اخباروگزارشات کارگری ۲۴ و ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰

اخباروگزارشات کارگری ۲۴ و ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰

– تجمع اعتراضی دوباره کارگران غیررسمی صنعت نفت کشور نسبت به عدم تبدیل وضعیت وهمسان سازی نشدن حقوق مقابل مجلس

– ادامه اعتراضات کارگران کارخانه هپکو اراک نسبت به در خطربودن امنیت شغلیشان بدلیل صدور پیاپی مجوز واردات ماشین آلات معدنی 

– تجمع اعتراضی آموزشیاران نهضت سواد آموزی شهرستان شفت نسبت به بلاتکلیفی استخدامی مقابل مجلس 

– تجمع اعتراضی کارگران خدماتی آموزش و پرورش استان اصفهان نسبت به کاهش حقوق بر اساس رأی هیئت عمومی دیوان عدالت اداری مقابل اداره کل

– اعتراضات دانش‌آموزی رویارویی با گفتمان انضباطی مدرسه

– اسماعیل بخشی: بهره‌برداری انتخاباتی از هفت‌تپه ممنوع – تشکلی داشتیم که آن را زندگی کردیم

– ادامه اعتراضات کارگران خط ۵ مترو تهران نسبت به بالا کشیدن بخشی از حقوقشان وعدم پرداخت بموقعش

چندتن از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد۲۲ اردیبهشت، درخواست نامه مطالبات عقب افتاده کارگران ورانندگان را درشورای شهر وشهرداری به ثبت رساندند.

– هیراد پیربداقی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد 

– بیانیه وکلای پرونده متهمان هفت تپه درحمایت از فرزانه زیلابی

– تجمع اعتراضی اهالی تبریز نسبت به  سگ کشی شهرداری

– جان باختن ۲ کارگردر کلاته رودبار دامغان براثر غرق شدن در استخر کشاورزی

– جان باختن یک کارگر جوان در حصارک کرج براثر سقوط از ارتفاع

– جان باختن یک کارگر در حادثه ریزش آوار اصفهان

*تجمع اعتراضی دوباره کارگران غیررسمی صنعت نفت کشور نسبت به عدم تبدیل وضعیت وهمسان سازی نشدن حقوق مقابل مجلس

روز شنبه ۲۵ اردیبهشت،جمعی از کارگران غیررسمی ( حجمی و پیمانی) صنعت نفت کشوربرای باری دیگر خودرا به پایتخت رساندند تا با برپایی تجمع مقابل مجلس صدای اعتراضشان را نسبت به عدم تبدیل وضعیت وهمسان سازی نشدن حقوق بیشتر منعکس کنند.

تجمع کنندگان شعار می دادند:

«وضعیت شرکتی تبدیل باید گردد»

«فیش حقوقی ما همسان باید گردد»

درهمین رابطه:تجمع اعتراضی صدها کارگر قرارداموقت صنعت نفت نسبت به عدم تبدیل وضعیت،سطح نازل حقوق ازجمله تبعیض درپرداختی ها وعدم همسان سازی حقوق مقابل مجلس

روز سه شنبه ۱۹ اسفند۹۹، صدها کارگر قرارداموقت صنعت نفت خودرا به پایتخت رساندند وبا برپایی تجمع مقابل مجلس و برافراشتن پلاکاردها اعتراضشان را نسبت به عدم تبدیل وضعیت،سطح نازل حقوق ازجمله تبعیض درپرداختی ها وعدم همسان سازی حقوق بنمایش گذاشتند.

تجمع کنندگان به خبرنگار رسانه ای گفتند: در حالی که شاغل رسمی وزارت نفت حداقل ۱۵میلیون تومان حقوق دریافت می‌کند، یک شاغل مدت موقت هم رده‌ی وی، ماهانه تنها حدود ۴ میلیون تومان دریافت می‌کند.

آنها افزودند:درحالیکه بار صنعت نفت کشور بر دوش نیروهای مدت موقت است اما وزارت نفت تنها حقوق و مزایای نیروهای رسمی را به رسمیت می‌شناسد و برای ترمیم حقوق مدت موقتی‌ها، کاری را انجام نمی‌دهد.

معترضان با اشاره به برگزاری آزمون جذب نیرو در مجموعه‌ی وزارت نفت، افزودند: این آزمون به دلیل محدودیت‌هایی که در جذب نیروهای مدت موقت داشت، نمی‌تواند مشکل همگی ما را حل کند؛ در حالی که نیروهای مدت موقت خواهان تبدیل وضعیت تمام همکاران خود هستند. در نتیجه ما خواهان تبدیل وضعیت بی‌قید وشرط خود هستیم و می‌گوییم که بی‌عدالتی باید برداشته شود.

تجمع کنندگان با اشاره به وجود تبعیض در برقراری مزایای رفاهی میان خود و نیروهای رسمی، افزودند:در وزارت نفت تعداد نیروهای مدت موقت کم نیستند؛ اما اینها از امتیازاتی مانند مسکن سازمانی، اقسام وام، حق بدی آب و هوا و ده‌ها امتیاز رفاهی دیگر محروم هستند»

معترضان افزودند: خواهان همسان‌سازی حقوق‌ها (موضوع ماده ۲۹ قانون برنامه ششم توسعه) و ثبت آنها در سامانه کارمند ایران هستیم تا در سطح حقوق‌ها میان قراردادی‌ها و رسمی‌ها هیچ تبعیضی وجود نداشته باشد.

خاطرنشان میشود که در حال حاضر حدود ۳۴ هزار شاغل قرارداد موقت و ۱۲۰ هزار نیروی پیمانکاری در صنعت نفت کشور حضور دارند.

*ادامه اعتراضات کارگران کارخانه هپکو اراک نسبت به در خطربودن امنیت شغلیشان بدلیل صدور پیاپی مجوز واردات ماشین آلات معدنی 

«وقتی می‌توانیم بسازیم، چرا واردات!»

روز دوشنبه ۲۵ اردیبهشت، کارگران کارخانه هپکو اراک اعتراضشان را نسبت به در خطربودن امنیت شغلیشان بدلیل صدور پیاپی مجوز واردات ماشین آلات معدنی،ابرازکردند.

هپکویی های معترض به خبرنگار رسانه ای گفتند:«وقتی می‌توانیم بسازیم، چرا واردات!» 

کارگران هپکو اراک مدتهاست که از مسئولان وزارت صمت، خانه معدن و نمایندگان مجلس درخواست دارند واردات ماشین‌آلات معدنی را متوقف کنند؛ حداقل از زمانی که تکلیف تهاتر بدهی ۱۲۰۰میلیارد تومانی این مجموعه در اسفند سال قبل مشخص شد، کارگران یکصدا فریاد زند حالا زمانش فرا رسیده که واردات را متوقف کنید و از هپکو حمایت نمایید تا بار دیگر روی پای خود بایستد و رونق بگیرد.

کارگران این مجموعه با اشاره به دستورالعملی که وزارت صمت در نوزدهم اردیبهشت خطاب به استان‌های مختلف ابلاغ کرده، می‌گویند: هرچه می گوییم مسئولان برعکس عمل می‌کنند، یا ما خوب نمی‌گوییم یا…

*تجمع اعتراضی آموزشیاران نهضت سواد آموزی شهرستان شفت نسبت به بلاتکلیفی استخدامی مقابل مجلس 

روز شنبه ۲۵ اردیبهشت،جمعی از آموزشیاران نهضت سواد آموزی شهرستان شفت دراستان گیلان برای بنمای گذاشتن اعتراضشان نسبت به بلاتکلیفی استخدامی دست به تجمع مقابل مجلس زدند.

خاطرنشان می شودکه، تعداد ۶ هزار نفر از مجموع حدود ۲۴ هزار آموزشیار نهضت سوادآموزی موفق نشدند با کسب حد نصاب نمره در آزمون استخدامی بیستم تیر ماه سال گذشته قبول شوند. بنابراین شماری از این افراد که اکثرا زنان سرپرست خانوار هستند، هنوز منتظر بازگشت به کار خود هستند.

*تجمع اعتراضی کارگران خدماتی آموزش و پرورش استان اصفهان نسبت به کاهش حقوق بر اساس رأی هیئت عمومی دیوان عدالت اداری مقابل اداره کل

روز شنبه ۲۵ اردیبهشت،جمعی از کارگران خدماتی آموزش و پرورش(رسمی ، پیمانی و قراردادی)  استان اصفهان برای اعتراض به کاهش حقوق بر اساس رأی هیئت عمومی دیوان عدالت اداری مقابل اداره کل آموزش وپرورش این استان اجتماع کردند.

رئیس اداره رفاه و پشتیبانی آموزش و پرورش اصفهان نیز در خصوص دلیل تجمع اعتراضی نیروهای خدماتی مدارس مقابل اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان،به خبرنگاریک رسانه محلی گفت: حقوق دریافتی این گروه از نیروها از حدود دو میلیون و ۸۰۰هزار تومان در سال گذشته به سه میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در سال جاری افزایش یافت که بسیار اندک است.

وی افزود: میزان دریافتی کارگران چهار تا پنج میلیون تومان در ماه است، اما نیروهای خدماتی آموزش و پرورش حقوقی معادل دو میلیون و ۵۰۰تا سه میلیون دریافت می‌کنند که این مبلغ با توجه به نرخ تورم و مشکلات اقتصادی کفاف زندگی معمولی آنها را نمی‌دهد.

او تصریح کرد: اعتراض نیروهای خدماتی مدارس به اداره کل آموزش و پرورش استان این است که آنها جزو گروه کارگران و کارمندان محسوب نمی‌شوند و مزایای هیچ کدام از این گروه‌ها را ندارند؛ البته این مسئله در کل کشور فراگیر است و نیروهای خدماتی همه مدارس خواستار رسیدگی به این موارد هستند.

رئیس اداره رفاه و پشتیبانی آموزش و پرورش اصفهان گفت: از سوی دیگر به تازگی احکام جدیدی صادر شده که طبق آن‌ها بر اساس رأی هیئت عمومی دیوان عدالت اداری مبلغی از حقوق این نیروها کسر و حق لباس و حق سرایداری آنها حذف شده است.

وی با بیان اینکه در چند سال اخیر همه مزایای نیروهای خدماتی مدارس حذف شده است، افزود: نمایندگان آنها در استان اصفهان به اداره کل آموزش و پرورش مراجعه کرده و درخواست‌های خود را به صورت مکتوب ارائه کردند که با امضای مدیرکل برای رسیدگی به وزارت آموزش و پرورش ارسال شد.

رئیس اداره رفاه و پشتیبانی آموزش و پرورش اصفهان خاطرنشان کرد: حدود چهار هزار و ۵۰۰ نفر نیروهای خدماتی در مدارس استان اصفهان خدمت می‌کنند که تعدادی از آنها قراردادی، عده‌ای پیمانی و تعدادی هم رسمی هستند، برای رسیدگی به درخواست‌های این نیروها مسائل آنها به صورت مکتوب نامه‌نگاری و به وزارت آموزش و پرورش انتقال داده شد تا مسئولان این وزارتخانه برای افزایش حقوق و تحقق درخواست‌های آنها رسیدگی لازم را انجام دهند.

درهمین رابطه:ادامه اعتراضات نیروی های خدماتی و سرایدار آموزش و پرورش نسبت به پایمالی حقوقشان با تجمع مقابل مجلس

روز یکشنبه ۲۱ دی، نیروی های خدماتی و سرایدار آموزش و پرورش (رسمی ، پیمانی و قراردادی) در ادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به پایمالی حقوقشان دست به تجمع مقابل مجلس زدند.

براساس گزارش رسانه ای شده،این تجمعات هر دفعه پر شورتر و گسترده تر و جدی تر در حال برگزاری می باشد و گویا قرار است هر هفته تا گرفتن حق قانونی خودشان ادامه دار باشد.

