میهن پرستی و سوسیالیسم …

” ترکیب وظایف متضاد میهن پرستی و سوسیالیسم ، اشتباه مهلک سوسیالیست های فرانسه بود . ” لنین  

در جنبش آزادیخواهی و عدالت خواه جریان چپ در سال ۵۷ سوسیالیسم وظیفه بود و میهن پرستی جایی نداشت . 

در روند جنبش و در جریان جنگ ایران و عراق میهن پرستی بخشی از چپ در دفاع از میهن جایی گرفت .

شکست جنبش ایران و ادامۀ جنبش و مقاومت مردم در کوردستان بتدریج سوسیالیسم بخش عظیم مبارزان کومه له و کوردستان از یادشان رفت و ملی گرایی وظایفشان شد . 

اگر جنبش شکست نمیخورد و پیروز میشد ، پیروزیش پیروزی میهن پرستی  و ملی گرایی بود و شکست سوسیالیسم . 

لنین در “درس های کمون” بدرستی نوشت : “ترکیب وظایف متضاد میهن پرستی و سوسیالیسم ، اشتباه مهلک سوسیالیست های فرانسه بود . “

۰۰۰۰۰

دیدگاه های متفاوت 

در مورد سوسیالیسم در احزاب …

در دوران قیام پرچم سوسیالیسم را هستۀ “سهند”و در راس آن منصور حکمت بلند کرد .

Shaho Pirkhezranian:

نه، این گفته حقیقت ندارد. در انقلاب ایران کلی حزب و سازمان سوسیالیستی بود و خیلی قبل از سهند و منصور حکمت فعالیت می‌کردند.

بهروز شادیمقدم :

 میشه از این کلی حزب و سازمان اسم یکی را بیاوری ؟

بهروز شادیمقدم :

غیر از سازمان وحدت کمونیستی در برنامۀ احزاب دخیل در قیام خبری از سوسیالیسم نیست .

بهروز شادیمقدم :

همه پوپولیسم و پیرو مشی چریکی بودند .

Riza Muradian:

کسانی که خواست انها قدرت سیاسی میخواهند درعمل کنار زدن طبقه کارگراست

Shaho Pirkhezranian

Riza Muradian بر چه اساس؟ مگر احزاب کارگری و کمونیستی نمی‌خواهند قدرت سیاسی را در دست بگیرند؟

Mardin Keshlak:

حرف این نیست که در زمان انقلاب حزب و سازمان سوسیالیستی نبود و حتی خیلی قبل تر !، حرف بلند کردن پرچم سوسیالیسم است که دوست نویسنده بر آن‌ تاکید دارند!.

لطفا در چهار چوب نوشته بالا قلم بزنید که ما هم چیزی یاد بگیریم!.

Shaho Pirkhezranian:

من با بیشتر نوشته‌ها و پراتیک منصور حکمت و به شخصیت او سمپاتی دارم و فکر میکنم نقدهای سهند٬ بله بیشتر منصور حکمت برای روشن شدن٬ آگاهی مارکسیستی و تداوم مبارزه طبقاتی و سوسیالیستی٬ برای کمونیسم مدرن ایران (کمونیسم رشد یافته و زاده انقلاب ۵۷) اهمیت حیاتی داشت. اما این کمونیسم مدرن بر دو پایه استوار شد: پراکتیک کمونستهای قبل از انقلاب٬ عمدتا کومه‌له٬ پیکار و سایر احزاب خط سه و حتی چریکهای فدائی و تئوری مارکسیستی و نقد های سهند که متاسفانه با تاخیر به میدان آمد. نادیده گرفتن هرکدام از این موألفه‌ها خطای محض است. بنظر من کمونیسم مدرن ایران حتی کمونیسم کارگری همان اندازه مدیون شخصیتی چون منصور حکمت است که حتی مقدم به آن مدیون شخصیتی چون فواد مصطفی‌سلطانی.

Kh Ve:

بهروز جان اشتباه میکنی. ا.م.ک. و حتی برنامه اول حزب کمونیست ایران آلترناتیوش جمهوری دموکراتیک توده ای بود. برنامه ای نظیر همه مائوئیست های دنیا. این برنامه همان زمان ز سوی سازمان وحدت کمونیستی نقد شد. این نوشته را در آن زمان در دبیرخانه کومه له نگهداشتند. افرادی که خواستار دیدن این مقاله میشدند حق نداشتند آن را داشته باشند. تعداد معدودی آن را دیدند. این افراد میبایست بعد از چند ساعت آن را به دبیرخانه برگردانند. بعلاوه نظرات سلطان زاده و روی یک کمونیست هندی در مقابل نظرات لنین در کنگره مشرق که در باکو برگزار شد از نظرات لنین و منصور حکمت در زمان خود پیشروتر بود. چپ دنیا تقریبا با مارکس بیگانه است چون مارکس را از زاویه لنین و استالین و مائو شناخته است. از همان همسن و سالان خود بپرسیم چند نفرشان مارکس و خصوصا کاپیتال را خوانده اند. اگر با صداقت جواب دهند خواهی دید که تعدادشان به تعداد انگشتان دست نمیرسد.

بهروز شادیمقدم :

Kh Ve رفیق عزیز ، ا.م.ک. و برنامه اول حزب کمونیست ایران مائوئیستی نبودند و مائوئیسم را انحرافی میدانستند . این نظر شما درست است که : “ا.م.ک. و حتی برنامه اول حزب کمونیست ایران آلترناتیوش جمهوری دموکراتیک توده ای بود.” اما مضمون دیدگاهشان مورد نظر است که سوسیالیستی بود . نقدسازمان وحدت کمونیستی و نقد منصور حکمت به این سازمان دو دیدگاه متفاوت هستند به هم . اینکه نظرات سلطان زاده و …در مقابل نظرات لنین پیشرو تر بوده را باید در معرض دید گذاشت . در مورد مارکس حق با شماست .

بهروز شادیمقدم

۲.۶.۲۰۲۱ 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate