دونالد ترامپ، معامله با خامنه‌ای، هذیان فاشیستی علیه آوارگان غزه

دیدار دونالد ترامپ و نتانیاهو در کاخ سفید، فرمان‌ها و اظهارات و پاسخ‌های او در حاشیه این دیدار به سوالات خبرنگاران در باره مذاکره با جمهوری اسلامی و آینده غزه، واکنش خامنه‌ای و حکام اسلامی در ایران به اظهارات ترامپ، متریال کافی به دست می‌دهد که نتیجه بگیریم جهان سرمایه‌داری دنیا را با سر به قعر نابودی می‌برد و برای افسار زدن به این روند، یک مقاومت و مبارزه سازمان‌یافته، همبسته و گسترده جهانی، بیش‌ازپیش ضروری و حیاتی است.

 

سیاست چماق و هویج ترامپ و سرگردانی خامنه‌ای

دونالد ترامپ در دیدار با نتانیاهو بار دیگر در یک‌دست هویج و در دست دیگر چماق به سراغ خامنه‌ای رفت. برای نشان دادن هویج، اعلام کرد که دنبال یک توافق هسته‌ای “خوب” است و خواهان رشد صلح‌آمیز و شکوفایی ایران با “همین رهبری” است. او همراه با هویج، گوشه‌ای از چماقش را هم نشان جمهوری اسلامی داد: دستورالعمل سیاست “فشار حداکثری” با هدف به صفر رساندن صادرات نفت ایران را امضا کرد. اعلام کرد که باید از دسترسی “ایران” به سلاح هسته‌ای و موشک‌های بالستیک قاره‌پیما جلوگیری کرد. اعلام کرد که باید حمایت حکومت اسلامی از گروه‌های تروریستی هم متوقف شود.

 

اینها سیاست جدیدی نیستند. همان سیاست دوره اول ترامپ هستند که تکرار می‌شوند. این بار البته به‌خاطر وضعیت درهم‌شکسته جمهوری اسلامی در ایران و در منطقه، سمبه ترامپ پرزورتر است. به‌هرحال، مسئله این است که دقیقاً به‌خاطر موقعیت شدیداً تضعیف شده جمهوری اسلامی، دونالد ترامپ توپ را به زمین علی خامنه‌ای غلت داده است!

 

توپ در زمین جمهوری اسلامی است؛ اما هم مربی گیج‌تر و درمانده‌تر از گذشته است، هم بازیکنان آشفته‌تر و نگران‌تر از گذشته. حکام اسلامی از هر باند و دسته و جناحی واقعاً نمی‌دانند چه‌کار کنند؟ ادامه رجزخوانی‌ها؟ تسلیم کامل؟ تسلیم در عین رجزخوانی؟ همه با هم، یعنی هیچ‌کدام؟

 

حکومت اسلامی در باره نوع رابطه با آمریکا مدت‌هاست در میان ایدئولوژی و دیپلماسی سرگردان بوده است. اگر حفظ نظام “اوجب واجبات” است، اگر شبح سرنگونی همچنان بالای سر نظام اسلامی می‌چرخد، چه باید کرد؟ باید همچنان به ارکان ایدئولوژیک – سیاسی شکست‌خورده چسبید؟ یا برعکس، باید ایدئولوژی را در پیشگاه “دیپلماسی” قربانی کرد که چیزی نیست جز تسلیم کامل “نایب امام” در مقابل “َشیطان بزرگ”، دست‌کشیدن از پروژه زیرزمینی ساخت سلاح هسته‌ای و ساختن موشک‌های بالستیک، کنار گذاشتن فکر بازسازی تتمه نیروهای نیابتی و همه اینها یعنی به‌جاآوردن یک نماز میت دیگر این بار بر سر جنازه ارکان ایدئولوژیک – سیاسی نظام.

 

همین وضعیت است که خامنه‌ای را مجبور کرده است بعد از دیدار ترامپ و نتانیاهو باز هم پشتک‌وارو بزند. او که چندی پیش حاضر شده بود با آمریکا حتی “معامله” کند، این بار اعلام کرد اصلاً “با یک چنین دولتی مذاکره نباید کرد. مذاکره‌کردن عاقلانه نیست، هوشمندانه نیست، شرافتمندانه نیست.”

 

سیاست دو پهلو و سرگردانی و پشتک‌وارو زدن‌های خامنه‌ای در قبال آمریکا تجسم تمام‌عیار موقعیت بحرانی و بن‌بست کل نظام اسلامی است. بحران و بن‌بستی که با نظام اسلامی متولد شده است و با مرگ این نظام پایان خواهد یافت.   

 

هذیان فاشیستی ترامپ در باره آوارگان غزه

در جریان دیدار با نتانیاهو، دونالد ترامپ در مقابل چشمان حیرت‌زده مردم جهان وانمود کرد که دو ماه تمام در فکر آوارگان غزه خوابش نمی‌برده و بالاخره راهی برای نجاتشان پیدا کرده است! طرحش برای غزه و آوارگان غزه چیست؟ آمریکا، یعنی او و هم‌طبقه‌ای‌های مولتی‌میلیاردرش مالک غزه خواهند شد؛ آنجا را پاک‌سازی خواهند کرد؛ هزاران شغل ایجاد خواهند کرد و غزه را به منطقه ساحلی تفریحی، جایی شبیه ریویرای ایتالیا تبدیل خواهد کرد!

 

مردم آواره غزه کجا می‌روند؟ برای آنها قطعه زمین‌های مناسبی در گوشه‌وکنار جهان پیدا خواهد کرد؛ با پول زیاد برایشان خانه‌های زیبا خواهد ساخت؛ آوارگان غزه در آن قطعه زمین‌ها در خانه‌های خوب شاد خواهند بود، لذت خواهند برد، تیر نخواهند خورد، کشته نخواهند شد و دیگر هرگز نخواهند خواست به غزه برگردند! این یعنی کوچ اجباری نزدیک دو میلیون انسان. یعنی پاک‌سازی جمعیتی همدست جنایت‌کارش قبلاً آواره کرده است. یعنی جنایت علیه بشریت.

 

وقتی پرسیدند چه کسانی در آن ساحل تفریحی ساکن خواهند شد؟ جواب ساده بود. بسیار ساده: “مردم جهان”! منظورش از مردم قاعدتاً مولتی میلیاردهای جهان، پول‌دارهای جهان است که در کنار لاس‌وگاس آمریکا و ریویرای ایتالیا، ساحل تفریحی جدید و زیبایی برای لذت‌بردن از زندگی خواهند داشت. ساحلی که در آن ترامپ بسازبفروش بر روی ویرانه‌های باقیمانده از بمباران ارتش نتانیاهو، کازینوها، هتل‌ها، زمین‌های گلف و برج‌های مجلل ساخته است. ویرانه‌هایی که زمانی سرپناه انسان‌ها بوده است، ویرانه‌هایی که هنوز اجساد کشته‌شده‌ها زیرش دفن هستند!  

 

دونالد ترامپ هم مولتی‌میلیاردر است. هم در رأس قدرتمندترین کشور جهان سرمایه‌داری لم داده است. هم یک دروغگوی قهار است آن‌چنان که می‌تواند در باره دروغ‌های قبلی‌اش هم دروغ بگوید. هم عادت دارد ۲۴ ساعته فرمان اجرایی برای پایمال‌کردن حقوق انسان‌ها صادر کند. هم یک فاشیست است که اگر فضا پیدا کند که نمی‌کند کمتر از هیتلر و موسولینی نیست. هم یک سایکوپت است. هم یک شیاد است. هم هذیان‌گوست و درعین‌حال یک مشنگ تمام‌عیار هم هست و به دلیل تجمیع همه این مشخصات در کالبدش، این موجود اگر مهار نشود، برای جامعه، برای طبیعت، برای آب‌وهوا، برای گیاهان زبان‌بسته، برای حیوانات و حیات‌وحش می‌تواند بسیار خطرناک باشد.

 

چرندیات ترامپ در باره آینده غزه و آوارگانش، علی‌رغم تبهکارانه و جنایت‌کارانه بودنش، آن‌چنان مضحک است که از همان لحظه خروج از دهانش با طوفان جوک و طنز و تمسخر و کاریکاتور استقبال شد. اما درعین‌حال صرف چنین اظهاراتی نشان می‌دهد که از لجنزار سرمایه‌داری چه اعجوبه‌هایی با چه افکار پلیدی می‌توانند بیرون بیایند. افکاری که حتی اگر یک هزارمش عملی شود، دنیا به منجلابی خونین تبدیل می‌شود. افکاری که نباید بگذاریم حتی یک گام هم در جهت عملی‌شدن بردارد.

انترناسیونال ۱۱۱۵

۲۰ بهمن ۱۴۰۳-۸ فوریه ۲۰۲۴

محسن ابراهیمی

 


Google Translate