«مثلث بیق» چگونه خمینی را به ایران آورد؟
بار دیگر در تقویم سیاسی ایران به دههای به نام «دهه فجر» میرسیم که در افکار عمومی ایرانیان به «دهه زجر» معروف است! دههای که با ۱۲ بهمن یعنی روز آمدن روحالله خمینی رهبر پیشین رژیم ایران آغاز میشه و با ۲۲ بهمن به پایان میرسد!
در این سالها در مورد چگونگی آمدن خمینی به ایران سناریوهای متفاوتی را ذکر کردهاند! از خرافهپرست بودن مردم که خمینی را انتخاب کردهاند تا این که چپها خمینی را آوردهاند و حتی گفتند شاه فقید با حمایت از روحانیون درباری بر علیه چپها باعث آمدن خمینی شده است! اما هر سه این عامل تنها نقش جزیی در آمدن خمینی به ایران داشتند! بلکه نقش اصلی را مثلث ویرانگر «بیق» بازی کرد! مثلثی متشکل از ابوالحسن بنیصدر، ابراهیم یزدی و صادق قطبزاده!
از بنیصدر شروع میکنم! یکی از افراد تاثیرگذار در تهیه بیانیه حمایت جبهه ملی از خمینی بود! بنیصدر که پیش از وقایع سال ۵۷ مدتی زندانی شد، در خارج از کشور نماینده دانشگاه تهران در کنگره کنفدراسیون جهانی دانشجویان بود. او در ماجراهای کنفدراسیون و پس از آن همواره با «صادق قطبزاده» درگیری و به نوعی رقابت داشت. در این میان این رقابت به شکل دیگری بین او و «ابراهیم یزدی» که به عنوان مترجم و همراه خمینی در مصاحبهها حضور داشت، وجود داشت.
بنیصدر خود گفته که تلاش کرده چهرهای دموکرات از خمینی جلوه دهد! یکی از تخصصهای بنیصدر بیان سخنانی در حوزه اقتصاد بود که مورد میل طیف دانشجویان چپ اسلامی باشد و کتاب «اقتصاد توحیدی» او پرطرفدار بود.
بنیصدر گفته که مخالف ولایت فقیه بوده اما این یک دروغ آشکار است چرا که بر اساس روایتها «عذرا بنیصدر»، همسر ابوالحسن بنیصدر کتاب «ولایت فقیه» آیتالله خمینی را به فرانسه ترجمه کرد.
نفر بعدی بولد کردن خمینی در پاریس، ابراهیم یزدی است! ابراهیم یزدی در جریان “هجده سال غربت” نوشته که با خمینی ارتباط داشته و «سالها نماینده ایشان برای دریافت و هزینهی وجوهات» بوده است. هر وقت که دولت وقت عراق، خمینی را تحت فشار میگذاشت، او از یزدی کمک میخواست.
یزدی میگوید به خمینی گفته «آقا حالا دنیا خوب میداند که ملت ایران و شما چه نمیخواهید، ولی نمیداند چه میخواهیم ما چه برنامهای برای بعد از رفتن او داریم؟» پس از این سخنان خمینی از یزدی میخواهد که برنامه راهبردی تنظیم کند!
همچنین یزدی در خاطرات خود اشاره کرده که خمینی در پاریس هر روز بعد از نماز شامگاهی برای حضار حرف میزد که وی به همراه مرتضی مطهری و تعیین کردند که خمینی چه بگوید و چه نگوید!
یزدی در خاطرات خود به پیام دادن آمریکا اشاره کرده است! یزدی به نمایندگان دولت آمریکا گفت انقلاب علیه شاه رخ خواهد داد اما شما نگران نباشید، ما به شما بیشتر از روسها احساس نزدیکی میکنیم چون شما خدا را قبول دارید و تعهد میدهیم جریان نفت بعد از شاه هم با غرب ادامه داشته باشد! سخنان و رایزنیهایی که نقش مهمی در این سیاست را داشت که غربیها دست از حمایت از حکومت سلطنتی پهلوی بردارند!
حال به نفر سوم یعنی صادق قطبزاده میرسیم! قطبزاده در بین بخشهای گستردهای از بازیگران سیاست منفور بود. چپها میگفتند عمله ارتجاع است. مذهبیها میگفتند لیبرال است. لیبرالها میگفتند افراطی، روشنفکرها میگفتند بازاری، بازاریها میگفتند فکلی! او اما نقش مهمی در پاریس برای رهبر کردن خمینی داشت و در کنار بنیصدر و ابراهیم یزدی نقش مهمی در تنظیم کننده سخنان خمینی و پاسخ به رسانهها و ترجمه آنان را داشت که بار تبلیغاتی دموکراتیک نشان دادن خمینی را افزایش دهند، امری که خمینی را از دید رسانهها از یک ملای مرتجع تبدیل به ملای مدرن کرد!
اما «مثلث بیق» بعد از وقایع ۱۳۵۷ به آنچه میخواستند نرسیدند! قطبزاده به اتهام کودتا اعدام شد! بنیصدر عزل شد و به پاریس-فرانسه فرار کرد و یزدی مورد خشم حاکمیت قرار گرفت و تا آخر عمر ممنوع الخروج بود! افرادی که گمان میکردند میتوانند خمینی را دموکرات کنند اما نه تنها خود را قربانی کردند بلکه با کمکرسانی خود به خمینی به مدت چهار دهه جامعه ایران را غرق در سیاهی بردند! تاریخ هیچگاه فراموش نخواهد کرد که کسانی باعث شدند ایران اسیر دیکتاتوری مذهبی که بدترین نوع دیکتاتوری است شود!
همچنین سرنوشت «مثلث بیق» به ما یادآوری میکند نمیتوان کنار نیروهای غیردموکراتیک ایستاد تا آنها را دموکراتیک کرد! بلکه آنها غیردموکراتیک بودن در باورشان است و در نتیجه کنار آنها بودن برای مردم و جامعه ایران جمهوری اسلامیها را تکرار خواهند کرد! از همین رو باید با طرد نیروهای غیردموکراتیک در کنار نیروهای دموکراتیک بود تا آزادی و دموکراسی همچون رودی خروشان در سراسر ایران جاری شود!
ووکاشین پاکروان