آتش بس در غزه  و امپریالیسم

آتش بس در غزه  و امپریالیسم
پایان دهنده به جنگ، به نسلکُشی، پایان استثمار انسان از انسان بوسیله ی پیروزی انقلاب قهری کمونیستی امکان پذیراست. این انقلاب، انقلاب طبقه کارگر برای لغو سرمایه داریست که پایان بخش جنگ در جامعه انسانی می تواند باشد، زیرا به جامعه طبقاتی، به دولت، به مرز و کشور به سرمایه پایان می دهد. کارگران متحد، متحزب و مسلح قادر به پایان دادن به سرمایه داری امپریالیستی و ایجاد جامعه ی کمونیستی هستند! تنها جامعه بدون جنگ، جامعه ی کمونیستی است.

آتش بس در غزه شکست سیاست جنگ طلبانه و نسل‌کُشانه امپریالیستی ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا که توسط دست‌نشانده منطقه‌ای‌شان اسرائیل اجرا شد را نشان می‌دهد.

بعد از ریختن خروارها بمب بر سر مردم رنجدیده، ویران نمودن خانه و کاشانه مردم رنجدیده و اسیر و زندانی، خرابی مدارس و بیمارستان ها، کشتار مردم زحمتکش از بی داروئی، بی آبی، بی غذائی ، بی سرپناهی که در در ماه یولی نشریه لانسنت انگلیسی اعلام کرد که ۱۸۶۰۰۰ نفر کشته شده اند و کشتار مستقیم  حدود ۷۰ هزار نفر بوسیله بمب های ۲۰۰۰ پوندی و توپ باران و … که بیشترین آن‌ها کودکان و زنان بودند، مجبور به پذیرش آتش‌بس و عقب‌نشینی گردیدند.
حالا مثل همیشه، بازهم رجز می خوانند که صلح را به منطقه باز گردانده ایم و اما نمی گویند چه کسانی جنگ را به  منطقه آورده اند؟ در سال  ۲۰۱۳ اعلام شد که از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳ یعنی سال جنگ دوم خلیج که ارتش آمریکا عراق را تسخیر حدود ۵ میلیون نفر در خاورمیانه مستقیم و غیر مستقیم بر اثر جنگ دولت امپریالیستی آمریکا بر علیه عراق کشته شده اند.
همه ما هم به یاد داریم که بعد از جنگ اول خلیج که به جنگ کویت معروف شد، سازمان ملل متحد به دستور دولت آمریکا تحریمی را بر عراق تحمیل نمود که فقط ۵۰۰  هزار کودک عراقی کشته شدند. وقتی از وزیر امورخارجه دولت کلینتون خانم آلبرایت سئوال شد که آیا این تحریم که به مرگ  ۵۰۰ هزار کودک تمام شد ارزشش را داشت؟ با کمال وقاحت گفت : “بله، دردناک بود، ولی ارزشش را داشت”. نقل از ذهن. 
حالا نیز جناب بایدن و دیگر اعضای هئیت اجرائی تحت رهبری اش اگر مورد سئوال قرار بگیرند که آیا پشیمان نیستید ؟ از جنگی – نسلکُشی ای- که با تمام امکانات از آن دفاع کردید که ۷۰ هزار کشته داده است، حتم دارم که می گویند نه! 

اما راه رهایی کارگران و زحمتکشان فلسطین و اسرائیل و کل منطقه خاورمیانه تنها در به پیروزی رساندن انقلاب قهری کمونیستی، درهم کوبیدن دولت‌های فاشیست و مرتجع سرمایه داری امپریالیستی و مرتجع و ایجاد دیکتاتوری طبقاتی انقلابی پرولتاریای مسلح و واژگون ساختن نظام حاکم – سرمایه‌داری امپریالیستی و ارتجاعی – است. این امر تنها از طریق ایجاد حزب کمونیست انقلابی طبقه کارگر در منطقه خاورمیانه و به‌طور اخص حزب کمونیست انقلابی کارگران آگاه – طبقه کارگر در اسرائیل و فلسطین، سازماندهی طبقه کارگر در مبارزات مسلحانه علیه امپریالیسم خارجی و ارتجاع داخلی، و درهم شکستن ماشین دولتی سرمایه همراه با اتحاد و همبستگی انترناسیونال طبقه کارگر امکان‌پذیر است.

این آتش‌بس نشانه‌ای دیگر از افول هژمونی جهانی امپریالیستی آمریکاست و از این نظر می‌تواند برای جنبش جهانی طبقه کارگر مفید باشد. با این حال، بدون تغییر بنیادین در مناسبات طبقاتی، آتش‌بس تنها یک عقب‌نشینی تاکتیکی است و صلح پایداری به ارمغان نخواهد آورد. تنها پیروزی مسلحانه طبقه کارگر می‌تواند به جنگ‌های امپریالیستی و نسل‌کشی‌ها پایان دهد.

چگونه می توان به جنگ پایان داد؟

۱۰) به جنگ نمی توان با « سازش» بین سوسیالیست های کشورهای مختلف، با « برآمد» پرولتارهای کلیۀ کشورها و با « اراده» ملت ها و غیره خاتمه داد. عباراتی از این قبیل که سراپای مقالات جراید دفاع طلبی و نیمه دفاع طلب و نیمه انترناسیونالیست و همچنین قطعنامه ها و بیانیه ها و مانیفست های بیشمار و نیز قطعنامه های شورای نمایندگان سربازان و کارگران را پر کرده است؛ چیزی نیست جز آرزومندی های پوچ ساده لوحانه و خیر اندیشانۀ خرده بورژواها. زیان بخش تر از عبارات پردازی هائی نظیر « آشکار ساختن ارادۀ ملت ها نسبت به صلح» و نوبۀ برآمد انقلابی پرولتاریا ( پس از پرولتارهای روس « نوبۀ» پرولتارهای آلمان است) و غیره چیزی نیست. این ها همان شیوۀ لوئی بلان و تخیلات شیرین و بازی با «کارزارهای سیاسی» و عملا همان تکرار داستان کربۀ واسکا است.

. جنگ مولود تکامل نیم قرنی سرمایۀ جهانی و میلیاردها رشته و ارتباطات آن است.
جنگ مولود اراده شرارت بار سرمایه داران درنده خو نیست، گرچه بدون شک فقط به نفع آنها انجام می گیرد و فقط بر ثروت آنان می افزاید ، بدون خارج ساختن قدرت دولتی از دست سرمایه داران، بدون انتقال قدرت دولتی به طبقۀ دیگر یعنی پرولتاریا، نمی توان از جنگ امپریالیستی بیرون جست و نمی توان یه یک صلح دموکراتیک و غیر تحمیلی نایل آمد.”، لنین وظایف طبقه کارگر در انقلاب ما ۱۸۱۷

کارگران جهان متحد، متحزب و مسلح شوید! سرمایه را شما توانایی شکستش را دارید! جنگ طبقاتی – جنگ شما- برای درهم شکستن دولت سرمایه داری و ایجاد دیکتاتوری طبقاتی انقلابی پرولتاریای مسلح هرچند خونین و سخت است، اما پیروزی شما نه تنها ممکن است بلکه تنها آلترناتیو رهایی‌بخش است. بدون پیروزی شما سرمایه نابود شدنی است، ولی نابودی خودبخودی سرمایه نابودی نسل انسان هم هست !

بنا براین، برخیزیم کارگران، برخیزیم رفقا، قبل از اینکه دیر شود!
حمید قربانی انسان بیوطن
۱۶ – ۱- ۲۰۹۸ سال اسپارتاکوسی


Google Translate