پناهجویان و زمستان

پناهجویان و زمستان

زندگی، در دشتِ جاهلیت و طوفانِ ولایت ها
همچنان، در کنام مارها بود
که داعشیان، سر به پا و خون بچشم
دردستی هیزمِ رسالت و
در دیگری، با دوزخ و کویرِ نادانی آمدند.
بسان: خمینی ها و طالبان ها و بن لادن ها ادامه‌ی خواندن

رل ناتو و آمریکا در ترورها

رل ناتو و آمریکا در ترورها

در جهان ناسازگار و نظامیزار ما معانی واژه ها بشکل تراژدیک برابر خدایان زور، قدرت و ثروت دیریست عاجز و وارونه شده اند. برای کشف مفاهیم بهره کشی و نابرابری ها، مقاومت در مقابل ستم ها و تهیه ی مدارک دادرسی تاریخی از جنگ پردازی ها، آنهم تنها بخاطر احیاء زندگی، تشویق همبستگی میان ملل همدرد و پردازش ایستادگی، پیشاروی دسیسه ها و توطئه های پیاپی خودکامگان و جنگ سالاران ضدبشر، آری می باید برای این و آن تعابیرِ مسخ شده واژه های متناسب و تازه ای یافت. جنگ سرد هم دیگر پاسخگوی پیچیدگی این پدیده پُرچهره و مرگبار میلتاریسم نیست؛ همانگونه که برای مفاهیم دمکراسی، حقوق بشر و صلح جهانی و…وافی نمی باشد. زیرا: معنای ارزش و بی ارزشی فرهنگ انسانی در همریخته و زندگی مصیبت بار نوع بشر و یقه ناتوانی کشورهاشان، همچنان دچار در چنگ طمع و باج خواهی کنسرن های چندملیتی، رُل هجومی ناتو در آن و سرکردگی امپریالیسم آمریکا و هم کاسگان اوست. ناتو! مجموعه مشترکی که هیچ ملتی به تنهائی قادر به رودرردروئی موفق با خشونت آن نیست و شرط بقای این دستگاه نیز، مستقیما وابسته به یافتن درآمد و فروش کلان ابزار جنگی و طبعا داشتن وظایف پیاپی برای جنگجوئی های ناتوست؛ سازمان فراملی و نظامی ای که پیگیر مادر اغلب جنگ ها و ویرانی ها بوده و هست. ادامه‌ی خواندن

تبعیض و منطق جامعه رنگین

لیلا زانا، نماینده ی کرد استان آگری در کردستان ترکیه، به دلیل ادای سوگند قانونی به زبان کُردی در پارلمان ترکیه مورد حمله نژادپرستان ترک قرار گرفت. او هنگام خواندن متن سوگندنامه بجای عبارت “ملت ترک” رسما از عنوان “ملت ترکیه” استفاده کرد و به همین خاطر رئیس پارلمان، سوگند وی را فاقد اعتبار قانونی دانست. زیرا: در قانون اساسی ترکیه، همه مردم ترکیه “شهروند ترک” انگاشته می‌شوند؛ در حالیکه چنین نیست، چراکه ترکیه جامعه ی بسیار رنگینی می باشد.

ادامه‌ی خواندن

کندن فتیله ی شوینیسم

یکراست می روم سراغ توطئه ی دیگر ولایت شیعی و پرداختن”فتیله” و تشویق کل رژیم در تحریک چنین بی خردی ها که بی کم و کاست می باید همیشه و شدیدا محکوم شوند. این جنون فتیله بخشی از فاجعه ها، جورها و وجود همه جانبه ی اهمی از تبعیض ها، سرکوفت ها، اجحاف ها، محرومیت ها و مهمتر از همه نابرابری های مسلط و همگانی و فرهنگی و طبقاتی بر ملت های فقیر و ستم سهم ایران بوده و می باشد که همچنان از زمین و آسمان می بارند! چشم پوشیدن به این تبعیض ها و واقعیت های کهنه، چرکین و دشمنی افکن رژیم ها، دمیدن بر کوره های برتریجوئی های ناشسیونالیستی و یا خودبزرگ بینی های حقارانگیز شوینیستی ست که می توانند مادر جنگ های خودزنی کور فردای ملت های رنج برده مان باشند. ادامه‌ی خواندن

فصل زدون قسم ها و…

تأثیر، منفی و واقعی ست زیراکه اسلام بر پرنسیپ های برجسته ی ملت های ما، بر فرهنگ و تاریخ رنگارنگ کشور، همچنین بر سنت های خودباوری عام و سراسری، آسیب های جبران ناپذیر و نسبتا یکسانی زده است. شگفتا، پس از ۳۷ سال جنایت، غارت و استبداد شیعی، مردم همچنان وابستگی بیمارگونه ای به زیارت ها، ترفندهای مذهبی و دلبستگی به لقب های پوچ حاجی، مشهدی و کربلائی، و توامان راز و نیازهای فریبکارانه با دعاوی معمم های فاسد دارد؛ با ندبه ها، قسم ها، شعارها و توهم های گمراه کننده آخرالزمانی جانش آمیخته است؛ در چنبره ی باورها، دعاها، امیدواری ها و ترسیم ِرنگ و لعاب های گزافگونه آسمانی و فرانسانی، پیوسته اسیر مانده و نقش خود و تجربه های دردبارش را از ملاها فراموش کرده است؛ و می توان گفت: اعتماد به نفس در میان مردم فقیر بیشتر از همه کشته شده و به تبع آسیب ها، بی گمان بخش بزرگی از جوامع کار و محروم ما گرفتار خودکم بینی، ظاهرسازی، مقید به جریان های سیاسی مذهبی و یا وابسته به عوامفریبی خود رژیم های شاه و شیخ می باشد؛ دسیسه ی سلطنت و فریبِ خلافتی که قرن ها ریشه ی مذهبی داشته و حاکمیت مطلق کرده اند. ادامه‌ی خواندن

تهدید غرب و بازتاب آن

کافی ست بی طرف بود و سپس آشکارا دید که چگونه دو قدرت مقتدر( ارباب جهان آمریکا و اتحادیه اروپا ) در پیوند با هم و چند قطب اقتصادی و مالی در دیگر قاره ها، با یکدیگر متحد، مشترک و درصف حفظ منافع جهان گلوبال فعلا مصلحتی در کنار هم و علیه بشریت زمینگیر، سهیم شده و بر سر این سفره ی غارت می باشند و جهان نابرابر و ستمزده ی ما را بخاطر سود و سروی فرسوده ی خویش بسوی هرچه بیشتر هرج و مرج، خشونت، ویرانی، فقر، فساد و جنگ های جهانخوارانه و فاشیسم مذهبی پی در پی دچار کرده و رو به انفجار نزدیک نشانده اند. مسلما بر کسی پوشیده نیست که قدرت فوق متمرکز امپریالیسم آمریکا در این دیپلماسی مرگبار همچنان رل رهبری مطلق داشته و او به اِعمال سرکردگی و به تبعیت درآوردن اتحادیه اروپا و دیگر هم پیامانان در همکاری های تنگاتنگ با آنها، آنهم با بازوی نظامی ناتو، تاکنون موفق و همصدائی با آنها برایش کار ساده ای بوده و جبهه ی آنان توانائی هرگونه جنایتی را عملا داشته و دارد؛ همانگونه که بارها آفریده است. این وحدت با همِ قطب های به اصطلاح غربی، پیوسته به جنگ قدرت و وخامت فقر و ژرفش بحران های کنونی جامعه ی بشری افزوده و با بقای اینچنین همبستگی های یکسویه و بدخیمی، همچنان بر این مصائب خواهد افزود. ادامه‌ی خواندن

رها، از امپریالیسم آمریکا

رها، از امپریالیسم آمریکا

در برابر این واقعیتِ اجتناب ناپذیر نمی شود ایستاد و آن اینکه در جهان غرب با توجه به تباین ها و تعارض های برجسته در میان فرهنگ کشورهای اروپا با آمریکا این قطب متحد، نسبت به دیگر نقاط مدعی، هنوز برتری صنعتی، اقتصادی، سیاسی و نظامی داشته، و عمدتا ساختار غیرمتمرکز و یا فدرالیستی در عمده ی آن دولت ها تسلط دارد و به تبع آن تقسیم قدرت اجرائی و اعتماد و تاثیر اراده ی گسترده نسبی اجتماعی را فعلا دارد. و می توان گفت سطحی از رفاه، توسعه فرهنگی، رشد اهرم های آموزشی، تعدیل حقوق بشری و شهروندی، برابری اقلیت های ملی ـ مذهبی، آزادی های بی قید و شرطِ حق بیان، وجدان، تشکل، اعتراض، اعتصاب و امکان سازماندهی اراده کارگران جهت مقاومتِ صنفی برای مزد بیشتر و اعِمال بی خطر آنها در چنین فضای دمکراسی بورژوائی، در ساختارهای اروپای غربی و امپریالیسم آمریکا، نسبت به دیگر نقاط جهان قابل دسترس تر هست؛ که می توان آن بخش های پیشرفته و مفید را آموخت. با این تاکید که: همان آسودگی زندگی و گشادگی سنت غربی، مطلقا برپایه ی بهره کشی شاق از نیروهای فعال کار داخلی و خارجی ست. وگرنه عملا می دانیم ۴۰ میلیون مردم بیکار و بیدفاع آمریکا هنوز حتی بیمه درمان ندارند! این واقعیت حیرت انگیز نیز نشانه ی نبود حقوق ابتدائی بشر در این کشور ثروتمند است. ادامه‌ی خواندن

سقفِ بُردباری ِثروت و محنت ِفقر

سقفِ بُردباری ِثروت و محنت ِفقر

آخر مگر می شود ناظر اینهمه غارت، خشونت عریان و تکرار جنگ های ویرانگرِ امپریالیستی ِمعطوف به انباشت هنگفت سرمایه در دست چند هزار نفر مافیای”بیمارِ ثروت اندوز” داخلی و جهانی بود، چپاولگری بی رحمانه حتی “نان خالی” از گلوی زن و بچه ی کارگران، زحمتکشان و تنگدستان را آشکارا دید و با این خصلت ضدبشری آنان کنارآمد؟ یا همچنین، شاهد ارتکاب عمد به جنایت های سیستماتیک علیه غیرخودی ها و مخالفان مسلکی شد، بازتاب نسل کشی های هول انگیز جنگ سرکردگان مذاهب به میل برتریجوئی چند ده نفر فرصتجوی مذهبی شیعه و سنی بود و همچنان آرام ماند و بسان مصلحتگرایان سکوت اختیار کرد؟ آیا طمع، ولع و منافع این دو فرقه ی در هم تنیده و فاسد (سرمایه و مذهب)می باید ارجح بر منافع حیاتی اکثریت مطلق انسان باشد که شگفتا هست؟ آیا جنایت های بیشمار تاریخی آنها، هنوز کافی نیست و نمی تواند منشاء بیداری، هوشیاری، خودباوری و انگیزه ی تلاش نوع بشر برای نجات خود از ستم و سواری دادن به خوکامگان مذهبی و سرمایه سالار زالو باشد؟ در کُنه وجود انسانیت، شرم پدیده ای پسندیده و اخلاقی ست! ایکاش قدری از آن را سرمایه سالاران ِجنایت پیشه، سران بی وجدان ِ مذاهب و حامیان کاسه لیس آنها می داشتند. ادامه‌ی خواندن

آخر خواست کالبدشکافی چه شد؟

آخر خواست کالبدشکافی چه شد؟
مردم آزاده و نوعدوست، هوشیار باشید و به یاری حقوق انسان بی دادرس زندانی برخیزید و تا می توانید به هرشکل ممکن به روشنگری علیه چگونگی قتل شاهرخ زمانی توسط عمال رژیم بپردازید. بنا به گفته های هم بندی های شاهرخ، وی دماغ و دهانی پُر از خون و بر سرش آثار ضربدیدگی وجود داشته است! و در این میان اصلا معلوم نشد که چرا با این همه سرعت در دفن شاهرخ شتاب داشته اند؟! از آنچه که پیداست چنین می نماید، که عملا همه ی تلاش ها و اعتراض های خانواده و وابستگان جانباخته شاهرخ زمانی نتوانسته است خواست کالبد شکافی را جهت کشف علت مرگ به رژیم جنایتکار تحمیل کرده و به هررو حق بررسی را بقبولانند. ظاهرا و در نتیجه می توان اینگونه انگاشت که هنوز زور دستگاه مرگبار خامنه ای ـ روحانی از اخلاق انسانمدار، مقاومت بازماندگان، رفقا، دوستان و تشکل های سراسری کارگرانِ مدافع و همچنین همشهرهای تبریزی دوستار شاهرخ بیشتر بوده که به همین خاطر،رژیم هیچ بهائی به درخواست آنها ننهاده است! ادامه‌ی خواندن

هوشیار و بیدار باشیم ٫ احتمال تکرار فجایع ۶٠ و ۶٧ وجود دارد!

هوشیار و بیدار باشیم

احتمال تکرار فجایع ۶۰ و ۶۷ وجود دارد!

جای هیچگونه تردید و ساده انگاری وجود ندارد که این قتل کار رژیم جنایتکار ولائی ست و راسا دست در این جنایت بی شرمانه دارد و قطعا مسئول مستقیم مرگ این کارگر بی دفاع و آزاده است. رژیم آدمخوار همچون همیشه های رسوای تاکنونی، عناصر پیدا و پنهان سرسپرده ی جانی و زیادی در میان زندانیان و زندان ها و البته توسط سازمان امنیت ولائی خود دارد، و در این مورد مخصوصا از دیرباز هم قصد بریدن زبان حق خواهی شاهرخ زمانی را داشت و می خواست به هر صورت آنرا عملی کند و شوربختا کرده است. ادامه‌ی خواندن