روز یکشنبه ۲۳ دی نشست ریاض با حضور وزرای امور خارجه و دیپلماتهای ارشد دولتها در کشورهای اروپا و آمریکا و منطقه خاورمیانه در باره آینده سوریه پس از سقوط بشار اسد بدون هیچ مقامی از جمهوری اسلامی برگزار شد. در بیانیه پایانی این نشست بر حمایت از دولت کنونی سوریه و اینکه جایی برای “تروریسم” در آینده این کشور وجود نخواهد داشت تاکید شده است.
در این یادداشت کوتاه جا دارد به این سئوال بپردازیم که این نشست با ترکیب بالا بدون حضور جمهوری اسلامی، در باره موقعیت جمهوری اسلامی در منطقه و جهان و در داخل ایران چه معنایی دارد.
با سقوط بشار اسد “عمود محور مقاومت” نظام اسلامی و عمق راهبردی جمهوری اسلامی در “میدان” دود شد و هوا رفت، با نشست بین المللی ریاض، شکست در میدان با شکست دیپلماتیک تکمیل شد.
شکست نظامی و دیپلماتیک در منطقه، بحث ادغام حشدالشعبی در ارتش عراق که انحلال محترمانه و دوفاکتوی آن است، انتخاب رئیس جمهور و نخست وزیر مورد مخالفت حزب الله در لبنان، احتمال آتش بس میان دولت اسرائیل و حماس در غزه، همه حاکی از یک حقیقت سیاسی است که دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی متعلق به جناح اصلاح طلب جمهوری اسلامی به این صورت فرموله کرد: “چند تا برگ مهم را که قدرت ما تلقی میشد الان در دست نداریم: ما الان لبنان را نداریم، سوریه را نداریم، عراق را مطمئنا دیگر نداریم، حوثیها هم که فوق العاده زیر فشار سنگینی قرار دارند و فکر نمیکنم دیگر میتونیم روی آنها حساب کنیم.”
در بالای حکومت بی افقی راهبردی، آشفتگی در تصمیمات تاکتیکی، یاس حاکی از شکست بزرگ حاکم است. وضع آنچنان خراب است که سرداران سپاه حاضر در صحنه سرکوب خیزش مردم سوریه علیه بشار اسد، به صرافت افشاگری علیه بشار اسد افتاده اند که فساد بیداد میکرد و ما گفتیم اصلاحات انجام دهد و نکرد که مصداق مثل معروف “چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است” میباشد!
وضع حکومت در داخل آنچنان آشفته است که “مقام معظم” علیه مذاکره رجز میخواند و همزمان، رئیس جمهور منصوبش برای مذاکره “شرافتمندانه” با قاتل سلیمانی گدایی میکند! بحران حکومتی در داخل و انزاوی بی سابقه در منطقه و جهان بی تردید عزم مردمی که همین دو سال پیش برای سرنگونی انقلاب کردند را صدچندان خواهد کرد.
ژورنال ۹۳۴
۱۵ ژانویه ۲۰۲۵-۲۶ دی ۱۴۰۳