خواسته های تجمع کنندگان:

 اجرای طرح رتبه‌بندی نیروهای خدماتی

 برقراری حق سرایداری، اضافه‌کار، حق لباس و حق مسکن

 جذب و استخدام نیروهای جدید خدماتی

 افزایش حقوق نیروهای خدماتی

 ارتقای شغلی از خدماتی به اداری

قرارگرفتن در زمره مشاغل سخت و زیان‌آور

 همسان‌ سازی حقوق نیروهای خدماتی

*اعتراضات دانش‌آموزی رویارویی با گفتمان انضباطی مدرسه

جعفر ابراهیمی

پیش و پس از انقلاب ۵۷ همواره نظام آموزشی و مدرسه متأثر از رویکرد ایدئولوژیک حاکمیت بوده است؛ چنان‌که با برآمدن حکومت پهلوی و متأثر از ایدئولوژی ملت‌سازی، نظام آموزشی و مدرسه متأثر از گفتمان هویت ملی با تأکید بر باستان‌گرایی است. بعد از انقلاب ۵۷ و به دنبال انقلاب فرهنگی نیز متأثر از ایدئولوژی اسلام سیاسی شاهد شکل‌گیری یک گفتمان دینی-پرورشی در دهه ۶۰ در مدارس هستیم. اما این گفتمان‌ها (هویت ملی-باستانی پهلوی و دینی-پرورشی جمهوری اسلامی) در طول عمر حکومت‌ها دچار فرازوفرود شده‌اند و گاه جایگاه و موقعیت مسلط خود را از دست‌ داده‌اند. به‌عنوان نمونه امروز در مدارس، ارزش‌های حاکم در بین معلمان و دانش‌آموزان اصلاً با ارزش‌های پرورشی حاکم در دهه ۶۰ تشابه و همخوانی ندارد. اگرچه نظام آموزشی می‌کوشد در قالب بخشنامه و آیین‌نامه‌های مختلف نشان دهد که آن گفتمان همچنان زنده و پویاست اما سبک زندگی دانش‌آموزان و معلمان و مواجهه آنان با ارزش‌های ایدئولوژیک نشان می‌دهد که این گفتمان افول کرده است.

اما موضوع موردبحث در این یادداشت پرداختن به گفتمان انضباط است. وجهی دیگر از کارکرد مدرسه برای مدیریت و سرکوب، که نه‌تنها افول نیافته بلکه از بدو شکل‌گیری آموزش نوین به‌عنوان یک گفتمان غالب در مدرسه در جریان بوده است و به اشکال مختلف خود را بازتولید نموده است. نظم و انضباطی که توسط آن جسم و روان کودکان با هدف کنترل و هدایت به انقیاد در می‌آید کارکرد چندوجهی دارد. در گام اول رام کردن کودکان هدفی است که این گفتمان دنبال می‌کند تا آنان را به صورتی واحد و یک ‌شکل درآورد تا در آنان ظرفیت مناسب برای پذیرش سایر ابعاد ایدئولوژیک به وجود بیاورد. برای این منظور دانش‌آموز نمونه و موفق کسی است که بیش از سایر دانش‌آموزان به این مناسبات تن دهد و بیش از بقیه با روند حاکم همراهی نماید. این کنترل و نظم از نوع پوشش تا نحوه نشستن در کلاس و امتحان دادن را شامل می‌شود. در مورد دختران دانش‌آموز تحمیل پوشش اجباری و خاص جز برنامه اصلی مدرسه است و پسران باید مو و مدل لباس خود را با الگوهای از پیش تعیین‌شده هماهنگ نمایند در غیر این صورت مدرسه به اشکال مختلف کودکان خاطی از نظم مسلط را مجازات می‌کند.

تنبیه بدنی فیزیکی عریان‌ترین و خشن‌ترین روش برای سرکوب و نظم‌پذیری کودکان است که هنوز در بسیاری از مناطق و مدارس به‌صورت آشکار ادامه دارد. اما درجاهایی که به‌واسطه آگاهی برخی معلمان/والدین/دانش‌آموزان تنبیه بدنی وجود ندارد نمره انضباطی یکی دیگر ابزار کنترل دانش‌آموزان است که می‌تواند برای دانش‌آموزان نگرانی به وجود آورد. اما شاید یکی از شاخص‌ترین وسیله کنترل و نظم‌پذیری کودکان حضور آنان در مراسم‌های رسمی و اجباری از مراسم صبحگاه تا مراسم‌های ایدئولوژیک است. به‌خصوص اینکه برخی از مدیران و معاونان هر نوع رفتار دانش‌آموزان با سلیقه آنان را توهین به ساحت علم و دانش و بزرگ‌تر می‌دانند و می‌کوشند به ‌صورت جزئی و سلیقه‌ای بر رفتار دانش‌آموزان کنترل داشته باشند. جلوگیری از تقلب و برگزاری امتحانات تحت تدابیر شدید که در دستورالعمل‌ها به مدارس ابلاغ می‌گردد نشان رویکردی است که دانش‌آموز را مجرم و بزهکار می‌داند و می‌کوشد قدرت خود را به رخ کشد.

دانش‌آموزی که در چنین دستگاه انضباطی پرورش می‌یابد و به انقیاد درمی‌آید نه‌تنها خلاق و مستقل نخواهد بود بلکه رسماً و در فردای دوران مدرسه و در جامعه به یک عنصر منفعل تبدیل می‌گردد که در جامعه و محیط کار قادر نیست از حقوق خود دفاع کند و این همان کارکردی است که از مدرسه در ساختار ایدئولوژیک و سرمایه‌سالار انتظار می‌رود. در مدرسه است که مناسبات نظام مسلط عادی‌سازی می‌گردد و به دانش‌آموز یاد داده می‌شود که هیچ راه جایگزینی برای زیست بهتر جز چیزی که نظام مسلط تعیین کرده است وجود ندارد. کودکان بعد از کنترل‌های نهاد خانواده در مدرسه است که بی‌آینده می‌شوند و تحت گفتمان نظم و انضباط یاد می‌گیرند به فرمان‌ها و دستورهای بالادستی‌ها اعتراض نکنند چرا که با برچسب دانش‌آموز بد، شرور، بی‌انضباط، خاطی و … روبرو می‌شوند.

هر معلمی که با نگاهی انتقادی به کارکرد مدرسه و نظام آموزشی نگاه کند به ‌راحتی می‌تواند اشکالی از سرکوب مبتنی بر گفتمان نظم و انضباط را تشخیص دهد و در برابر تجربه نشان داده است که چگونه برخی از دانش‌آموزان تن به انقیاد نمی‌دهند و در برابر سرکوب مقاومت می‌کنند یا نظم و قوانین را دور می‌زنند. از همین رو عقب‌نشینی نکردن از شاخص‌های نظم و انضباط برای نظام حاکم در مدرسه اهمیت به سزایی دارد و هر نوع مقاومت و حتی پرسشگری در چرایی وضعیت موجود به‌شدت سرکوب می‌گردد.

این سلطه و اعمال نظم بر کودکان تنها مختص زمانی نیست که دانش‌آموزان در مدرسه هستند بلکه همواره سایه معلم و قوانین مدرسه همراه کودکان است. به‌خصوص در خانواده‌هایی که مدرسه و آموزش به شکل را موجود موجب رشد و بالندگی فرزندان خود می‌دانند. فقط کافی است مروری به حافظه خود نماییم تا به یادآوریم چند بار این جملات را در موقعیت‌های مختلف شنیده‌ایم که والدین خطاب به کودکان می‌گویند «اگر غذاتو نخوری به معلمت میگم یا اگر اون لباس رو بپوشی فردا میام مدرست یا …».

در دوران همه‌گیری کرونا و با وجوداینکه دانش‌آموزان در مدرسه حضور ندارند همچنان شاهد اعمال نظم و انضباط بر کودکان هستیم روزانه اخبار مختلفی از نحوه کنترل کودکان به گوش می‌رسد. در این موارد همچنان تلاش برای کنترل روی بدن دختران ادامه دارد. این اعمال نظم از تعیین نوع پروفایل دانش‌آموزان، به خصوص دختران، شروع و برخی ناظمان در فضای مجازی حتی ناخن دختران را کنترل می‌کنند و یا می‌کوشند بر نحوه نشستن و پوشیدن لباس دانش‌آموزان دختر و پسر اعمال نظم نمایند که البته همواره شاهد مقاومت از سوی دانش‌آموزان بوده‌ایم.

با این رویکرد به نظم و انضباط و میل وافر به سلطه مدرسه در همه ابعاد است که اینک یکی از اصلی‌ترین چالش‌های آموزش مجازی رقم خورده است. گفتمان انضباطی که دانش‌آموز را متقلب و خاطی فرض می‌کند با تمام کاستی‌های آموزش مجازی و اپلیکیشن شاد و درحالی‌که روزانه شاهد مرگ چند صد نفر هستیم حاضر نیست یک گام عقب‌نشینی نماید و فقط به برگزاری امتحانات حضوری برای پایه‌های نهم و دوازدهم رضایت می‌دهد. تصمیمی که دانش‌آموزان معترض را در ده‌ها شهر طی دو هفته گذشته به خیابان و تجمع در مقابل ادارات آموزش‌وپرورش کشانده است. به نظر می‌رسد کسانی که چنین دیدگاه انضباطی را نمایندگی می‌کنند، امتحانات را در تاریخ معین برگزار می‌کنند. هرچند می‌کوشند با چند دستورالعمل و پروتکل نشان دهند شرایط امنی برای امتحانات فراهم نموده‌اند اما به‌هیچ‌وجه در مقابل این اعتراضات عقب‌نشینی نخواهند کرد چراکه عقب‌نشینی به معنای ایجاد شکاف و گسست در گفتمان مسلط است. گفتمانی که کارکرد چندبعدی برای نظام آموزشی دارد.

اما این تنها یک وجه قضیه است وجه مهم‌تر و البته رهایی‌بخش قضیه مربوط به تجربه دانش‌آموزان است. دانش‌آموزانی که این‌گونه در شبکه‌های مجازی همدیگر را پیداکرده و به صورت متشکل اعتراض نمودند نشان دادند که هژمونی نظم و انضباط مدرسه را به رسمیت نمی‌شناسند و در برابر آن مقاومت می‌کنند. این شکل از کنشگری دانش‌آموزان که در مقیاس جغرافیایی و جمعیتی نظیر ندارد و می‌تواند امیدبخش باشد. به‌خصوص آنکه در هفته اول با برخوردهای پلیسی این مطالبه‌گری متوقف نشد و در کنار دانش‌آموزان طیفی از معلمان از جمله تشکل‌های صنفی مستقل فرهنگیان با آن‌ها همدلی کردند و خشونت‌ها را محکوم نمودند. این دانش‌آموزان مستقل از اینکه این نوع برنامه‌ریزی غیرمسئولانه چه تأثیری در سرنوشت تحصیلی و زندگی آنان دارد تجربه‌ای را به دست آورده‌اند و در کنشگری خود چیزی یاد گرفته‌اند که مدرسه قرار بود هرگز به آنان آموزش ندهد.

*اسماعیل بخشی: بهره‌برداری انتخاباتی از هفت‌تپه ممنوع – تشکلی داشتیم که آن را زندگی کردیم

یک فعال کارگری هفت‌تپه گفت: حداقل ۲۰ تا ۳۰ نفر از کارگران داشتیم که دور هم جمع می‌شدند و تعداد بسیار زیادی در بدنه به این افراد وصل می‌شدند و تشکل سلسله مراتبی به صورت عملی در هفت‌تپه ایجاد شده بود. حالا اگر اسمی ندارد، خب نداشته باشد. ما به دنبال نمایش و ساختار ویترینی نبودیم.

گزارش رسانه ای شده بتاریخ ۲۵ اردیبهشت:کارگران هفت‌تپه ۵ سال روی خواسته‌ای پافشاری کردند که حالا تیتر جراید شده؛ «کارفرمای کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه خلع ید شد.» اکنون که یکی از مطالبات کارگران تحقق یافته، باید بدانیم آن‌ها چه تفسیری از جشن و شادی امروزشان دارند و مسیر و اهدافشان را چطور ترسیم می‌کنند. مسیری که بار‌ها اعتراضات یک ماهه و بیشتر را در خود گنجانده و کارگرانی در این مسیر از کار اخراج شده‌اند. مطالبه‌گری و تحقق خواسته کارگران آنقدر مهم بود که خیلی‌ها در تحلیل شرایط جنبش کارگری آن به گونه‌ای تفسیر کرده و راه پیش روی کارگران را ترسیم کردند. از این رو با اسماعیل بخشی، فعال کارگری هفت‌تپه درباره سرنوشت هفت‌تپه، محتوای مطالبات و تشکل‌یابی کارگران مصاحبه کردیم که در ادامه می‌خوانید:

