آیا مجاهدین و مسعود رجوی دمکرات شده اند؟

در تاریخ ۱۷ ماه مارش ۲۰۲۱ یعنی چهار روز مانده به نوروز ۱۴۰۰در یک برنامه تلویزیونی مجری برنامه خطاب به من از بزمین گذاشتن تاج شاهی توسط آقای رضا پهلوی خبر داد که من در جواب ایشان به مقاله خودم که در سال ۲۰۱۲ یعنی یازده سال قبل نوشته بودم اشاره کردم https://www.facebook.com/permalink.php?story_fbid=1795113784088535&id=1445656262367624

در این مقاله آقای مسعود رجوی در سال ۲۰۱۲ به آقای رضا پهلوی میگوید: سلطنت را زمین بگذار خودت را بعنوان رئیس جمهور کاندید کن.

من در مقاله ام در یازده سال قبل به مسعود رجوی خاطر نشان کردم که که هر ایراد و اشکالی را که به سلطنت میگیری اگر قبول کنیم چه کسی به خود تو اجازه داده که اسلامی را که سراپای مردم ایران را در طی ۱۴۰۰ سال به خاک و خون کشیده دوباره وارد زندگی روزمره مردم ایران کنی؟

در یک نگاه تاریخی به جامعه ایران در خواهیم یافت که توپ زندگی مردم ایران در طی هزاران و باز هزاران سال در زمین شاهان خونخوار و خونریز که پنج من پنج من چشم از حدقه در میآوردند و امامان خوانخوار تر و کثیف تر و زنباره تر اسلامی دست بدست میگشته و مردم برای خروج از این مهلکه تنها خون میداده و کشته میشده اند و هیچ دورنمائی از آزادی و دمکراسی در افق دید جامعه نبوده است.

مسلم جامعه ای که نو گرا نو اندیش نو ظهور و تولید گر افکار جدید برای مطابقت زمانی با عصر خود نباشد در دست دیکتاتوری ها دمار از روزگارش کشیده خواهد شد.

آقای رضا پهلوی غیر رسمی تاج را زمین میگذارد و وارد زمین جمهوریت و دمکراسی میشود و زنگهای خطر را برای مسعود رجوی به صدا در میآورد،خانم مریم رجوی و سازمان مجاهدین روز عید ۱۴۰۰ اعلام دمکراتیک بودن میکنند و واژه “اسلامی” را از جمهوری دمکراتیک اسلامیشان حذف میکنند.

در یک تحلیل ابتدائی که گویا هنور برای اعضای شورای ملی مقاومت جا نیفتاده چون در نشست اخیرشان از آن نتیجه گیری و صحبتی بمیان نیامد و به چند حمله چاواداری به رضا پهلوی با کلامات رکیک از جمله نرینه پهلوی اشاره شد، خبری در مثلا تحلیل آقای هزارخوانی و دیگران که در گذشته برای رفرندام سر و دست میشکستند نبود و گویا هنور متوجه نبودند که در صورت روان کردن چنین کلامی در رگ و ریشه مجاهدین و شورا انقلابی برتر از آنچه تا بحال ناظرش بودند به وقوع خواهد پیوست و سیل “دمکراتیک” تمام آنان را خواهد برد. در سالهای گذشته پیوسته به این نکته که اسلام را نمیتوانید به دمکراتیزم وصل کنید توضیح داده بودم. وحی و دستورات متافیزیکی قرآنی عقب مانده و ارتجاعی را نمیشود به سکولاریسم و افکار دمکراتیک گره زد همچنان که آب و آتش را نمیشود با هم مخلوط کرد.

سئوال در اینجاست که چرا بعد از ۴۳ سال سرکوب اسلامی مجاهدین و مسعود به این نتیجه رسیدند که باید خود را از دام اسلام رها کرد و در آغوش دمکراتیزم جای بگیرند؟ مسعود که قول نوشتن چندین کتاب دیگر را برای اثبات خدا و حقانیت قرآن را داده بود، چه ضرورتی مجاهدین و شورا را به آغوش دمکراتیزم پرتاب کرده است؟ سکولار شدن جامعه؟ بزمین گذاشتن تاج شاهی توسط رضا پهلوی و تغیر معادلات داخلی و بین المللی؟ مرگ اسلام و حس بوی مشمئز کنند این لاشه ۱۴۰۰ ساله که راه تکامل اجتماعی سیاسی فرهنگی و اقتصادی ایران را سد کرده؟

و شاید در آینده ده ها معادله دیگر را بشود به این صورت حساب شکست تاج و عمامه در یک تحلیل عاقلانه و تاریخی افزود و راه مردم ایران را برای آفرینش های نوین مترقی انقلابی و راه گشا گشود.

تصویر تاج و عمامه نشسته در یک بلم سوراخ دار و شکسته بر روی امواج خروشان سیلی عظیم در حرکت است هر کس به قطار زمان سوار نشود و خود را به این بلم سوراخ شده شکسته آویز کند با تکامل تاریخ ایران و ایرانی همراه نخواهد شد.

البته به مسعود رجوی باید خاطر نشان کنیم که این لغت دمکراتیک تمام مناسبات اسلامی ارتجاعی و کهنه پرستانه تو را بد تر از هر متعه ای سوراخ خواهد کرد پس بهتر آنکه به این انقلابی که مردم ایران برای رسیدن به دمکراسی و آزادی و سکولاریسم بپا کرده اند بپیوندی و در گامهای اول لچک و حجاب اسلامی را از سر زنان آزرده و کوشای ایران برداری و به مقاومت سراسری و یکپارچه مردم ایران برای آزادی و حقوق بشر و سکولاریزم بپیوندی و این دمکراتیسم را رد رگ و پوست و خون اعضای خودت روان کنی و تیتر کتابهائی را که میخواستی در مورد اسلام منفور و ظهور حضرت و اثبات خدا بنگاری به تجربیاتت در مورد سکولاریسم و اثبات حقوق مردم اختصاص دهی و به ریاست جمهور هایئ در حوضه دریای خزر اقتدا کنی که دست اسلام و قرآن و مسجد و امام زاده را از حال و آینده مردم و جوانان خودشان قطع کرده و بریده اند.

با درود به دمکراتیزم انقلابی و سکولاریسم جاری آن در رگ و ریشه اجتماع

نوید اخگر

پنجم ماه مارچ سال ۲۰۲۱ میلادی سوئد استکهلم

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate