دولت سرمایه‌داران در کلمبیا به کشتار ادامه می‌دهد

دولت سرمایه‌داران در کلمبیا به کشتار ادامه می‌دهد

مصاحبه با گروه آنارشیستی «راه آزادی» فعال در بوگوتا، پایتخت کلمبیا

خبرگزاری‌ها گزارش دادند که در ادامه اعتراضات در کلمبیا فقط در دو روز پایانی هفته گذشته ( ۲۹ و ۳۰ مه ۲۰۲۱) ۱۳ نفر دیگر کشته شدند. پلیس از آغاز اعتراضات اخیر تاکنون ۵۹ نفر را کشت، ۲۰۰۰ نفر را دستگیر و ۸۶۶ نفر را زخمی کرد که از این تعداد ۵۰ نفر در چشم گلوله خورده‌اند. ایوان دوکه رئیس‌جمهور کلمبیا دستور داد که ۱۳ شهر به اشغال نظامی درآید.

یکی از نیروهای سیاسی که در اعتراضات شرکت فعال دارد، «راه آزادی» نام دارد. راه آزادی عمدتاً در بوگوتا فعالیت می کند و ۲۰ ژوئن ۲۰۱۰ بنیان‌گذاری شده است. این سازمان سیاسی معتقد به آنارشیسم اجتماعی‌ست که در جهان و کلمبیا داری ریشه‌های ژرف مبارزاتی‌ست. راه آزادی برای یک برنامه سیاسی مشترک آنارشیست‌ها مبارزه می‌کند و فعالانی میان کارگران شهری، کشاورزان،  دانشجویان ، زنان و اقلیت‌های جنسی دارد.

اعتراضات گسترده فرودستان کلمبیا علیه یک رشته اصلاحات مالیاتی آغاز شد که ایوان دوکه، نماینده سرمایه‌داران راست در کلمبیا، به دستور و توصیه‌ی نهادهای بین‌المللی سرمایه‌ داری همچون بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول در دستور کار گذاشت. هر چند دولت دوکه دست به عقب‌نشینی زد و لایحه را پس گرفت. اما مبارزات مردم ادامه یافت، چرا؟ یکی از فعالان راه آزادی در مصاحبه با ماهنامه آنارشیستی Todo por hacer (در مادرید) می‌گوید:«مبارزه علیه اصلاحات مالیاتی موجب شد که مطالبات اجتماعی دیگری از عمق به سطح بیایند و مبارزه ادامه پیدا کند.» او به پرسش‌های دیگر شماره ژوئن ۲۰۲۱ ماهنامه پاسخ داد.

پرسش: نخسین اعتراضات روز ۲۸ آوریل ۲۰۲۱ شروع شدند و علیه لایحه‌ای بود که دولت برای اصلاحات مالیاتی داد. این قانون چه بود و چرا علیه آن اعتراضات شروع شدند؟

پاسخ: ایوان دوکه لایحه‌‌ای بر اساس سیاست تعدیل اقتصادی نئولیبرالی در بحبوحه بیماری دنیاگیر کووید ۱۹ ارائه داد در حالی که تولید ناخالص داخلی برای ۲۰۲۰ به منفی ۶٫۸% سقوط کرده بود. این لایحه اصلاح مالیاتی سومین قانون در سه سال گذشته است که دولت ئوریبیست کنونی (منسوب به آلوارو ئوریبه، رئیس‌جمهور راست‌گرای کلمبیا از ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۴ – توضیح م.) در نظر داشت به درخواست کارفرمایان و بورژوازی تصویب کند. این لایحه مدعی بود که می‌خواهد کسری بودجه ۳۵ میلیارد پزویی را مرتفع کند. اما اساس را بر افزایش مالیات‌های مستقیم و غیرمستقیم بر روی جمعیت فعال کشور و کاهش آن برای سرمایه‌داران و بورژواها گذاشته بود.

لایجه کارفرمایان که دوکه معرفی کرد بحران بهداشت عمومی و بحران تاریخی سال ۱۹۲۹ را به خاطر آورد. نابرابری‌های اجتماعی که ۴۲% مردم را زیر خطر فقر برده است، بیکاری ۱۵% جمعیت فعال را در برگرفته و ۸۸% کارگران را وادار به دریافت نصف دستمزد حداقل کرده است. کارگران نخستین کسانی بودند که از روز ۲۸ آوریل علیه لایحه دوکه به میدان آمدند و هفتمین اعتصاب عمومی خود را از زمان به قدرت رسیدن او آغاز کردند. حمایت دیگر زحمتکشان از جنبش کارگری چنان فوری و وسیع بود که دولت اکثریت را در پارلمان از دست داد. حتا رهبری حزب دوکه که «کانون دمکراتیک» نام دارد، پشت او را خالی کرد. دوکه ۴ مه در تلویزیون‌ها ظاهر شد و اعلام کرد که لایحه را پس می‌گیرد و حتا ۵ مه اعلام شد که آلبرتو کاراسکیا، وزیر اقتصاد، استعفاء کرده است. این فرد یکی از مهره‌های مهم ئوریبیسم و ائتلاف محافظه‌کار و اوانجلیست حاکم بود.