*کارگران هفت‌تپه روز‌های متمادی اعتصاب و اعتراض را با هدف خلع ید از کارفرما و بازگشت شرکت به زیرمجموعه دولتی و کنترل کارگران بر تولید انجام داده‌اند. در این راه برخی از کارگران از جمله شما از کار بیکار شدید یا برایتان پرونده‌های قضایی گشوده شد، اما در نهایت به این هدف رسیدید. شما به عنوان یکی از فعالان کارگری در هفت‌تپه ویژگی اصلی حرکت کارگران در هفت‌تپه را چه می‌دانید؟

– ما برای مطالبه‌گری در هفت‌تپه فقط با اسدبیگی‌ها مبارزه نمی‌کردیم بلکه با یک سیستم تو در تو و دارای قدرت و ثروت و رسانه از صداوسیما، گرفته تا مسئولان شهری و استانی و قوه قضاییه مواجه بودیم که حامی کارفرما بودند. در روز‌های اولی که کارفرمای خصوصی هفت‌تپه معرفی شد، همین حمایت‌ها منجر شد تا عملاً او را فرد مقدسی معرفی کنند که نقد به او برخی مسئولان را برآشفته می‌کرد. می‌گفتند بعد از مدتی بالاخره یک سرمایه‌دار آمده و هفت‌تپه را خریده، بنابراین باید سکوت کرد. در ابتدای تلاش‌ها و مبارزات هفت‌تپه زمانی طول کشید تا بگوییم می‌توان این افراد را نقد کرد.

صداوسیما تا لحظات آخر برای کارفرمای هفت‌تپه برنامه پخش می‌کرد. حدود ۸ تا ۹ طرح توسعه نیشکر در خوستان وجود دارد که خوب کار می‌کنند و تولید دارند. صداوسیما حتی یک برنامه در ثنای این طرح‌ها پخش نکرد، اما برنامه‌های زیادی در این مدت برای هفت‌تپه روی آنتن برد. صداوسیما فقط یکی از رسانه‌هایی بود که خبر و برنامه حمایتی از کارفرمای هفت‌تپه منتشر کرد. فضای رسانه‌ای به گونه‌ای بود که گویی کارگران بودند که تولید را در هفت‌تپه نابود کرده بودند.

در چنین فضایی واقعاً باید پرسید چه شد که پیروز شدیم. چون این توفیق راحت به دست نیامد. رمز این حرکت به اعتقاد من درک رنج مشترک، رفاقت، اتحاد، ایستادگی روی خواسته‌ها از طریق متشکل شدن کارگران هفت‌تپه بود. کار جمعی و شورایی حرکت کردن برای گرفتن نتیجه بسیار مهم بود. ما ادعا نمی‌کنیم که این دستاورد پایان راه بوده است. اما ما در مسیر تاریخی مطالبه‌گری‌مان به پیروزی ارزشمندی رسیدیم. چراکه هر زمان در جامعه طبقاتی با شکاف‌های عمیق طبقاتی زندگی می‌کنیم، تلاش و مبارزه انتهایی ندارد.

کارگران با دست خالی حرکت کردند؛ نه ثروتی داشتند و نه قدرت هیچ نهاد دولتی و قضایی را پشت خود داشتند. فقط و فقط خودمان بودیم و حمایت مردم، دیگر کارگران، دانشجویان، معلمان و خبرنگاران شریف و مستقل. وقتی ما با این بضاعت کم و این ابزار‌های مستقل بتوانیم به خواسته‌ای برسیم، برایمان خیلی شیرین است. کارگران هفت‌تپه گام بزرگی برداشتند. ما در راه رسیدن به مطالباتمان گام‌ها را می‌شماریم؛ آن‌ها را جشن می‌گیریم. این یک گام خیلی بلند بود. در این شرایط پیروز شدن واقعاً لذت‌بخش است.

*خیلی‌ها از اسم هفت‌تپه استفاده کردند و ادعا می‌شد که پیگیر مسائل و مشکلات این واحد هستند. خلع ید از کارفرمای هفت‌تپه از قضا نزدیک به انتخابات رخ داد. در این بین نگاه دو دسته قابل بررسی است. برخی تلاش‌های کارگران را نادیده گرفتند تا بگویند این اتفاق در آستانه انتخابات یک کارکرد سیاسی برای عده‌ای دارد و کارگران نباید خیلی خوشحال باشند. چون بعد انتخابات که آب‌ها از آسیاب بیفتد همه چیز به حالت قبلی برمی‌گردد. برخی دیگر هم با همین استدلال از سوی دیگر خواستند تا این اتفاق را تاثیرگذاری قوه قضاییه بنامند که از قضا کاندید انتخابات ریاست جمهوری هم شده است. شما و کارگران دیگر چطور به موضوع نگاه می‌کنید؟

– برخی شاید دلسوزانه می‌گویند هفت‌تپه نباید در دام مصادره کنندگان بیفتد. حالا که کارگران موفق شدند، خلع ید را عملیاتی کنند، همه می‌خواهند خودشان را سهیم کنند. ما نقد‌ها و تذکرات را روی چشم می‌گذاریم. اما از این جنبه هم نگاه کنیم که ماجرای هفت‌تپه به گونه‌ای شده که همه می‌خواهند خود را در آن سهیم کنند. کارگران هفت‌تپه به حدی ایستادگی کردند که بر تمام رسانه‌هایی که پول داشتند و مطالبات کارگران را زیرفرش می‌کردند، فایق آمدند. کارگران هفت‌تپه از هر طریقی که به دستشان رسید صدای خودشان را به کف جامعه رساندند و حتی آن را جهانی کردند.

کارگران کاری کردند که همان افرادی که مقابل ما بودند؛ علیه ما چه مصاحبه‌ها می‌کردند و مستند‌ها علیه ما می‌ساختند، تمام حرکاتشان شکست خورد و ما با دست خالی از نظر رسانه‌ای موفق شدیم افکار عمومی را به سمت خود جلب کنیم. آن‌ها افرادی هستند که هر موضوعی را در جامعه می‌خواهند مصادره به مطلوب کنند. یکی از کاندیدا‌ها شعاری که مادادیم، شعار انتخاباتی خود کرد. ما را به خاطر همان شعار تا کجا‌ها که نبردند. چه بلایی بر سر ما آوردند، حالا خودشان شعارمان را تکرار می‌کنند.

تذکرات به جای خود، اما عده‌ای گفتند داستان خلع ید هفت‌تپه از اساس برای این بوده که در جریان انتخابات برای برخی نفع داشته باشد. کارگران قطعاً این نگاه را رد می‌کنند. کسیکه ۵ سال زحمت و مبارزه و مطالبه‌گری ما در راه این هدف را ندیده و حکم می‌دهد، قضاوت نادرستی دارد. تمام کسانیکه این نگرانی را دارند که هفت‌تپه برای انتخابات مصادره شود، ارجاع به روز جشن کارگران هفت‌تپه می‌دهم. در این روز در سخنان سخنرانان که کارگران بودند، حتی یک جا نام انتخابات برده نشده است، بلکه به اهداف روز اولشان پا فشاری کردند. بنر‌های کارگران هفت‌تپه در روز جشن هیچ اشاره‌ای به انتخابات یا حمایت از فردی ندارد؛ بنابراین جشن و حرکت کارگران انتخاباتی نبوده و نیست.

من به هر دو طیفی که یکی نگران بهره‌برداری‌های سیاسی و انتخاباتی است و دیگری به دنبال بهره‌برداری انتخاباتی، می‌گویم که این گفته کاملاً ضداخلاق و توهین به شعور کارگران هفت‌تپه است. این ۵ سال هیچکدام از این طیف نبودند. این مدتی که ما اخراج شدیم و پرونده قضایی داشتیم. اگر کسی یا جریانی بخواهد از رنج کارگران هفت‌تپه سو استفاده کند، کارگران مقابلشان می‌ایستند.

*سرنوشت هفت‌تپه برای خیلی از کارگران مهم است. برخی کارخانه‌ها بعد از بازگشت کارخانه به دولت هنوز در پیچ و خم و مشکلات تولیدی و حقوق کار هستند؛ از جمله هپکو و کشت و صنعت مغان. در واقع واگذاری به دولت راه حل اصلی مشکلاتشان نبوده است. پس شما چرا این راه را رفتید و راهکار اصلی در مقطع فعلی از نظر کارگران هفت‌تپه چیست؟ درباره هدف و رویکرد کارگران هفت‌تپه بیشتر توضیح می‌دهید؟

– در ابتدای امر باید توجه کرد، لزوماً دو شرکت با هم قابل مقایسه نیستند. هفت‌تپه واقعاً پتانسیل رشد دارد. زمین‌ها، نیرو‌های متخصص، مدیران حرفه‌ای متخصص و باسابقه ما به گونه‌ای است که ما در حوزه‌های فنی و تخصصی مشکلی نداریم. اینکه شرکت دولتی شود، باز هم ضرر می‌بینیم، کاملاً حرف درستی است و ما در مصاحبه‌ها گفته‌ایم. در حال حاضر یک دولتی بر سر کار است که قدرت نیز دارد. چه بخواهیم این دولت روی کار باشد و چه نباشد. بخش خصوصی ویرانگر از حمایت همین دولت کارخانه‌ها را به دست گرفتند و این دولت به ما خسارت زد و الان باید مشکلی را که خود در آن سهم داشته، جبران کند. اینطور نیست که خسارتی به شرکت زده شده و اموال عمومی اختلاس شده و الان همه به روز‌های اول بازگردیم. پیش از خصوصی‌سازی تا زمانی که مدیریت تمام بخش‌های هفت‌تپه به دست پرسنل هفت‌تپه بود، شرکت خیلی خوب اداره می‌شد. وقتی می‌گوییم پرسنل هفت‌تپه منظورمان از بالاترین رده‌های مدیریت تا آبیار است.

تا زمانی که تصمیم گیران، هدفگذاران این شرکت از خود پرسنل بوده و در آن رشد کرده‌اند که به تخصص و سطوح بالا رسیده‌اند، ما مشکلی نخواهیم داشت. آن زمان اوضاع هفت‌تپه عالی بود. در جنگ هشت ساله در دهه ۶۰ هفت‌تپه یکی از زیرساخت‌های مهمی بود که رژیم صدام در نظر داشت آن را بزند. آن زمان هفت‌تپه توسط خود کارگران اداره می‌شد. دقیقاً از زمانی که دولت آمد و دخالت کرد و افرادی را مدیر کرد که شایستگی نداشتند و با سیاست‌هایی مثل تعرفه شکر جلوی رشد هفت‌تپه را گرفت تا بتواند در نهایت آن را خصوصی کند، ما گرفتار شدیم.

دولت به هر حال نهادی است که اموال مردم را به صورت امانت در دست دارد و وظیفه دارد از آن صیانت کند. ولی مردم خودشان باید مدیریت کنند و دولت به عنوان حافظ منافع مردم باید امر نظارت و حمایت را انجام دهد. ما می‌گوییم هفت‌تپه از تصمیمات غلط دولت خسارت دیده، باید دولت حمایت کند تا این شرکت توسط خود کارگران اداره شود. ما از همه بهتر بلدیم که شرکت را چطور اداره کنیم و افراد با تجربه و تخصص بالا داریم که عمری را در این شرکت کار کرده‌اند. ما چه در بازار، چه در کار، چه در حسابرسی و چه در امور اداری تجربه داریم. همچنین یک سابقه تاریخی در اداره هفت‌تپه داریم. برخی تصور نکنند ما منتظریم دولت برای ما مدیر بفرستد. از هیئت مدیره تا همه بخش‌ها را خودمان می‌توانیم اداره کنیم.

*کارگران برای رسیدن به خواسته‌هایشان زیاد جنگیدند، اما هفت‌تپه ویژگی‌های متمایزی داشت. مثلاً دیده می‌شد که در شبکه‌های اجتماعی سخنرانی برخی کارگران منتشر شده که در آنجا از مطالباتشان حرف می‌زدند و در نتیجه مردم هم مستقیم کلامشان را می‌شنیدند یا کارگران در یک محوطه‌ای جمع می‌شدند و با هم صحبت و اجماع می‌کردند. با این وجود برخی می‌گویند، هفت‌تپه اینهمه مطالبه‌گری کرده، چرا هنوز تشکل ندارد. نظرشما چیست؟

– برخی می‌گویند هفت‌تپه تشکل ندارد. اگر قرار است که تشکل رسمی داشته باشیم که خیلی‌ها جلوی آن را می‌گیرند. سوال اینجا است که اینهمه فعالان کارگری مستقل هفت‌تپه که می‎‌رفتند در جلسات حضور پیدا می‌کردند از کجا آمده‌اند؟ تصمیم‌گیری خرد جمعی و شورایی پس چطور به وجود آمده است؟ ما بر اساس شرایط و مشکلاتمان روز به روز خودمان را کامل‌تر کردیم و تجربه اندوختیم. چاره دیگری هم نداشتیم. اگر واقعاً تشکل نداشتیم که هرگز به موفقیت نمی‌رسیدیم. اگر تشکلی فکر شده نداشتیم که بازنده بودیم. حداقل ۲۰ تا ۳۰ نفر از کارگران داشتیم که دور هم جمع می‌شدند و تعداد بسیار زیادی در بدنه به این افراد وصل می‌شدند و تشکل سلسله مراتبی به صورت عملی در هفت‌تپه ایجاد شده بود. حالا اگر اسمی ندارد، خب نداشته باشد. ما به دنبال نمایش و ساختار ویترینی نبودیم. کارگران هفت‌تپه تشکلی داشتند که آن را زندگی کردند. الان هم اگر می‌گوییم مجمع نمایندگانمان را راه بیاندازیم به این علت است که می‌خواهیم به آن رسمیت بدهیم.

*آیا الان که قوه قضاییه عدم اهلیت کارفرما را پذیرفته، کارگران اخراجی قصد بازگشت به کار دارند؟

– کارگران اخراجی هفت‌تپه زیاد هستند و فقط من هم نیستم. ۸ نفری را شب عید اخراج کردند و کارگران فصلی و دفع آفات هم اخراجی زیاد دارند. الان باید تکلیفشان را مشخص کنند. برخی را به هوای استخدام سر کار بردند و کارشان که تمام شد به علت فصلی بودن اخراج کردند. به هر حال همه این کارگران باید تعیین تکلیف بشوند. در روز جشن نیز کارگران من را شرمنده کردند و هیچ واژه‌ای برای تشکر از کارگران هفت‌تپه نمی‌شناسم. آن‌ها در این روز به من یک لباس کار هدیه دادند که برای من هدیه بسیار گران‌بها و با ارزشی بود. این حرکت کارگران خود پاسخ همه پرسش‌ها است.

*ادامه اعتراضات کارگران خط ۵ مترو تهران نسبت به بالا کشیدن بخشی از حقوقشان وعدم پرداخت بموقعش

روز شنبه ۲۵ اردیبهشت،کارگران خط ۵ مترو تهران درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به بالا کشیدن بخشی از حقوقشان وعدم پرداخت بموقعش بیانیه ای بقرارزیر منتشرکردند:

*چندتن از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد۲۲ اردیبهشت، درخواست نامه مطالبات عقب افتاده کارگران ورانندگان را درشورای شهر وشهرداری به ثبت رساندند.

به نام خدا

ریاست محترم شورای شهر تهران : 

جناب آقای مهندس محسن هاشمی

با سلام و احترام

به استحضار می رساند ما رانندگان و کارگران شرکت  اتوبوسرانی تهران و حومه در چند سال اخیر بارها نسبت به :

۱_ بی عدالتی و تبعیض بین کارکنان شهرداری با پرسنل شرکت واحد از طرف مسولین شهری و مدیران شرکت واحد، مانند « افزایش حق جذب ۶۰ درصد و ۴۵ درصدی شرایط محیط کار که در سال گذشته به کارکنان شهرداری پرداخت گردید ولی کارگران شرکت واحد را از آن محروم نمودند» یا« عدم اختصاص تسهیلات در بخش درمان همچون دیگر کارکنان شهرداری بخصوص در بخش دندان پزشکی ، با توجه به اینکه درمانگاه شرکت واحد را هم شهرداری قبضه نموده است، همچنین « شارژ بن کارت به مناسبت روز کارگر ۱۴۰۰ که به تمام کارگران زیر مجموعه شهرداری غیر از کارگران شرکت واحد پرداخت گردید» « توقف تسهیلات بلاعوض مسکن»

۲_تعویق  مطالبات قانونی که از حقوق مکتسبه کارگران بوده، توسط مدیریت محترم؛ میتوان به « بی  توجهی ایشان به بازنگری طرح طبقه بندی مشاغل که در سال گذشته مجوز آن از طرف شهرداری صادر گردید »یا اینکه « به تعویق افتادن لباس کار برای سه سال اخیر یعنی سالهای ۱۳۹۸،۱۳۹۹و ۱۴۰۰ » یا « تعویق هشت ماهه شیر و کیک » و « همچنین عدم استمرار در پخش اقلام پیشگیری از شیوع ویروس کوید۱۹ مانند ماسک و مواد ضد عفونی»؛ توضیح اینکه از شروع شیوع بیماری تا کنون دو مرتبه برای تهیه اقلام بن کارت مبلغی شارژ گردید که با توجه به ادامه دار بودن شیوع بیماری کافی نمی باشد؛

با جمع آوری طومار، اعتراض قانونی خود را به محضرتان رسانیده انیم که میتوان به شماره نامه های ۳۱۱۹۵ مورخ ۲۴/۹/۱۳۹۹ ، ۳۰۱۵۳/۱۶٫ مورخ ۱۷/۱۰/۱۳۹۷ ثبت شده در دبیرخانه شورای شهر و نامه های ثبتی در دبیر خانه شهرداری به شماره های ۹۳۶۹۵۲ مورخ ۲۴/۹/۱۳۹۹، ۱۴۸۴۵۴۷ مورخ ۲۴/۱۲/۱۳۹۸  اشاره نمود. متاسفانه تا به امروز هیچگونه پاسخی به نامه ها از طرف شهرداری داده نشده است حتا در چند مورد مراجعه حضوری به دبیرخانه شهرداری و بازرسی شهرداری با پاسخ های بی ربط مانند اینکه  شهرداری پاسخگو نیست، شهرداری  منتظر پاسخ مدیریت شرکت اتوبوسرانی می باشد  و در آخر با کمال بی تفاوتی اعلام داشتند، پاسخ محرمانه است، یا اینکه شهرداری هیچگونه پاسخی به اینچنین درخواست هایی نمی دهد. آیا اینگونه رفتارها تکریم ارباب رجوع است؟

