به یاد همرزم دوران سختی هایم، یار وفادار جنبش کارگری و مدافع نجیب آرمان رهائی انسان: فرامرز دیلمی

خبر مرگش را که باور کردم، ناخودآگاه به سالهای دور برگشتم.

سالهای ۶۰ – ۵۹ بود، شوراهای کارگری صنایع پوشش با مجامع عمومی سازمانیافته اش، با مبارزات، اعتصابات و دستاوردهایش، مرکز ثقل مبارزات کارگران گیلان بود. در جلسات نمایندگان شورا حضور داشتم. فرامرز را اولین بار در جلسه نمایندگان دیدم، به اعمال و سخنانش دقتی داشتم، یا شاید درست تر است بگویم سخنانش جذابیتی داشت که دقت من را تحریک میکرد. ادامه‌ی خواندن