ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه و قاضی احکام اعدامهای دادگاههای تابستان ۶۷ دومین خیز خود برای رفتن به کاخ ریاست جمهوری پاستور را برداشته است. او در انتخابات دوره قبل درسال ۱۳۹۶رقیب روحانی بود و ۱۷ میلیون رای آورد. خبرگزاری فارس پیشاپیش با انتشار تصویری مرکب از هفت نامزد، به استقبال ریاست جمهوری رئیسی رفت؛ پوستری که درآن عکس رئیسی متمایزتر و بزرگتر از سایرین خودنمایی میکند!
به راستی ابراهیم رئیسی کیست و چرا به این مقام برگزیده شد؟و آیا اختلافاتی اساسی در سیاستهای او با سایر کاندیدهای ریاست جمهوری وجود دارد؟
ابراهیم رئیسی یکی از تعلیمیافتگان خمینی و خامنهای بوده و در طی زندگی سیاسیاش همواره وفاداری خود را به هیئت حاکم نشان داده است. او در مقام معاون دادستان تهران در سال ۶۸–۱۳۶۴، به دستور مستقیم خمینی فعالانه در «هیئت مرگ» شرکت داشته و یکی از مسئولان اصلی قتلعامهای تابستان ۱۳۶۷ زندانیان سیاسی بوده است. او پس از قتلعام زندانیان سیاسی، به عنوان پاداش به مقام دادستانی تهران در سالهای ۷۳–۱۳۶۸ برگزیده شد و به دنبال آن مناصب مهمی دیگری از جمله رئیس سازمان بازرسی کل کشور (۸۳–۱۳۷۳)، معاون اول قوۀ قضاییه (۹۳–۱۳۸۳)، دادستان کل کشور از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۴ و دادستان ویژه روحانیت از ۱۳۹۱ تاکنون داشته است.
اما از لحاظ سیاسی، مهمترین منصب او تولیت آستان قدس رضوی از سال ۱۳۹۴ تاکنون بوده است که مستقیماً از سوی خامنهای به او واگذار شده است.
فرد مورد نظر سرپرستی آستان تولیت همیشه ازمیان مورد اعتمادترین و نزدیکترین افراد به شخص خامنهای انتخاب شده است. آستان قدس رضوی که تنومندترین ستون اقتصاد سیاسی اوقاف در ایران و ثروتمندترین نهاد اقتصادی–ایدئولوژیک رژیم به شمار میآید، با برخورداری از معافیت مالیاتی و برخورداری از مصونیت کامل، وظیفه پولشویی و تأمین مالی عملیات نظامی سپاه را بر عهده داشته و تولیت آن رابطۀ تنگاتنگی با فرماندهان سپاه دارد (از جمله شخص قاسم سلیمانی در زمان حیاتش). به سخن دیگر حیات نظامی رژیم در ایران و منطقه نسبت مستقیمی با کارکرد این نهادِ امپراتوری داشته است. کمکرسانی به حزب الله در لبنان، نیروهای وابسته به رژیم در عراق، فلسطین و سوریه، از سوی این نهاد تامین و سازماندهی میشود. از این رو، این نهاد دارای اهمیت سیاسی فوقالعادهای بوده و «متولی» آن تنها از میان قابلاعتمادترین افراد بدنۀ هیئت حاکم انتخاب میشود.
پس از انتخابات ریاست جمهوری دورۀ یازدهم که به روی کار آمدن حسن روحانی و سرانجام بالارفتن دستهای رژیم به نشانۀ تسلیم در برابر امپریالیسم انجامید، نگرانی و دغدغۀ هیئت حاکم و به ویژه شخص خامنهای همواره واکنش سران سپاه (تا سر حد احتمال سازماندهی یک کودتا) در ازای چرخش به سوی غرب و بهویژه دولت امریکا بوده است. بدیهی است که بیش از سه دهه تبلیغات علیه «شیطان بزرگ» در میان عناصر حزباللهی و بسیجیها، نمیتواند یک روزه و بنا بر تصمیم سران رژیم برای این گرایشها قابل هضم شود. از اینروی حملات لفظی خامنهای به امریکا در گردهمآییهای سپاه پاسداران در چندین سال گذشته و خط و نشان کشیدن سپاه پاسداران در مورد حمله به اسرائیل و انجام آزمایشات موشکی و پیشتر تهدیدات بستن تنگۀ هرمز و غیره همگی مانورهایی بودهاند تا از یک سو ژست «مقاومت» برای راضی نگهداشتن این پایهها حفظ کنند واقدامات نظامی نیابتی، و از سوی دیگر زمینههای لازم برای چانهزنی آتی از موضعی قدرتمندتر را فراهم آورند. تقویت مالی و معنوی فرماندههای سپاه پاسداران و قدرتنماییهای کاذب تبلیغاتی تنها راهِ کنترل و مهار کردن پایههای حزب اللهی رژیم است. از این رو برگزیدن فردی قابل اعتماد و سرشناس، همانند ابراهیم رئیسی که مورد اعتماد فرماندههای سپاه پاسداران میباشد، این چرخش را با هزینۀ کمتری به پیش خواهد برد.
جناحبندیهای هیئت حاکم بنا به صورتبندی خودِ حاکمیت عموماً به سه دسته تقسیم شدهاند:
الف) اصولگرایان
ب) اعتدالگرایان
ج) اصلاحطلبان
اگرچه این جناح ها در تقابل و تخاصم با یکدیگر هستند، اما پس از انتخاب حسن روحانی و آغاز مذاکرات برجام این اختلافات کم و بیش به کناری گذاشته شد و رژیم برای نخستین بار در تاریخ حیاتش به شکل یکپارچه «جام زهر» را نوشید و با امضای «برجام» در مقابل امپریالیسم زانو زد و تسلیم شد. دراین دوره جناح دیگری تحت عنوان اعتدالگرایان که نقش میانجی برای از میان برداشتن اختلافات بین اصولگرایان و اصلاحطلبان را برعهده داشت، ظاهر شد. حسن روحانی نیز نقش مهمی در وحدت جناحهای مختلف هیئت حاکم ایفا کرد. دردو دورۀ یازدهم و دوازدهم ما شاهد یکپارچگی بیشتری در میان جناحهای عمده حاکمیت بوده ایم. اگرچه کماکان نغمههای مخالفت و انتقادات به حسن روحانی هنوزاز سوی برخی ازاصلاحطلبان و یا اصول گرایان سابق (مانند احمدی نژاد)، شنیده می شد؛ اما این انتقادات و جدلهای درونی تأثیری در روند اصلی شکلگیری سیاست کلی نظام نداشت. خامنهای همواره با اتخاذ مانورهای «زیرکانه» این اختلافات خانوادگی را خنثی میکرد؛ نشان دادن چراغ سبز به حسن روحانی و تیم مذاکرهکنندگان با دول امپریالیستی، درجریان مذاکرات اولیه برجام و حملات همزمان لفظی به دولت امریکا، یکی از نمونههای بارزاین مانورها یا «نرمش قهرمانانه» بوده است.
اما با روی کار آمدن رژیم ترامپ و فروپاشی عملی برجام، جناح اصول گرای مجلس دست بالا را گرفته و خامنه ای خواهان یک دست کردن کامل هیئت حاکمه، واینبار به رهبری ابراهیم رئیسی، شد. مهرهای که می توان در آینده و پس از مرگ خامنهای برای پر کردن خلأ رهبری ازآن استفاده نمود.
نقش پیشتازان کارگری و مبارزان ضدّ دولت سرمایهداری در این انتخابات کاملا روشن است: آنان موظفند که از طریق دخالتگری مستقیم و اشاعه آگاهی در مورد ماهیت این انتخابات نمایشی، غیر دمکراتیک و مهندسی شده از بالا، دیگر اقشار شرکت کننده درانتخابات را به تحریم آن تشویق کنند.
در شرایط کنونی گمان میرود که علاوه بر درصد ناچیز طرفداران رژیم که فعالانه در انتخابات شرکت کرده (به احتمال قوی اینبار به ابراهیم رئیسی رای خواهند داد)، دو دستۀ اجتماعی دیگر نیز حضور خواهند داشت:
دسته اول آنانی که به زعم خود با انداختن رأی در صندوق ها و انتخاب بین «بد» و «بدتر» امید دارند تا کاندیدای بد اندکی از معضلات اجتماعی را بهبود بخشیده و از به قدرت رسیدن کاندیدای بدتر ممانعت به عمل آورده شود. روشی که نادرستی خود را بهدفعات در گذشته ثابت کرده است. تجربه به روشنی نشان داد که اختلاف کیفی چندانی میان جناحهای درونی هیئت حاکم وجود ندارد.
دسته دوم کسانی که انتخابات را تحریم کرده و از حاضرشدن بر سر صندوق های رای و اعلام اعتراض خودداری می کنند. تجربه نشان داده است که این روش نیز نادرست بوده و کارایی ندارد. مشخص کردن بدیل سیاسی و فعالیت مبارزه در دوران انتخابات برای متقاعد کردن سایر اقشار اجتماعی، تنها راه تدارک تغییرات بنیادین در جامعه هست.
شعار محوری اکثریت کارگران و زحمتکشان جامعه در دوران فعالیتهای عملی روزهای انتخابات: آزادی فوری کارگران زندانی، زندانیان سیاسی است!
تا زمانی که کلیه نمایندگان واقعی مردم، از طیفهای مختلف اجتماعی، که این در زندانها به سر میبرند و مورد شکنجه و آزارقرار می گیرند، شرکت در هر انتخاباتی فرمایشی اشتباه است. این انتخابات نیز باید توسط تمام کارگران و زحمتکشان فعالانه تحریم شود!
۵ خرداد ۱۴۰۰
پیش به سوی تحریم فعال انتخابات!
کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد!
پیش به سوی ایجاد حزب پیشتاز کارگری!
پیش به سوی تدارک سرنگونی نظام سرمایهداری و استقرار دولت کارگری!
maziar.razi@protonmail.com
https://anchor.fm/maziar-razi
https://t.me/MarxistEnghelabi
militaant.com