اخباروگزارشات کارگری ٢٠ اسفند ماه ١٣٩٩

اخباروگزارشات کارگری ٢٠ اسفند ماه ١٣٩٩

– اعتصاب وتجمع کارگران  فضای سبز شهرداری بندرعباس دراعتراض به کاهش حقوق مقابل سازمان سیما، منظر و فضای سبز شهری 

– ادامه اعتراضات کارگران پیمانی(ارکان ثالث )پالایشگاه‌های مجتمع گاز پارس جنوبی نسبت به سطح نازل حقوق ازجمله عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل وتبعیض در پرداخت ها،قرارداد کاری وشرایط کاری نامناسب با انتشار نامه سرگشاده

– اعتراض کارگران پروژه آزادراه میاندوآب – کرمانشاه نسبت به عدم پرداخت ۸ ماه حقوق همزمان با بازدید قالیباف

– تجمع اعتراضی کارشناسان علوم‌آزمایشگاهی نسبت به  محرومیت از واکسن کرونا مقابل سازمان نظام‌پزشکی‌

– دستان ضد اتحاد بازنشستگان

– انتقال شاپور احسانی راد به سالن قرنطینه تیپ ۲

– پایان اعتصاب غذای اسماعیل عبدی به دنبال تامین خواسته هایش

– لغو حکم شلاق محمدرضا دبیریان کارگرحق طلب کشت وصنعت نیشکرهفت تپه

– سرکوب تجمع اعتراضی بازنشستگان و کارگران در تهران و پرونده سازی علیه کارگران هفت تپه محکوم است

– تجمع اعتراضی اهالی چاف و چمخاله لنگرود نسبت به تصرف اراضیشان توسط اداره راه و شهرسازی

– تجمع اعتراضی اهالی  روستاهای راسفند و نوترگی نسبت به  تخلیه زباله‌های شهری در نزدیکی محل زندگیشان‌مقابل دادگستری و بستن راه ماشین‌آلات شهرداری ایذه

– مرگ ومصدومیت ۳ کارگردر درمیان براثر ریزش قنات

*اعتصاب وتجمع کارگران  فضای سبز شهرداری بندرعباس دراعتراض به کاهش حقوق مقابل سازمان سیما، منظر و فضای سبز شهری 

روز سه شنبه ۱۹ اسفند،جمعی از کارگران  فضای سبز شهرداری بندرعباس برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به کاهش حقوق دست از کارکشیدند و مقابل سازمان سیما، منظر و فضای سبز شهری تجمع کردند.

کارگران معترض علت تجمع خود را کسر شدن حقوق خود اعلام کردند و به خبرنگار رسانه ای گفتند: در ماه‌های گذشته ما به یک روال ثابت حقوق دریافت می‌کردیم اما در ماه‌های دی و بهمن حقوق ما با کسری در حد ۶۰۰ هزار تومان تا ۱ میلیون و دویست همراه بوده است. 

آنها افزودند:جمعه کاری و حق اولاد آنها از فیش حقوقی حذف شده و به آنها تعلق نگرفته است و به همین سبب حقوق آنها کاهش چشمگیری داشته است. 

این کارگران می‌گویند در ۱۲ ساعت شبانه روز و هفت روز هفته کار می‌کنند اما پیمانکار حوزه فضای سبز شهرداری از پرداخت کامل حقوق آنها سر باز زده است. 

*ادامه اعتراضات کارگران پیمانی(ارکان ثالث )پالایشگاه‌های مجتمع گاز پارس جنوبی نسبت به سطح نازل حقوق ازجمله عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل وتبعیض در پرداخت ها،قرارداد کاری وشرایط کاری نامناسب با انتشار نامه سرگشاده

روز چهارشنبه ۲۰ اسفند، کارگران پیمانی(ارکان ثالث )پالایشگاه‌های مجتمع گاز پارس جنوبی درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به سطح نازل حقوق ازجمله عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل وتبعیض در پرداخت ها،قرارداد کاری وشرایط کاری نامناسب نامه ای سرگشاده خطاب به مدیرعامل مجتمع گاز پارس جنوبی،منتشر کردند.

بخش هایی از این نامه که رسانه ای شده بقرارزیراست:

– طرح طبقه‌بندی مشاغل

بدنبال ابلاغ اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل از تاریخ ۱۳۹۹.۰۱.۰۱ از طرف وزیرنفت،این طرح پس از گذشت چندین ماه کماکان بلاتکلیف می‌باشد و به صورت رسمی اجرایی نشده است. لازم به ذکر می‌باشد با توجه به شواهد موجود طرح مذکور دارای ایراداتی است که در ذیل به چند نمونه اشاره می‌شود:

الف) برای اجرای طرح طبقه‌بندی ابتدا باید کمیته طبقه‌بندی مشاغل تشکیل شود و این کمیته متشکل از نمایندگان کارگران، نمایندگان کارفرما و ناظران اجرای طرح باشد، که متاسفانه این طرح به صورت کاملا یک طرفه از سمت معاونت محترم منابع انسانی وزارت نفت و بدون در نظر گرفتن نقطه نظرات نمایندگان کارگران منطقه ابلاغ شده است.

ب) مبنای محاسبه فوق العاده مناطق گرمسیری، فوق العاده جذب مشاغل اصلی و تخصصی، فوق‌العاده پارس جنوبی و … مزد شغل، یا مزد گروه شغلی یک می‌باشد. (مزد شغل مبلغ پایه تعیین شده برای هر گروه شغلی بدون احتساب سابقه کار، مدرک تحصیلی و … می‌باشد.)

ج) در محاسبه سابقه کار فقط سابقه کار مجتمع گاز پارس جنوبی لحاظ گردیده است. به عنوان مثال اگر شخصی ۱۰ سال سابقه کار اجرا، پیش راه‌اندازی، راه‌اندازی و بهره‌برداری در یک پالایشگاه یا سایر پالایشگاه‌های منطقه داشته باشد فقط سابقه آن بازه زمانی که زیر نظر مجتمع گاز پارس جنوبی فعالیت داشته موثر خواهد بود.

د) حداکثر سابقه کاری امتیاز آور ۷ سال می‌باشد و سابقه بیش از ۷ سال هیچ تأثیری در تعیین میزان حقوق پایه نخواهد داشت.

ه) بالاترین گروه شغلی تعیین شده ۱۶ می‌باشد و در بسیاری موارد سمت‌ها کاهش می‌یابد.

– طرح اقماری ۱۴ روز کار ۱۴ روز استراحت

میزان آلودگی هوای منطقه و اثرات مخرب دوری از خانواده‌ها بر هیچکس پوشیده و پنهان نیست. این امر موجب وارد آمدن خسارات جبران ناپذیری بر سلامت روحی، روانی و جسمی نفرات شاغل در این منطقه و خانواده‌های آنان می‌گردد که با اجرای طرح ۱۴ روز کار و ۱۴ روز استراحت می توان تا حدودی آسیب‌های وارد شده را جبران نمود. لازم به ذکر است در بسیاری از پالایشگاه‌های منطقه، شرکت‌های پیمانکاری نه تنها اجازه ۲ روز مرخصی استحقاقی ماهیانه را نمی‌دهند، بلکه در پایان سال بهای مرخصی‌های استفاده نشده را با کارکنان تسویه نمی‌کنند.

– سختی کار

برای هیچ یک از کارکنان پیمانی مشخص نیست که شغلی که در آن مشغول به کار هستند جزء مشاغل سخت و زیان‌آور است یا خیر. اداره کار و امور اشتغال منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس هم شرط رسیدگی به موضوع را داشتن حداقل ۲۰ سال سابقه کار می‌داند که این امر موجب می‌شود ۴ درصد حق بیمه مازاد مربوط به مشاغل سخت و زیان‌آور که پرداخت آن برعهده کارفرما است به ناحق گریبانگیر کارکنان شود که بعضا پرداخت آن از توان کارکنان خارج است. همچنین لازم به ذکر می‌باشد طبق ماده ۵۲ قانون کار، اگر شغلی جزء گروه کاری سخت و زیان‌آور قرار بگیرد، ساعت کار هفتگی از ۴۴ ساعت به ۳۶ ساعت کاهش می‌یابد و در صورت حضور در محل کار کارفرما مؤظف به پرداخت اضافه کاری می‌باشد. این امر تاکنون مدنظر قرار نگرفته است و سالیانه حدود ۳۸۴ ساعت اضافه کاری کارگران زحمتکش بدون مزد باقی می‌ماند.

– تبعیض بین کارکنان پیمانکاری و رسمی

تبعیض بین کارکنان پیمانکاری و رسمی کاملا مشهود و چشمگیر است که این ساختار حاکم موجب برخوردهای بد و دور از شأن انسانی با کارکنان خدوم و زحمتکش پیمانکاری می‌گردد. کارکنان رسمی هم دارای حقوق و دستمزدهای بسیار بالاتری نسبت به نفرات پیمانکاری، و هم از خدمات ویژه و بهتری برخوردار هستند. از جمله می‌توان به ایجاد شرایط جهت حضور آنها در کنار خانواده با در اختیار گذاشتن مسکن مناسب و دور از آلودگی هوای منطقه، ایجاد شرایط مناسب آموزشی، فرهنگی و ورزشی برای فرزندان و سایر اعضای خانواده، داشتن سهمیه پرواز به تمام نقاط ایران به صورت رفت و برگشت در هر دوره کاری و بسیاری خدمات رفاهی و تفریحی، داشتن خدمات درمانی مناسب و استفاده رایگان از تمام مراکز درمانی طرف قرارداد وزارت نفت و … می‌توان اشاره کرد. این در حالی است که کارکنان پیمانکاری با توجه به اینکه حقوق و دستمزدهای بسیار پایین‌تری دارند نه تنها از هیچیک از خدمات فوق برخوردار نیستند بلکه در شرایط نامناسبی به حال خود رها شده‌اند و دائماً مورد کم لطفی و بی مهری مسئولان مربوطه قرار می‌گیرند.

– شفاف نبودن پیمان‌ها

و در آخر این سوال مطرح است که پیمان‌هایی که کاملا به صورت خدماتی اجرا می‌شوند چرا باید محرمانه باشند تا کارکنان پیمانکاری که بخش مهمی از این پیمان برعهده آن‌ها هست از حق و حقوق خود آگاه نباشند.

*اعتراض کارگران پروژه آزادراه میاندوآب – کرمانشاه نسبت به عدم پرداخت ۸ ماه حقوق همزمان با بازدید قالیباف

روز چهار شنبه ۲۰ اسفند همزمان بابازدید قالیباف از آزادراه میاندوآب – کرمانشاه،کارگران این پروژه واقع  در مسیر سنندج به کامیاران ،اعتراضشان را نسبت به عدم پرداخت ۸ ماه حقوق بنمایش گذاشتند.

برپایه گزارش رسانه ای شده،بدنبال اعتراض کارگران وعده پرداخت حقوق عقب مانده نگهبانان و کارگران این پروژه که بیش ازبیست نفرند دراسرع وقت داده شد.

*تجمع اعتراضی کارشناسان علوم‌آزمایشگاهی نسبت به  محرومیت از واکسن کرونا مقابل سازمان نظام‌پزشکی‌

روز چهارشنبه ۲۰ اسفند،جمعی از کارشناسان علوم‌آزمایشگاهی برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت به  محرومیت از واکسن کرونا به دلیل عدم صدور کد نظام پزشکی دست به تجمع  مقابل سازمان نظام‌پزشکی‌ زدند.

براساس گزارش رسانه ای شده،کارشناسان علوم‌آزمایشگاهی که با بیماران مبتلا به کرونا و همچنین نمونه‌های حلق و بینی این بیماران از نزدیک در ارتباط‌اند، در حال حاضر به دلیل عدم صدور کد نظام پزشکی برای آن‌ها از دریافت واکسن کرونا محروم‎اند.

چند سالی است که مجادله‌ای قدیمی بین فارغ‌التحصیلان علوم‎ آزمایشگاهی و سازمان نظام پزشکی بر سر دریافت کد نظام پزشکی در جریان است. اما در حال حاضر با شروع همه‌گیری ویروس کرونا و شروع محدود واکسیناسیون کادر درمان، این ماجرا ابعاد تازه‌‎ای به خود گرفته است. این افراد که سال‌هاست بر سر دریافت کد‌ نظام پزشکی اعتراض خود را اعلام کرده‌اند؛ حال به دلیل عدم داشتن این کد از دریافت واکسن کرونا نیز محروم مانده‌اند.

*دستان ضد اتحاد بازنشستگان

دستان ضد اتحاد بازنشستگانی که می خواستند، اتحاد در حال شکل گیری بازنشستگان را درهم بشکنند در ۱۷ اسفند ۹۹ پیروز شدند وتظاهرات در دوجای متفاوت تشکیل شد. گروه جدیدی که آرم اتحاد سراسری بازنشستگان ایران را مال خود کرده اند و به اعتراضات این گروه توجه ای نمی کنند، به نام بازنشستگان پایتخت و بازنشستگان سندیکای کارگران فلزکار مکانیک و بازنشستگان بافنده سوزنی که در میان بازنشستگان روبروی وزارت کارو تامین اجتماعی بر اساس برخی اظهار نظر ها در آن روز، در میان برخی فعالان بازنشستگان که مدعای شناخت از آن ها را دارند، به گروه دولتی وگروه اصول گرایان احمدی نژاد شناخته می شوند، جلوی مجلس تجمع کردند که اجتماع آن ها” به خیر و خوشی” به پایان رسید.

ناصر آقاجری:تظاهرات اسفند ۹۹ بازنشستگان روبروی وزارت کار

دستان ضد اتحاد بازنشستگانی که می خواستند، اتحاد در حال شکل گیری بازنشستگان را درهم بشکنند در ۱۷ اسفند ۹۹ پیروز شدند وتظاهرات در دوجای متفاوت تشکیل شد. گروه جدیدی که آرم اتحاد سراسری بازنشستگان ایران را مال خود کرده اند و به اعتراضات این گروه توجه ای نمی کنند، به نام بازنشستگان پایتخت و بازنشستگان سندیکای کارگران فلزکار مکانیک و بازنشستگان بافنده سوزنی که در میان بازنشستگان روبروی وزارت کارو تامین اجتماعی بر اساس برخی اظهار نظر ها در آن روز، در میان برخی فعالان بازنشستگان که مدعای شناخت از آن ها را دارند، به گروه دولتی وگروه اصول گرایان احمدی نژاد شناخته می شوند، جلوی مجلس تجمع کردند که اجتماع آن ها” به خیر و خوشی” به پایان رسید. این دوگانگی انسان را به یاد روز های پیش از پیروزی انقلاب می اندازد که غروب های اهواز با مرگ بر شاه نیروهای چپ آغاز می شد و پلیس “آری از مهر” با وحشیانه ترین تهاجم ها به کشتار می پرداخت ولی روز ها با تظاهرات چند صد هزار نفری روحانیونی کاری نداشت و حتی یک ترقه هم منفجر نمی کرد واگر کسی در آن تظاهرات یک شعار رادیکال می داد به وسیله جمعیت سرکوب می شد. آخر نمی باید سیاسی اندیشید و جمع را به خطر انداخت!! با این باور که سیاست مختص “نخبگان با تحصیلات حقوق سیاسی است و گرسنگی مختص مردم” عوام”. بدنه بازنشستگان تامین اجتماعی که به این تشکل ها و دیگر تشکل ها وابستگی ندارند و خود را مستقل از این تشکل هایی که بیشتر تنها یک نام بدون درون مایه هستند و ماهیتی مجازی دارند، در جلوی وزارت کار وتامین اجتماعی قصدِ گردآمدن داشتند که با برخورد خشونت آمیز پلیس و پس ازدرگیری فیزیکی پلیس و بازنشستگان مجبور به ترک اجتماع شدند.

ساعت ۱۰ به روبروی وزارت کار رسیدم می خواستم پیش از آغاز تظاهرات موقعیت را بررسی کرده باشم، دیدم قدم به قدم پلیس با باتوم اجازه ایستادن در جلوی وزارت خانه و تامین اجتماعی را نمی دهند با توجه به این واقعیت که این پلیس ها در این روز پلیس های همیشگی نبودند. آن ها نیروهای ضد شورشی بودند با بدن های ورزیده سینه های جلو آمده و بازوان نیرومند برای کوبیدن معترضین سالمند که بر اساس اصول قانون اساسی حق اعتراض مسالمت آمیز را دارند. در ساعت ۱۰ و ۱۵ دقیقه در شرق تامین اجتماعی و در غرب وزارت کار تجمع شروع شد. با اینکه این تجمع ها دور از این دو نهاد بود نیروهای پلیس به پراکند کردن آن ها اقدام می کردند، در حالی که پلیس های معمولی با گفتگواعلام می نمودند: بروید جلوی مجلس آن جا هم بازنشستگان اجتماع کرده اند ولی این جا حق تجمع ندارید. پلیس های ضد شورش با خشونت وقلدری وبا هل دادن نیروها را وادار به عقب نشینی می کردند، بازنشستگان خانم و آقا در حال عقب نشستن با آن ها گفتگو می کردند واین عمل شان را خلاف قانون اساسی اعلام می کردند.تعدادی دانشجو هم به تظاهرات پیوسته بودند تا همراهی و همدلی جوانان را به رخ استبداد تعدیل ساختاری و خصوصی سازی نشان دهند، عمل کردی که حاکمیت به شدت به آن حساس است واین جبهه ی هرچند کوچک اتحاد را نمی تواند ببینند. از سوی دیگرتعداد پلیس های ضد شورش که یک حلقه بزرگ از پلیس های ثابت دراطراف این دونهاد ایجاد کرده بودند، تعداد زیادی از این پلیس های دوره دیده ی ضد شورش برای در گیری خیابانی مرتب بازنشستگان را با هل دادن و خشونت و برخی با توهین که بازنشستگان متقابلا به آن ها پاسخ می دادند، تحریک می کردند. بدین گونه جو را به سرعت به سوی خشونت سوق می دادند. حیاط بزرگ وزارت کار پر شده بود از پلیس و ماشین های پلیس، پلیس های زن و لباس شخصی ها همه افراد را می پاییدند ولی فشار پلیس در ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه شدیدتر شد وباز نشستگان با شعار های این همه بی عدالتی ندیده هرگز ندیده ملتی، تا حق خود نگیریم از پای نمی نشینیم، تنها کف خیابان، به دست می یاد حق مان و حقوق ما ریالی هزینه ها دلاری با فریاد بلند اعتراض را آغاز کردند. پلیس های ضد شورش حلقه بزرگی از نیروهای خود ساختند وبخشی ازبازنشستگان رادر میان گرفتند و آن ها را با خشونت وفشار از محل این دو نهاد دور می کردند. یکی از لباس شخصی ها یک جوان دانشجو را که با شعار های بازنشستگان هم راهی می کرد به یک پلیس ضد شورش نشان داد واز او خواست دستگیرش کند. پلیس با شدتی حیرت انگیزی جمعیت را می شکافت تا خود را به آن دانشجو برساند، با رسیدن به او به جوان حمله ای وحشیانه کرد تا وحشت در میان بازنشستگان ایجاد کند و شاید تصور می کرد با این شیوه این سالمندان پا به فرار خواهند گذاشت وشاید در مقابل فرماندهان شان می خواست شایستگی خود در سرکوب را به نمایش بگذارد.

زمانی که به ان جوان رسید با نهایت خشونت گردن جوان را در میان بازوان نیرومند خود گرفت، به گونه ای که به آن جوان حالت خفگی دست داده بود بدین گونه او را کشان کشان به سوی محل مورد نظرش می برد که بازنشستگان خانم و آقا با فریاد خشم مانند طوفانی به پلیس حمله کردند وپیش از این که پلیس های دیگرقادر به واکنشی شوند آن پلیس نیرومند را بر زمین کوبیدند تا جوان را آزاد کنند در حالی که بقیه جمعیت با فریاد و برخی با توهین به پلیس حمله ور شدند. پلیس که شجاعت به خرج داده بود وتنهایی به جوان حمله کرده بود در زیر دست و پای بازنشستگان گرفتار شد، تنها حمله دست جمعی دیگر پلیس های ضد شورش توانست او را از زیر دست و پای بازنشستگان نجات دهد. شاید این تجربه سنگینی برای آن نیروی ضد شورش بود که قدرت اتحاد سالمندان جان به لب رسیده را نباید کم بگیرد. شاید تصور می کرد اینجا صحنه فیلم های هندی و هنگ کنگی و امریکایی است که یک فرد به تنهایی عده زیادی را می تواند با آموزش هایی که دیده است، قلع و قم می کند. و شاید تصور می کرد کار او در میان مشتی انسان های فرهیخته ی سالمند، آسان تر و راحت تر خواهد بود. ولی واقعیت اتحاد به شکلی پرخاش گرانه نشان داد دستان بدون باتوم و اسلحه با اتحاد نیرومند تراز هر سلاحی است. حتی دستان سالمندانی که هر کدام حداقل سی سال کار کرده اند ونعمات مادی را تولید کرده اند تا امثال این گونه درندگان نظام تعدیل ساختاری بتوانند به زندگی غیرتولیدی خود ادامه دهند. براساس دیده های برخی بازنشستگان، ۴ جوان را دستگیر کردند وچند بازنشسته را با خود بردند ولی من شاهد حمله شدید بازنشستگان برای رهایی یک جوان دیگردانشجو بودم که بازنشسته ها موفق شوند او را از دست پلیس خارج کنند، او را که سرو صورتش خراشیده وقرمز شده بود از چنگل پلیس رها کرده وادار به فرار از آن محل نمودند. پلیس با خشونت بیشتر حلقه زنجیر گونه خود را تشکیل داد و بازنشستگان را به سوی در مترو کشاند و آن ها را وادار کرد وارد مترو شوند و درب مترو را به روی آن ها بست تا نتوانند به خیابان برگردند. باز نشستگان از درب دیگر مترو وارد خیابان شدند ولی پیاده روی کوچک روبروی فروشگاه ها و بلوار بیش از حد شلوغ خیابانی که به سوی میدان آزادی و میدان انقلاب می رفت امکان تحرک بازنشستگان را در مقابل هجوم خشونت بار پلیس گرفته بود. از این رو بازنشستگان  قادر به بازگشت به روبروی وزارت کار وتامین اجتماعی نمی شدند بدین جهت تصمیم گرفتند به مرور پراکنده شوند. دستآورد آن روز که همه را شاد کرده بود به رخ کشیدن قدرت اتحاد سالمندان مبارز با پلیس هایی بود که تصور می کردند با هیکل های غول آسا و خشونت ضد مردمی می توانند وحشت ایجاد کنند ولی این زنان ومردان با اراده توانستند حداقل یک دانشجو را از چنگ آن ها خارج کنند و رو در روی خشونت استبدادِ نظام تعدیل ساختاری و خصوصی سازی با مشت افراشته ایستادند و قانون زدایی آن ها را با فریاد بلند خود نفی کردند و تن به سازش طبقاتی ندادند وراه خود را از سازش کاران بازنشستگان که همه جا خود را پیش رو، چپ و تظاهر به دفاع از حقوق کارگران و بازنشستگان نشان می دهند ولی در عمل کردهای اجتماعی – خیابانی خود، تن به سازش با اصول گراها و اصلاح طلبانی می دهند که پشتیبان مناسبات نولیبرالی (تعدیل ساختاری و خصوصی سازی ) هستند. بازنشستگان مستقل با تاکید بر شعار “تنها در کف خیابان به دست می یاد حق مان” بستر اتحاد ضد تعدیل ساختاری و خصوصی سازی صندوق بین المللی پول را فراهم کردند و در عمل مبارزه برعلیه سیاست های ضد منافع ملی، ضد آزادی و ضد استقلال در ایران را فریاد زدند. 

۱۸ اسفند ماه

*انتقال شاپور احسانی راد به سالن قرنطینه تیپ ۲

امروز ۲۰ اسفند، شاپور احسانی راد کارگر زندانی و پویا قبادی زندانی سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ را به افسر نگهبانی برده و بدون اطلاع قبلی و بدون اینکه هیچگونه دلیلی به این زندانیان سیاسی اعلام کنند آنها را به سالن قرنطینه تیپ ۲ منتقل کرده‌اند.

شاپور احسانی راد و پویا قبادی در تیپ ۵ زندان تهران بزرگ زندانی بودند.

شاپور احسانی راد نماینده سابق کارگران کارخانه پروفیل ساوه و عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران است که به اتهام فعالیتهای کارگری به شش سال زندان محکوم شده و در زندان بزرگ تهران محبوس است.

جان زندانیان سیاسی محبوس در زندانهای کشور در خطر است. نهادهای امنیتی با همدستی سازمان اداره زندانها بطور مداوم در حال آزار و آسیب از طریق مختلف به زندانیان سیاسی هستند.

برگرفته ازکانال اتخادیه آزاد کارگران ایران

*پایان اعتصاب غذای اسماعیل عبدی به دنبال تامین خواسته هایش

 با پیگیری های خانواده،وکیل و حمایت های گسترده کانون های صنفی معلمان و  شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران و با دستور دادستان تهران(با هماهنگی مدیر بازداشتگاه اوین و مسئول حفاظت اطلاعات و ضابط قضایی) تلفن آقای اسماعیل عبدی از ساعت ۱۶ روزچهارشنبه ۲۰اسفند فعال شد

.پس از آن عبدی طی تماسی با خانواده ضمن تشکر از پیگیری های کانون های صنفی و شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در اعلام حمایت و همراهی با خانواده و حقوق قانونی او، پایان اعتصاب غذای خود را اعلام کرد.

منبع اصلی خبر:کانال شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

*لغو حکم شلاق محمدرضا دبیریان کارگرحق طلب کشت وصنعت نیشکرهفت تپه

شعبه ۲۴ دادگاه تجدید نظر استان خوزستان حکم شلاق محمدرضا دبیریان کارگرحق طلب کشت وصنعت نیشکرهفت تپه را لغوکرد.

قابل یادآوری است که درپی شکایت رئیس پلیس اطلاعات و امنیت شهرستان شوش،قاضی شعبه یکصد و یک دادگاه کیفری  شوش این کارگر حق طلب را بطورغیابی به ۲۲۲ضربه شلاق محکوم کرده بود.

*سرکوب تجمع اعتراضی بازنشستگان و کارگران در تهران و پرونده سازی علیه کارگران هفت تپه محکوم است

صبج روز ۱۷ اسفند تجمع بازنشستگان و کارگران در برابر وزارت کار با هجوم پلیس به شرکت کنندگان، به خشونت کشیده شد. نیروهای پلیس که با تدارک قبلی، در محل مستقر شده بودند با هجوم وحشیانه به شرکت کنندگان زن و مرد که بسیاری از آنها سن بالایی دارند، تعدادی را به شدت مورد و ضرب و شتم قرار دادند و عده ای را نیز دستگیر کردند. از تعداد و اسامی تمام دستگیر شدگان هنوز اطلاع دقیقی در دست نیست اما به گزارش سندیکای کارگران شرکت واحد، کامیارفکور خبرنگار اقتصادی و اسعد مفتاحی شاغل در اسنپ فود، جزو دستگیر شدگان هستند. همزمان با تهران، بازنشستگان و کارگران در تعدادی دیگر از شهرها و مراکز استان ها از جمله اصفهان، تبریز، قزوین، اهواز، مشهد، رشت، کرمانشاه، کرج، اراک و چندین شهر دیگر به تجمع اعتراضی پرداختند. تجمع ۱۷ اسفند، هفتمین تجمع از رشته تجمع های سراسری بازنشستگان است که طی دوماه گذاشته بر گزار شده است. خواسته های این تجمع ها ی اعتراضی که با فراخوان تشکل های مستقل کارگری و بازنشستگان برگزار شده اند بطور صریح در قطعنامه های این تشکل ها بیان شده است؛ همسان سازی حقوق بازنشستگان، افزایش حداقل دستمزد کنونی که چندین مرتبه زیر خط فقر قرار دارد به سطح ۱۲ میلیون تومان و آزادی بیان، اجتماعات و حق ایجاد تشکل های مستقل کارگری از جمله مهمترین این مطالبات هستند.

هم زمان با یورش نیروهای سرکوب گر رژیم به تجمع کنندگان در تهران، دستگاه های قضایی و نیروهای امنیتی رژیم یک بار دیگر پرونده سازی علیه کارگران معترض و مبارز هفت تپه را تکمیل کرده و در صدد محاکمه آنها هستند. پنح نفر از کارگاران هفت تپه، یعنی یوسف بهمنی، ابراهیم عباسی منجزی، حمید ممبینی، مسعود حیوری و حسین حمدانی که در اعتراض به خصوصی سازی و عدم پرداخت دستمزدها نقش داشته اند، برای صدور حکم به دادسرای عمومی انقلاب شهرستان شوش احضار شده اند.همچنین به گزارش سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، پرونده ای با همدستی مصطفی نظری، دادستان شوش و صادق جعفری چگنی، رئیس حفاظت اطلاعت دادگستری استان خوزستان، علیه خانم زیلابی وکیل کارگران هفت تپه سرهم بندی شده و به داد سرای عمومی انقلاب در اهواز احاله شده است .    

در همین حال اسماعیل عبدی معلم زندانی و دبیر کل سابق کانون صنفی معلمان  از روز ۱۷ اسفند در اعتراض به انتقال غیر قانونی به بند ۶ زندان اوین و قطع تلفن و ارتباط به خانواده، اعتصاب غذا کرده است.

ما  یورش وحشیانه به تجمع بازنشستگان و کارگران در ۱۷ اسفند در تهران، پرونده سازی علیه کارگران هفت تپه و وکیل آنها خانم زیلابی و نقض آشکار حقوق اولیه اسماعیل عبدی در زندان را به شدت محکوم می کنیم. ما همچنین ضمن اعلام همبستگی با مبارزات و اعتراض های بازنشستگان، کارگران ومعلمان، و پشتیبانی از حقوق زندانیان ساسی، وظیفه خود می دانیم که با گزارش دهی و بازتاب نقض گسترده حقوق پایه ای کارگران و زندانیان سیاسی توسط جمهوری اسلامی، توجه فوری تشکل های کارگری و نهاد های مدافع حقوق انسان در عرصه بین المللی را نسبت به این سرکوب گری را جلب کنیم. ما از این تشکل ها در خواست می کنیم که به عنوان یک وظیفه طبقاتی و انسانی نسبت به سرکوب گری های بی حد و مرز رژیم اسلامی اعتراض کنند.

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

۹ مارس ۲۰۲۱

*تجمع اعتراضی اهالی چاف و چمخاله لنگرود نسبت به تصرف اراضیشان توسط اداره راه و شهرسازی

روز سه شنبه ۱۹ اسفندفبیش از ۲۰۰نفر از اهالی چاف و چمخاله لنگرود دراستان گیلان برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت به تصرف اراضیشان توسط اداره راه و شهرسازی دست به تجمع زدند.

akhbarkargari2468@gmail.com

به گزارش یک منبع خبری محلی، اهالی چاف و چمخاله لنگرود برای اعتراض به تصرف زمین هایشان توسط اداره کل راه و شهرسازی و ممنوعیت ساخت و ساز در آن ها به مدت یک ساعت در شهر چاف و چمخاله با در دست داشتن پلاکارد حاوی مطالب اعتراض آمیز تجمع کردند.

*تجمع اعتراضی اهالی  روستاهای راسفند و نوترگی نسبت به  تخلیه زباله‌های شهری در نزدیکی محل زندگیشان‌مقابل دادگستری و بستن راه ماشین‌آلات شهرداری ایذه

روز چهارشنبه ۲۰ اسفند،جمعی از اهالی  روستاهای راسفند و نوترگی برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به  تخلیه زباله‌های شهری در نزدیکی محل زندگیشان ‌مقابل دادگستری ایذه تجمع کردند وبا بستن راه ماشین‌آلات شهرداری ایذه مانع تخلیه زباله در این منطقه شدند.

*مرگ ومصدومیت ۳ کارگردر درمیان براثر ریزش قنات

روز سه شنبه ۱۹ اسفند،براثر ریزش قنات حین عملیات حفاری در روستای کلاته جنگل در بخش قهستان شهرستان درمیان،استان خراسان جنوبی، یک کارگر ۲۵ ساله جانش را ازدست داد ودوگارگر ۸۵ و۲۶ ساله مصدوم شدند.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate