بیانیه طبقاتی: کیفرخواستی بر علیه سرمایهداری امپریالیستی و برای کمونیسم کارگران! که رهائی بخش است!
مقدمه
ترامپیسم، بهعنوان تجسمی از فاشیسم سرمایه در دوران پایانی جامعه طبقاتی، نشانهای از بحرانهای ساختاری و تاریخی سرمایهداری است. این پدیده نه زاییده خصوصیات یک فرد یا حزب خاص، بلکه محصول اجتنابناپذیر تضادهای درونی نظام سرمایهداری است که برای بقای خود به استثمار، جنگ، و فاشیسم متوسل میشود. اما طبقه کارگر، آگاه، متشکل، و مسلح، میتواند این نظام پوسیده و مرگزا را به گور تاریخ بسپارد و جامعهای نوین و عاری از استثمار و سرکوب بنا کند.
سرمایهداری امپریالیستی: نظامی مرگزا و فاسد
سرمایهداری امپریالیستی، بهعنوان بالاترین مرحله سرمایهداری، نه تنها بر پایه استثمار وحشیانه طبقه کارگر، بلکه بر غارت منابع جهانی، تخریب محیط زیست، و جنگهای امپریالیستی بنا شده است. این نظام که اکنون بهمانند بختکی خونآشام بر بشریت سایه افکنده، تنها از طریق جنگها، بحرانها، و گسترش فقر و نابرابری به حیات خود ادامه میدهد.
امروز، سرمایهداری با بحرانهایی چندوجهی دستوپنجه نرم میکند: از تخریب محیط زیست و گسترش بیماریهای همهگیر گرفته تا فقر و نابرابری گسترده. این بحرانها نشانگر آن است که این نظام دیگر نمیتواند پاسخگوی نیازهای بشریت باشد و تنها راه نجات، نابودی آن و ایجاد یک نظام اجتماعی نوین است.
فاشیسم: ابزار سرمایه برای بقا
فاشیسم، از جمله ترامپیسم، بهعنوان ابزاری برای سرمایهداری در دوران بحرانهای ساختاریاش، ظهور میکند. این پدیدهها با دامن زدن به ناسیونالیسم افراطی، نژادپرستی، و سرکوب، هدفشان حفظ و بازتولید نظم سرمایهداری است. اما طبقه کارگر آگاه باید در برابر این ابزارهای سرکوب بایستد و با سازماندهی و مبارزه انقلابی، این نظام را نابود کند.
وظیفه تاریخی طبقه کارگر
طبقه کارگر، تنها نیرویی است که میتواند بشریت را از نابودی نجات دهد. اما این طبقه برای انجام وظیفه تاریخی خود باید:
متحد شود: طبقه کارگر در سطح ملی و بینالمللی باید وحدت خود را در برابر سرمایهداری و دولتهای امپریالیستی تقویت کند.
متشکل شود: تنها از طریق سازماندهی در قالب احزاب انقلابی – حزب کارگر آگاه اساسا مخفی، با پرتسیپ های لنینی و شوراهای کارگران میتواند قدرت لازم برای مقابله با سرمایهداری را به دست آورد.
مسلح شود: بدون تسلیح و آمادگی برای مبارزه قهری، نمیتوان دولت سرمایهداری را درهم شکست و دیکتاتوری انقلابی طبقه کارگر را مستقر کرد.
جامعه کمونیستی: پایان استثمار و آغاز رهایی
جامعه کمونیستی، بر پایه اصل “از هر کس به اندازه توانش و به هر کس به اندازه نیازش”، تنها راه تحقق آزادی واقعی بشریت است. در این جامعه:
استثمار، فقر، و گرسنگی، فحشاء، نادانی و هر نوع خرافه مانند مذهب، میهن، نژاد پرستی به تاریخ سپرده خواهد شد.
تولید، نه برای سود، بلکه برای رفع نیازهای انسانی سازماندهی میشود.
استعدادهای انسانی، در فضایی آزاد از قید و بندهای طبقاتی، رهائی از جبار به کار برای زنده ماندن و تبدیل کار به ضرورت زندگی به شکوفایی خواهند رسید.
این جامعه، اتوپیایی یا خیالی نیست؛ امکانات مادی و معنوی آن همین امروز نیز وجود دارد. تنها چیزی که مانع تحقق آن است، پوسته خفهکننده نظام طبقاتی است که باید شکسته شود.
نتیجهگیری: انقلاب قهری کمونیستی، تنها راه نجات
طبقه کارگر باید آگاه باشد که هیچ اصلاح یا تغییر جزئی نمیتواند این نظام را از بحرانهای ذاتیاش نجات دهد. تنها از طریق انقلاب قهری کمونیستی، که به نابودی دولت سرمایهداری و برپایی دیکتاتوری انقلابی طبقه کارگر منجر میشود، میتوان جامعه را از مرگ و نیستی نجات داد.
شعار ما در این نبرد سرنوشتساز:
جنگ طبقاتی – انقلاب مداوم قهری کمونیستی جهانی!
کارگران سراسر جهان، متحد شوید، متشکل شوید، مسلح شوید!
حمید قربانی – انسان بیوطن
۲۲-۱- ۲۰۹۸ اسپارتاکوسی/ ۱۳۰۴ هجری/۲۰۲۴ میلادی
تنظیم شده با یاری هوش مصنوعی.