هوی و هوس تازه رژیم

هوی و هوس تازه رژیم

هوشیارتر باشیم و بر اوضاع درنگ کنیم که رژیم یکبار دیگر همچون گذشته ها در تدارک تنبیه دوباره گرسنگان و مخالفان آگاه خود است و قصد فرستادن کارگران، بیکاران و ساده لوحان به میدان جنگ فرقه ای را در سر دارد تا با تسخیر رذیلانه ی امکان خیزش توده ای، و به تبع آن سرکوب حق دادخواهی کلان مردمان زمینگیر، آمال مجنونانه ی خود را در ذهن بیمار مهیا کند و می خواهد با سرگرم کردن ملت های اسیر و به جان آمده و خلاصی از اعتراض ها ی آنها، به بازی تازه و خطرناک منطقه ای برای خفه کردن فریادها و صیانت نفس خود به این راه ضدبشری راه یابد؛ نقشه و ترفندی که می تواند پوششی دفاعی باشد برای جلب و فریب نیروهای متعصب و گریز از پاسخگوئی به چرائی بر باددادن صدها میلیارد دلار دارائی مردم که این رژیم سفاک این ثروت هنگفت را تاکنون به خاطر جنون هسته ای یکجا دود کرده و به هوی و هوس ولایت خردمند از شکم خالی توده ها سرراست ربوده است. و حالا برای پوشاندن این مافات و رسوائی آن، فرصت خوبی مهیا شده و ولی فقیه درمانده می خواهد با یک تیر دو هدف ذهنی را بزند. ادامه‌ی خواندن

هدف آمریکا در میان دو قطب مذهبی

جهان ناعادلانه ی ما از صدقه سر گردنکشان یکه تاز سرمایه و فناتیک های حامی او درهمریخته تر، گمراه شده تر و ناامن تر از همیشه است و سیل خروشان حق خواهی ها، ناآرامی ها و نبردهای مردمی برای دریافت سهم اندک هستی هم جا را گرفته است. منهای یک اقلیت ناچیز، اغلب مسلمانان بیدادرس، بسان دیگر همنوعان جهانی شان حالا و پس از پی بردن به اهداف داعش ها بهتر دشمنان خود و یاران آنانرا می شناسند و اینک شفاف تر می دانند که توده های کارمزد، لایه های میانی و پائینی هیچگاه پشتیبانی اقتصادی، پناهگاهی سیاسی و یا پشتوانه ای حقوق بشری در این دنیای زر و زور و تزویر نداشته، ندارند و تا بقای ساختار جهانی سرمایه سالار هرگز نیز نخواهند داشت. لااقل در ایران و با وجود حکومت شیعه، زندگی خود شعیان پس از ۳۷ سال بیش از پیش آسیب پذیرتر و تنگدست تر شده و اصولا قریب به اتفاق آنها همچون دیگر مسلمانان منطقه تاب تحمل این هستی پست، سخت و رقت بار خود را ندارند. حیات پلید داعش شیعه و سنی از خون این نیروهای پاکباخته، سرخورده و بی یاور ارتزاق می کند.
ادامه‌ی خواندن

با نوروز و بهار هستی

با نوروز و بهار هستی

از ستم و جور ظالمان زمانه چه بگویم! تو گوئی که قرن هاست هستی ما در خلافتگاهِ اهریمن و درندشتِ درندگانِ صحرا گرفتارآمده، در سوزِ دردِ سرد و رنج بی انتهای اسیری تنها مانده، زنجیرکشان در ژرفای هراسناک مرگ، با شب شرنگ به سربرده و همچنان پُرامید به دنبال راه نجات فردا خستگی ناپذیر و پویا ره سپرده ایم و در این یخبندان سنگین و زمخت زمستان، پای برهنه، تن لهیده، جان تکیده و با دست و دل گرسنه در میانه ی گرگان تیز دندان، غران به رزم زیستن پاگذاشته ایم و آفرین بر ما که گر دست و پا شکسته، جان بدربرده ایم و برای بهاران آزاد و آباد خویش هنوز استوار ایستاده ایم. ادامه‌ی خواندن

چهارشنبه سوری و دشمنانش

 چهارشنبه سوری و دشمنانش

آری روزگار بسیار ناگوار و نفرت انگیزی ست زیستن، زیستن با این همه سنگدلی، آلودگی و پلیدی در دستگاه آخوندِ با بصیرت. همه ما دهه ها و آشکارا با چشمان خود دیده و می بینیم که هرروز نان، روان، جان، آزادی و زندگی پریشان مان در ماتم سرای ۳۷ ساله ولائی  چگونه به یغمای ریکارانه مذهبی رفته و می رود. ادامه‌ی خواندن

مرز اختلاف ها و ائتلاف ها

مرز اختلاف ها و ائتلاف ها

مقطع حساس، سرنوشت ساز و به شدت بحرانی و متلاطمی در کشور ما از مدت ها پیش در صور مختلف آغاز شده و اینک به اوج فرآیند مهم و غیرقابل مهار خود راه یافته است. در کنار آن اما بازتاب ها، موقعیت ها و موجودیت های کل اپوزیسیون با دگرگونی های کنونی خوانائی ندارد و اگر هم باشد پاسخگو نیست. از مدافعان سرنگونی گرفته، تا موافقان همراهی با جنبش رفرماسیون مذهبی و ترکیبی از سازش و ائتلاف و یا اختلاف سازش ناپذیران مستقل، سکولار و انقلابی و همچنین خواستاران گذر از کل رژیم یا بخشی از آن، اهرم ها، واکنش ها و امکان های کل این مخالفان متناسب با رویدادهای عمومی و توان رژیم در خنثی سازی مخالفان برتر است، و ابزار موجود اپوزیسیون ناتوان است و یا در قبال توانائی های رژیم قعلا کارا نیست. ادامه‌ی خواندن

انتخاب روسری یا توسری

در همان روزهای پُرشور و شوق اوایل خیزش سراسری اجتماعی بود که نه تنها آن اندک روحانیت رانده شده ی از بارگاه شاه، بلکه حتی سران آخوندهای وابسته به دربار، نوچگان و طلبه های مزدبگیرشان که رقم کلانی داشتند و همچنین نیروهای واپسگرای ملی مذهبی، تحصیل کردگان مکلا و تجار نان به نرخ روزخورهای بازاری، یعنی همه سنتگرایان مذهبی با دیدن خروش مردم، پی به توان اراده شگرف کارگران، زنان و توده های یکپارچه بردند و به سمت و سوی یقین سرنگونی ساختار فاسد پادشاهی که با شتاب در حال فرود بود به سرعت باور آورده، جسورتر شده و به همت توده های طغیانی در خیابان ها، جسارت یافته و  به ولی نعمت خود شاه پشت کردند و سرایش سرود انقلاب و پردازش فردای ساختمان سیاسی دمکراتیک مردمی را همگی مرتجعان بی هیچ گمانی اجتناب ناپذیر دریافتند. ادامه‌ی خواندن

دشمنی لیبرالیسم با سوسیالیسم

بی گمان زمینه و ضرورت آغاز لیبرالیسم و آزادی خواهی را نمی توان جز محصول فاکتورهای خفقان، تفتیش عقاید، سرکوب آزادی های مدنی، اقتدار ولنگار مسیحیت از یکسو، از سوی دیگر همچنین زور مفرط شاهان ستمگر، ایستائی ساختار کهنه ی اراده گرائی و ناچار گذر از پایه و پایانه ی دوران اقتصاد پیشاسرمایه داری ندانست؛ ادامه‌ی خواندن

نبرد با بنیادگرائی سرمایه سالار

نبرد با بنیادگرائی سرمایه سالار

آشکارا، جهان متلاطم ما با روابط و ساختار منحط کاپیتالیستی دچار بن بست، بی چارگی و خشم کور و جاهطلبانه ی سرمایه سالارانِ دزد و وابستگان سرسپرده ی آنها شده است؛ و انسان اسیر، گرسنه، بیکار، سرخورده و عصیانی برای یافتن فردای بهتر، امید به راه بردن به سهم ناچیز نان و گذر به سوی زندگی آزاد و مسالمت جویانه و رهائی از این همه ستم ها، فسادها، گمراه سازی ها، ناهنجاری های بلند و بدخیم طبقاتی، بی فرجامی های عمومی و جنگ های پیاپی ضدبشری که قرن ها بر کول نوع انسان کار، فرهیختگانِ مسئول در لایه های میانی و تهیدستان درهم شکسته سوار بوده است؛ این خودکامگی و یکسویه گرائی افراطی در برابر ” انسان ” همچون کوهی غیرقابل عبور ایستاده است. ادامه‌ی خواندن