در حالی که پرسنل زحمت کش شرکت واحد مسولیت خطیر حمل و نقل عمومی را بعهده دارند و با مشقات فراوانی روبرو هستند بخصوص در دوران شیوع مرگبار ویروس کوید۱۹ همچنان در خط مقدم خدمت رسانی به شهروندان محترم تهرانی حضور مستمر داشته واین درحالی است که از ابتدای شیوع ویروس، شهرداری تهران براساس دستورالعمل ستاد ملی مبارزه با کرونا بخش نامه هایی بجهت دورکاری یا کاهش ساعت کاری کارکنان مجموعه شهرداری صادر نموده درصورتی که رانندگان و کارگران شرکت واحد از این امر مستثنی و محروم شده اند،با توجه به مورد فوق  به نظر شما آیا پرسنل شرکت واحد در خور پاداش نیستند!؟ در راستای ایمن نمودن بخش حمل و نقل عمومی  ازحضرتعالی درخواست داریم که دستورات لازم به جهت اولویت بندی  تزریق واکسن کوید۱۹ همچون پاکبان های شریف را مبذول فرمایید، لازم به ذکر است که در این دوران شیوع عالم گیر ویروس چندین تن از رانندگان براثر ابتلا به آن  به رحمت الهی پیوسته اند.

ما رانندگان و کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه تقاضای  رسیدگی و دستورات لازم برای اجرای درخواست های خود را داریم و اعلام می نماییم که برای احقاق حق قانونی از تمام ظرفیت قانونی برای هر گونه اعتراض مانند روشن کردن چراغ اتوبوس ها در خطوط، پیگیری دسته جمعی در مقابل ساختمان شورای شهر و شهرداری و همچنین اصل ۲۷ قانون اساسی را برای خود محفوظ می داریم .

در پایان صمیمانه از کسانی که در راستای احقاق حق رانندگان و کارگران قدم برخواهند داشت و تلاش برای مرتفع کردن مشکلات کارگران می نمایند کمال  سپاسگزاری و تشکر را داریم.

برگرفته از کانال سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

*هیراد پیربداقی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد 

امروز شنبه ۲۵ اردیبهشت ماه هیراد پیربداقی هنگام مراجعه به پلیس امنیت تهران بازداشت شده و برای اجرای حکم به زندان اوین منتقل شد.

هیراد پیربداقی در روز جهانی کارگر در ۱۱ اردیبهشت همراه با تعدادی دیگر از کارگران، بازنشستگان و فعالین کارگری مقابل وزارت کار دستگیر شدند و همان شب آزاد شدند اما گوشی‌های تلفن همراه چند نفر از آنان را در پلیس امنیت نگه‌داشتند و گفته بودند که چند روز بعد برای دریافت آن‌ مراجعه نمایند.

هیراد پیربداقی امروز هنگام مراجعه به پلیس امنیت برای دریافت گوشی بازداشت می‌شود و اعلام میکنند که او را برای اجرای حکم قبلی به زندان اوین منتقل میکنند.

هیراد پیربداقی دو سال قبل به همراه چند نفر دیگر به اتهام حمایت از دستگیرشدگان هفت تپه به ۶ ماه زندان محکوم شده بود که بعدتر توسط رئیس قوه قضائیه احکام همه بازداشتی‌های مربوط به پرونده هفت تپه نقض شد. اما امروز برخلاف آن و بدون هیچ اطلاع قبلی، هیراد پیربداقی را برای اجرای همان حکمی که از قبل نقض شده بود بازداشت ‌و زندانی کردند.

دستگیری و بازداشت فعالین کارگری بخاطر شرکت در مراسم‌های روز جهانی کارگر و یا حمایت از دیگر کارگران و فعالین کارگری تعرض آشکار به جنبش کارگری و در راستای سرکوب مطالبه‌گری طبقه کارگر ایران است.

ما بازداشت و زندانی کردن هیراد پیربداقی را قویاً محکوم میکنیم و با توجه به اینکه پیشتر نیز نقض این حکم زندان اعلام شده بود خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط وی هستیم.

اتحادیه آزاد کارگران ایران_ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰

*بیانیه وکلای پرونده متهمان هفت تپه درحمایت از فرزانه زیلابی

وکلای پرونده متهمان هفت تپه،نعمت احمدی،امیر رئیسیان،سید جمال ادین حیدری منش ،سید حسین تاج با انتشار بیانیه مشترکی حمایت خودرا از فرزانه زیلابی در رابطه با احضار ایشان به دادسرای اهواز اعلام کردند.

اسماعیل بخشی در این رابطه  پیش ازاین نوشته بود:‌ضربه به کارگران ‎هفت‌ تپه بعد از جشن پیروزی همچنان ادامه دارد بعد از بستن آب مزارع اینبار فرزانه زیلابی وکیل، با دو اتهام اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام  فراخوانده شده است. 

*تجمع اعتراضی اهالی تبریز نسبت به  سگ کشی شهرداری

روزشنبه ۲۵ اردیبهشت،جمعی از اهالی تبریز برای اعتراض به  سگ کشی شهرداری دست به تجمع مقابل ساختمان این کلانشهر در استان آذربایجان شرقی زدند .

تجمع کنندگان خواستار استعفا و برخورد با عاملان کشتار سگ ها در تبریز شدند.

برپایه گزارش یک منبع خبری محلی،به دنبال انتشار گسترده ویدئوهایی از دار زدن سگ های بلاصاحب شهر توسط پیمانکاران شهرداری منطقه هفت تبریز حیوان دوستان انزجار و نفرت خود را از چنین برخوردهایی اعلام کردند.

*جان باختن ۲ کارگردر کلاته رودبار دامغان براثر غرق شدن در استخر کشاورزی

۲ کارگر تبعه افغانستان حین کار در یک حوضچه پلیمری کشاورزی واقع در منطقه کلاته شهرستان رودبار دامغان براثر غرق شدن دراستخرجان باختند.

*جان باختن یک کارگر جوان در حصارک کرج براثر سقوط از ارتفاع

یک کارگر ۲۲ ساله حین کاردریک ساختمان درحال احداث واقع درحصارک کرج براثر سقوط از طبقه پنجم در دم جان باخت.

*جان باختن یک کارگر در حادثه ریزش آوار اصفهان

صبح روز شنبه ۲۵ اردیبهشت،یک کارگر ۳۵ ساله حین کار در خیابان باغ دریاچه اصفهان در حادثه ریزش آوارگرفتار وجانش را ازدست داد.

akhbarkargari2468@gmail.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate