مراسم سوگند ریاست جمهوری ترامپ را مخصوصا دو دسته با دقت دنبال کرده اند: سیاستمداران فاشیست دست راستی در دنیا و حکام اسلامی در ایران. حتما حتی شخص خامنه ای هم چهار زانو به تلویزیون زل زده بود تا بداند شارلاتان فاشیست در آمریکا برای شیاد حاکم در ایران چه نقشه ای دارد. ترامپ اما حتی یک کلمه هم درباره جمهوری اسلامی نگفت!
حتما سکوت ترامپ در آن سخنرانی، آشفته بازار رابطه با آمریکا در میان حکام اسلامی را آشفته تر کرده است. این سکوت میتواند یک موذیگری نوع ترامپی باشد، اما سیاست ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری اساسا همان خواهد بود که در دور اول آغاز کرد با این تفاوت که این بار جمهوری اسلامی وضعیت هشت سال پیش را ندارد. این بار توپ ترامپ پرتر است و توپ جمهوری اسلامی اصلا باد ندارد!
خامنه ای از یک طرف تا خرخره در باتلاق اقتصادی و سیاسی گیر کرده است و آرزو میکند ترکیب رئیس جمهور ساده لوح و جواد ظریف حقه باز بتواند روزنه ای برای مذاکره باز کند و از طرف دیگر از ریزش هوادارانش نگران است که از او شنیده اند مذاکره با ترامپ ممنوع است، ترامپ تقاص کشتن سلیمانی را پس خواهد داد و به زباله دان تاریخ خواهد پیوست! او مجبور است پزشکیان و ظریف را برای گدایی مذاکره اعزام کند و در عین حال خودش به لاف و گزافش ادامه دهد. تناقضی که در صفوف نظام، از مجلس اسلامی تا شورای نگهبان تا امامان جمعه و آیت الله ها و سرداران سپاه به اشکال مختلف بروز میکند.
ترامپ در مراسم تحلیفش در باره جمهوری اسلامی سکوت کرد. اما هم راه مذاکره را باز گذاشته است و هم تیم ترامپ علنا اعلام کرده برای جلوگیری از اتمی شدن حکومت اسلامی گزینه نظامی هم روی میز است. یعنی اینکه ترامپ با یک دست هویج تعارف میکند و با دست دیگر چماق بالای سر خامنه ای میچرخاند. سئوال در مقابل خامنه ای و حکام اسلامی این است که در تصورشان، از میان هویج و چماق کدام ممکن است سقوطشان را کمی عقب بیاندازد.
واقعیت اما این است که در صفحه شطرنج سیاسی میان آمریکا و جمهوری اسلامی، خامنه ای در موقعیت زوگزوانگ قرار دارد. موقعیتی که در آن هر حرکتی وضعش را بدتر و موقعیتش در مقابل مردم را ضربه پذیرتر میکند.
ژورنال ۹۴۴
۲۳ ژانویه ۲۰۲۵-۴ بهمن ۱۴۰۳
محسن ابراهیمی