خلافت اسلامی و سرکوب زنان در ترکیه !

« زنان و مردان مساوی نیستند، چنین چیزی خلاف طبیعت است….. زنان نمی توانند آن گونه که کمونیست ها می گویند، هرکاری را که مردان می کنند، انجام بدهند…… نهضت زنان با مذهب و فرهنگ ما سازگاری ندارد…… زنان نباید در انظار عمومی با صدای بلند بخندند…..» این بخشی از سخنان خشونت آمیز طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه علیه زنان  است که در تاریخ ۲۴ نوامبر ۲۰۱۴ ( یک روز قبل از ۲۵ نوامبر، روز جهانی مبارزه علیه خشونت بر زنان) در انجمن زنان «کادم» ایراد شد ! 

« اختلافات بیولوژیکی به این معنا است که زنان و مردان نمی توانند از وظایف یک سانی برخوردار باشند. کارهای دستی برای طبیعت ظریف زنان نامناسب است. به آن ها بگویید کار خود را انجام دهند….. دین ما (اسلام) موقعیتی را برای زنان تعریف کرده است: مادری …مذهب ما برای مادر شدن ارزش بسیار بالایی قائل است. فمینیست ها این را درک نمی کنند و مادر بودن را رد می کنند ….» از خطابیه  اردوغان به کنفرانس زنان در استانبول. 

وزارت دیانت در بیانیه ای که ۶ اسفند ( ۲۵ نوامبر) ۹۸ منتشر کرد خطاب به زنانی که در معرض خشونت خانگی قرار دارند، اعلام کرد: «به همسرتان واکنش نشان ندهید و دلیل خشونت را با لحنی مناسب از همسرتان بپرسید. اگر زندگی تان غیر قابل تحمل شده است، با بزرگان خود مشورت کنید. خداوند به زنان امر می کند که بگذارید زن و مرد سعی کنند مشکلات را با یکدیگر حل کنند ….. » 

سر پرست شهرداری آنکارا ملیح گوکچک می گوید :« اگر کودکی از تجاوز پیدا شده، چرا کودک کورتاژ شود و بمیرد، تقصیر او چیست؟ مادرش بمیرد.»

نورالدین الدوز از بینان گذاران بنیاد اجتماعی ترکیه می گوید:« زنی که کار را ترجیح می دهد، زمینه را برای فحشا حاضر می کند.» 

سرپرست شاخه زنان در استانبول از حزب عدالت و توسعه در رابطه با خشونت بر زنان می گوید:« آن ها را که مدام خشونت علیه زنان را پیش می کشند، به شدت محکوم می کنم.»

معاون طیب اردوغان می گوید:« زنی که با قهقهه بلند می خندد، بی عفت است. باید محرم نا محرم بداند. باید در حرکات ش طناز نباشد.» 

وزیر اسبق دفاع ملی :« زن ترک، زینت خانه اش است.»

وزیر جنگل داری و آب رسانی ویصل ارگولو به زنانی که از او می پرسند: جناب وزیر برای ما کار نیست؟ جواب می دهد که:« مگر شما در خانه کار نمی کنید؟ کار خانه کافی نیست؟»

نخست وزیر پیشین بینالی یلدیریم به هواداران خود می گوید : « به جای حمله فیزیکی به زنانی که شلوارهای کوتاه می پوشند، آنان را با کلامتان مورد آزار و اذیت قرار دهید.» 

همین تفکر زن ستیزانه حزب اسلامی عدالت و توسعه به رهبری طیب اردوغان باعث شده  قتل زنان ۲۰۰ برابر نسبت به گذشته افزایش یابد!

اردوغان از همان ابتدای قدرت گیری با جمله معروف ش«هر سقط جنین یک کشتار است»، حمله به زنان و دستاوردهای جنبش زنان را آغاز کرد و از آن زمان تا کنون تلاش کرده فرهنگ و سنت های مذهبی و پدر سالارانه را در جامعه اشاعه دهد. وی در تبلیغات انتخاباتی ش از واژه های ضد زن هم چون « ناموس» و « غیرت» استفاده کرد که از یک طرف بتواند بخش سنتی و مذهبی جامعه و حمایت مستقیم انواع و اقسام نیروهای بنیاد گرای اسلامی را با خود همراه کند و از طرف دیگر به طور مستقیم به مردان «ناموس» پرست این پیام داده شود که در صورت انتخاب شدن دست تان در خشونت بر زنان باز خواهد بود. 

رژیم طیب اردوغان نیز با رژیم های کمالیستی دیگر در  دولت جمهوری ترکیه فرق ماهوی  ندارد. جز آن که با اسلامی کردن دولت (که در مرکز آن کنترل بدن و افکار زنان قرار دارد)کلیه خصایل ستم گرانه و استثمار گرانه ی آن را شدید تر کرده است. 

طیب اردوغان برای پیشبرد اهداف ش در جهت احیای «عظمت عثمانی»، به دو موضوع، زنان و نو جوانان اهمیت ویژه می دهد. اما انقیاد زنان از نوع اسلامی آن، یکی از پایه های مهم در احیای «عظمت عثمانی» برای دولت سرمایه داری حاکم است. بر همین اساس، دلیل باز پس گیری حقوقی که زنان با مبارزات شان در طی سالیان طولانی کسب کرده اند، جز اولیه ترین برنامه های حکومت ضد زن قرار دارد. 

در رابطه با نوجوانان نیز تربیت اسلامی و مغزشویی آنان در خدمت به تغییر و تحول جامعه به سمت اسلامی شدن جایگاه ویژه ای دارد. در عین حال باید این مساله مهم  را هم در نظر داشت که اردوغان و حزب عدالت و توسعه به خاطر ویژه گی های جامعه و نوع به قدرت رسیدن شان نمی توانستند به یک باره  و ضربتی برنامه های اسلامی خود را همان گونه که در ایران، خمینی و دارو دسته بنیادگرای ش پیش بردند، اعلام کنند. 

در نتیجه موضوعی هم چون خروج از «کنوانسیون استانبول» و ایجاد شرایط مهیا تر برای اعمال وسیع تر خشونت بر زنان را باید در چارچوب اهداف دراز مدت طیب اردوغان در اسلامی کردن جامعه و بر پایه آن، نفوذ و کسب موقعیت بر تر در منطقه و به طور کلی گسترش و تعمیق فرودستی زنان، ستم و استثمار سرمایه داری نوع اسلامی ش را مورد بررسی قرار داد. 

در بیستم ماه مارس ۲۰۲۱ با فرمان مستقیم اردوغان و پشتیبانی حزب ش و وزارت دیانت، ترکیه از «کنوانسیون استانبول» خارج شد. نام اصلی این پیمان «کنوانسیون اروپا برای جلوگیری از خشونت علیه زنان، خشونت خانگی و مبارزه با انواع خشونت» است که در سال ۲۰۱۱ از سوی ۱۳ کشور از جمله ترکیه امضا شد. از آن جا که این کنوانسیون در استانبول امضا شد به همین دلیل به نام «کنوانسیون استانبول » نیز شناخته می شود. مفاد این کنوانسیون در پارلمان ۳۴ کشور دیگر تصویب شد و این کشور ها نیز به آن  پیوستند.  اجرای این کنوانسیون از اوت ۲۰۱۴ شروع شد . اما بنیادگرایان اسلامی هم چون اخوان المسلمین شاخه ترکیه که رابطه بسیار نزدیکی با شخص اردوغان دارد، این کنوانسیون را «مغایر با ارزش های اسلامی» ارزیابی کرد و با آن مخالفت ورزید. در واقعیت این نوع مخالفت ها نشان می دهد که خشونت بر زن بخش جدائی ناپذیر از اسلام و ارزش های اسلامی است.

در ژوئن ۲۰۲۰ معاون حزب اسلامی عدالت و توسعه، نعمان کورتولموش خواستار خروج ترکیه از کنوانسیون استانبول شد. این در حالی است که تنها در سال ۲۰۲۰ و بنا بر گزارشات رسمی ۴۷۱  زن و در دو ماه اول سال ۲۰۲۱ (ژانویه و فوریه)  هفتاد و هفت زن به دست مردان خانواده به قتل رسیده اند. از دلایل خروج از این کنوانسیون آن چه را که سران دولت هم چون کورتولموش تا کنون بیان کرده اند این است که این کنوانسیون  «بسیار اشتباه بوده و به اساس موجودیت خانواده ضربه می زند و هم جنس گرایی را گسترش می دهد.» در واقع طلاق توسط زنان و هم جنس گرایی، دو موضوعی بوده که در تبلیغات شان علیه «کنوانسیون استانبول» پیش گذاشته اند. هدف پشت این تبلیغات، متحد کردن بیشتر اقشار سنتی جامعه، گروه ها و دستجات بنیادگرای اسلامی و هم چنین دامن زدن به ایده های کهنه و عقب مانده ضد زن و هم جنس گرا ستیزی در میان مردم به ویژه جوانان است تا بتوانند بر این اساس، پایه های خود را گسترش دهند. 

