سعید صالحی نیا: پائین کشیدن حجاب اجباری پرچم جنبش سرنگونی رژیم اسلامی
در حاشیه تلاش رهبران “جنبش سبز” در پیشگیری از پائین کشیدن حجاب
سعید صالحی نیا: پائین کشیدن حجاب اجباری پرچم جنبش سرنگونی رژیم اسلامی
در حاشیه تلاش رهبران “جنبش سبز” در پیشگیری از پائین کشیدن حجاب
مقدمه:
بیش از ۴ روز پیش در شهر بوستون ایالت ماساچوست، مسابقه بین المللی و سالانه ماراتون با انفجار دو بمب دست ساز به خون کشیده شد. گفته می شود این بزرگترین حمله تروریستی به امریکا بعد از حملات به برجهای دوقلوی نیویورک بود. بنا به گزارشات، ۱۸۳ زخمی که تعدادی از آنها دستها و پاهای خود را از دست دادند،منجمله ۹ کودک، سه کشته، منجمله یک کودک ۸ ساله ، نتایج اولیه این کار کثیف تروریستی بود که هدفش فقط به خون کشیدن مردم عادی است. ادامهی خواندن
مقدمه:
دو علت اولیه داشتم که مقاله ای در موضوع این “بحران” کنونی کره بنویسم: اولا: خود بحران و اثراتی که روی سیاست جهانی می گذارد و تاثیر آموزشی آن برای جامعه جهانی که متاسفانه مردمش در حال حاضر بیشتر موضوعات دعواها هستند تا عوامل گرداننده صحنه ها که امیدوارم زودتر این دگرگون شود، و ثانیا برخی “تحلیلهای شیقتگان قشری چپ” که سینه می زنند برای “رفقای کره شمالی”! و اینجا و اونجا هنوز تبلیغ سوسیالیزمشان سر در می آورد به “کره شمالی سرزمین موعود!” ادامهی خواندن
با نگاهی به “زمزمه های فیسبوکی” یک حامی احمدی نژاد
مقدمه:
اینکه چگونه حکومتها در دنیا و نه تنها در ایران، مردم را به صندوقهای انتخابات می کشانند در حالیکه مردم کم یا بیش هر جا از همان حکومتها بدبختی دیده اند و ظلم، خودش باید موضوع بررسی روانشناسی اجتماعی قرار بگیرد.اینکه مردم هم این مضحکه ها را یا جدی می گیرند و یا تحمل می کنند هم باید مورد بررسی علمی قرار گیرد. مشاهده تاریخ اینرا نشان می دهد که این پدیده ها واقعا رخ می دهد.واقعا بخشی است از روند تداوم حکومتها و آنرا باید در چهارچوب وسیعتر روانشناسی حکومت کردن و حکومت شدن مورد بررسی قرارداد. ادامهی خواندن
متد” مخالفت” با سازماندهی قطب چپ از منظر “یک کمونیست حقیقی”!
در حاشیه مخالفتهای شباهنگ راد با تلاش کمونیستها برای ساختن قطب چپ ادامهی خواندن
یکپارچه در حرکتی جهانی در دفاع از حق آزادی بیان آمینا بپا خیزیم!
در حاشیه اعمال فشار جریانات اسلام سیاسی در تونس بر یک فعال جنبش زنان ادامهی خواندن
مقدمه:
سنتا کمونیستها حساسیت زیادی داشته اند نسبت به نابرابری. حتی و متاسفانه بیشتر از حساسیتی که باید داشته باشند به نبود آزادی و اساسا تفکیک این دو مقوله از معضلات نظری کمونیزم بوده. از این نکته که بگذریم که نباید گذشت، می رسیم به اون عرصه مخالفت با نابرابری که در همه عرصه های زندگی انسان متاسفانه گسترده شده و ریشه هایش هم در نظام طبقاتی چامعه است و هم حتی قبل از طبقاتی شدن جامعه انسانی، به طبع اینکه انسان بالاخره قدمهایش را دارد از جامعه حیوانی هم بیرون می کشد، نابرابری ریشه هایش به خود طبیعت برمی گردد قبل از اینکه جامعه طبقاتی باشد نظان نابرابر بخشی از سنت طبیعت بوده و ریاضی نابرابری خودش بخشی از منطق انتخاب طبیعی که اصلا اخلاقیات بردار نیست و دلش هم برای بیرون افتاده ها و شکست خورده ها و ضعیفها نمی سوزد که هیچ سخت بی رحم است! لذا معضل نابرابری و سرکشیدن به هجره های تو در توی آن کار جامعه انسانی است که هر قدر از نظام طبیعت دورتر می شود و “منطق انسانی” پیدا می کند، باید برابری را درون دنیای نابرابر تحمیل کند و خلاف جریانی بشود تا جریان برابری خودش را تثبیت کند.(۱) ادامهی خواندن
نامه سرگشاده دوم به منصور اسانلو
منصور اسانلوی عزیزم،
نامه کوتاهت بنام “سخن سال نو”(۱) را خواندم و بسیار خوشحال شدم. خسته نباشی و شاد و سلامت ، سال نو را به سالی پیروز برای خودت و طبقه کارگر ایران و مردم مظلوم و مبارزه تبدیل کتی که آرزوی همه ماست! ادامهی خواندن
مقدمه:
کمونیزم کارگری کجای مبارزات اعتراضی دنیای امروز ایستاده؟ اهمیت نگاه انتقادی این کمونیزم برای پس زدن گرایشات راست درون جنبش اعتراضی چیست؟ آیا هر جنبش اعتراضی را باید حمایت کرد؟ آیا حمایت هر جنبش اعتراضی موجب اجتماعی شدن کمونیزم کارگری می شود؟ اینها سوالاتی بدیهی است که باید پاسخ گیرند.نه در سطحی کلی بلکه در سطحی کانکرت و مشخص و هر روزه. چرا؟ چون جنبشهای اعتراضی به شکلی بی پایان زائیده می شوند و فرصتهای جدیدی برای فعالین کمونیزم کارگری برای اجتماعی شدن فراهم می آورند و اگر درست در مقابلشان موضع گرفته نشود، فعالین کمونیزم کارگری یا به پوپولیزم و راست کشیده می شوند یا به حاشیه خاکی، آنجا که سایر هپروتیهای “چپ” از سر پاک نگه داشتن دستهاشان افتاده اند. ادامهی خواندن
مقدمه:
دوست عزیزم اسماعیل هوشیار مقاله جالب و مهمی در خصوص مشکلات چپ از درون و بیرون نوشته اند(۱) که من دوست داشتم بهش بپردازم.از این رو که مسئله سازماندهی کمپ چپ جامعه ایران که امروزه بیشتر از گذشته به امری حیاتی برای سرنوشت کلیت جامعه ایران دارد. حتی بحث اتحاد نیز مشمول دو دیدگاه متضاد شده است.یکی اتحاد را امری “ایدئولوژیک” می داند و هدفش را “ساختن حزب بزرگ کمونیست” و دیگری اتحاد را نتیجه نیاز مبرم جامعه برای موفق کردن انقلاب ایران درون نبردی که سایر جنبشها یعنی جنبشهای راست ناسیونالیست و پروغرب و مذهبیون پروغرب (از جمله فرقه مجاهد و پهلوی چی ها و احزاب ناسیونالیست و جدائی خواه) به سرعت خود را زیر پوشش پروژه های امپریالیستی سازمان می دهند. ادامهی خواندن