خانهام ابریسـت….*
۱٫ دلایل دم دستی بحران سیاسی اقتصادی جاری ادامهی خواندن
خانهام ابریسـت….*
۱٫ دلایل دم دستی بحران سیاسی اقتصادی جاری ادامهی خواندن
اول
«وزارت امور خارجهی آمریکا اعلام کرده است در راستای تعامل مستقیم با مردم ایران به آلن آیر [سخنگوی وزارت خارجه] ماموریت داده است تا به طور مستقیم به پرسشهای ایرانیان پاسخ دهد. آقای آیر [که] به زبان فارسی تسلط کامل دارد، پس از دریافت و طبقهبندی پرسشها، پاسخهای خود را در یک ویدئو ۵ تا ۷ دقیقهیی از طریق شبکههای اجتماعی [فیسبوک، توئیتر و یوتوب] به اطلاع ایرانیان میرساند.» (http://www.voanews.com/persian/news/usadarfarsi – eyre- 126707058.htm ادامهی خواندن
درآمد
این مقاله در” فصل نامهی تخصصی شعر گوهران”شماره ی ششم زمستان ۱۳۸۳ منتشر شد. بعد از آن که منوچهر آتشی جایزه ی کتاب سال جمهوری اسلامی را دریافت کرد و به عنوان “چهره ی ماندگار ادبی” مورد تقدیر مقامات ارشد وزارت ارشاد و صدا و سیما قرار گرفت ناگهان تغییر موضعی صد و هشتاد درجه یی داد و متعاقب انتشار پنج کتاب مثلا انتقادی در به اصطلاح نقد نیما و فروغ و شاملو … طی یک مصاحبه با روزنامه ی شرق هر چه می خواست نثار شاملو کرد. لیچار به ترین وصف مواضع و درفشانی های آتشی بود. ادامهی خواندن
دربارهی این مقالهی پر ماجرا
فروردین ۱۳۶۹ هنوز جوهر سخنرانی شاملو در برکلی خشک نشده بود که بر اساس گزارش نیمبند نشریهی دولتی کیهان هوایی موجی از ناسزا علیه شاملو به راه افتاد. از دشمنان عقدهیی شاملو انتظار میرفت که سیاه بر سفید او را به دشنهی دشنامهای ببندد. اما دوستان فریب خورده و جوگیر نیز مرعوب فضای ساختهگی دولتی علیه شاملو شدند. ناگهان همه یک شبه تاریخدان و اسطوره شناس و فردوسی دوست و ناسیونالیست دو آتشه شدند و در رثای مام وطن که توسط شاملوی “غربزدهی چپگرا” هجو شده بود، مرثیهها سرودند. فضای سیاهی بود. باری در آن فضای سرد من که در گیر پیشبرد پروژهیی آموزشی بودم یادداشتی کوتاه نوشتم و با توجه به بعد مکان با مکافات به شاملو و آدینه رساندم. آدینه که در اختیار جریانی خاص بود فقط به درج دو مقاله علیه شاملو بسنده کرد و پرونده را مختومه اعلام فرمود. شاملو بعدها در گفتوگو با همان مجله به صراحت از همان یادداشت و به تعبیر خود مقالهی چاپ نشده چنین یاد کرد: ادامهی خواندن
آخ! اگر آزادی سرودی میخواند…
در کنار مزار دوازدهم احمد شاملو ادامهی خواندن
درک غلط پاشایی از شادی چریکی
هر چند تصور میرود که شاملو پس از گرویدن جوانان چپ و رادیکال به سوی مبارزهی مسلحانه به درک چنین ضرورتی رسیده و با همین منطق نیز در کنار آزادیخواهان ضد سلطنت ایستاده و با شعر و ترجمان و ژورنالیسم سیاسی اش به سوی شاه شلیک کرده است، اما ذهنیت شاملو – به محض رهایی از رمانتیسم” آهنگهای فراموش شده” – همواره ذهن ستیز و ستیهندهگی علیه نظام سرمایهداری موجود بوده و برای به عینیت رسیدن زبان را به خدمت گرفته است. برای اثبات این مدعا طبیعی است که نمیتوانم از شعرهای همین دوره (دههی پنجاه) مدرکی به دست دهم و ناگزیرم کمی به گذشته رجعت کنم. سند من شعر” مه” از دفتر هوای تازه است که تاریخ سرودن آن، سال ۱۳۳۲ ذکر شده. اینکه شعر قبل یا بعد از کودتا شکل بسته است، بهدرستی بر من دانسته نیست اما ردپای اندیشهی پارتیزانی در شعری که از سرزمینی مه گرفته در وصف حال مردان جسورِِ بیرون زده از خفیهگاه (خانهی تیمی؟) برخاسته، به وضوح پیداست: ادامهی خواندن
ا. دوران سپری شدهی جنگ مسلحانه برای آزادی ادامهی خواندن
درآمد – فمینیسم در مقابل سوسیالیسم
الف. به نظر نگارنده هر گونه رفع ستم جنسی از زنان فقط در گرو رفع ستم طبقاتی قابل دست یابی است و به همین سبب هر گونه تلاش برای دست یابی به حقوق تضییع شده ی زنان در انواع حوزه های مدنی زمانی موفقیت آمیز خواهد بود که با مبارزه طبقاتی فرودستان جامعه و به طور مشخص تحت هژمونی طبقه ی کارگر پیوندی ارگانیک برقرار کند. بی تردید این امر شامل زنان طبقه ی بورژوازی نیز می شود. ادامهی خواندن
در آمد
حاکمیت سیاست های مونتاریستی جهان را به تعفن بوی ناکی کشیده است که هر لحظه غیر قابل تحمل تر می شود.حالا دیگر رشوه و رانت های میلیاردی فقط در قراردادهای نفت و گاز جا سازی نمی شود. هر جا که بتوان پول پارو کرد ؛ ردی و نشانی از فساد مالی دیده می شود.این فقط مقامات دادستانی ایران نیستند که از دست گیری مفسدان اقتصادی در همه ی حوزه ها از جمله نفت و شورای ایرانیان سخن می گویند و این البته فقط فوتبال ایران نیست که به گند تباهی آلوده است و به قول زنده یاد ناصر حجازی ” کجای ما پاک است که فوتبال مان پاک باشد…”در سطح بین المللی نیز هر کجا بوی قدرت و پول به مشام می رسد فضاحتی نیز در کار است. بی هوده نیست که مارکس در” دست نوشته ها” با صراحتی کم مانند گفته بود: ادامهی خواندن
درآمد
کم یا بیش یک سال و شش ماه پیش (۷/۱۰/۱۳۸۸) در جریان یک سلسله مقالات مستمر – که به بررسی اوضاع اجتماعی جاری در ایران و جهان اختصاص داشت – مقالهیی از این قلم منتشر شد تحت عنوان “دربارهی غیبت طبقهی کارگر”. با توجه به صراحت تیتر یاد شده، واضح است که آن نوشته قصد داشت فرضیهها و دلایل غیبت طبقهی کارگر در میدان جنبشهای ضد نئولیبرالی داخلی و بیرونی را در مرز کلیات؛ استدلال و آببندی کند. آن مقاله با اشارتی شتابزده به سنتهای سوسیالیسم خلقی رسوب کرده در تئوری و پراتیک چپِ میلیتانتِ سنتیِ غیر کارگریِ ملی مذهبیِ خرده بورژواییِ … – این صفات یک کامیون میخواهد – بازمانده از دههی پنجاه ایران آغاز میشد و با تاکید بر صداقت و شرافت ناب و انسانی پیش روان آن چپ، به دو عامل اساسی گیر میداد: ادامهی خواندن