چهلمین سالگرد اعدام جنایتکارانه  سیامک زعیم (شهاب) طراح و از رهبران قیام سربداران آمل در ۵ بهمن ۱۳۶۰  

چهلمین سالگرد اعدام جنایتکارانه  سیامک زعیم (شهاب) طراح و از رهبران قیام سربداران آمل در ۵ بهمن ۱۳۶۰  

«  ….کمونیستها به عنوان وجدان بیدار طبقه پیشرو باید در پیشاپیش جنبش آزادی در کشور ما حرکت کنند و نه در دنبالچه آن و یا در انتظار حرکت دیگران، ولی پیشرو بودن در عمل است که می تواند و باید ثابت شود و به همین دلیل یک کمونیست قبل از آنکه در باره توانایی و آمادگی مادی خویش بیاندیشد باید درباره وظیفه و نقش خویش اندیشه کند و پیشتازی خویش را مدلل سازد.»

چهل سال پیش در ۵ بهمن ۱۳۶۳،  سیامک زعیم ،  طراح و از رهبران  قیام سربداران، مسئول سیاسی وعضو کمیته دائم اتحادیه کمونیست های ایران در استادیوم فوتبال درشهر آمل در سالگرد قیام سربداران  توسط جمهوری اسلامی و سرکوبگرانش اعدام شد. و بدین ترتیب جنبش کمونیستی ایران یکی از رهبران برجسته و فداکار خود را از دست داد. به همین علت  ۴۳ امین سالگرد قیام سربداران در بهمن ۱۳۶۰را با یاد این رهبر برجسته سیامک زعیم گرامی می داریم. چرا که وی به جرم رهبری و شرکت درقیام سربداران آمل ، قیامی  که هدفش ایجاد جرقه ای برای قیام توده ای و سرنگونی  سلطنت ستم و استثمار خمینی و رژیم مرتجع اسلامی اش بود، این گونه جنایتکارانه به قتل می رسید. از او یاد می کنیم تا نقش او و مهمترین خدماتش به جنبش انقلابی و کمونیستی ایران را هر چند کوتاه مرور کنیم. 

در هنگامی که خمینی و جمهوری اسلامی اش یورش وحشیانه و مرتجعانه خود علیه انقلاب و توده های ستم دیده را در تابستان ۱۳۶۰ بصورت همه جانبه ای  آغاز کرد، شکنجه و کشتار و قتل عام انقلابیون و کمونیست ها را در سرلوحه وظایف دستگاه سرکوب و بیدادگاه های مرگ اش ، قرار داد. سیامک زعیم که از ماهها قبل این کودتای وحشیانه را به جنبش انقلابی و کمونیستی هشدار می داد و حرکت و مقابله متحدانه در برابر آن را پیشنهاد داده بود، اینبار با حرکتی انقلابی و کمونیستی قیام مسلحانه را مقابل  سازمان خود ( اتحادیه کمونیست های ایران) و همه کمونیست های ایران به پیش گذارد و کوچک بودن کمونیست ها و سازمان خود را عاملی برای شانه خالی کردن از وظیفه ای بزرگی  که بر دوش آنها بود، به هیچ رو قابل توجیه ندانست. او در مقاله ای تحت نام ” آیا هیچگاه نیرویی کوچک می تواند وظیفه ای بزرگ بر دوش بگیرد؟” در ۸ مهر همان سال نوشت: ” به هیچ رو کوچکی و بزرگی یک نیروی انقلابی نمی تواند در تصمیم و عزم آن نیروی انقلابی برای تولید حریق انقلاب در آن شرایط نقشی تعیین کننده ایفا کند و این بدین معناست که هنگامیکه شرایط عینی و ذهنی جامعه برای قیام اماده است این وظیفه ای است در برابر همه قوای مترقی و پیشرو  در آن جامعه صرفنظر از کوچکی و بزرگی و قوت و ضعف آنها. … برخلاف پاره ای تصورات جزمی در جنبش، ما با یک نیروی کوچک و مصمم و بشرط اتخاذ سیاست و تاکتیک مناسب در تحت یک شرایط مساعد و قابل انفجار سیاسی می توان ناقوس یک قیام همگانی و ملی را بصدا در آورد، منتها بصورت ایجاد شعله ای که به حریق تکامل پیدا می کند….» حقیقت۱۴۱- ۸ مهر ۱۳۶۰

در چنین شرایطی بود که تدارک برای قیام مسلحانه را تئوریزه  و برای انجام آن، رهبری و سازماندهی سیاسی، را به عهده گرفت، سرانجام آمل به مثابه محل آغاز قیام برگزیده شد و نیروهای سربدار ماهها  در جنگل های مازندران در اطراف آمل اسکان یافتند تا در حین جنگ و درگیری با نیروهای رژیم، شناسایی منطقه و تدارک ، تبلیغ وعملیات های نظامی جهت خلق افکار عمومی را جلو ببرند. نام سربداران لرزه بر اندام حکومت ارتجاع انداخت. قیام سربداران در ۵ بهمن ۶۰ در آمل آغاز و در روز بعد به اوج رسید، چند نقطه کلیدی و بخش مهمی از شهر آمل در اشغال سربداران قرار گرفت اما با بسیج نیروهای سرکوبگر سپاه، ارتش و ژاندارمری، از شهرها و استان های مجاور وهجوم آنها و جانباختن دوتن از فرماندهان نظامی و کلیدی سربداران پیروت محمدی (کاک اسماعیل) و رسول محمدی (کاک محمد) در حین رهبری نظامی قیام سربداران، مجبور به عقب نشینی شد. جمهوری اسلامی نیز تلفات زیادی داد و ضربات سنگینی خورد. اما ضربه مهم آن، ضربه سیاسی بود که متحمل شد. اگر چه قیام سربداران از لحاظ نظامی شکست خورد اما درسهای مهمی را برای جنبش کمونیستی ایران و فراتر از آن بجای گذارد و نقش سیامک زعیم به مثابه رهبری ارزشمند را برجسته کرد. چرا که قیام سربداران گسستی از مبارزات جنبش کمونیستی ایران بود که تا آن زمان مبارزاتش مهر دنباله روی از طبقات دیگر را بر خود داشت. قیام سربداران اولین حرکت کمونیستی درایران برای کسب قدرت سیاسی بود، و سیامک زعیم نقشی ویژه در این گسست ایفا کرد. او در این مورد در همان مقاله می نویسد که : «  ….کمونیستها به عنوان وجدان بیدار طبقه پیشرو باید در پیشاپیش جنبش آزادی در کشور ما حرکت کنند و نه در دنبالچه آن و یا در انتظار حرکت دیگران، ولی پیشرو بودن در عمل است که می تواند و باید ثابت شود و به همین دلیل یک کمونیست قبل از آنکه در باره توانایی و آمادگی مادی خویش بیاندیشد باید درباره وظیفه و نقش خویش اندیشه کند و پیشتازی خویش را مدلل سازد.»

 شرایط عینی جواب خاصی را طلب می نمود و قیام سربداران ، جواب لازم به آن شرایط عینی بود و همزمان تصفیه حسابی با خیانت حزب توده در ۲۸ مرداد سال ۳۲، که از پاسخگویی به آنچه که شرایط عینی طلب می کرد شانه خالی کرد. 

بیانیه قیام پنجم بهمن آمل می نویسد که ” آزادی را جز در پرتو آتش قهر انقلابی، جز در پرتو جانفشانی بی محابا و جز در سایه یورش بردن دلیرانه به کاخ ظلم و بیداد نمی توان بدست آورد. با دشمنان آزادی تنها با زبان گلوله می توان سخن گفت و براین حکم نیز تجربه اسارت و آزادی خلق ها مهر تایید نهاده است….”

 سیامک زعیم در عصر ۷ بهمن سال ۶۰ دستگیر شد و در کل دوران بازداشت و شکنجه تا شب اعدام به مبارزه و شورش خود بر علیه شکنجه گران و زندانبانانش ادامه داد. تلاش جمهوری اسلامی برای شکستن روحیه او و یا  وادار کردنش به مصاحبه تلویزیونی و یا مناظره با ایدئولوگ های منفور رژیم به جایی نرسید، چرا که او آگاه بود تنها با کمونیسم است که می توان رهایی بشریت را ممکن ساخت و به همین دلیل نه تنهاهمچون مردمک چشم بلکه فراتر از آن با جان خود آنرا حفاظت می کرد و هرگز فرصت سوء استفاده را به دشمنان طبقاتی و ارتجاع مذهبی نداد. شب اعدام که او را به زندان آمل برده بودند، تا صبح با دیگر زندانیان سیاسی به بحث و تبادل نظر پرداخت و در سالروز قیام سربداران آمل در ۵ بهمن ۶۳ در استادیوم فوتبال آمل اعدام شد.

سیامک زعیم (با نام مستعار شهاب )  در سال های ۳۹-۴۲ از فعالین جنبش دانش آموزی در دبیرستان البرز و در ۱۹ سالگی از فعالین و کادرهای جنبش دانشیجویی(کنفدراسیون احیا.. ) بود. او همچنین از فعالین جنبش ضد جنگ ویتنام در آمریکا بود. در این دوران بود که کمونیست های جهان تحت رهبری مائو مبارزه علیه رویزیونیسم خروشچفی و رویزیونیسمی که از درون حزب کمونیست چین سربلند کرده بود را به پیش می بردند که در ادامه به انقلاب فرهنگی پرولتاریائی منجر شد. سیامک زعیم  شدیدن تحت تاثیر این تحول کمونیستی تحت رهبری صدر مائو قرار گرفت. در همین زمان نام او توسط اف بی آی در فهرست کمونیست های خطرناک جای گرفت. در مدتی کوتاه او به یکی از تئوریسین های جنش کمونیستی ایران تبدیل شد. او از رهبران اصلی مبارزات کنفدراسیون بر علیه سفر شاه و دیدار او با کارتر بود. او بنیانگذار و رهبر سازمان انقلابیون کمونیست بود که  در وحدت با  گروه پویا (بازماندگان گروه فلسطین )  اتحادیه کمونیستهای ایران را تشکیل دادند. سیامک  در سال ۵۷ به ایران بازگشت و رهبری سیاسی اتحادیه کمونیست های ایران را تا به هنگام قیام سربداران و دستگیری به عهده داشت.

 درسهای قیام آمل برای نسل نوینی از انقلابیون که در جستجوی راه سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی اند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زیرا آنها نیز اساسآ با همان سوالاتی که در سال ۶۰ طرح گشته نیز رو برویند: چگونه می توان این رژیم را سرنگون کرد و آنرا با چه نیرو و سیستمی جایگزین کرد تا نه تنها از شر این رژیم رهایی یافت بلکه در جهت رفع هر گونه ستم و استثمار در جامعه و کل جهان حرکت کرد.  آنانیکه در جستجوی راه رهائی کل بشریت اند. به مطالعه دستاوردها و علل شکست قیام سربداران آمل و آرمان هایی که سیامک زعیم به مثابه یک رهبر کمونیست دنبال می کرد، نیاز دارند. 

یادش گرامی باد.

جمعی از کمونیست های انقلابی – ایران

۵ بهمن ۱۴۰۳

ای میل jaka.ir2020@gmail.com


Google Translate