بحران بورژوازی ایران و جواب طبقه کارگر

  بحران بورژوازی ایران و جواب طبقه کارگر

با سفر روحانی به سازمان ملل، و دیدارهای رسمی و غیررسمی که در کنار این سفر ترتیب داده شد، دیگر هر توهم نازلی به امکان اجرای وعده های داده شده در مورد برجام، کاملا فرو ریخت. دیگر همه دیدند که ادعاهای روحانی و دولت اعتدال برای به ارمغان آوردن “گشایش اقتصادی”، نه تنها با مشکل، بلکه با یکسری تناقصات بنیادی روبرو است. تناقصات پایه ای که حل آنها، نه کوتاه مدت و نه حتی میان مدت هم، ممکن نیست. نبود راهبردی که تغییرات اساسی را در ایران ممکن سازد، بخصوص بر متن اوضاع وخیم اقتصادی و سیاسی حاکم در سطح بین المللی، بی افقی و بن بست تمام و کمال جمهوری اسلامی را در سطح جامعه به روشنی نمایان کرده است. مخمصه ای که جمهوری اسلامی ایران با آن روبرو شده است به حدی است که گله ها و نق زدن های درونی آن، اینبار به مراتب تخاصمی و شدید تر از گذشته، در کل حاکمیت از گوشه و کنار دستگاه دولتی و مجلس، موج میزند.  آنچه که  تا دیروز با نشان دادن روندها و تناقصات قابل پیش بینی بود، امروز بعنوان داده ای همگانی در جامعه، مسجل شده است. با این مقدمه، باید سراغ  چند مولفه دیگر رفت که شرایط امروز، و مسئله اصلی که این شرایط در مقابل جامعه قرار می دهد، پرداخت. این هدفی است که این نوشته دنبال می کند.* ادامه‌ی خواندن

فرانسه در راس تعرض به طبقه کارگر اروپا

قانون کار پیشنهادی دولت اولاند و نخست وزیر و کابینه “چپ و سوسیالیستی” فرانسه از یک مرحله دیگر پارلمان این کشورعبور کرد. در مقابل اعتراض عمومی به این قانون جدید و خواست وسیع مردم برای پس گرفتن کل این قانون توسط دولت، بخش هایی از قانون که به قدرت بیشتر کارفرمایان در مقابل کارگران منتهی می شد، توسط دولت تعدیل شد و سپس به مثابه “طرح جدید” مجددأ به مجلس ارائه داد. بنا به این طرح مراکز مختلف تولیدی و کارفرمایان هر بخشی مجازند طبق نیازهای خود ساعت کار، میزان دستمزد، شرایط کار و اخراج و … را تعیین کنند. طبق این طرح نقض و زیر پا گذاشتن قوانین تثبیت شده در فرانسه، مانند ۳۵ ساعت کار ، اضافه دستمزد روزهای تعطیل و ….. که تا امروز سراسری و لازم الجرا بودند، از طرف کارفرما قانونی و مجاز شد. با تصویب این طرح، قانون کاری که دستاورد جدال چند دهه طبقه کارگر فرانسه بود عملا بی معنی و پوچ شد. ادامه‌ی خواندن

سه سال گذشت! بیکارى کماکان بلاى جامعه است

سه سال از سر کار آمدن دولت “اعتدال” و یک سال پس از برجام، بیکاری گسترده همچنان زندگی بخش وسیعی از جامعه را به گروگان گرفته است. در قبال این نا امنی و جهنمی که در بازار کار وجود دارد، در عوض بیش از هر دوره دیگری، پاسخ کل هیئت حاکمه و سران آن در نماز جمعه ها و خطبه های دولتی و غیر دولتی و سخنرانی های متعددی، تنها محدود به وعده و وعید، صبر و انتظار، و کلی ابراز “همدردی” بوده است! ادامه‌ی خواندن

رفراندم انگلیس و دنیای وارونه سرمایه

آنچه در طی پروسه رفراندم انگلیس بوقوع پیوست، واقعه ای محلی و یا کشوری و یا حتی اروپایی نبود. خروج بریتانیا از اروپای واحد ابعاد بمراتب وسیعتری دارد. نتیجه این همه پرسی، و روندهای موجود در طی همین چند روز، بیانگر تغییراتی است که ساختارها و بنیادهای متعددی را تحت تاثیر خود قرار داده و خواهد داد. در عین حال و شاید مهم تر از همه، درس هایی است که این تجربه برای جنبش ما در بردارد. ادامه‌ی خواندن

سوار بر موج نارضایتی , در حاشیه انتخابات امریکا

پس از یک سلسله کمپین های انتخاباتی و میلیون ها دلار هزینه های تبلیغاتی، کلینتون و ترامپ، به نمایندگی از احزاب دمکرات و جمهوری خواه در مقابل مردم آمریکا قرار گرفته اند و سرانجام یکی به پست رئیس جمهور آتی امریکا برگزیده خواهد شد. اینکه کدامیک از انها به کاخ سفید راه می یابند، در حال حاضر تضمین شده نیست. هرکدام با انواع شعارها و وعده ها سعی دارند تا خود را مقبول تر از رقیب خود به مردم عرضه کنند. بدون شک، در این انتخابات نیز، همچون انتخابات قبلی، شعارها و وعده هایی داده شده که تنها و تنها جنبه تبلیغاتی دارند و بمیزان زیادی برای جلب رای مردم است. بسیاری از این وعده ها عملی نخواهند شد، بخصوص آنهایی که به هیچ وجه نه در حیطه اختیار شخص رئیس جمهور بعدی و نه در چهارچوب انتظارات طبقه حاکم و کل بنیاد حکومتی آمریکا است، که رئیس جمهور تنها و تنها نماینده و سخنگوی رو به جامعه آن است. ادامه‌ی خواندن

اگر به قدرت خود پی ببریم!

یکبار دیگر کارگران در ایران به “اغتشاش” متهم شدند، محاکمه شدند، و بعد از “بخشش” احکام سنگین توسط رهبری، شلاق خوردند. یکبار دیگر در قرن ۲۱ شلاق دوران بربریت بر بدن کارگر معترض در ایران فرود آمد، یکبار دیگر حرمت و شخصیت تولید کنندگان اصلی این جامعه از طرف نمایندگان مشتی انگل مفت خور مورد تعرض قرار گرفت. ادامه‌ی خواندن

حداقل دستمزدها؛بحث را کجا باید متمرکز کرد؟

سال ۹۴ به پایان رسید و طبق روال هرساله همچون زمستان، دور حداقل دستمزد یکبار دیگر در جامعه مطرح شد. دوری که با برگزاری جلسات سه گانه دولت و کارفرمایان و نمایندگان خودگمارده کارگری به نام حداقل دستمزد به همه ابلاغ گردید. دستمزد پایه “افزایش یافت”. بار دیگر دو معیار، خط فقر و تورم، مهم ترین و تعیین کننده تر از هر میزان دیگری مورد مشاجره قرار گرفت. دو معیاری که هردو توسط سرمایه و دولتش و نهادهای رسمی آنان اندازه گیری شده و از پیش اعلام شده بود، از قرار مرکز تمامی اختلافاتی بود که صفوف موافقین و مخالفین، و مرز تعیین کننده دوری و نزدیکی جریانات چپ و کارگری، مدافعان و مخالفان کارگر، و … معرفی شدند. این گونه صف بندی ها، حساسیت ها، دوری و نزدیکی ها، مدافع ومخالف بودن ها، و غیره، همه و همه عینا سال های قبلی ابراز شوند. برخی به کم بودن این افزایش دستمزد، به بی توجهی دولت و کارفرمایان ایراد گرفتند و برخی دیگر به طرفداری از دولت و به همان درجه به احساس مسئولیت و دقت نمایندگان شرکت کننده در جلسات سه گانه درود فرستادند! در این میان، باز هم کارگر ماند و دستمزد پایه ابلاغ شده. «علی ماند و حوض اش»! ادامه‌ی خواندن

بهبود،امنیت و رفاه با قدرت طبقه کارگر

اعتراضات متعددی که این هفته در گوشه و کنار ایران در جریان بود بار دیگر صحنه های شورانگیزی از مبارزه علیه شرایط وخیمی که اکثریت جامعه با آن دست بگریبان است، را نشان داد. با وجود سانسور شدید، اخبار مبارزه کارگران در عسلویه، خاتون آباد، معادن و …که  با برپایی تجمعات اعتراضی متعدد و منتوع، خواهان دستیابی به حقوق خود بودند، در سطح وسیعی پخش شد. پاسخ کارفرمایان، دولت و نیروهای نظامی اش به این خواسته های کارگران، حتی پس از وعده وعیدهای “بهبود شرایط اقتصادی”، مانند همیشه سرکوب و بگیر و ببند کارگران بود. اما علیرغم اعتراضات و تجمعات  وسیع و گسترده ای که هر ساله شاهد آن هستیم، هنوز کارگر در این کشور در چنین وضعیت وخیم معیشتی بسر می برد. با وجود از خود گذشتگی ها و اعتراضات هر روزه در زیر تیغ اختناق و خفقان، اکثریت این جامعه هنوز چنین در انقیاد است. مسلما ادامه این وضع به این شکل موجود، برای بخش وسیعی از جامعه ممکن نیست. ادامه‌ی خواندن

زنده با تحزب کمونیستى کارگران

مصاحبه اخیر محسن حکیمی با پروبلماتیکا تحت نام تجربه ها و دورنمای تشکل های مستقل کارگری، از چند منظر خواندنی است. طبق ادعای پروبلماتیکا،‌ این مصاحبه ها ”از مسیرهای اصلی فهم مختصات طبقه کارگر، رجوع به تجربه فعالیت های کارگری در دهه های اخیر است“ و از همین زاویه است که به محسن حکیمی رجوع کرده است. اما، در این میان، چه از نظر مصاحبه کننده و چه مصاحبه شونده، آنچه که مفروض است چیزی نیست جز  هم نظری هر دو در مورد آنچه ”فعالیت های کارگری“ و یا ”تشکلات کارگری“ نامیده شده است. مسلما اینکه محسن حکیمی و استدلال هایش از ضعیف ترین و حاشیه ای ترین مشاجرات و سماجت ها در تقابل با جنبش کمونیستی و متحزب در طبقه کارگر است، تعیین کننده نیست. برعکس نظرات مطرح شده منجمله درباره ”کارنامه تشکلات کارگری“ در این دوران، و یا ”تشکلات مستقل“ با سابقه تر و بسیار سنتی تر، از نکات مهم و پایه ای است که جنبش کمونیستی بکرات به آن برخورد کرده است. اما بهرحال، کماکان این جدال درون طبقه کارگر، بخشی از مبارزه ای است که روزمره در جریان است، و پرداختن به آن در چهارچوب این نوشته کوتاه نمی گنجد و بایستی مفصلا و اثباتی در جایی دیگر، دوباره به سراغش رفت. ادامه‌ی خواندن