“شهید زنده” ، سعید جلیلی ، کاندیدای خامنه ای؟ در حاشیه پرده آخر مضحکه “انتخابات” ریاست جمهوری اسلامی

مقدمه:

در دو مقاله قبلی توضیح دادم که باند خامنه ای با پائین کشیدن فتیله انتخابات ریاست جمهوری، اینبار از میان ۶۸۶ کاندید، ۸ نام از دانه ریزتر ها را گذاشت جلوی پیشخوانش تا مشکلات بازیهای انتخاباتی را برای خودش کمتر کند. همینطور تاکیید کردم که اینبار هم قرار است دست چین شده باند خامنه ای از صندوقها بیرون بیاید. چند هفته پیش هنوز مشخص نبود که مهره دست چین شده خامنه ای کیست اما بررسی رسانه های غربی مثل نیویورک تایمز و گاردین (۴و۵) و نگاهی به مطبوعات داخل ایران نشان از این دارد که “انتخاب خجسته” صورت گرفته و چهره ای که باید جای احمدی نژاد بنشیند به احتمال زیاد ، سعید حلیلی است. ادامه‌ی خواندن

فولادوندیزم تقاطع قشریگری -ارتجاع فرهنگی و راست نژاد پرست , بخش دوم نقد فولادوندیزم

(فولادوند سلطنت طلب فحاش و لات رو خوب منم ازش خیلی حالم به هم میخوره. و اگر یه وقتی حوصله گوش دادن به حرفهای تکراری “افشای اسلام” داشته باشم.راستش “افشای اسلام” و بد و بیراه گفتن به فاطمه زهرا و گیر دادن به شورت محمد، من وقتی ۱۴ ۱۵ سالم بود خیلی برام جالب بود! الان خیلی تکراری و لوس هست برام. (پویا حقیقت جو-قیسبوک)(۱) ادامه‌ی خواندن

پائین کشیدن فتیله رقابتها، درمانی موقت برای عبور از کابوس انتخابات و پاسخ مردم؟

پائین کشیدن فتیله رقابتها، درمانی موقت برای عبور از کابوس انتخابات و پاسخ مردم؟

در حاشیه اعلام “صلاحیت کاندیدهای ریاست جمهوری” ادامه‌ی خواندن

فولادوندیزم و “انجمن پادشاهیش” چه نقشی در فرهنگ سیاسی دارند؟

مقدمه:

تلاشهای بخش راست “اپوزسیون” حول شاهزاده پهلوی ، برای تشکیل شورای ملی همچنان در حال درجا زدن است.(۱) هواداران رضا پهلوی از همان بدو سرنگونی حکومت پهلوی دچار یک مخمصه بزرگ بوده اند چرا که حکومت سرنگون شده توسط انقلاب مردم ایران در سال ۵۷، بخاطر درنده خوئی، عقب افتادگی ، دیکتاتوری، بخاطر پایه گذاری جرم سیاسی ، شکنجه و اعدام و زندانهای سیاسی، بخاطر اسلام پناهیش، بخاطر سازمان دادن یک حکومت سرمایه داری که فقر و حاشیه نشینی را به جامعه تحمیل کرد، آنرا بعد از چندین نسل مبارزه جانانه بالاخره سرنگون کردند. این از حافظه یک جامعه زدودنی نیست.نمی شود یک جامعه را با هر ابزاری چنان فریب داد که نقطه سر خط ، بشود و بایستد پشت همه آنچه بگونه ای دیگر در جریان حکومت جنایتکار رژیم اسلامی بازتولید شد! ادامه‌ی خواندن

رابطه سکولاریزم و انتگراسیون

مقدمه:

در بحثهای قبلی (۱و۲و۷)مروری داشتم به دو مقوله سکولاریزم و انتگراسیون. توضیح دادم که برداشتهای متفاوتی از سکولاریزم در غرب وجود دارد.لائیسیته شکل معین سکولاریزم است در فرانسه و مکتب انگلوجرمن ، سکولاریزم را به شکل دیگری در انگلستان و المان پیاده کرده است. ادامه‌ی خواندن

گزارشی کوتاه از تظاهرات اول ماه مه در امریکا

مقدمه:

بنا به گزارشات اولیه، دهها هزار نفر در دهها شهر بزرگ و گوچک در امریکا اول ماه مه، روز جهانی کارگر را جشن گرفته اند. گزارشات تظاهرات اول ماه مه ، سنتا در امریکا توسط شبکه مدیای حاکم، یا کاملا سانسور می شود یا فقط بخشهائی انتخابی ازش نشان داده می شود تا مردم را متقاعد کنند که “مشتی آنارشیست” و بدور از واقعیت زندگی در خیابانها جمع شده اند! تلاش سیستماتیک نظام تبلیغاتی در امریکا ، همیشه این بوده که سنت تظاهرات جهانی اول ماه مه در امریکا اجتماعی نشود. ادامه‌ی خواندن

کمونیزم کارگری، سکولاریزم و عرصه قانون , نگاهی به بحثهای حقوقی آذر ماجدی در موضوع قانونیت حجاب

مقدمه:

مقاله اخیر آذر ماجدی(۱) در موضوع حجاب و دیدگاه ایشان در موضوع قانونیت حجاب ، تلاشی است جدی تر در پا گذاشتن فعالین کمونیست کارگری به عرصه تفکر و بیان قانونی. این عرصه خودش نشانگر اینست که مشغله قانونیت و ارجاع به قانون ، همان رومانتیزمی که تاریخا چپ را در بیرون عرصه عملی جامعه به شعار دهی مشغول می کرد دارد سپری می شود. نشان می دهد که حداقل کمونیستهای کارگری دارند تلاش جدی تری می کنند که در اشلهای قدرت سیاسی و مختصاتش ظاهر شوند. این را من بسیار قدم مهمی می دانم. برای قد کشیدن از مقام چپ رومانتیستی بیرون حوزه قدرت سیاسی به چپی که اشتهای تسخیر قدرت سیاسی را آنهم در قرن بیست و یکم داراست، ما بالاخره باید وارد عرصه بحثهای قانونی مشحص بشویم و آن اهدافی که در کنار خیابانها فریاد می زدیم بتوانیم بگونه ای کارشناسی شده بصورت پیشنهادات قانونی مشخص ارائه دهیم. ادامه‌ی خواندن

“سوسیالیزم” انورخوجه ای و سوسیالیزم سکولار , بحثی در موضوع سکولاریزم در حکومت سوسیالیستی

مقدمه:

مطالعه بحثها و موضع گیریهای فعالین جنبش کمونیزم کارگری در طی سالهای متمادی ، نکته ای را در ذهن من برانگیخته که فکر می کنم زمانش باشد بصورت یک بحث مستقل خدمت خواننده گرامی ارائه دهم.مخاطب من طبعا هم فعالین کمونیزم کارگریست و هم جامعه ای که در استانه عبور از حاکمیت مذهبی است اما اینکه چه مدلی باید جانشین این حاکمیت شود اینقدر برایش روشن نیست و شاید از عللی که تعللی هست در سرنگونی رژیم اسلامی همین عدم اطمینان به جانشینش نه تنها از جهت سیاسی بلکه از جهت فرهنگی باشد. ادامه‌ی خواندن