آقا و کشتن هاشمی رفسنجانی

آقا و کشتن هاشمی رفسنجانی

چنین که ظاهرا می نماید؛ آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، به طور ناگهانی دچار سکته قلبی شده و به بیمارستان منتقل می شود که ساعتی چند پس از آن بستری شدن، و بعد از مورد رسیدگی های پزشکی قرار گرفتن، در آخر کار پزشکان معالج نسبت به بهبود و درمان ایشان قطع امید می کنند و ناگزیر وی در عصر همین روز بسادگی در گذشته است. ادامه‌ی خواندن

زبانِ دیانت و قومیت و سرمایه

زبانِ دیانت و قومیت و سرمایه
بیائید باهم بهتر بر تن انسان و زخم های خونین و چرکین کهنه ی او بنگریم. نیاز به آوردن بیشتر فاکت ها، پیچیده کردن دردها، فرافکنی بهانه ها و نظریه پردازی های تکراری نیست که در سیاره ی نابسامان ما نارسانی ها، تنگدستی ها و چهره های پریشان از ستم و چپاول بروشنی فریاد از بیدادها می کند. دیگر چندان مهم نیست که ما کجای جهان و یا ایران بدنیا آمده باشیم و گویشمان با کدامین زبان باشد. زیرا:”زبان دیانت، قومیت و زورِ ثروت” همه جا با هم حرف آغاز و پایان را به بیدادرسان می زند. در این صف بندی ها، ناگزیر”زبانِ کارمزدان” که همبسنگی فراملی و فراعقیدتی ست نیز می باید بدرد و درمان مشترک کارگران، زحمتکشان و خانه خرابان درآید. و برابر زورمداران و ریاکاران و قومگرایان، همه جا صدای یکدست و بلند داشته باشد و استواربایستد. در این زمانه ی زور و زرگرائی، بویژه مفهوم”میهن و زادگاه” با تسلط مطلق بهره کشی گلوبال از انسان سترده تر گشته، و بسود همبستگی های انسانی رنگ باخته و بجایش”ملیتِ انسانی”برجسته تر از همیشه، برابر تلنبار قدرت و ثروت مشتی انگل داخلی و خارجی، علیه گرسنگی تا مرز جانمرگی ایستاده و هر”انسان اسیر بهره کشی” را بیش از هر زمانی برای رهائی همگانی، نیازمند همبستگی فراملی و الزما با زبان مشترک نان و کار و آزادی، همسوساخته است. ادامه‌ی خواندن

خلاء چپ در جهان راست

خلاء چپ در جهان راست

آیا آشکارا در سه دهه ی گذشته و بویژه در همین نسل کشی کنونی حلب، راست رنگین جهان نشان نداد که رابطه ی زورمدار زمامدار با فرمانبردار گرفتار در کنام درندگان، نمی تواند جز چنین فجیع که می بینیم بی رحمانه باشد؟ و نوع انسان ستم پذیر و پائین دست با هر نام و مرام، و در هرکجا که باشد ناگزیر است، در خلاء سازمان های مستقل توده ای ـ کارگری خود و همزمان در نبود قطب چپ نیرومند داخلی و جهانی، می باید ملت های ناتوان توسط جهان راست آسان سرکوب شده و بی دادرس بماند که اینک مانده است. چراکه در بخشی از برنامه های ناتو و در پی ویران کردن عراق و لیبی، سپس نوبت جراحی سوریه بود که می بایست بیاری، تسلیح و تشویق بیشتر جنگ مذهبی بین سنی و شیعی که دست پرورده ی خود امپریالیسم آمریکا، یاران غربی او و ترفندهای مهلک اسرائیل صهیونیست در منطقه بوده است شتابان فرهنگ داعش پهنای خشونت بیابد که یافت و راهبردهای جهانخوارانه همگی را تکمیل کند که کرد. و می بایست بتواند هرچه ژرفتر دشمنی های ۱۴۰۰ ساله سران اسلام را سازش ناپذیرتر ساخته و به ستیز کور مذهبی و ویرانی کشورهای مسلمان توسط خود آنها دامن زند و زد. و به تبع آن به نابودی زندگی مردم خاورمیانه و آفریقا بیش از همیشه بیفزاید که افزوده است. جنونی ایکه که توانست صدهاهزار را بکشد و به آوارگی و بی خانمانی میلیون ها بینانجامد که آنجامید و هزینه ساختن دوباره ی این کشورها بی گمان می تواند ثبات سرمایه ی بحرانی را یکبار دیگر تأمین کند که طرح این جنایت ها یکسر توسط امپریالیسم آمریکا و ناتوئی برنامه ریزی شده بود. ادامه‌ی خواندن

ترفند واهی به فارسگرائی

ترفند واهی به فارسگرائی

این بسیار شگفت انگیز و خردستیزانه است که تنگ نظری، جدال برتریجوئی و بی هوده سرائی طیف های پانگراها، ناسیونالیست ها و شوینیست ها خیره کننده تر از پیش مزاحم راه مبارزه همه ما علیه بیدادگران مذهبی شده است. از تک تک آنها باید پرسید! رژیم فارسگرا دیگر چه صیغه ای ست! مگر تبهکاران حاکم شیعی یکدست فارس و یا به حداقل تاریخ به اصطلاح فارس پایبند هستند؟ تازه! مگر در سه امپراتوری علوی، صفوی و عثمانی زبان دربار فارسی نبوده است؟ ادامه‌ی خواندن

کارگر، و ریای شیخ و شاه

کارگر، و ریای شیخ و شاه
کمتر کسی هست که اینک نداند نیروی کار در”ایران اسلامی”بی حقوق و بی پناه بوده و هست؛ فریادهای دادخواهی اش برای نان و کار پیوسته سرکوب خونین شده و می شود؛ دستمزدش بسیار ناچیز است و کفاف حداقل های نیازمندی زندگی او و خانواده اش را پاسخگو نیست؛ و قوانین کار این ساختار ضدبشری هم جز بسود کارفرما و خود حکومت نبوده و نیست. به کوتاه ترین سخن باید پرسید: پس طبقه کارگران، زحمتکشان و اصولا نیروهای میلیونی دستمزدبگیران در برابر کارگرستیزان و خود نظام ولائی چه کاری می باید بکنند، تا بتوانند دستمزد متناسب با تورم روزافزون را دریافت کنند؟ و یا اگر با اخلال و تهدید کارفرما روبرو شدند! برای احقاق حقوق خویش، چرا نباید تشکل مستقل خود را در برابر کارفرمایان نداشته باشند؟ آنهم در کشوری که هیچگونه ابزار قانونی، و فرصت های تشکل و سازمانیابی آزاد برای اراده مستقل کارگری ـ توده ای قائل نشده و تاکنون تشکل یابی سراسری میسر نبوده و نسیت؟! و همچنین هرگز راهکارهای مرسوم قانونگرائی که در ساختارهای بورژوائی برای کارگر معمول و مرسوم جهان بوده و هست! چرا در این رژیم تابو بوده، و در نتیجه، جز چند اتحادیه کارگری که بخون پیشروانش آلوده است، تاکنون کارگران ایران پایگاه گسترده ای برای همبستگی طبقاتی خود نداشته اند؟! ادامه‌ی خواندن

شدت شکافِ طبقاتی در آمریکا

شدت شکافِ طبقاتی در آمریکا
آیا ممکن است کارگران و جوانان جهان فقرزده ندانند که در گهواره سرمایه و مادر جهانی آن امپریالیسم آمریکا همه آن ستم ها و نابرابری های ضدبشری سرمایه که آنها آنرا لمس می کنند در همین کشور نیز شدیدا تلنبارشده و علیه همه کارمزدان و آسیب پذیران اجتماعی و دیگر زمینگیران این کشور بی رحمانه تر انسان ندار را به سیخ کشیده و کباب می کند؟ ادامه‌ی خواندن

دشمنی اردوغان با سکورالیسم

دشمنی اردوغان با سکورالیسم
برجسته ترین برهه و برگ برنده ترکیه پا نهادن به مدرنگرائی اوست، که جز با شکست امپراتوری فاسد و فلج عثمانی در جنگ جهانی یکم هرگز ممکن نمی بود. ساختار سکولاریسمی که ژرفش اجتماعی نیافت و اینک در حال سقوط می باشد. شکوفائی تاریخی و مترقی ایکه این کشور مسلمان نسبت به دیگر کشورهای خاورمیانه و مسلمان عملا و نظرا یافت که می توانست الگوئی در برابر تحقیر ستمگری شیعی ولائی، و زدودن تفکر وحشی داعشی سلفی باشد، که نشده است. با پیدائی آتاترک و سازماندهی جمهوری لائیک او مبارزه قهرمانانه ملی علیه بریتانیا و یارانش به پیروزی چشمگیر رسید و در ۱۹۲۳ مقطع تازه ای از حکومتمداری دولت غیردینی در خاورمیانه ی عمدتا مسلمان آغازید. در همان دوره نوپا، آتاترک و یارانش با ناسیونالیسمگرائی، هیچگاه از تشویق نژادپرستی و بویژه پانترکیسم در برابر اسلام سیاسی شکست خورده و دیگر ملیت ها پرهیزی منطقی نداشت و اصولا در این دوران تا سال ۱۹۵۰ تکحزبی بر کشور حاکم بوده است. ادامه‌ی خواندن