اندکی قبل ازسحر!
hoshyaresmaeil2017@hotmail.com
روز هشت صد و پنجاه و هشت جنبش مردم ایران …
سعید حجاریان عضو جریان اصلاح طلبی حکومت اسلامی در ایران نوشته ای دارد تحت عنوان ” فرار از شکست ” در مورد سازمان مجاهدین خلق ایران . نکاتی به ذهنم زد .
یکی اینکه از ادبیات ایدئولوژیک باند حاکم مثل منافق و فرقه … استفاده نکرده است که مثبت است . پیشرفت که چی بگم ؟ بالاخره لاکپشت هم بعضی وقتها تکون تکون میخوره !
سازمان مجاهدین خلق هم با هر اشکال و ایرادی بخشی از تاریخ ایران ، دارای هویت حقیقی و حقوقی و سیاسی هستند . نیم قرن است رسانه های حکومت اسلامی مشغول ساختن یه چهره غیر واقعی از همه غیر خودی ها هستند همان رسانه ای که هنوز امروز هم کفن نمایش و هدیه میدهد .
دوم اینکه معمولا غربی ها عادت ندارند برای مرده خرج کنند . ملاقاتهای سیاسی غرب با مجاهدین بخشی از سیاستهای غربی است .
مجاهدین خلق به گفته منتظری یک تفکر است که با کشتن وتبعید و … از بین نمیرود . از سال ۱۳۶۰ حکومت اسلامی مستمرمیگفت منافقین تموم شدن والبته هی ازدستشان مینالید ! همین حالا ۲ قاضی حکومتی را با هر دلیل و منطق و روشی ترور کردند حکومت اسلامی فورا و اول گفت منافقین … بعد از چند روز ، تازه فهمیدند خیلی بد شد… سناریو ساختند که آبدارچی ترور کننده ، انگیزه اش انتقام ناموسی بوده است … تا مثلا این روش فراگیر نشود .
نگاه سیاسی مجاهدین به صحنه از دیرباز قابل لمس بود . اگر همین نگاه به قدرت سیاسی نبود اساسا ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و جنگ داخلی اتفاق نمیافتاد .
عمدتا خطاهای مجاهدین به مناسبات درونی با نیروهای خودش است که معمولا از آموزهای مشت آهنین استالین و مائو در تشکیلات بی بهره نبودیم . خودشان البته با شرایط خاص مبارزاتی تفسیر میکنند که به نظرم اصلا توجیه مناسبی نیست . ولی به عنوان مثال میشود گفت جامعه ایران هیچگاه فرصت پیدا نداشت تا تلورانس و دموکراسی بیاموزد . از زمان صفویه در پیله دیکتاتوری بوده است و ما همگی پرورش یافته مکتب دیکتاتوری هستیم .
در بیرون مسیری که مجاهدین از بدو تاسیس تا به امروز ، از زمان ساواک تا فاشیسم دینی … طی کردند با هر خطایی ، عجیب نبود ، واقع گرایانه بود .
خلاصه مطلب حجاریان : سازمان مجاهدین خلق از بدو تاسیس تا حالا مشغول فرار ، شکست ، تزلزل ، توجیه ، بند بازی ، چرخش … بوده اند الان هم مرده ای هستند جهت تشریح جسد ! نوشته ظاهرا تشریح تاریخ است اما فقط سیاسی است با کمی سیگنالهای انحرافی …
درنوشته حجاریان مثلا اگر اشاره میشد همه سیستمهای تک حزبی با قاعده فردی ، مثل شاه با حزب رستاخیزش ولی فقیه با حزب الله اش ، پیشوای هیتلر با حزب نازیسم اش ، استالین دیکتاتوری پرولتالیا با حزب کمونیست اش ، ذره خدای ماده … به حاکمییت سیاسی که میرسند برای حفظ خودشان ظرفییت هر جنایتی را دارند …
اما این نیست و وقتی سیاسی نگاه کنی لاجرم میرسی به همان شعار ازشاهزاده تا تاجزاده …
اسماعیل هوشیار
۲۳.۰۱.۲۰۲۵