جانگیری تازه اسلامیستها در خاورمیانه به بهانه انتشار فیلم “ضد اسلامی محمد”

مقدمه:

“بهار خاورمیانه” که بخشی از انقلابات بر علیه نظم جهانی بوده و هنوز هم به جهت پاسخ نگفرقتن خواستهای مردم یعنی نان و آزادی هنوز آتش زیر خاکستر است، توسط موج جدیدی از عروج اسلام سیاسی بر بستر نبود آلترناتیو انقلابی و مدرن، پاسخ گرفت و نظام امپریالیستی جهانی هم به تثبیت این موج کمک فراوانی کرده و خواهد کرد. ادامه‌ی خواندن

کمونیزم کارگری یا آته ایزم قشری؟ بحثی در نگاههای متضاد درموضوع مذهب

مقدمه اول:

مسئله مذهب و چگونگی برخورد کمونیستها به آن ، فکر می کنم به قدمت خود کمونیزم باشد. از همان زمان که کمونیزم و جنبش کمونیستی وارد صحنه سیاسی شد، در اروپا و بعدا در کشورهای “پیرامونی” معضل مذهب و تاثیرش در حفظ نظام طبقاتی و تاثیرات متناقضش در زندگی مردم، مشعله کمونیستها بود. ادامه‌ی خواندن

در حمایت تلاش مداوم برای ایجاد وحدت در قطب چپ , در حاشیه نشست سازمانهای چپ و انقلابی در کولن آلمان

مقدمه:

مسئله سازماندهی اتحاد بطور کلی و سازماندهی اتحاد در چپ و قطب کمونیستی جامعه، مسئله ای نیست که یکبار ثرار بشود حلش کرد و ادعا کرد که دیگر مطزح نیست. زمان و شزایط معین و موازنه قدرت ، این مسئله و راه حلی که ما یا هر جریان سیاسی دیگر در برابرش می گذارد، تحت تاثیز ثرار می دهد. لذا در عین اینکه هر گرایش سیاسی فرمولهای کلی می تواند در این مقوله داشته باشد، از پاسخگوئی به مسئله اتحاد در هر مقطع نه تنها نمی توان شانه خالی کرد بلکه اتفاقا هوشیاری اینست که بشود بموفع این مسئله را بنفع مبارزه آزادیخواهانه و کمونیستی حل نمود. ادامه‌ی خواندن

المپیک لندن دریچه ای به دنیای در حال تغییر

مقدمه:

المپیک ، چه در دوان قدیم، وقتی در یونان شروع شد و چه در دوران متاخرش در قرن هجدهم میلادی، زمینه ها ی متعدد سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی داشته و هر بار که برگزار شده به یمن گسترش مدیای جهانی، صحنه گسترده تری از روابط اجتماعی را به نمایش گذارده است. المپیک در یونان قدیم شروع شد برای اینکه حکومتها سربازانشانرا آماده کنند و قدرتشان را در “صلح” به رخ هم بکشند. در واقع از طریق “نمایش قدرت” و بدون جنگ و خونریزی ، رقیب را بدر کنند! ادامه‌ی خواندن

المپیک لندن، انقلاب در سوریه و “ننگ بر گرانی” در نیشابور

پاسخی به دغدغه های یک دوست از ایران

مقدمه:

ایمیلی دریافت کردم از یک دوست* از ایران که با دیدن مراسم بازگشائی المپیک لندن، احساسات خودش را در مورد دیدن این صحنه های متناقض (المپیک و جنایات در سوریه) نوشته بود و پرسیده بود که چرا این دنیای بحران زده و نا آرام را پایانی نیست و چرا صدای انسانیت بلند نمی شود و بیدار نمی شود؟ نوشته ای بود بر اساس واقعیاتی و غمی را که انسان بهش دچار می شود خصوصا که این دنیاهای موازی و متقاطع را کنار هم می بیند و پایانی بر وضعیت نمی بیند. در انتها نوشته بود که :”اگر ایده ای دارید برایم بفرستید”. منهم فکر کردم به این صحنه ها و احساس کردم باید بنویسم. نه فقط ایده ام، بلکه احساسم را . ادامه‌ی خواندن

جنگیدن با آزادی بدون قید و شرط بیان از موضع “طبقاتی بودن آزادی”!

تکرار داستانی کهنه از سوی یک تازه وارد به کمونیزم کارگری!

مقدمه اول:

خوشحالم که بحث آزادی بیان همجنان از زمانی که این سری بحثها را شروع کردم ادامه دارد. هیچ امری به این اندازه سرنوشت ساز برای آینده جامعه انسانی نیست. ادامه‌ی خواندن

در حمایت از منع ختنه کودکان و ملاحظاتی در موضوع ختنه کودکان

مقدمه:

متعاقب اعلام حکم دادگاهی در شهر کولن (آلمان) در منع ختنه کودکان، جنگی فرهنگی سیاسی در آلمان در گرفت (۱و ۲) و صحنه نبردی ایجاد شد برای نبرد مذهبیون اسلامی و یهودی و حامیانشان در حاکمیتهای دولتهای غربی با هواداران حقوق کودک و مبارزان راه جدائی مذهب از حیطه اجتماعی انسانها و من بسیار خوشحال شدم که نهاد کودکان مقدمند و فعالین کمونیزم کارگری در این کمپین مهم شرکت کرده اند. ادامه‌ی خواندن

دیدگاه متضاد چپ سنتی و کمونیزم کارگری در نقد لیبرالیزم , در حاشیه برچسب زنی حبیب بکتاش

مقدمه اول:

چپ سنتی دچار مشکلات درمان ناشدنی فرهنگی و سیاسی بود و به همین خاطر در باتلاق جهان سومی هم ماند و هم جامعه را نگه داشت. از میان این مشکلات، یکیش همین فرهنگ برچسب زنی بود. فرهنگ برچسب زنی ، بخشی از متد شانتاژ سیاسی است. مخالف را بدون کاویدن علمی به کفری متهم می کند و هوار می کشد و خلایق را می شوراند! البته تاریخا این صحنه ها ، حتی به گرد معرکه گیران قدیم یا روضه خوانان امام حسین هم نمی رسد و مشتری جمع نمی شود. منتهی جامعه را از هر چه چپ است متنفر می کند که کرده است و نتیجه اش هم این بود و هست که راست سیاسی از این بیگانگی چپ سنتی برای خودش آبروی سیاسی می خرد و بر خر مراد سوار می ماند! ادامه‌ی خواندن

پاسخ من به سوال رابطه معیار ، آزادی، آزادی بیان و آزادی کمونیستها

در حاشیه مقاله سیمین و نقدش به نادر بکتاش

مقدمه اول:

دیالوگ بسیار جالب و پر معنی دیدم در سایت روزنه که فکر می کنم به جهت سمبلیک بسیار پر معنی است. دوست عزیز ما در دیوار آزادی بدون قید و شرط بیان، خانم سیمین که با ادبیات کمونیزم کارگری دارد آشنا می شود و به حزب ما و نوشته ها و آرمانهای ما و کمپینهای ما علاقه مند شده ، در مقاله کوتاهی (۱) چند سوال قرار داد جلوی نادر بکتاش که در مقاله کوتاهی که سبک اوست مدعی شده بود که “آزادی کمونیستها معیار آزادی بیان و آزادی جامعه و سیاست است” (۲). ادامه‌ی خواندن