پرسش: شاهد بودیم که جمعیت انبوهی که به خیابان‌ها آمدند سوای لایحه مالیاتی مذکور فوراً یک رشته دیگر از مطالبات از جمله پایان دادن به زن‌کشی‌ها، مخالف با بهره‌برداری از معادن بزرگ، توقف شکست هیدرولیک (Hydraulic fracturing)، احترام به بومیان کلمبیا و خواسته‌های دانشجویی را مطرح کردند. جنبش دارای چه مطالباتی‌ست؟

پاسخ: واقعیت این است که لایحه مالیاتی نقطه‌ی آغازی برای برآمدن دیگر مطالبات انباشته شده بود که شما در پرسش بخشی از آن‌ها را یادآوری کردید. دولت دوکه همچنین می‌خواست به نام اصلاح ضربه‌ی سختی به نظام بهداشتی بزند. او روز ۱۹ مه مجبور شد این لایحه را نیز پس بگیرد. اما از آن جایی که دولت به سرکوب گسترده معترضان برخاست، نه فقط مطالبات کم نشدند بلکه مطالبات دیگری به آن‌ها افزوده شدند که به عنوان مثال می‌توان به اعتراضات علیه خشونت‌های پلیسی و نیروهای شبه پلیسی اشاره کرد. معترضان از این پس خواهان انحلال «جوخه متحرک ضدشورش» (ESMAD) هستند و خواهان پایان دادن به قتل رهبران جنبش‌های اجتماعی هم شده‌اند.

در طی روزهای اعتراضی سراسری نوامبر و دسامبر ۲۰۱۹، کمیته ملی بیکاری که یک نهاد بورکراتیک وابسته به سندیکاهایی‌ست که رسماً اکثریت دارند برنامه‌ای ارائه داد که با بحران سال ۲۰۲۰ و اعتراضاتی که صورت گرفت، گسترده‌تر هم شد. حالا این نهاد می‌گوید که اعتراضات کنونی باید پیرامون بندهای برنامه مذکور صورت بگیرد. هر چند در برنامه این کمیته مطالبات مهمی قرار داده شده اما برنامه کلاً مبهم است و بیش‌تر معترضان اساساً شناختی از آن ندارند و لذا برنامه گیرایی محدودی دارد.

از سوی دیگران معلمان خواستار برقراری مجدد کلاس‌های درس حضوری بدون محدودیت‌های بهداشتی شده‌اند، دانشجویان به ثبت‌نام رایگان پافشاری می‌کنند، برخی از کارمندان دولت برای یک هماهنگ‌سازی کشوری مبارزه می‌کنند و جوامع بومیان، زنان سیاه‌پوست و کشاورزان نیز مطالبات خود را مطرح می‌کنند.

پرسش: یکی از مطالبات استعفای رئیس‌جمهور راست‌گرای کنونی، ایوان دوکه است. آیا مخالف سیاسی او که گوستاوو پترو است این مطالبه را مصادره به مطلوب می‌کند یا این که مردم معترض اهمیتی به احزاب سیاسی نمی‌دهند؟

پاسخ: مخالفت جدی با دوکه وجود دارد و اولین بار استعفای او در اعتصاب سراسری ۱۹ نوامبر ۲۰۱۹ مطرح شد. با این حال اکنون استعفای او دقیقاً مطرح نمی‌شود و در مطالبات عمومی اعلام نمی‌گردد.

از سویی نیرویی موسوم به «ائتلاف امید» وجود دارد که به عنوان سانتریست تلاش کرد جنبش را به سوی خود بکشد و موفق نشد، زیرا اعضایش در سطح دولت‌های محلی مطالبات مشابهی را محکوم و سرکوب کردند. گوستاوو پترو رهبری سوسیال – دمکرات‌ها را در جنبش انتخاباتی «کلمبیای انسانی» به دست دارد که در میان بسیاری از معترضان کنونی محبوبیت دارند، از جمله کسانی که در تشکلات سندیکایی و اجتماعی فعالیت می‌کنند و جوانانی که با شرکت در جنبش کنونی نخستین تجربه سیاسی خود را پشت سر می‌گذارند. این گروه دارای نفوذ رسانه‌ای قدرتمندی‌ست با این حال نقش مهمی در سازماندهی و گسترش تظاهرات و اعتراضات ندارد. سناتورهای ئوریبیست گوستاوو پترو را «بزرگ‌ترین آنارشیست» توصیف می‌کنند  ولی او پس  از ۲۰ روز اعتراض فقط در یک تظاهرات شرکت کرد و هدف هوادارانش یافتن راهی برای استفاده از اعتراضات کنونی به نفع برد خود در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۲ است. احزاب چپ در اعتراضات شرکت کردند و به ویژه از تشکلات سندیکایی و دانشجویی خود بهره بردند اما نقش آن‌ها هم سرنوشت‌ساز نبوده است به طوری که می‌توان گفت که قهوه‌خانه‌هایی که فوتبال‌دوستان در آنها تجمع می‌کنند و گروه‌های دوستانه محله‌ها بیش‌تر از تشکلات اجتماعی سنتی در سازماندهی اعتراضات کنونی نقش داشتند زیرا جنبش کنونی مطالباتی گسترده‌تر از مطالبات آن‌ها و خصلتی خودجوش دارد.

پرسش: ما تصاویری می‌بینیم و خبرهایی از شورش‌های محله‌ها می‌خوانیم که نشان می‌دهد سازماندهی مهمی صورت گرفته است که در برخی جاها نیروهای پلیس را وادار به فرار کرده است. این جاها چگونه سازماندهی می‌شوند؟ آیا ساختارهای نوینی ایجاد شده‌اند که اجازه می‌دهند محله‌ها خودسازماندهی کنند یا پیش از اعتراضات وجود داشتند؟

پاسخ: سازماندهی‌های کنونی بسیار جالب هستند اما فعلاً قوام نیافته‌اند. یک نکته کاملاً محسوس است، جوانان فرودست علیه پلیس هستند و این نهاد را نمی‌پذیرند و مدام به قرارگاه‌های پلیس حمله می‌کنند و به خصوص یک بخش ویژه آن را که «فرماندهی مراقبت فوری» (CAI) نام دارد نشانه می‌گیرند. این موضوع به قتل فجیع خاویر اوردونیز برمی‌گردد. روزهای ۹ و ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۰ شورش گسترده‌ای علیه قتل او صورت گرفت که با مرگ ۱۳ نفر پایان یافت.

بسیج برای اعتراضات در سطح منطقه‌ای و محلی شدیداً متفاوت است. در استان‌های وایه دل کائوکا در کالی یا یومبو نقاط مقاومت فراوانی وجود دارند و انسداد خیابان‌ها کمابیش دائمی‌ست. زحمتکشان حمل و نقل همچون رانندگان کامیون و تاکسی از هفته دوم وارد اعتراضات شدند و با مطالبات صنفی جاده‌ها را بستند.

می‌توان گفت که اقدامات خودجوش و بسیج دائمی دست بالا را دارند، هر چند اشکال خودسازمانده هنوز ضعیف هستند. در طی اعتراضات سال ۲۰۱۹ مجامع محلی مردمی تشکیل شدند و سپس در حالی که نطفه‌ای بیش نبودند از بین رفتند. سطح خودسازماندهی جوامع مختلف در مرحله کنونی ضعیف به نظر می‌رسد، هر چند تجربیات خوبی در این زمینه در برخی محلات کالی و دانشگاه‌های دولتی آن دیده شده است.

پرسش: ما در مناطقی مانند کالی دیدیم که خلق‌های بومی به سوی شهر آمدند و در راهپیمایی‌ها شرکت کردند. مطالبات چیست و در چه سطحی مداخله‌گری وجود دارد؟

پاسخ: خلق‌های بومی به طرق گوناگون در اعتراضات شرکت کردند و مطبوعات اقتصادی و گروه‌های محافظه‌کار برخوردی نژادپرستانه به آنان کردند و حتا غیرمتمدن توصیفشان کردند. برای مثال بخشی از خلق میساک که تشکلی به نام «اتوریته بومیان جنوب غربی» (AISO) دارد ترجیح داد در اکسیون نمادینی در چارچوب حافظه تاریخی شرکت کند و مجسمه‌های استعمارگرانی همچون سباستیان بلالکاسار را در کالی و گونسالو خیمنس دکسادا را در بوگوتا سرنگون نماید. خلق‌های بومی منطقه آمازون، کارائیب و مرکز کشور در اعتراضات پایتخت‌های بزرگ محلی شرکت کردند و اقدامات اعتراضی خود را پیش بردند.

از سوی دیگر گروهی از بومیان استان کائوکا، عمدتاً از مردم ناسا، در شورای منطقه‌ای بومی کائوکا (CRIC) متشکل هستند. آنان از اواسط آوریل مبارزه برای بازپس‌گیری زمین‌هایی را که زمینداران بزرگ و شرکت‌ها در دست دارند، آغاز کرده‌اند. به این بومیان ناسا «مینگای به سوی داخل» می‌گویند. اما این مینگای به سوی داخل از اوایل ماه مه به مینگای به سوی خارج متمایل شده و چند جاده‌ی پان‌آمریکایی را با همکاری جوامع سیاه‌پوست بسته است و مطالبات ملی خود را بیان می‌کند. آنان همچنین خواهان رعایت توافقات پیشین دولت مرکزی با مناطق روستایی هستند. گروهی از اعضای CRIC به کالی رفته‌اند تا مانند شش ماهه دوم سال ۲۰۲۰ در اعتراضات شرکت کنند. پلیس به آنان بیش از همیشه برخوردی نژادپرستانه کرد و حتا قصد قتل‌عام آنان را داشت.

پرسش: هر چند معترضان دارای چارچوب‌های نظری گوناگونی هستند، فعالیت گروه‌های آنارشیست در جنبش کنونی کلمبیا چشمگیر است. نقش آن‌ها چیست؟

پاسخ: بله آنارشیست‌ها در جنبش شرکت می‌کنند هر چند حضورشان هنوز ضعیف و حاشیه‌ای‌ست. آنارشیست‌ها توانسته بودند در جنبش نوامبر ۲۰۱۹ در برخی محله‌های مردمی مانند گوآکامایاس در بوگوتا نقش پیش‌برنده به عهده بگیرند و در جنبش دانشجویی ۲۰۱۸ در برخی کلاس‌های علوم سیاسی دانشگاه‌های دولتی همین نقش را داشته باشند، اما اکنون حضور ما به اندازه کافی روشن نیست.

آنارشیست‌ها با تمام ضعف‌ها توانسته‌اند در دهه اخیر با پرچم‌های مختلف خود در اعتراضات سندیکایی، دانشجویی و محله‌ها شرکتی گسترده‌تر از پیش داشته باشند. آنان همچنین در تبلیغ سرودهایی همچون arribas las que luchan، دیوارنویسی و فعالیت در بخش‌های مختلف اجتماعی تلاش‌های بیش‌تری می‌کنند.

ما گمان می‌کنیم که آنارشیست‌های متشکل باید تلاش‌های خود را برای آشنایی جنبش مردمی کنونی با اصول لیبرتر (آزادمنش) دو چندان کنند، اصولی همچون خودسازماندهی دمکراتیک، دمکراسی مستقیم، سوسیالیسم لیبرتر و خواسته‌های انترناسیونالیستی، درهم‌تنیدگی (Intersectionality) و انقلابی.

پرسش: نیروهای امنیتی کلمبیا سابقه‌ای طولانی در سرکوب و نقض حقوق بشر دارند. وضعیت کنونی چگونه است؟

پاسخ: دولت کنونی برای مقابله با اعتراضات و به ویژه برچیدن انسداد پرشمار جاده‌ها نه فقط از نیروهای «قانونی» سرکوب بلکه از نیروهای غیرقانونی و غیررسمی استفاده کرد که البته این هم پدیده جدیدی نیست. دولت از نیروهای سرکوب گوناگونی استفاده می‌کند که به جز نیروهای ضدشورش و پلیس و جوخه متحرک ضدشورش (ESMAD) می‌توان به نیروهای نظامی اشاره کرد. نیروهای ارتش از اول ماه مه بدین سو به ویژه در مناطقی مانند واییه و اتلانتیکو به میدان آمده‌اند تا با بستن جاده‌ها مقابله کنند.

از سوی دیگر ما شاهد حضور نیروهای لباس شخصی پلیس هستیم که حتا با مسلسل به سوی مردم معترض شلیک می‌کنند. اسناد شلیک لباس شخصی‌ها تاکنون در ۱۳۳ مورد در محلات بوگوتا و کالی جمع‌آوری شده است. سوای تمام این نیروهای سرکوب، نیروهای شبه نظامی هم هستند و مشاهده شده که در کالی، پره‌ایرا و مدلین از درون خودروها و ساختمان‌ها به معترضان در خیابان شلیک کرده‌اند.

بر اساس آمار اینده‌پاز تا روز ۲۰ مه گذشته ۴۷ تن کشته شدند. همین نهاد و تملورس می‌گویند که تا روز ۱۶ مه به چشم ۳۰ نفر شلیک شده بود، ۱۰۵۵ نفر بازداشت شده و ۳۶۲ نفر زخمی شده بودند و در مجموع به ۲۱۱۰ نفر آسیب وارد شده بود. در ضمن نهاد دیگری به نام دفتر وساطت گزارش داد که تا روز ۹ مه ۵۴۸ نفر ناپدید شده‌اند. همچنین گزارش شد که بازداشت‌های موقت به صورت غیرقانونی ادامه‌دار شده‌اند و در چندین مورد بدون حکم قانونی به خانه‌هایی حمله شده و حتا درون آن‌ها گاز اشک‌آور پرتاب شده است. خبرهایی از شکنجه زندانیان منتشر شده است. دولت برای فشار به معترضان برق برخی محله‌ها را قطع می‌کند.

پرسش: ما گزارش‌های زیادی در رابطه با خشونت نیروهای پلیس برضد زنان خواندیم. آیا نیروهای امنیتی تجاوز علیه زنان را به رویه‌ی عادی خود تبدیل کرده‌اند؟

پاسخ: متأسفانه بله. اکثر نیروهای امنیتی دولت، نیروهای پلیس و ارتش را مردانی با ارزش‌های ماچیست تشکیل می‌دهند. بالاترین افراد در سلسله مراتب پلیس و ارتش فقط مردان هستند و همه آموزش‌های مردسالارانه‌ی خشونت‌آمیز دیده‌اند. آنان تمام روابط خود را با غیرنظامیان در چارچوبی با سلطه‌گری مردان می‌بینند.

نیروهای پلیس آشکارا به زنان تعرض می‌کنند و هنگامی که زنان دستگیر می‌شوند در خودروهای پلیس، کلانتری‌ها و قرارگاه‌های پلیس به آنان تجاوز شده است. ارتشیان برخوردی به مراتب بدتر از پلیس به زنان دارند، زیرا برای نظامیان خشونت به زنان راهی برای مقابله با شورش و حتا یک راهبرد جنگی‌ست.

 دست‌کم ۱۶ مورد تجاوز به زنان و ۳ مورد خشونت علیه اقلیت‌های جنسی تاکنون مستند و محرز شده است.

پرسش: تجمعاتی در خارج کلمبیا در همبستگی بین‌المللی با جنبش کنونی صورت گرفته است. آیا خبرهایش را دریافت می‌کنید؟ ما در خارج از کلمبیا چه می‌توانیم در پشتیبانی از مبارزات شما انجام دهیم؟

پاسخ: این خبر مسرت‌بخش است و به ما بزرگی و زیبایی همبستگی بین‌المللی را نشان می‌دهد. هر چند دانشجویان و تبعیدیان سیاسی بیش‌تر تجمعات حمایتی را در خارج از کلمبیا فراخوان دادند، اما شرکت اشخاص از جغرافیاهای مختلف و نظرات گوناگون برای حمایت از مبارزه اجتماعی جاری و علیه سرکوب‌های دولتی چشمگیر بوده است.

تمام تلاش‌های بین‌المللی مهم هستند. آن‌ها عبارتند از: انتشار اخبار، مخالفت با سرکوب، گفت‌وگو در باره وضعیت ملی کلمبیا در مناطق مختلف آن، ایجاد امکانات نمادین و لجستیک برای قربانیان، حمایت مالی از کارزارهای خرید ابزار و مواد غذایی، فشار به رسانه‌ها و سیاستمداران تا موضع خود را در رابطه با وضعیت وخیم کنونی روشن کنند و به ویژه تجمع در برابر سفارت‌ها و نمایندگی‌های دولت کلمبیا در اعتراض به سرکوب‌ها.

وضعیت ما خوب نیست، اما تلاش‌های گسترده، پرشور و مداوم بین‌المللی ضروری هستند و باید برای حمایت از مبارزات مردم در میانمار (برمه)، کردستان، صحرای غربی و فلسطین هم اقدام کرد.

بسیار مهم است که تجربیات مبارزه اجتماعی جاری در کلمبیا به درد مبارزات مردم دیگر نقاط بخورد تا بتوان با استفاده از آن‌ها تشکلات و جنبش‌های اجتماعی و مردمی را در سراسر جهان تقویت کرد، همانگونه که جنبش «خشمگینان» (indignados) و جنبش ۱۵ مه که ده سال پیش رخ دادند چنین کردند.

نشانی راه آزادی: https://grupovialibre.org

تهیه و ترجمه: نادر تیف

۱ ژوئن ۲۰۲۱

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate