در خلاء یک جنبش قدرتمند سوسیالیستی و کارگری طبقه سرمایهدار و حکومتهای گوناگون آن در سطح بین المللی لجام گسیخته تر میشوند و ضعیف ترین و کم دفاعترین بخشهای جامعه را از هر طرف به نحو وحشیانه ای مورد تعرض قرار میدهند، در جنایت و بربریت از یکدیگر پیشی میگیرند و ضد انسانی ترین قوانین را علیه مهاجرین و پناهندگان تصویب و به اجرا میگذارند.
تصویر هولناک آوارگان و پناهندگان بخت برگشته ای که در تلاش برای یافتن مکانی امن در دام مرگ و نابودی افتاده اند به بخش جدایی ناپذیر زندگی امروز بدل شده است. غرق شدن پناهندگان در آبهای ترکیه و یونان، شرایط مرگبار گذرگاههای چون دایرن dairn در کلمبیا، خیل عظیم انسانی، کودک و سالمند پشت دیوارهای نوع اسرائیلی در مرزهای جنوبی آمریکا که با روی کار آمدن ترامپ طولانیتر و بلندتر هم خواهد شد، موج انسانهایی که در سرما شدید پشت بیش از دو هزار کیلومتر سیم خواردار دولت فاشیست مجارستان اسیر شده اند (ویکتور اوربن در خوش خدمتی به اروپای واحد با ایجاد این دیوار و گارد ویژه در تلاش است سد محکمی جهت ممانعت از ورود پناهندگان به اروپا گردد !!) قلب هر انسان با وجدان را به درد میاورد.
در آمریکا این مسابقه و ددمنشی علیه مهاجرین با روی کار آمدن ترامپ شتاب گرفته به نحوی که زرادخانه ارتش را در مرزها چندین برابر کرده و با هواپیمای نظامی پناهندگان و مهاجرین را به کشورهای همجوار گسیل میکنند و طبق یک دستور اجرایی ترامپ قرار است بیش از ۳۰ هزار پناهنده و مهاجر به اردوگاههای مخوف و وحشتناک گوانتانامو اعزام شوند. ناگفته نماند که کارنامه ۱۲ ساله ریاست جمهوری اوباما و بایدن اگر سیاه تر از دونالد ترامپ نباشد، سفید نیز نیست. تحت نام قانون “بازگشت به وطن” repatriated این دو رئیس جمهور حدود ۱۰ میلیون پناهنده و مهاجر را در طول ۱۲ سال دیپورت کرده اند.
در اروپا تصویر بغایت تیره تراست. در آلمان، انگلیس، فرانسه، سوئد، هلند و ایتالیا و بعد مجارستان, یونان و ترکیه و کشورهای بالکان موج وسیعی از اسارت پناهندگان و مهاجرین و دیپورت میلیونی به راه افتاده است. کشته شدن پناهندگان در دریا و یا در گذرگاههای طولانی و سرد تنها گوشه ای از سرنوشت دردناک آوارگان از آفریقا، خاورمیانه ای و آسیای جنوب شرقی است.
در اروپا احزاب ریز و درشت اولترا راست و فاشیست با اتکا به پروپاگاندای راسیستی، ضد پناهندگی و مهاجری در حال عروج هستند که کمترین حاصل برآمد آنان شیفت کردن سیاستهای احزاب سنتی و غالب و بعضا لیبرال بسمت ضدیت آشکار با ضعیفترین بخشهای جامعه و در راس آنان “بیگانگان” میباشد.
حاکمیت سرمایه داران در بخش اعظم اروپا ضمن حمایت همهجانبه از نسل کشی هولناک فلسطینیان در غزه توسط دولت آپارتاید اسرائیل و در پرتو این هولوکاست ضد عرب و ضد “مسلمان” عزم کرده اند در این ارکستر مرگ، تخریب و آوارگی جهانی بر علیه مردم خاورمیانه و شمال آفریقا و کشورهای اسلام زده نقش بزرگتری را ایفا کنند. دوران انتظار پناهنده برای پذیرش ضمن جذب نسبی در جامعه به رویا بدل شده و امروز هزاران پناهنده در کمپها و چادرهای پر ازدحام و در فقر و بی امکاناتی وسیع باید سالها در انتظار باشند و این در حالی است که خطر دیپورت و یا زندانی شدن در کشورهای چون رواندا، اوگاندا، آلبانی، تونس و گینه نو (زندان پناهندگانی که از آسیای جنوب شرقی به استرالیا پناه بردند) برای دوران انتظار پذیرش و یا مرگ تدریجی در نظر گرفته شده است.
به آلمان نگاه کنید، حزب اخیرا شکل گرفته فاشیست آ اف دی، حزب دموکرات مسیحی، سی دی یو را هر چه بیشتر علیه پناهندگان گستاخ میکند! قرار بر این است این دو در ائتلاف با هم حزب سوسیال دموکرات را به زمین بزنند تا با دریدن همه پرده های دورویی دموکراسی، امر سرمایه داری بغایت درنده خو را به پیش برند. هرچند که اولاف شولتس با اعلام این که میخواهد بیش از یک میلیون پناهنده سوری را به سوریه تحت حاکمیت برادرخوانده القاعده روانه سازد، دست پیش را گرفته است.
در هلند ائتلاف چهار جریان به رهبری حزب برای آزادی، pvv با نخست وزیری دیک شووف که خود رئیس سازمان مبارزه با تروریسم و امنیت در سرویس اطلاعاتی بود و با هدایت گیرت وایلدرز (یک فاشیست به تمام معنی که به خاطر سوابقش و جرمش شرمشان میشود که علنا در راس دولت قرار دهند) خیز برداشته که کلا پناهنده پذیری را تا اطلاع ثانوی غیر قانونی کنند. امکان اخذ مجوز اقامت دایمی و کمکهای حقوقی را لغو کرده و قرار است که پناهندگان هلندی را به اوگاندا بفرستند. به کشوری که در حال حاضر یک میلیونی و ششصد هزار پناهنده از دیگر کشورهای آفریقایی در آنجا در عذاب و شکنجه در انتظار نامحدود بسر میبرند. کاری که همین الان دولت دست راستی ایتالیا، جورجیا ملونی در بیغولهای تونس انجام میدهد و آلبانی مقصد بعدی برای زندانی کردن پناهندگانی است که وارد خاک ایتالیا شده اند.
در اروپا رویکرد همهجانبه علیه مهاجرین و پناهندگان با روی کار آمدن احزاب راست و اولترا راست شتابان در جریان است. بطور نمونه در سوئد با قدرتمند شدن حزب moderate در پارلمان و گرفتن بیش از ۷۰ کرسی توسط حزب NR لوپن در انتخابات سال پیش فرانسه و با روی کار آمدن حزب brothrts of Italy در ایتالیا ظاهراً روند علیه مهاجرین و پناهندگان سر باز ایستادن ندارد.
باید مقابل این موج ضد انسانی بر علیه مهاجر و پناهنده که توسط دولتها و احزاب سرمایه داران در سطح جهانی سازمان داده شده، قطعا ایستاد. بارقه های مقاومتها و اعتراضات گسترده علیه این تحرکات فاشیستی و راسیستی را هم اکنون شاهد هستیم. در برلین روز پنجشنبه، ۲۹ ژانویه بیش از ۱۳۰۰۰ نفر در مقابل مقر حزب cdu در دفاع از حقوق مهاجرین و پناهندگان تجمع کردند. در درسدن هزاران تظاهرکننده خشمگین علیه تجمع انتخاباتی Merz به خیابان آمدند. در کلن نیز بیش از ۱۵۰۰۰ نفر در اعتراض علیه حزب الترا راست afdشرکت کرده بودند. این تجمعات به دریای نور تشبیه شده اند. در انگلستان در چند ماه گذاشته شاهد به خیابان آمدن بیش از صد هزار نفر در اعتراض به تحرکات و تظاهراتهای جریانات اولترا راست به رهبری تامی رابینسون، یک لومپن-فاشیست و خلافکار حرفه ای (کسی که الن ماسک از او حمایت می کند!!) بودیم. در شهرهای واشنگتن، دالاس، اوکلاهاما، کلمبوس اوهایو و دیگر شهرهای امریکا تظاهراتهای گسترده در هفته گذشته در جریان بود. در این اجتماعات دانش آموزان و معلمین، اتحادیه کارگری شرکت فعالی داشتند. بطور قطع این اعتراضات به چند شهر و کشور محدود نیست و محدود نخواهند ماند و گسترده تر و عمیقتر خواهد شد. چرا که انسانیت مترقی، عدالت خواه و آزادیخواه همانطور که در جریان نسل کشی مردم فلسطین در مقیاس جهانی سکوت نکرد و از پای ننشست. دخالت وسیع طبقه کارگر و جنبش سوسیالیستی در این جدال سرنوشت ساز علیه بربریت سرمایه داری و نمایندگان رنگارنگ آن و جنبشهای سیاه اولترا راست و فاشیست بسیار تعیین کننده است چرا که این تهاجم ضد انسانی تنها به مهاجرین و پناهندگان محدود نیست و نخواهد ماند..
–
اول فوریه ۲۰۲۵
جلیل بهروزی