این روز ها که از در و دیوار مترجم و پژوهشگر و کنشگر و تاریخ دان بیرون می ریزد مارکس و اندیشه چپ یکی از سیبل های این جماعت است.
صبح را با چند فحش آبدار به استالین شروع می کنند و شب ها با لعن ونفرین مارکس می خوابند .آبشخور تمامی این ها در فرجام نهایی به راست نوستالژیک می رسد، هواداران استبداد گذشته که می پندارند چپ ها بوده اند که بهشت آریامهری را با جهنم جمهوری تاخت زده اند و اینانند که به جامعه بدبینی را به ساحت مقدس سرمایه تزریق می کنند و اگر سرمایه فرصت بیابد ایران را در طرفه العینی به باغ عدن تبدل می کند پس شب و روز به نفرت پراکنی و شیطان سازی از چپ ها و در رأس آنان مارکس مشغولند.
جدا از این که مارکس را عده ای دوست داشته باشند و یا از او متنفر باشند، جایگاه عظیمِ اودر عرصهی تفکر، انکارناپذیر است.مارکسیسم یک فکر منتشری ست که چون چشمه جوشانی فوران می کند و به شعب و نهرهایی کوچک و بزرگ تقسیم می شود.
بگذریم ازاین امر که بیزاری و شیفتگی، ودوگانه سازی مانوی خیر و شر، شیطان و خدا کارِ مومنین و پیروان ایدئولوژیهاست و پژوهشگر عرصه سیاست و فلسفه که بدنبال حقیقت است را کاری با شیفتگی و تنفر نیست.
این پروپاگاندا نیست حقیقتی انکار ناپذیر است که هر پژوهشگری که بخواهد به فلسفه و سیاست بپردازد، در مسیر خود به مارکس بعنوان فیلسوف و کنشگری در عرصه سیاست می رسد و نمیتواند بهصرفِ انتسابِ او به آنچه در بلوک شرق و شوروی رخ داده است، قیدِ مطالعهی آثار اورا بزند با این کار فقط پژوهشِ خود را ابتر کرده است.
نگاه کنیم به آنچه مارکس وبر می گوید، اندیشمندی که در باشگاه اندیشه های لیبرال قابل چشم پوشی نیست.
ماکس وبر دربارهی جدیتِ فکری عالمان می گوید با نظر به نگرش آن ها نسبت به مارکس در باره آنان باید داوری کرد.
اما راست نوستالژیک مدت هاست که سازناکوک خودرا کوک کرده است که مارکس مزخرف می گفت و اندیشه هایش ضد حقوق بشر است و اشتراکی شدن وسایل تولید چیزی نیست جز دزدی. اینان توجه نمی کنند و شاید خود را به تغافل می زنند که نمی شود با چند گزاره مزخرف نصف دنیا را به راه و اندیشه خود مومن کرد . کسانی که در غرب از دوران بر آمدن مارکس در باشگاه چپ ثبت نام کرده اندغول های اندیشه روزگار خود بوده اند .چرا راه دور می رویم در صد سال اخیر بهترین اندیشمندان و شاعران و محققان ایران نزدیکی هایی بسیار با اندیشه های مارکس داشته اند.توضیح این داستان با دو انگ چپول بودن و شیفته شووی بودن راه بجایی نمی برد.
راست نوستالژیک مدعی مدرن بودن است و می خواهد جامعه ای مدرن بسازد. اما وقتی بجای نقد متن ،مولف را نقد می کند و می گردد در سوراخ سنبه های زندگی مولف ضعف ها و افتادن هایی پیدا کند و راست و دروغ حرف هایی را دربوق می کند که شاملو معتاد بود یا از فرط تنگدستی فیلم نامه فارسی می نوشت و براهنی اسم بچه هایش مغولی ست و غلامحسین ساعدی عرق خور بود و فسق و فجور می کرد می بینیم اینان همچنان در سنت استبدادی غوطه می خورند و در پی آنند که مردم را از چاله بیرون بیاورند در چاه ویل بیندازند.
اینان از درک این امر بدیهی غافلند که که با مرگ مولف ما با متن بجا مانده او روبروییم و نمی توانیم برویم شاملو را از قبرش بیرون بیاوریم و شلاق بزنیم شکستن سنگ قبر او و ادرار کردن روی سنگ قبر ساعدی نشان از اضمحلال اندیشه استبدادی دارد.
پروژه شیطان سازی و تنفر پراکنی از مارکس و شاملو و ساعدی و براهنی همه چیز هست الا نقد و با این فرمان سر از مسگر آباد و خاورانی دیگر در می آوریم ومحال است به دموکراسی برسیم.
ما باید به این فهم برسیم همانطور که چپ باید به خواندن و فهمیدن کلاسیک های لیبرال بپردازد لیبرال های ما نیزراهی ندارند جز آن که به خواندن و فهم مارکس نزدیک شوند این خوانش نه بمعنای پذیریش بلکه بمعنای فهم و داوری منصفانه ای ست که مارا به حقیقت نزدیک کند.
نکته مهمی که راست نوستالژیک نمی تواند به فهم ماکس و مارکسیسم نزدیک شود این است که جامعه طبقاتی و حاشیه هایش را به کل انکار می کنند.نگاه کنیم به وضعیت طبقاتی در تهران:
کنسرو خوراک گوشت آبدار مخصوص سگهای بالغ قیمت: ۸۵۰ هزار تومان
کنسرو مخصوص سگ با طعم مرغ و بوقلمون قیمت: ۶۸۰ هزار تومان
خوراک ویژهی پروبیوتیک به همراه حشرات خشک شده مخصوص همستر قیمت: ۵۲۰ هزار تومان
یونجهی معطر، تهیه شده در کوههای آلپ، کاملاً طبیعی مخصوص جوندگان خانگی قیمت: ۴۰۰ هزار تومان
قلاده چرم طبیعی در سه سایز قیمت: ۸۰۰ هزار تومان
برای راستی سنجی این قیمت ها کافی ست سری بزنیم به یک پت شاپ در خیابان فرشته تهران .
لامبورگینی ۲۵ میلیارد تومانی یا آپارتمان ۹۰۰ میلیارد تومانی هم در تهران امر غریبی نیست.این قیمت ها زمانی معنا می یابد که ببینیم در همین کلان شهر تهران با پت شاب هایش در خیابان فرشته و لامبورگینی ها و آپارتمان هایش در زعفرانیه شش صد هزار
نفر زبالهگرد داردکه سیصد هزار نفرشان کودک اند.و در طول سال شاید هرگز حتی یک وعده خوراک گوشت در سفره خود نمی بینند. و هزینه دو وعده خوراک یک سگ خانگی تمام درآمد ِماهانهی دست کم یک میلیون خانوار چهار نفره در تهران است.
مارکس و مارکسیسم زاده سیستم وحاکمیتی ست سرمایهداری که فاصلهی طبقاتی و اجتماعی در آن سر به فلک می زند..
–
مهرداد لطفی