قتل فجیع فرخنده ملک‌زاده و مسئولیت ما

فردا شش سال از به واقعیت درآمدن آن رخداد “غیرواقعی” می‌گذرد. شش سال پیش بود که شنیدم کارگزاران ارتجاع و شب “فرخنده ملک‌زاده” را به وحشیانه‌ترین شکل ممکن در کابل به خاک و خون کشیده‌اند و به زودی سه سال می‌شود که به همراه بهترین دوستان در کوچه و خیابان‌های این شهر غم‌دیده گام به گام قدم به اماکنی گذاردم که فرخنده در آخرین ساعات زندگی خود در آنها نفس کشید، فریاد کشید، ضجحه زد و جان سپرد. از “مسجد شاه دوشمشیره” شروع کردیم و به جایی رسیدیم که پیکر در هم ریخته فرخنده در آنجا، در “دریای کابل”، به آتش کشیده شد. گامهایی بسیار سنگین که تصویر آن مرگ را برایم زنده نموده، صورتم را تر و مشتانم را گره کرد.

شش سال از آن زمان گذشته و کارگزاران ارتجاع نه تنها آزادانه و بی‌شرمانه در اینجا و آنجا قدم برمی‌دارند که می‌اندیشند با چنین حرکت “روشنگرانه”ای گامی دیگر در راه رسیدن به “بهشت برین” خود برداشته‌اند.

از یاد نبریم که این شب‌پرستان نه تنها در کابل و بامیان و هرات و تهران و اصفهان و قم که در دوشنبه، بانکوک، تورنتو، سمرقند، استکهلم، نایروبی، سانتیاگو، پراگ، کراچی، توکیو، سامارا، قاهره، آتلانتا و ………..، آری در همه‌جا در کنار ما هستند. نام و چهره آنان، گوناگونی بسیار دارد اما سیرت و اندیشه کور آنان یکسان است. دارای مذهب، جنسیت، تابعیت، رنگ پوست، ایدئولوژی، نژاد و ……… یکسانی نیستند. شکل و شمایلی مانند من و شما دارند اما ………………

شش سال از کشته شدن فجیع و وحشیانه فرخنده می‌گذرد و نباید اجازه دهیم که چنین فاجعه‌ای تکرار شود. قاتل لطیف تنها “اجمل لطیف” و وحشیان کوراندیشی نیست که به دنبال او فریادزنان خشم طالبانی خود را بر سر و بدن فرخنده کوبیدند، تمامی آنانی که در برابر چنین فاجعه‌ای سکوت می‌کنند مسئول هستند.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate