی جامعه یاوه است…
  • راست است که زنان نیمی از جمعیت هر جامعه را شکل  می­دهند و هر جنبش اجتماعی فقط با حضور نیمه­ی خود (زنان) توان­مند است…
  • راست است حتا در مدرن­ترین جوامع و کشورهای معاصر زنان از حقوق اجتماعی برابر با مردان برخوردار نیستند…
  • راست است که در کشورهای فرعی، زنان بیش از کشورهای سرمایه­داری اصلی از ستم­های جنسی، حقوقی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره رنج می­برند…
  • راست است که در کشورهای فرعی سرمایه­داری – از جیبوتی و نیجریه و لیبی و کویت و بحرین و مصر و اردن و عراق و ایران گرفته تا پاکستان و افغانستان – مبارزه برای آزادی پوشش و فرهنگ و هنر و حق طلاق و حضانت و برابری جنسی و ارث برابر و غیره – اگرچه تلاشی تقلیل­گرایانه است اما هر اندازه پیش­رفت در تحقق آزادی زن و احقاق مطالبات پیش گفته حرکتی مثبت و رو به پیش است… ادامه‌ی خواندن

امکان­یابی مکان دفن نئولیبرالیسم … ۴ . بحران کاپیتالیستی از آفریقای شمالی تا خاورمیانه

انقلاب­های نیمه­ تمامی که آتش به تن و جان دولت­های ارتجاعی آفریقایی و خاورمیانه­یی زده است، مستقل از این­که به کجا ختم شوند، قیام فرودستانی­ست که از سیاست­های نئولیبرالی امپریالیستی به ستوه آمده­اند. بافت طبقاتی توده­های معترض، شعارهای مبتنی بر نان و کار و آزادی و مقابله با دولت­هایی که از متحدان اصلی امپریالیسم آمریکا و اتحادیه­ی اروپا به شمار می­روند، بی­ برو و برگردترین دلیل این مدعاست. دولت­های امپریالیستی که تا دی­روز از مهره­هایی همچون شاه، بن­علی، مبارک، بوتفلیقه، قذافی و امثالهم حمایت بی­قید و شرط می­کردند، حالا به اعتبار حضور قاطع کارگران و زحمت­کشان خشمگین از یک­سو و به منظور پیش­گیری از تعمیق انقلاب و به تبع آن ممانعت از شیفت اعتراضات به سمت هواداری از جریانات چپ رادیکال، ناگزیر یکی پس از دیگری مهره­های خود را می­سوزانند و از ضرورت اصلاحات سیاسی اقتصادی سخن می­گویند. آنان مادام که میدان آزادی و انقلاب برای دولت­های متحدشان تنگ نشد، هیچ­گاه از ضرورت پاسخ­گویی به مطالبات متراکم توده­های گرسنه و استبداد زده کلامی نگفتند و حالا برای کنترل اوضاع وارد عرصه­یی شده­اند که خود نیز نه فقط با اشکال مشابهی از آن دست به گریبانند، بل­که اساساً در به وجود آوردن چنین وضعی که مترادف با تبدیل جهان به یک جهنم واقعی­ست، نقش اول را ایفا کرده­اند. ادامه‌ی خواندن

ایران و مصر …..ولی افتاد مشکل ها !

دوران منقضی شده­ی ناسیونالیسم ترقی­خواه

در اوج تنش­ها و کش­مکش­های موسوم به جنگ سرد جریانات ناسیونالیست و استقلال­خواه با گرایشات ضد آمریکایی در آفریقا و خاورمیانه به قدرت رسیدند که به نحو آشکاری از سوی اتحاد جماهیر شوروی حمایت می­شدند. در ماجرای پایان ناپذیر تقسیم جهان، کمونیسم روسی به ناسیونالیست­های رادیکال غرب ستیز همچون متحدی می­نگریست که نه فقط می­توانستند منافع ایالات متحده – و به طورکلی  سرمایه­داری غرب و بلوک ناتو – را تهدید کنند، بل­که قادر بودند ضمن تحدید نفوذ و پیشروی متحدان منطقه­یی آمریکا، راه را برای مانوور سیاسی اقتصادی شوروی باز کنند. ادامه‌ی خواندن

مصر:در آستانه­ی دوراهی سوسیالیسم یا بربریت

زحمت­کشان تونس، مصر، اردن، یمن، الجزایر در جوش و خروشند. آنان به چهره­ی دیکتاتورهایی پنجه می­کشند    – و در خون می­غلتند – که ده­ها سال تمام مسیرهای نان و آزادی را بسته­اند و سگ­های گرسنه­گی و استبداد را گشوده­اند. بخش­ عمده­یی از رسانه­های داخلی ایران و جهان هر لحظه اخبار عصیان فرودستان به جان آمده­ی این کشورها را به تصویر می­کشند. ادامه‌ی خواندن

امکان یابی مکان دفن نئولیبرالیسم … ٣. عروج و افول سوسیال دموکراسی

قصه نیستم که بگویی…

اگر “اخلاق حاکم بر هر جامعه، اخلاق طبقه­ی حاکم است” (مارکس) – که به درست چنین است – آن­گاه در عصر حاکمیت هارترین ژانر کل تاریخ سرمایه­داری (نئولیبرالیسم) لاجرم باید در تقابل با اخلاق منحط بورژوایی نیز به نقدهای جدی دست زد. نئولیبرالیسم فقط یک مشی اقتصادی نیست. ادامه‌ی خواندن

امکان یابی مکان دفن نئولیبرالیسم … ٢. اختلال دموکراتیک؟

درآمد

سیر سریع تحولات تونس عجالتاً یکی از نشانی­های مکان دفن نئولیبرالیسم را نشان داد و زمین را زیر پای دیکتاتورهای خوش­نشین دولت­های فرعی سرمایه­داری آفریقا و خاورمیانه لرزاند. تونس که از قرار با رهنمودهای مشعشع صندوق بین­المللی پول به بهشت امن سرمایه عروج کرده بود، در مدتی کوتاه تعفن بوی­ناک اقتصاد سیاسی نئولیبرال را به معرض نظاره­ی جهانیان نهاد. ادامه‌ی خواندن

امکان یابی مکان دفن نئولیبرالیسم … ١.هایک در تهران

شتاب شگفت ناک دولت نهم و دهم در راستای عملیاتی کردن بخشی از برنامه ی پیشنهادی صندوق بین المللی پول (طرح تعدیل ساختاری ) و آزاد سازی ” بازار مقدس و عزیز” از قید و بند خدمات حمایتی دولت ؛ جریانات و جناح های رقیب را به تکاپو انداخته است.اصلاح طلبان دولتی که خود را صاحب و متولی اصلی بازار می دانند و از سال ۱۳۶۸ با عروج رفسنجانی اجرای این طرح را به نام خود سند زده اند ؛ موج جدیدی از تهاجم را علیه دولت حاکم آغاز کرده اند. ادامه‌ی خواندن

روزی روزگاری دولت حامی! ترجمه­ی دروغ­های واقعی صندوق بین­المللی پول

۱٫ سال ۲۰۱۰ در دوران پُر نوسان و خروشانِ جنگ­های خونین میان دو اردوی آشتی­ناپذیر کار ـ سرمایه بی­شک سالی ماندگار خواهد بود. از زمانی­که سرمایه­داری به شیوه­ی خلع ید از فئودالیسم، انباشت بدوی را رقم زده تاکنون لشکرکشی بورژوازی برای استثمار هرچه بیش­تر­ پرولتاریا همواره ادامه داشته است. گرچه در این نبردهای بی­امان، پیروزی سیاسی طبقه­ی کارگر و کسب قدرت سیاسی مستمر – جز در دو دوره­ی کوتاه چند روزه و چند ساله در سال­های ۱۸۷۱ پاریس و ۱۹۱۷ مسکو – سخت کم شمار و نزدیک به هیچ بوده است، گرچه همان دو پیروزی نیز در فاصله­یی نه چندان طولانی به شکست انجامیده است، گرچه در تمام این چهارصد و اندی سال و به ویژه پس از صنعتی شدن جهان، بورژوازی همیشه دست برتر داشته است… و گرچه از دوران ظهور “پادشاهی ولگردان” تا شکل­بندی پرولتاریای صنعتی و به موازات آن تا عصر ما – که کارگران با چهره­ها­ی جدیدی در صورت­مندی پرستاران و معلمان و انواع شاغلان خدمات تولید؛ طبقه­یی با کمیت و کیفیت قاطع و غالب را ساخته­اند – تهاجم اردوی سرمایه­ به یک شکست تمام عیار و بادوام منجر نشده است اما…. ادامه‌ی خواندن