اگر چه موضوع این کنوانسیون و کنوانسیون های مشابه بین المللی و امضای آن ها توسط دولت های سرمایه داری پدر/مردسالارحاکم بر جهان به واقع به عنوان ویترینی برای تبلیغات و به اصطلاح دفاع از زنان به کار برده می شود، اما دولت اردوغان حتی حاضر به حفظ این تبلیغات در «دفاع» از زنان هم نمی شود. چرا که نقشه و برنامه های زن ستیز اردوغان و حزب عدالت و توسعه بخش مهمی از رویای ساختن خلافت اسلامی شان را تشکیل می دهد. 

در همین راستا ست که اردوغان در سخنرانی های مختلف خود دائما بر فرزند آوری زنان، موضع شدید ضدیت با 

سقط جنین و عمل سزارین و به طور کلی علیه زنانی که بچه نمی خواهند و یا بچه کم می زایند، تاکید می کند. او، سقط جنین را خلاف شان زن در جامعه ترکیه می داند و معتقد است برای دست یابی ترکیه به شکوه و جلال « گذشته» نقش سنتی زن باید تقویت شود. از نظر او زن یعنی مادر و در غیر این صورت هیچ ارج و منزلت اجتماعی ندارد. به عقیده اردوغان، هر زن باید سه بچه بزاید و زنانی که تولید مثل نمی کنند همدست دشمنان ترکیه هستند.  در کارزاری که اردوغان و حزب ش علیه زنان به راه انداخته اند، کنترل بدن، فکر و زندگی زنان با استانداردهای اسلامی،  اساس آن را تشکیل می دهد.  

تغییر و تحول به سمت اسلامی کردن جامعه

بنا بر گزارشات متعددی که از جانب نیروهای مبارز در ترکیه منتشر شده است تا سال های ۲۰۰۲ آن چنان مذهب از طریق دولت به جامعه تزریق نمی شد، اما روند های شکل گرفته از زمان به قدرت رسیدن حزب اسلامی عدالت و توسعه به رهبری طیب اردوغان، شرایط را برای هر چه بیشتر ادغام دین و دولت فراهم کرده است. به عنوان مثال «سازمان امور دینی» یا « وزارت خانه دیانت» که  آتاتورک به اصطلاح برای جلوگیری از دخالت روحانیون و بسیج کردن مردم توسط آنان در سال های ۱۹۲۴ تاسیس کرد، در دوران حاکمیت اردوغان به سرعت گسترش پیدا کرد و تعداد کارمند های این سازمان به بیش از ۱۰۰ هزار نفر افزایش یافت. این سازمان در دینی کردن دولت و جامعه نقش مهمی را عهده دار شده است. 

اردوغان بودجه هنگفتی را به این سازمان برای پیشبرد اهدافش اختصاص داده است. به گزارش روزنامه حریت، بودجه وزارت خانه دیانت در سال ۲۰۱۳، دومیلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار بوده و این مقدار هر سال افزایش یافته است. این رقم بالا از بودجه اختصاص داده شده برای این وزارت خانه با هیچ یک از وزارت خانه های دیگر ترکیه قابل مقایسه نیست. 

روزنامه جمهوریت در گزارشی در مورد افزایش تعداد مدارس مذهبی امام خطیب در ژوئیه سال ۲۰۱۵ نوشت که تنها در مدت شش هفته، تعداد ۲۵ مدرسه امام خطیب در شهر های ترکیه افتتاح شده است. مدارس امام خطیب در دوران مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) برای آموزش خطیبان امام جمعه تاسیس شد. فعالیت این مدارس بعد از دولت نجم الدین اربکان در سال ۱۹۹۷ به شدت محدود شد، اما از سال ۲۰۰۳ محدودیت های قانونی از سر راه فعالیت این مدارس برداشته شد. بر اساس آماری که وزارت آموزش ترکیه در آوریل ۲۰۱۵ منتشر کرد در مجموع نزدیک به یک میلیون دانش آموز در مدرسه های مذهبی ترکیه در همان سال آموزش دیده اند. 

