جواب من به همکاران عزیزمان در هفت تپه که در پیامی  به «کانال مستقل» می‌نویسند

جمشید هادیان

۳۱ خرداد ۱۴۰۰، ۲۱ ژوئن ۲۰۲۱

جواب من به همکاران عزیزمان در هفت تپه که در پیامی  به «کانال مستقل» می‌نویسند:

«هفت تپه کانال مستقل

Favorites  · tSpoSnso2rhhedn  · 

«دیگه حتی طاقت سلام کردن را ندارم که اول سلامی به همکارانم بکنم هفتپه در حال نابودی آب نیست نیها خشک شدن اسد بیگی منعول و اداره کشاورزی منعول که تضاهر میکند با کارگران است اما در اصل با اسد بیگی کار میکنه کریمی پور و مروانی منعول نعلت به شرفتون که ۲ ادم بی سود و هیچ بلد مدیران کشاورزی شدن و این هم بهره ۲ بی سواد و هیچ بلد که کل شرکت نابود کردن . مروانی منعول پول شیرت از کجا دیگه تهیه میکنی از اسد بیگی ولی کور خوندی اسد بیگ در حال زندان انداختن هستش خمار بمون بی شرف چقدر حق کارگران خوردی چقدر رشوه گرفتی برای استخدام بین کارگران تبعیض کردی ووو هزاران خلاف دیگه 

«منتظر خروش کارگران باشید

«پیام همکاران».

***

ظاهرا این «همکاران» عزیز ما که این پیام را داده‌اند از دست سرمایه و سرمایه داری نیست که دیگر طاقت سلام کردن هم ندارند، بلکه از دست یک مشت «ملعون متظاهر» و «ملعون بیشرف»و یک «بیسواد هیچ بلد» و «رشوه خوار» و «عامل اسدبیگی» و «تبعیض گر» که باطن ملعون و بیشرفی و بیسوادی و تبعیض و رشوه خواری و «هزاران خلاف دیگر» شان دست بدست هم داده تا «حق کارگر را خورده» و «کل شرکت را نابود (کنند)» دیگر طاقت سلام کردن هم برایشان نمانده! امیدواری هم به اینست که «اسدبیگ در حال زندان رفتن است» و این ملعون ها «در خماری» فرومی روند، و  مشکل همکاران عزیز ما با زندان رفتن اسدبیگی و به خماری رفتن «ملاعنه» حل میشود!! فقط معلوم نیست چرا دقیقا همین تیپ ملعون ها که در راس صدها هزار واحد تولیدی دیگر در سراسر دنیا قرار دارند این واحدها را «بخوبی و خوشی» می گردانند، سود هم می برند و زندان رفتن و نابود کردن واحد تولیدی و در خماری فرورفتن این ملعون ها هم در کار نیست! 

همکاران عزیز، این «ملعون» هائی که در شرکت شما می چرخند همه عمال حاکمیتند، حاکمیت هم حاکمیت سرمایه است، حاکمیت کاپیتالیستی است. این حاکمیت، این رژیم، امروز یکی از عاجل ترین موانعی که باید از سر راه بردارد شکستن کمر کارگر و مبارزات کارگری در هفت تپه است. این مانع که برداشته شد، و به خونین ترین نحو هم برداشته شد، مبارزات کارگری در جاهای دیگر را خیلی خیلی راحت تر میتواند سرکوب کند.  سر هفت تپه را، که تبدیل به سر کل جنبش کارگری شده، قرار است مثل بقول معروف سر گربه دم حجله  ببرند تا بقیه کارگران و مزدبگیرانی که هر روز در خیابانند و شعار میدهند «فقط کف خیابون بدست میاد حقمون» حساب کار خودشان را بکنند! با مبارزات سال  ۹۷ و رهبران جسور و حق بگیر کارگری در هفت تپه و فولاد و سایر جاها هم همین کار را کردند. سر را زدند، اسماعیل بخشی و امثال او در سایر واحدهای تولیدی را به زندان انداختند یا اخراج کردند و فراری دادند، و جنبش کارگری بی سر شد، بدون رهبر دلسوز، روشن بین و فداکار شد!

واقعیت اینست که این حاکمیت، این رژیم، برای رسیدن به این هدف تصمیم گرفته اموال منقولش را همانطور که جلوی چشم تان می بینید از شرکت خارج کند، و اموال غیرمنقولش را آتش بزند، یعنی بمعنای واقعی کلمه بسوزاند. بعبارت دیگر منافع سرمایه و سرمایه داری در شرایط فعلی حکم می کند که دولت حامی و حافظ آن بقول معروف آتش به مالش بزند. به این ترتیب شما هم اگر فقط روی اینکه جلوگیری از این آتش زدن متمرکز بشوید، کاری از پیش نخواهید برد. شما کلا، چه بر سر آب و چه بر سر مطالبات دیگرتان با حاکمیتی طرفید که قمه را از رو بسته و بهمین دلیل یک جلاد خونخوار به اسم رئیسی را هم در راس ماشین حکومتیش قرار داده، و خیال دارد در مقابل مطالبات شما حتی یک قدم عقب ننشیند.  

و حالا ببینید آن دسته از همکاران شما که متاسفانه جبه رهبری هم بر دوش دارند چقدر از کارگر و منافع کارگری دورند که دقیقا به این حاکمیت و به «مسئولین» این حاکمت و به «قانون» این حاکمیت و بدتر از همه به خود آن رئیسی جلاد دخیل بسته اند! به امید باز شدن آب باشید، هر چند که دیگر ظاهرا دیر شده، اما به امید آن ننشینید. باز شدن آب دست خودشان است، و دیگر بعد از یکماه و خرده ای بروشنی معلوم شده که قصد باز کردنش را ندارند، و حالا یک پاس کاری دیگر سر فرستادن نامه برای باز کردن آب از این مسئول به آن مسئول با شما شروع کرده اند. حاکمیت سرمایه دار، حاکمیت کاپیتالیست، میخواهد آتش به مالش، و از جمله آتش به حقوق هائی که به شما نداده و در شکمش باقی است بزند، میخواهد آنها را بالا بکشد.  پس شما باید در وهله اول بفکر مال خودتان یعنی بفکر حقوق هایی که طبلکارید باشید که سوخت نشود. خلاصه کلام، اجازه ندهید حاکمیت کاپیتالیست مال شما را هم همراه با اموال خودش موقتا «بسوزاند»، حقوق های سوخت شده را نوش جان کند، و بعد کف دستش را به شما نشان بدهد و بگوید اگر موئی می بینی بکن! این اتفاق در تاریخ سرمایه داری  بارها  افتاده است و هقت تپه نمونه اولش نیست. خود دانید!

مردم! چشم از هفت تپه برنداریم، چون ما از هفت تپه ایم و هفت تپه از ماست!

پرتوان و مستدام باد مبارزات پیشرو و راهگشای کارگران هفت تپه!

مبارز هفت تپه، زندانی سیاسی، آزاد باید گردد. 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate