«دو خطر» پیش رو و جایگاه آلترناتیو کارگری در ایران

گردش چرخ گردون در ۴۶ سال گذشته و تغییرات کلانی که در نتیجه استقرار دولت حزبی در شوروی و در پیش گرفتن راه رشد سرمایه‌داری در چین در ربع قرن پایانی قرن گذشته رخ داد باعث شدند تا انقلاب مظلوم بهمن ماه به چنین نتیجه ذلت آوری منجر گردد. فقر و فلاکت در پایین و فساد و استیصال سیاسی در بالا. شرایطی که حاکمیت مذهبی ایران را برای ادامه حیات، بر سر دو راهی قرار داده است!

دو راهی ادامه وضع موجود با سیاست های ریاضتی-نظامی گذشته یا تسلیم به نظام سرمایه‌داری جهانی و آغاز «همزیستی مسالمت‌آمیز» با سرمایه‌های جهانی!
شواهد نشان می دهد که راه سومی برای تداوم حاکمیت مذهبی و حفاظت از نظام سرمایه‌داری در ایران وجود ندارد.
اخیرأ «کارگران متحد انقلابی ایران» در جزوه «بررسی اجمالی اوضاع اقتصادی سیاسی جهان، خاورمیانه و ایران» (۱) بطور مشروح و مدون به اوضاع آشفته جهان، منطقه خاورمیانه و ایران پرداخته اند.
کوششی بس مختصر و مفید و آموزنده، با آماری دقیق و بروز، که جنبه آموزشی برای کارگران و کمونیست ها دارد.
از این رو دقت در مقولات و مفاهیمی که در این حوزه مطرح شده اند می تواند به غنای بحث و آشنایی با نظرات گوناگون جنبش کارگری-کمونیستی ایران یاری رساند.
در پایان این جزوه تحقیقی آموزشی رفقای ما بدرستی از «دو خطری» که جنبش کارگری-کمونیستی ایران را تهدید می کنند یادآوری می کنند.
صاحب این قلم ضمن تایید این دو خطر عاجل و آجل به نویه خود سعی خواهم کرد، درک خود از این دو خطر را توضیح دهم و به وظایف جنبش کارگری-کمونیستی در راستای رفع این  خطرات بپردازم.
رفقای کارگر، کمونیست‌ها؛
دو بخش سرمایه‌داری مذهبی حاکم بر ایران برای بقای حاکمیت و ادامه تضمین مالکیت خصوصی بر اموال و منابع جمعی و سوءاستفاده از انواع رانت های حکومتی و خانوادگی، دو راه حل بس متفاوت در پیش دارند.
یکی ادامه مبارزه شبه ضدامپریالیستی با شعارهای «جنگ یک نعمت الهی ست»، «جنگ جنگ تا پیروزی»، مرگ بر این و آن و یا تسلیم به سرمایه‌های جهانی، تشکیل دولتی متعارف و برسمیت شناختن و تبعیت از قوانین بین‌المللی!
در بن بست سیاست خارجی حاکمیت از یک سو و از سوی دیگر افزایش نارضایتی عمومی از کاهش مداوم قدرت خرید، در دوران رییس جمهور جدید ایالات متحده آمریکا تداوم سیاستی حاصل از التقاط دو راه حل یاد شده ناممکن می باشد.
این قلم راه حل نخست جهت بقای حاکمیت را خطری عاجل برای طبقه کارگر ایران و خانواده‌های کارگری و بعبارتی خطری فوری برای اکثریت فاقدان سرمایه در ایران تلقی می کنم.
خطری آنی که با ادامه تحریم‌ها، بالا رفتن تشنج و بالا رفتن امکان درگیری های نظامی و نابودی زیرساخت‌های ایران دود سیاه و سمی آن در چشمان اکثریت عظیم تولیدکنندگان خواهد رفت!
خطر دوم که من آنرا آجل می دانم خطر تسلیم خرد سرمایه‌داری ایران به کلان سرمایه‌های جهانی ست. خطری که در همین جزوه به طور دقیق به آن در مورد کشور ترکیه اشاره شده است.
ملتی که اگرچه از گاز و نفت برخوردار نیست اما بکمک سرمایه‌گذاری های خارجی و نیروی کار داخلی و صنعت توریسم توانسته است سطح معیشت کارگران ترکیه را چندین برابر بالاتر از کارگران ایران تامین کند!
نمونه سرمایه داری کشور هم مرز ما ترکیه با جمعیتی حدود ایران و عدم برخورداری از دو هیدروکربور نشان می دهد که اگر بخش رانتی-نظامی سرمایه‌داری ایران تسلیم قوانین بین المللی شود و با فشار جامعه مدنی جلوی ریخت و پاش و فساد رانتخواران حکومتی و خانوادگی گرفته شود و سرمایه ها و توریست ها به ایران سرازیر شوند، وضع معیشت اکثریت عظیم تولیدکنندگان کنندگان ایران اگر بهتر از امروز ساکنان ترکیه نشود، بی تردید بدتر نخواهد شد!
خب اگر تسلیم جناح رانتی-نظامی ایران به کلان سرمایه‌های جهانی برای اکثریت عظیم تولیدکنندگان ایران این‌چنین آرامش بخش و دلپذیر و در کوتاه مدت رفاه آور و لذت بخش است، چرا من نوعی آنرا خطر آجل می نامیم؟
نویسنده این خطر را خطر غایی می داند چه همین امروز شاهد است که در کشورهای پیشرفته سرمایه‌داری که آزادی و امنیت و رفاه وجود دارد، فرهنگ پوچ و مبتذل ریخت و پاش و لوکس و مصرف بورژوازی و امید واهی به سرمایه‌دار شدن بدنه طبقه کارگر را همچون موریانه از درون جویده است!
می بینم که این طبقه هر روز بیش از روز گذشته دچار بیگانگی از خود و فراموشی نقش تاریخی خود در رهایی از وحشیت ماقبل تاریخی بهره کشی انسان از انسان شده است!
می بینم که روز به روز تمایل به ایجاد سندیکاهای مستقل از اقتصاد و سیاست و فرهنگ بورژوازی در بدنه طبقه کارگر کمتر می شود!
می بینم که امید به رهایی از خودبیگانگی و عبور از نظام برده مزدی و امید به صندوق‌های رای بورژوازی بیشتر و بیشتر می شود!

باری در چنین شرایطی ست که سازماندهی تشکیلات سراسری کارگری مستقل از اقتصاد و سیاست و فرهنگ بورژوایی حیاتی می شود!
در چنین شرایطی ست که ضرورت سازماندهی هسته ها و تشکیل گروه های سوسیالیستی جهت اشاعه تیوری و فرهنگ سوسیالیستی فوریت می یابند!
هسته‌هایی که در بطن مراکز تولید و توزیع و خدمات ساخته می شوند و خشت‌ها و گروه های سوسیالیستی که ستون های بنای حزب انقلابی طبقه کارگر هستند!
حزبی انقلابی که خود را نه بر فراز سر توده ها بلکه در کنار دیگر احزاب در انجمن ها و کمیته ها شوراهای محلی و منطقه‌ای و سراسری فعالانه شرکت دارد و امور جامعه را برای این اکثریت عظیم و بکمک همین اکثریت عظیم به پیش خواهد برد!
رفقای کارگر، کمونیست‌ها؛
با آنچه گفته شد اکثریت عظیم تولیدکنندگان ایران برای رهایی از خطرات عاجل و آجل فوق نیاز به برنامه ای کارشناسانه دارد!
برنامه ای دقیق با توجه به شرایط امروز ایران تا از یک سو کم و کیف شکل‌گیری قدرت سیاسی غیرمتمرکز را روشن کند و از سوی دیگر با مشخص کردن حدود مالکیت و تمیز مالکیت خصوصی بر اموال و امکانات شخصی و خانوادگی و مالکیت خصوصی بر اموال و منابع اجتماعی، نقشه ای برای برداشتن گام نخست اقتصاد ایران در مسیر انتقال به جامعه ای آزاد و آباد و مرفه را تدوین کرده و به این اکثریت عظیم تشنه آزادی و برابری و عدالت و رفاه جهت سازماندهی خود در عبور از هر دو خطر عاجل و آجل تقدیم کند.
تدوین چنین برنامه‌ای باعث خواهد شد تا با تاکید مکرر بر توانایی و نقش تاریخی طبقه کارگر، بطور مضاعف امید و انگیزه سازماندهی مستقل از اقتصاد و سیاست و فرهنگ بورژوایی را در درون طبقه کارگر بالا برد!
تهیه چنین برنامه‌ای در تقابل با آلترناتیوهای متعدد بورژوایی که جهت حفظ و تداوم نظام سرمایه‌داری تنظیم می شوند، کار یک و یا چند نفر و به تجربه نویسنده حتی کار یک یا چند گروه سوسیالیستی نبوده و نیست و نیاز به شورایی از متخصصانی در زمینه های گوناگون از جمله اقتصاد، حقوق بین الملل، حقوق جزایی و مدنی، هنرهای هفت گانه، مطبوعات و ورزش و بهزیستی دارد تا با استفاده از امنیت و رفاه نسبی زندگی در تبعید بتوانند در کمیته های تخصصی گوناگون به این مهم برای ایران آزاد و آباد و امن و مرفه در آینده بپردازند..
برای این همه، ایجاد حلقه ای از تشکل های سوسیالیستی در تبعید، امری ممکن و ضروری جهت رفع «دو خطر» پیش رو در ایران و از نظر نویسنده امری با دو فوریت و «حیاتی» ست!
رفقای کارگر، کمونیست‌ها؛
برای شما در راه ایجاد بی سر و صدای  هسته ها و گروه های سوسیالیستی در داخل و چنین شورای تخصصی در تدوین « آلترناتیو کارگری » در امن و رفاه خارج از ایران  آرزوی پیگیری و موفقیت دارم!

زنده باد انقلاب!
برقرار باد حاکمیت مستقیم اکثریت عظیم تولیدکنندگان!
زنده باد کمونیسم!

(۱)

https://www.aazarakhsh.net/

هادی میتروی (م.ع.ب)
بهمن‌ماه ۱۴۰۳ در تبعید


Google Translate