اردوغان از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳، هفت هزار و سی صد و بیست و چهار مسجد در ترکیه تاسیس کرده است. علاوه بر این، از طریق سازمان ( دیانت) برای اشاعه اسلام و اسلام گرایی، صد ها مسجد در اقصی نقاط جهان ساخته  است. در همین راستا یعنی دامن زدن به اسلام گرایی در جامعه است که «آیا صوفیه» از موزه به مسجد تغییر کرد. 

در رابطه با مطبوعات نیز تعداد روزنامه هایی که  توسط بنیادگرایان اسلامی هدایت و یا کنترل می شوند، رو به افزایش است. روزنامه « ینی اکیت» در سال ۲۰۱۰ تاسیس شد و از گروه های اسلام گرایی مانند القاعده حمایت می کند. این روزنامه رابطه نزدیکی با شخص اردوغان دارد و از حامیان حزب عدالت و توسعه است. گرایش آن آتئیست ستیزی، یهودی ستیزی و هم جنس گراستیزی است.

روزنامه وحدت، با گرایش بنیادگرای اسلامی و روزنامه شفق جز آن دسته از روزنامه های اسلامی هستند که در ترکیه بیش ترین نفرت پراکنی علیه اقلیت های مختلف اجتماعی را بر عهده دارند. این در حالی است که روزنامه های منتقد دولت خصوصا نیروهای منتسب به چپ بسته می شوند.  فعالین این سازمان ها و هم چنین کاربران فضای مجازی هم چون توییتر به علت انتقادات نسبت به سیاست های دولت ترکیه بازداشت می شوند. در واقع حمله به آزادی بیان و سازمان ها و گروه های مبارز بخشی از طرح و برنامه های ازدوغان برای تغییر جامعه به سمت هر چه اسلامی کردن آن می باشد. یکی از روزنامه نگاران ترکیه به نام جیلان یگین سو در گزارشی که در تاریخ ۱۶ دسامبر ۲۰۱۴ در روزنامه نیویورک تایمز منتشر کرده می نویسد: « در ۱۲ سال گذشته به تدریج مذهب برای تغییر شکل جامعه ترکیه از طرف دولت تزریق شده است.» برای مسموم کردن تفکر مردم، در همان ۵ سال اول قدرت گیری اردوغان، کانال های متعدد تلویزیونی از جمله پیام، سمرقند، دوست، ایرماک، گل لاله، مهتاب، قدس، دیانت و… که هدف شان ترویج اسلامی گرایی در جامعه است، ایجاد شد. 

بر مجموعه این تغییر و تحولات به سمت عملی کردن رویای ساختن خلافت اسلامی و شتاب بخشیدن به آن، سرکوب مداوم ملت کرد توسط دولت و ارتش ترکیه جزئی مهم از پیشبرد سیاست های اردوغان و دولت و ارتش فاشیستی ش را تشکیل داده است. این سیاست های شونیستی از مرزهای ترکیه عبور کرده و کرد های سوریه و عراق را نیز شامل شده است. 

تبلیغ و ترویج سیاست های تهوع آور و ناسیولیسم ارتجاعی فرا دستی ملت ترک توسط دولت حاکم باعث شده است که شعار های شدیدا ضد ارامنه نیز که تعدادشان ۵۰ تا ۷۰ هزار نفرتخمین زده می شود و اکثرشان در استانبول زندگی می کنند، توسط رسانه های حامی دولت، در جامعه پیش گذاشته شود. 

رابطه جهت گیری های ترکیه و گسترش نفوذ منطقه ای

یکی از اهداف مهم اردوغان گسترش نفوذ منطقه ای ترکیه است. او می خواهد با استفاده از نوع اسلام ش نفوذ منطقه ای خود را  در رقابت با عربستان سعودی و ایران گسترش دهد. برای این که بتواند اسلام گرایی خود را توجیه کند و برای آن اعتبار کسب نماید باید آن را گسترش دهد. برای کسب اعتبار و گسترش آن در درجه اول باید آن را در ترکیه اعمال کند. بنابراین گسترش اسلام نوع حزب عدالت و توسعه، وجه  دیگری از گسترش نظامی و قلدری های منطقه ای ترکیه است. در همین یکی دوسال اخیر ترکیه علیرغم محکومیت و اعتراضات بین المللی بخش هایی از کردستان سوریه را به اشغال خود درآورد و مکررا به کردستان عراق تجاوز کرد. 

ترکیه هم چنین در جنگ لیبی و دخالت در آن تلاش می کند به آتش جنگ در خدمت به منافع خود بدمد. برای نفوذ و گسترش منطقه ای خود، دولت ترکیه در سال گذشته به صورت فعالی به آذربایجان در جنگ با ارمنستان یاری رساند و بنا بر گزارش هایی تلاش کرد تا از نیروهای بنیادگرای سوری مورد حمایت ترکیه در جنگ آذربایجان استفاه کند. 

در افغانستان و زیر چتر ناتو بدون شک درپی نفوذ بیشتر است. در کشورهای آسیا میانه هم چون ازبکستان، ترکمنستان و… که نیروی نظامی مناسبتی ندارد،  دولت ترکیه تلاش دارد از اسلام و ناسیونالیسم ترک در خدمت به اهداف ش استفاده کند. 

اگر چه گسترش نفوذ منطقه ای ترکیه برای بازسازی «امپراطوری عثمانی» با تضادهای گوناگونی روبروست اما اردوغان حداقل امیدوار است که در رقابت های منطقه ای با عربستان و ایران دست بالا را داشته باشد و در نهایت بتواند مقبولیت خود را در میان امپریالیست های غربی نیز تحکیم کند. تلاش آمریکا برای نقش دادن به ترکیه در مورد موضوع به اصطلاح صلح در افغانستان بی رابطه با چنین مقبولیتی نیست. 

در این میان رابطه رقابت و همدستی ترکیه و رژیم جمهوری اسلامی ایران نیز قابل توجه است. چرا که  رژیم ترکیه و رژیم ایران  برای نفوذ منطقه ای و گسترش نوع اسلام خود در رقابت هستند و در برخی مواقع ممکن است به تنش هایی میان آن ها منجر شود. اما از طرف دیگر بلوک و یا اتحاد اعلام نشده ای را می توانند در مقابل عربستان سعودی ایجاد کنند.  شاید مهم تر از آن کمک ایدئولوژیکی است که در این میان به اسلام گرایی جمهوری اسلامی می شود. 

در شرایطی که رژیم جمهوری اسلامی در ایران با یک بحران ایدئولوژیک جدی روبروست و اعتبار حکومت های اسلامی در منطقه  به شدت در حال تحلیل رفتن است، گرایش بیش از پیش اردوغان به ارزش های اسلامی در ترکیه و تلاش برای گسترش آن در منطقه برای جمهوری اسلامی ایران بسیار مفید و یاری دهنده است. به همین علت است که رابطه ترکیه و جمهوری اسلامی، رابطه ای  رقابت آمیز همراه با همدستی و همکاری است. 

موانع و تضادها در مقابل اردوغان و دولت حاکم

یاید در نظر داشت که برنامه ها و نقشه های ریخته شده توسط اردوغان و حزب ش برای سازماندهی جامعه به طرف خلافت اسلامی و بر همان پایه، گسترش آن در منطقه نرم و راحت پیش نرفته  و تضاد های عدیده ای در مقابل شان قد علم کرده است. از آن جمله، اعتراضات و مبارزات گوناگونی است که تا کنون از جانب مردم، نیروها، سازمان ها و احزاب آزادی خواه و مبارز پیش رفته است. مبارزاتی که تا کنون در مقابله با اهداف واپسگرا و پوسیده دولت حاکم تاثیر بسزایی درجامعه داشته است.  در این میان زنان و جنبش قوی زنان در ترکیه در نبردهای میدانی و خیابانی خود  در شهر های مختلف ترکیه طی نزدیک به ۲۰ سال توانسته اند به یکی از ارکان اصلی و تعیین کننده خلافت اسلامی در برده گی زنان، ضربه مهمی را وارد کنند. 

در همین دوره  و با وجود گسترش ویروس کرونا در ترکیه، زنان در برابر قتل های «ناموسی» و در برابر خروج رژیم اردوغان از «کنوانسیون استانبول» به خیابان آمدند. برخی از این زنان معترض در مصاحبه هایی که در همان اعتراضات انجام دادند بر این حقیقت انگشت گذاشتند که قتل های پر شمار زنان در سال های اخیر نتیجه روندهایی است که از سوی نهادهای مذهبی و دولتی علیه زنان پیش برده شده است. در یکی از این اعتراضات خبر نگار گاردین از یک زن ۴۳ «خانه دار» می پرسد که چرا در این تظاهرات شرکت کردی می گوید :« دولت، عملکردی در مورد مفاد کنوانسیون  استانبول نداشت، اما خروج از آن سطح دیگری است. من در کلیه این تظاهرات ها  شرکت می کنم چون می خواهم دخترانم در جامعه آزاد و برابر زندگی کنند.» 

در این اعتراضات شعارهایی هم چون « ما نمی هراسیم، ما نمی ترسیم، ما تن نمی دهیم»،« ما از سیستم مردسالار به تنگ آمده ایم»، « زنان در این جنگ پیروز خواهند شد» و.. نشان از این دارد که زنان در ترکیه تن به انقیاد نخواهند داد. 

در واقعیت، خروج از «کنوانسیون استانبول»  اعلام علنی این موضع از جانب دولت است که از این پس زنان بیش از گذشته باید به سلطه گری مردان، به انواع و اقسام خشونت های وحشیانه  وحتی به قتل های «ناموسی» تن دهند. بر روی پلاکاردی در یکی از این اعتراضات خیابانی زنان در  دوره اخیر نوشته شده بود که در طی سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۹ طبق آمار رسمی وزارت دادگستری ترکیه نرخ خشونت خانگی ۱۴۰۰ درصد افزایش داشته است و در همین فاصله زمانی هفت هزار زن به دلایل «ناموسی» به قتل رسیده اند. درست ۲۴ ساعت پس از خارج شدن از «کنوانسیون استانبال» و اعلام مجاز شمردن خشونت علیه زنان توسط مردان، ۶ زن به قتل رسیدند.

در زمانی که اردوغان و حزب ش به قدرت رسیدند، ایدئولوگ های بورژاوزی در ترکیه و در غرب و به طور مشخص در آمریکا تلاش کردند رژیم او را آمیخته ای از «دمکراسی و اسلام معتدل» معرفی کنند. اما دیری نپائید که دروغین بودن این تبلیغات مسموم با پیشبرد سیاست های بغایت ضد مردمی، ضد زن و شونیستی رژیم اردوغان، افشا شود. برای زنان ترکیه «دموکراسی و اسلام گرایی معتدل» رژیم حاکم به معنای لگد مال شدن حقوق ابتدایی شان، افزایش خشونت و قتل های «ناموسی»، نهادینه تر شدن هر چه بیشتر  فرهنگ و سنت پدر/مردسالارانه و اخلاقیت شرعی و ضد زن در جامعه بوده است. 

تشدید پدر/مردسالاری یکی از نیازمندی های مهم نظام طبقاتی حاکم بر جهان است. تشدید زن ستیزی در خاورمیانه از طریق استقرار حکومت های بنیادگرای اسلامی وابسته به نظام جهانی سرمایه داری تامین می شود. بنابراین رشد اسلام گرایی و زن ستیزی و سرمایه داری افسار گسیخته گلوبالیزه، بخشی از یک بسته هستند. در مقابل این هجوم همه جانبه، زنان در ترکیه، افغانستان، ایران، عراق  و به طور کلی زنان در خاورمیانه می توانند با پیشبرد مبارزات آگاهانه و سازمان یافته خود، نقش بزرگی در جهت تغییر انقلابی جوامع مختلف بازی کنند.

بی شک زنان و جنبش رادیکال زنان در ترکیه با ادامه مبارزات شان می توانند طیب اردوغان و رژیم ش را به دلیل زن ستیزی، سرکوب فاشیستی مردم در کردستان ترکیه، سوریه و عراق، نابودی محیط زیست و توسعه سرمایه داری نئولیبرالی، سیاست های ارتجاعی منطقه ای، ستم و استثمار افسار گسیخته، نفرت پراکنی های شونیستی، آموزش اسلامی کودکان در مدارس، اشاعه اسلام گرایی و…..  افشا کرده و سهم مهمی را در مبارزه برای حساب رسی های بزرگتر در خدمت به تغییر رادیکال جامعه عهده دار شوند. 

برگرفته از نشریه هشت مارس شماره ۵۳ 

Leilaparnian1@gmail.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate