فصل بازستانی قدرت سیاسی و اقتصادی از دو هم پشت ذاتی جهانی « سرمایه و دین»

تنازعات ِِ حیاتی بخش پدیده ها

آیا ما امروز در تقاطع ِِتصادم ِِتناقضات و تنازعات ِِ حیاتی بخش پدیده ها ی پوینده و میرا قرارنداریم؟ ـ در عصر صنایع عظیم دیجیتال و دنیای مجازی براستی بزرگ، پیچیده و نویدبخش آگاهی، اطلاعات و روشنگری آسان رایانه ای ـ نیستیم؟ ادامه‌ی خواندن

اهرم دمکراسی توده ای و استعداد مبارزەی فراطبقاتی با آن

” حضورسیاسی چپ وکنترل تندروی راست”

بعد از فروریزی بلوک شرق و به دنبال آن با پدیداری فرصت برای هجوم سرمایه و رشد جهشی هرچه بیشتر نابرابرهای اقتصادی و سیاسی، امروزکمترین ملتی در جوامع بشری را می یابید که پس از آن واقعه، دچار ستم مضاعف سرمایه جهانخوارو حامیان فاسد و دیکتاتور آن در سطح کره ی زمین نگشته و بطبع توده های عاصی را به مبارزه همه جانبه با این ساختار و وحوش درنده اش نگردانیده و همگان را به فکر تغیر سرنوشت ناگوار خود و فرزندانشان ناگزیرنکرده باشد. ادامه‌ی خواندن

« راست » و سرنوشت ایران

“تلفیق دین و سرمایه”

رشد خوش باوری غیر قابل انکار توده های استبدادزده ی فقیر عرب به قارچ سمی (اسلام سیاسی) و طمع و تشویق ( نولیبرالیسم سیاسی و مالی جهان ) از سرکردگان ارتجاع منطقه، و همزمانی نیاز به پشتیبانی و همبستگی متقابل و حیاتی سرمایه داران ملی کشورهای مسلمان با بورژوازی لیبرال جهانی، در شرایط حاضر، این دو را با هم نزدیکتر و پیوند داده است و آنها هم فعلن توانسته اند گوی بازی رهبری توده های بپاخاسته عرب را ببرند. ادامه‌ی خواندن

«چپ» و سرنوشت آتی ایران!

“چپ و جایگاه کنونی او در مبارزه”
 
این مقاله سعی مسئولانه دارد با نفی انتقادی وضعیت کنونی چپ، توان بالقوه ی ذاتی او را برجسته و تحریک کند، اما:«لازم است با سرافرازی تمام در پیشگاه مبارزات تاریخی مردم گفته شود و نیز یاد هیچکدام مان هم هرگز نرود که جهان سرمایه با همه ی توانائی های (نظامی، مالی وتبلیغاتی)اش در مقابل مواضع انسانگرایانه ی چپ همیشه ناتوان و نابردبار بوده است و همه ی جریان راست هار ایران و جهان، اعتبار و هویت سیاسی گذشته ی خود را در برابر بندگی سرمایه، تنها از دشمنی بیرحمانه با چپ دریافت داشته و هنوز هم از همین طریق بی شرمانه امرار معاش سیاسی و مالی کرده و با توان تحریف افکار و آمال توده ها، تداوم حیات عملن مزاحم و مضر خود را بر بشریت بدین شکل غیراخلاقی میسر می یابند!» ادامه‌ی خواندن

تضاد و ترس تفکر وعمل راست با تغیر و تحول بنیادی

” رد دخالت خارجی “

بی گمان ـ توده های غارت شده، زمینگیر و استبداد زده بیش از این بردباری ندارند و باید بنیان هستی ناتوان خود را از بیخ برکنند و آن را دگرگون کنند و نوعدوستان آگاه به تاریخ و فرهیخته درد مشترک با مردم ستمزده ی خود دارند، آنها از دیرباز راز تحول اجتماعی را می شناخته و از این رو همگام با توده ها علیه ظالم بوده اند و راه حل اساسی محو تعدی، فساد، جنگ وبی حقوقی را در اراده ی مردمانی می یافته اند که اغلب زیر ستم ضعیف، پراکنده و لهیده شده اند، با این وجود هر بارکه بپاخاسته اند ـ آنها توانسته اند دگرگونسازی سرنوشت خود و دیگران را ثابت کنند. ادامه‌ی خواندن

” آغاز دور نا گزیری خروج از مرکز”

همینگونه که دیده می شود و بعد از البته دور بلندی از تخاصمات، تصادمات و تنازعات پوشیده و آشکار اقلیت حاکم اصولگرای رژیم ولائی، اینک اما مرحله حذفی وقطعی بخشی در برابر بخش دیگر آغاز گردیده است؛ که من ترجیحن قاعده مندی آنرا تابع قانون گریز از مرکز و پرتاب شدن هرکدام به بیرون از دستگاه را، همچون کندن موئی مزاحم از دماغ، ناشی از پشتوانه کمی و کیفی آنها، صف بندی های جدید با جناح های دیگر و دریافت وعده های حمایت  داخلی و خارجی هرکدام و توان تاثیر طرفین درقوای سه گانه می دانم، که این برای ماندن در گردونه ی حکومت با شتاب و سرعت های بیشتر کنونی و ناگهانی آتی در گردونه سیاسی فردا، هریک از آنان نیاز به وزن بالاتری نسبت به رقیب دارد که پیروز آن مقطع، قطعن باید این وزن سنگین را کسب و داشته باشد تا در حیات سیاسی باقی بماند؛ من این روند تاکنونی نظام را در چشم انداز آتی چنین بررسی می کنم. ادامه‌ی خواندن

تاخیر در جدائی دین از دولت=” بازتولید هرچه بیشتر فساد سیاسی و اقتصادی”

“چرائی ضرورت جدائی دین از دولت”

واقعیت ِتلخ و فاجعه بار سیاست دینی حاکم بر ایران از سی وسه سال پیش تا به امروز این است که مردم قریب به اتفاق، در مقابل دید تک قطبی رژیم از انسان، یعنی (همه ی شهروندان ما) به خودی خود هیچ نیستند، مگر آنان بندگانی معتمد، مطیع و بی اراده ای در برابر سرنوشت موجود که آن نیز تقدیر خدائی ست باشند! ادامه‌ی خواندن