جنگ اتمی یا انقلاب سوسیالیستی؟
در حاشیه بحران اقتصادی جهانی و جنگ خاور میانه
مازیار رازی https://linktr.ee/mazraz
«به قول فردریک انگلس جامعه بورژوایی در مقابل یک انتخاب قرار گرفته است: تنزل به بربریت یا انتقال به سوسیالیسم» (رزا لوکزامبورگ، بحران سوسیال دمکراسی آلمان ۱۹۱۵)
بحران جهانی سرمایه داری
نگاهی به وقایع اخیر جهانی و فجایع در منطقه خاور میانه توسط دولت صیهونیستی اسرائیل با حمایت مستقیم امپریالیسم آمریکا (و سایر دول امپریالیستی)، به وضوح نشان می دهد که مفهوم تنزل به بربریت چیست.
از ابتدای ظهور سرمایه داری، مسئله بحران اقتصادی به شکل ادواری وجود داشته است. این بحران ها به دو دسته تقسیم میشوند: اولی بحرانهای کوتاه مدت، که مرتبط هستند به رکود و انواع و اقسام مشکلاتی که سرمایه داری به وجود می آورد. دومی، بحرانهای اصلی، که اگر ما متمرکز به این بحران ها در گذشته باشیم همراه با عواقبی که پدید آوردند، میتوانیم کمابیش چشم انداز دوران آتی را بر اساس تجارب پیشین ترسیم کنیم.
عموما هر کدام از این بحرانهای اصلی با دو بدیل مشخص در سطح جهانی روبرو شده است: بدیل سرمایه داری و در تقابل با آن، بدیل توده های وسیع زحمتکش. دوران های آتی هم از این قاعده مستثنا نخواهد بود و چه بسا امکان آن زیاد خواهد بود که امپریالیزم برای حل بحران دست به جنگ افروزی بزند.
بحران اول: ۱۸۹۰
مشاهده کردیم که بدیل امپریالیستی در ادامه این بحران، آغاز جنگ جهانی اول بود. مسئله جنگ برای سرمایه داری یک راه حل فوری و توفیق آمیزی هست که در تمام دورانهای بحرانی سرمایه داری قابل مشاهده میباشد. به این علت که از یک سو، اقتصاد نظامی را رونق میدهد و توده های بیکار را برای تولید سلاح های سنگین و سبک، هواپیماها و کشتی های جنگی بسیج میکند. از سوی دیگر، نیمی دیگر از توده های عظیم بیکار را روانه جنگ می کند و عملا آنها را از طریق سربازگیری و فرستادن به منطقه ای دور، به مسلخگاه خودشان می فرستد. این کشتار جمعی میلیون ها تن از زحمتکشان که به دلیل بیکاری داوطلب روانه جنگ میشوند، تحت ایدئولوژی ملی گرایی و حمایت از ملت صورت می گیرد. پس از جنگ اول جهانی ما شاهد اولین انقلاب سوسیالیستی در جهان، یعنی انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه بودیم که بدیل توده های زحمتکش در برابر بدیل سرمایه داری بود.
بحران دوم: ۱۹۳۰
این دوران مواجه با سیاستهای اقتصادی متکی به نظریه پردازی به نام «کینز»بود که در آمریکا آغاز شد. با وجود رفاه های اجتماعی که صورت گرفت، این بحران حدود ده سال به درازا کشید، اما نهایتا منجر به آغاز جنگ دوم جهانی شد. در این دوره نیز ما شاهد این بودیم که بدیل توده ها در برابر این جنگ افروزی امپریالیزم چه بود: انقلاب های توده ای پیروزمند در چین ۱۹۴۹ و کوبا ۱۹۵۲.
بحران سوم: ۱۹۷۰
این دوران جهان مواجه با ظهور نئولیبرالیزم می گردد که در نتیجه شکست تئوری اقتصادی کینز بود. در این دوران نیز شاهد پیروزی مردم ویتنام ۱۹۷۵ در مقابل تهاجمات نظامی امپریالیزم آمریکا هستیم.
بحران چهارم: ۲۰۰۸
این بحران اقتصاد سراسر جهان سرمایه داری را لرزاند و به مرحله سقوط کشاند. در این دوران هم ما شاهد حملات نظامی متعددی به کشورهایی نظیر عراق، سوریه، افغانستان، لیبی و جنگ های نیابتی بودیم که برای حل بحران هایی بود که در کشورهای امپریالیستی وجود داشت.
بحران پنجم: دوران پسا کرونا
به احتمال قوی در دوران پساکرونا و تعمیق بحران اقتصادی ناشی از این همه گیری، امپریالیزم در جستجوی راه حل نظامی هم خواهد شد اگر نتواند این بحران را مهار کند. اینطورکه به نظر می آید، این بحرانی بسیار عمیقتر از بحران اقتصادی ۱۹۳۰ بوده است و بدیل دیگر، همان بدیل انقلاب توده ها می باشد. بنابراین، ما میتوانیم تدارک این انقلاب را همانطور که در طی بحران ۱۹۳۰ مشاهده کردیم، از همین امروز ببینیم. (۱)
وظایف مارکسیست های انقلابی در وضعیت کنونی چه باید باشد؟
در دوران آتی نیز در پی تعمیق بحران ها، احتمالا امپریالیزم دست به جنگ افروزی خواهد زد.(۱) تاریخ چنین نشان داده است که طبقه کارگر و زحمتکشان و تمام اقشاری که اکثریت جوامع بین المللی هستند نیز میتوانند تدارک انقلاب و سرنگونی نظامهای سرمایه داری را در دستور کار خود قرار دهند. اما تنها مشکلی که توده های وسیع در مقابل خود همواره در دوران اخیر داشته اند، عدم وجود یک رهبری انقلابی است. در نتیجه، پاسخ این سئوال این است:
ما باید بدیل توده ها یعنی ایجاد ستاد رهبری انقلابی را در وضعیت جنگ تبلیغ و تحقق دهیم. تا خود را به منظور بسیج توده ها و جنگ علیه دولتهای امپریالیستی و سرمایه داری آماده کنیم، تا جنگ امپریالیستی را به یک جنگ طبقاتی مبدل کنیم.
برای پیمودن این راه، مسئله رهبری بسیار حائز اهمیت است. اما این یک مسئله فوری و فوتی نخواهد بود که ما بتوانیم بلافاصله حل کنیم. بلکه بایستی تدارکات پیشین در ارتباط با آن ببینیم و گام به گام در راستای تشکیل یک رهبری انقلابی در ایران و نهایتا، در سطح بین المللی از نقطه نظر مارکسیست ها در نقاط دیگر جهان باید صورت بگیرد. پیشنهاد ما در ارتباط با تدارک این رهبری در دو سطح صورت گرفت:
یکی در سطح مشخص ارتباطات و فعالیت ها در داخل ایران میان کارگران پیشرو است. از این زاویه است که ما برای مدتی طولانی در حال تدارک برای ایجاد هسته های مخفی سازمانده در داخل ایران بوده ایم. همچنین همراه با پیشگامان کارگری، خواهان این هستیم که یک حزب پیشتاز کارگری داخل ایران به وجود آید. چنین حزبی، در سایه بحرانهای امپریالیستی و جنگ ها، به منظور تدارک انقلاب سوسیالیستی در ایران خواهد بود .
دوم اینکه پیشنهاد ما در سطح نظری، « پروژه احیای مارکسیستی» در پیوند با گرایشات بین المللی است. این پروژه ای است که از تمام احزاب سیاسی که خود را مارکسیست میدانند، دعوت می کند تا با آغاز به تبادل نظر، همگرایی بین مارکسیست ها را تقویت کرده و نهایتا کمک رساننده به فعالیتهای داخل ایران باشد. در واقع باید رهبری مشترکی از طریق احزاب سیاسی و منفردین و همچنین، پیشگامان کارگری داخل ایران پدیدار گردد. نهایتا چنین پیوندی منجر به ساختن حزبی میشود که رهبری انقلاب آتی را در دست گرفته، انقلاب را به پیروزی رسانده و همچنین به تمام انقلابات در منطقه کمک رسانی می کند. این حزب باید الزاما در ایران، الزاما از پیشتازان کارگری سوسیالیست و الزاما مخفی صورت گیرد. ما این پروژه را پس از بحران اقتصادی ۲۰۰۸ مطرح کردیم ولی متاسفانه به دلیل فرقه گرایی، انزواگری و برخوردهای بروکراتیک و تخریبی رهبران احزاب «چپ و کمونیستی» موجود، به فرجام نرسید.
امروز نیز ما مجددا از تمام گرایشهای مارکسیست دعوت می کنیم که دور هم جمع شده و از طریق برنامه های زنده تلویزیونی رو به مردم داخل ایران، بر سر مسائل اولیه مارکسیستی که با آنها روبرو هستیم به توافق برسیم: مفاهیمی چون سوسیالیزم، کمونیزم، انقلاب، برنامه انقلابی و ماهیت امپریالیزم. همچنین، تمام مسائل مختلفی که مرتبط به انقلابهای جهانی و علل شکست انقلابهای سوسیالیستی است از جمله انقلاب اکتبر تا امروز را به بحث و تبادل نظر گذاشته و برهم تاثیر بگذاریم *. در عین حال دخالتگری مستقیم و از پایین در میان کارگران پیشتاز سوسیالیست می تواند با رعایت اکید امنیتی توسط گرایشات مارکسیستی، انجام پذیرد.
۲۴ بهمن ۱۴۰۳
(۱)این مقاله ۲۵ آبان ۱۴۰۲ (متن پیاده شده سخنرانی در کلاب هاوس)، پیش از تهاجمات نظامی اسرائیل به غزه و لبنان و رودرویی اسرائیل با جمهوری اسلامی، نوشته شده است. امروز صحت این ارزیابی و تحلیل، در عمل به نمایش گذاشته شد. ما امروز با جنگ خاور میانه و به قدرت رسیدن رئیس جمهور راستگرای ترامپ (و تقویت گرایشات راستگرا در آلمان و فرانسه و ایتالیا)، و احتمال بروز جنگ سوم جهانی با استفاده از حتی بمب اتمی روبرو هستیم.
سخنرانی مازیار رازی در کلاب هاوس
https://www.youtube.com/watch?v=SIQ7-Adfp8I
پانوشت ها: برای نمونه میتوانید به مقالات زیر رجوع کنید:
مواضع ما در ارتباط با بحران در چپ ایران:
نظر گرایش مارکسیست های انقلابی پیرامون گام های ضروری در راستای انقلاب آینده در ایران:
https://t.me/MarxistEnghelabi/6850
موضع ما راجع به انحرافات در جنبش کارگری.
https://t.me/MarxistEnghelabi/7939
موضع ما در مورد تغییرات ماهیت در امپریالیزم:
https://t.me/MarxistEnghelabi/7459
موضع ما حول دموکراسی درون حزبی: