خطاب به جنبش کارگری ایران

خصوصا دوستان و رفقای کارگر و فعالین کارگری در هفت تپه

همانطور که همگان آگاهید در طول چند سال گذشته و در کوران مبارزات برحق کارگران هفت تپه برای رسیدن به مطالبات واقعی خود و در میانه جدل های درونی باندهای حکومتی و تسویه حساب های جناحی طیفی از حاکمیت “اصولگرایان” با اصلاح طلبان حکومتی شاهد حضور گسترده و البته سازمانیافته و صدالبته عوامفریبانه جریان دانشجوئی عدالتخواه منتسب به اصولگرایان و چهره های شاخص و پنهان این جریان حکومتی از نمایندگان مجلس انقلابی تا امام جمعه و همچنین تریبون رسانه ای آنان سایت خبرگزاری دانشجو در صفوف مبارزات روزمره کارگران هفت تپه و تهیه برنامه ها و گزارش های خبری متنوع و مختلف از رسانه های دیداری و شنیداری این جریان گارگرفریب از برنامه تلویزیونی افق تا برنامه جهان آرا و شبکه خبری تهران ۲۰ تا گزارشات خبری نوشتاری در سایت خبرگزاری دانشجو در مورد مسایل هفت تپه با طرح و فرموله نمودن شعار #خواسته_ما_یک_کلام_خلع_ید_والسلام برای اولین بار توسط مجری شبکه خبری تهران ۲۰ در چند روز قبل از جلسه دادگاه داوری و گرفتن ژست های دروغین کارگرپناهی و دفاع از حقوق کارگران هفت تپه و حتی پوشیدن لباس کار و کلاه کارگری توسط تعداد زیادی دانشجوی عدالتخواه تحت عنوان کارگر در مقابل دادگستری تهران در روز رای دادگاه داوری بر کسی پوشیده نیست و هنوز از حافظه کارگران هفت تپه و طبقه کارگر ایران پاک نشده است و همچنان مسئله خلع ید از مالک هفت تپه در هاله ای از ابهام در میان نزاع های درونی باندهای حکومتی ست. اکنون با گذشت ۱۰ روز از اعتصابات گسترده بیش از ۳۰ هزارتن از کارگران پروژه ای و قراردادی در صنعت نفت گاز و پتروشیمی در بیش از ۷۰ مرکز صنعتی و بیش از ۸ استان کشور که در حال انجام و گسترش است و حجم اعتراضات چنان گسترده بوده و هست که رسانه های بورژوازی چون اینترناشنال و بی بی سی و صدای آمریکا را بعد از چند روز سکوت ناچار به پوشش خبری این اعتراضات نموده است تا جائیکه صدای این اعتراضات و مطالبات برحق کارگران ایران روحانی و وزیر نفت و برخی از نمایندگان مجلس انقلابی را وادار به واکنش در مورد این اعتصابات گسترده و بی سابقه در طول ۴ دهه گذشته نموده است.
اکنون پرسش اصلی اینجاست و وظیفه هر کارگر اگاه و خصوصا دوستان و رفقای کارگر ما در هفت تپه است که با صدای رسا صدای اعتراض خود را رو به این جریان عدالتخواه و مدافعین فریبکار برساند که چگونه است در هفت تپه فریادهایتان گوش زمین و زمان را کر میکرد و هر روز با فرستادن خبرنگاران ویژه چون اسماعیل محمد ولی ها و امثالهم به هفت تپه و لایوهای فیس بوکی با برخی فعالان کارگری گزارشات خبری تهیه مینمودید و هر شب در شبکه تهران ۲۰ و تلویزیون افق و برنامه جهان آرا بهمراه تئوریسین های این جریان از محمد امین سلیمی دبیر خبرگزاری دانشجو و وحید اشتری و محمدصادق شهبازی و سعید زیباکلام و میثمی از بسیج دانشجوئی و کارشناسان و مجلسیان حکومتی در باب هفت تپه و دفاع از کارگران نطریه پردازی نموده و سنگ کارگران را به سینه می زدند چرا با گذشت بیش از ۱۰ روز از این اعتصابات گسترده آگاهانه سکوت را پیشه نموده و حتی دریغ از یک گزارش کوتاه ، یک تصویر و یک تیتر کوتاه خبری در مورد این اعتصابات و در دفاع از مطالبات این کارگران منتشر و بیان ننموده اند. آیا این ۳۰ هزار کارگر جان به لب آمده از بی حقوقی و ظلم مظاعف شرکت های ریز و درشت خصوصی و هلدینگ های آقازادگان و وابستگان حکومتی در کتگوری کارگرپناهی آنان جائی ندارند؟ آیا اینان نیز کارگر نیستند؟ آیا بخشی از طبقه کارگر ایران نیستند که روزمره با انواع بی حقوقی و اخراج و تهدید روبرو میشوند؟ یا اینکه ژست کارگر پناهی این جریان عدالتخواه تنها مربوط به هفت تپه و تسویه حسابها و جدل های درون حکومتی برای تصاحب هفت تپه توسط بخشی دیگر از حکومتیان بعنوان یکی از قطب های اقتصادی با هزاران هکتار زمین حاصلخیز در کشور است.

کامران_ساختمانگر
۱۰ تیرماه ۱۴۰۰

#من_درد_مشترکم_مرا_فریاد_کن
#اعتصابات_کارگری

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate