زدن دو نشان با تیر فدرالیسم
از وقتی که یک عده بخو بریده که پشت سر خمینی پنهان شده بودند به حکومت دست یافتند و به انواع سخنان تهییج کننده و فریبنده خود را جا انداختند، یک چیز مد نظرشان بود و آنهم بقا و ماندنشان بر حکومت. خودشان هم بعضاً معترفند که مقصود از حکومت اسلامی بهبود وضع اقتصادی مردم نبود و خیلی چیزهای دیگر هم نبود.
پس چه چیز بود؟ ظلم و جور را رفع کردید وعدالت برقرار کردید؟ فاصلهُ طبقاتی را برداشتید؟ چکار کردید؟
فقط یک هدف بود، حفظ خودشان. وقتی به فریب و خدعه حکومت را گرفته اند همه چیز باید قربانی ماندنشان بشود حتا خود اسلام. این ساده لوحی است اگر فکر کنید اینها به فکر کشور و مردمند؟ یکی می خواهد جزایر را بفروشد. آن دیگری خاکش را می فروشد و یک آقا زاده ای خلیج فارس را به چینی ها اجاره می دهد تا آن را از همه جانداران دریا تهی کند و …
حال که پس از قریب ۵۰ سال سردمدارن کشور از تهیه بدیهیات زندگی مردم همان نان و آب و .. درمانده اند و در حالی که مردم در فلاکت و دغدغهُ تهیهُ مخارج معیشت روزانه گرفتارند و هر لحظه ممکن است شعله انقلاب و طغیان سر بگیرد و هستی و نیستی این حاکمان را برباد بدهد، ناگهان بدون مقدمه و بدون هیچ تحقیق و بررسی وبرخلاف قانون اساسی خودشان اعلام طرح فدرالیستی می کنند. همین چند روز پیش بود که یکی از خودشان فریاد برداشته بود که با ۱۰۰ شورایی که داریم نمی توانیم کشور را اداره کنیم . خدا برکت بدهد ۱۰۰ شورا داریم و چند صد ملای مصدر امور داریم که خود را کمتر از رئیس جمهور نمی دانند و یک فقره علم الهدی داریم سلطان خراسان که گوشش به فلک هم بدهکار نیست حالا برای سی و چند استان کشور ، سی و چند رئیس جمهورو سی و چند مجلس منصوب کنید تا مثل موش به سوراخ نمی رفت جارو به دمش بست مصداق پیدا کند.
شگفت انگیز نیست که چرا ولی فقیه و رئیس مجلس و دیگر متصدیان امور ساکت مانده اند و کسی نمی پرسد که چرا به چه مناسبت طرحی چنین خطرناک و ویرانگری را در این شرایط بحرانی تهیه کرده اید و مقصود نهایی شما از این کار چیست ؟
نقاط مرزی کشور در آتش ناامنی می سوزند و مرز افغانستان و پاکستان هراز گاهی دچار درگیری است . ترکیه آشکارا چشم به تبریز دوخته و رادیو و تلویزیون به زبان ترکی هم راه انداخته. عوامل داخلی با باشگاه تراکتور و غیره پرچم ترکیه در دست می گیرند. در جنوب هم که امارات علناً بر جزایر و علیه تمامیت ارضی ادعا دارد و حتما می خواهید خوزستان را در طبق اخلاص تقدیم کنید.
واقعا روح حاج میرزاآقاسی شاد اگر ۱۸ شهر قفقاز را ملایان و شاهان قاجاریه بخشیدند چه غم که ملایان امروز همهُ کشور را حراج کرده اند.
شما که در دینداری اگر گوشه چارقد خانمی کنار رود فریاد اسلام رفت می زنید چگونه است وقتی نوکر اردوغان مملکت را تکه پاره میکند خفقان گرفته اید؟
که این نان را بر سفره ملت گذاشت؟ آن مغزهای به اصطلاح متفکر رژیم گذاشتند که از ترس اینکه تعداد شرکت کنندگان در انتخابات به حداقل هم نرسد صلاحیت پزشکیان را که برای مجلس رد کرده بودند برای ریاست جمهوری تأیید کردند. ملبس کردن کسی به لباس ریاست جمهوری که تمایلات آشکار پان ترکی دارد و صریح گفته که به فرزندش زبان فارسی یاد نداده است! یعنی این کار برای بقای خود و حفظ آبروی خود کردند بدون آنکه به عاقبت کار و زیانی که از این بابت متوجه ملت ایران و تمامیت ارضی ایران می شود لحظه ای فکر کرده باشند..
حالا با همان نیت که این پزشکیان را آورده اند این خیمه شب بازی فدرالیسم را راه انداخته اند که با یک تیر دو نشان بزنند. از یک طرف افکار عمومی را منحرف کنند که مملکت دچار بحران است و جیک نزنید و دم برنیاورید و از سوی دیگر، چون از شکری که خورده اند پشیمان گشته اند و می خواهند پزشکیان را عزل کنند، راهی برای این کار پیدا کنند. از این که از این رهگذر چه بر سر این کشور می آید و دشمنان ایران چه سوء استفاده هایی می کنند غمی ندارند چون اصل بقا و ماندگاری رژیم است که به هر قیمتی شده می خواهد بماند حتا اگر این کشور را به خاکستر تبدیل کند.
شنبه – ۲۷ بهمن ۱۴۰۳
Saturday – 2025 15 February
–
حسن بهگر
آیا دموکراسی مرده است ؟- حسن بهگر
نقش مردم وارتش سرخ شوروی در پیروزی جنگ دوم جهانی علیه نازیسم، حیثیت و اعتباری برای آنها فراهم کرد که توجه بسیاری از روشنفکران و مشاهیر جهان را بدان جلب کرد که برخی از آنان همچون چارلی چاپلین ، برنارد شاو ، آندره ژید و جرج اورول و .. را همه می شناسند. به مرور برخی از این روشنفکران از آن سو ی پرده آهنین با خبر شدند و موضع علیه ان اتخاذ کردند ولی کماکان آن شهرت و اعتبار برای آمریکا مساله ساز بود و در ماجرایی که به دوره مک کارتی معروف شد ، دیدیم که چگونه روشنفکران و هنرمندانی که گرایش چپ داشتند از صحنه رانده شدند. در آن زمان ایالات متحده برای مقابله با این رقیب سرسخت لباس لیبرال دموکرات بر تن داشت.
در تمام دوران جنگ سرد، اگرآمریکا درجایی هم کودتا می کرد ولی نشان می داد که لیبرال دموکراسی دستکم در داخل کشورش کارکرد دارد و نشان می داد که آزادی بیان و مطبوعات آزاد دارد و حداقل معیشت برای مردم عادی و زحمتکش فراهم است . رقابت این دو ابرقدرت موازنه ای را در جهان موجب شده بود که تا ۱۹۹۰ که فروپاشی شوروی انجام شد ادامه داشت واین بالانس پس از آن بهم خورد و آمریکا یکه تازی را آغاز کرد.
پس از هم پاشاندن یوگسلاوی به عراق و لیبی حمله کرد و از اشغال افغانستان هم سودی نبرد ودرجنگ اوکراین گرچه روسیه آغازگر جنگ بود ولی مسبب آمریکا بود چنان که حمایت از گروه های نازی مانند آزوف عیان شد اما آنچه در غزه اتفاق افتاد چیز دیگری بود.حمایت از حملات هوایی و ریختن بمب بر سر مردم بی دفاع و کشتن ۴۷هزار زن و بچه ؛ کارنامه ای بدون موفقیت استراتژیک ولی ننگین برای آمریکا و اسراییل بجا گذاشت .
نکته مهم در این واقعه از دست دادن قدرت به اصطلاح نرم افزاری این دو متحد بود. ایالات متحده به عنوان کشوری همدست اسراییل متجاوز ظاهر شد که حتا حکم دادگاه جهانی را هم نه تنها قبول نکرد بلکه آن دادگاه را هم تحریم نمود و ازهمه بدتر چند بار پیشنهاد سازمان ملل را نیز برای صلح در غزه وتو کرد.
بدین ترتیب آمریکا نشان داد نه تنها از قوانین بین المللی تبعیت نمی کند بلکه با دخالت بایدن در خلاص کردن فرزند مجرمش نشان داد که حتا دادگاه های داخلی کشور را هم قبول ندارد و آنها بازیچه ای بیش نیستند و ترامپ هم با اعمال نفوذ از جرایمی چون تجاوز و اختلاس های متعدد خلاصی یافت و نشان داد که عدالت و حقوق برابر شهروندی بی معناست .خوب دیگر از آزادی و دموکراسی دیگر چه باقی مانده است ؟
اسراییل نیز که از مظلومیت هولوکاست بهره مند بود با نسل کشی و وحشیگری و سبعیتی که بخرج داد امروز در سالگرد آن با نوحه سرایی دیگر نمی تواند چندان تاثیری بگذارد و آن چهره مظلوم تبدیل به چهره ای بدتر از هیتلر گشته است و آب رفته را به جوی برنمی گرداند.
در آخرین روزهای ریاست جمهوری بایدن که دچار زوال عقلی بود و نمی توانستند آن را پنهان کنند با کمک اسراییل و ترکیه و لشکر داعش سوریه را فتح کرد.
خاطرتان هست که هیلاری کلینتون گفت ما می خواستیم حکومت داعش بر شام را به رسمیت بشناسیم ولی قیام مصر ما را منصرف کرد؟ بله همان گروه های داعشی تروریستی جبهه النصر،القاعده ، هیئت تحریر شام و چند گروه جهادگرای سلفی که در ۲۰۱۴ سر می بریدند نتوانستند به پیروزی دست یابند ولی همین گروه این بار در نوامبر ۲۰۲۴ با رهبری جولانی یکی از رهبران داعش که ۱۰ میلیون دلاربرای دستگیری او جایزه تعیین شده بود با زدن کروات وارد سوریه شد. دیگر رودربایستی کنار گذاشته شده و حتا ظواهر را هم رعایت نمی کنند.
خوب در مجموع این عملیات چهره ی واقعی ایالات متحده را به عنوان کشوری زورگو و جنگ طلب و حامی تروریست ها نشان می دهد.متاسفانه اروپا نیز با پیروی از آمریکا کارنامه ای بهتر از آن ندارد.
پس آیا باید نتیجه گرفت که دوران دموکراسی به پایان رسیده است و دموکراسی یک پرانتز کوچک در تاریخ ما بوده است ؟
شک نیست که ما در حال گذار به دوران دیگری هستیم ، دورانی که نمی شناسیم ولی علایم نوظهور آن را از قبیل گسترش هوش مصنوعی و فن آوری دیجتال و میلیارد شدن یکشبه امثال ایلان ماسک ، مارک زاکربرگ و بیل گیتس و تاثیر گذاری آنها را بر سیاست شاهدیم . قبلا می گفتند که بانک ها دولت ها را می چرخانند امروز صاحبان ثروت در صحنه هستند و تصمیم های خود را علنی و آشکارا می گویند. آری دوران دیگری آغاز شده است.
دورانی که گویی اخلاق در آن مرده است . کشتار غزه نشان داد که می توان در برابر چشم مردم هر روز مردم بیگناه را کشت و از کشتن آنها لذت برد و اگر یک روز برایشان آب و غذا فراهم شد و کودکان شاد شدند مقامات اسراییل تهدیدشان کنند که بزودی لبخند را از چهره تان خواهیم زدود.
آری الیگارشی نوظهور بسیار سریع پول در می آورد و خواستار تغییر سریع در فرهنگ و قوانین و سیاست است و مرزی را هم نمی شناسد. بسیاری از نشان دادن سلام هیتلری ایلان ماسک شوکه شدند در حالیکه خانم کامیلا هریس هم قبلا چنین سلامی داده بود. در این سقوط هر دو حزب آمریکا سهیم هستند و تفاوتی بین آنها نیست .
پس آیا ما باید دموکراسی را مرده بدانیم و به ظهور نازیسم جدید گردن بنهیم؟
دموکراسی یکی از گرانقدرترین دستاورد بشری است و زود است که چنین قضاوتی کنیم و شاید بتوان گفت هنوز نمرده است بلکه ضعیف شده است و هنوز اروپا سلب مسئولیت از خود نکرده است. ما باید در برابر تهدیداتی که می خواهد آن را پایمال کند موضع بگیریم و آن را افشا کنیم . این وظیفه ای است که بر دوش ما گذاشته شده است . نمی توان تمدن بشری را در برابر وحشیگری افسارگسیخته نوظهور قربانی کرد.
شنبه – ۶ بهمن ۱۴۰۳
۲۰۲۵-۰۱-۲۵