خطری آلمان و میتوان گفت که جهان را تهدید میکند، خطر قدرتگیری مجّدد فاشیسم در آلمان،
بیاد ارژنگ رحیم زاده، ۰۸.۰۱.۲۰۲۵
فاشیسم، پدرخوانده ی همه ی انواع دیکتاتوری و توتالیتاریسم است!
فاشیسم سرجلاد همه ی سرجلاد های جهان است!
فاشیسم، مغول عصر مدرنیته و مسلح به تکنیک، علم، سلاح های مدرن، ایئولوژی فوق ارتجاعی و… برای کاربرد ابزاری از آنها جهت تصفیه ی خونین درون کشوری و گام برداشتن برای تجدید تقسیم جهان، با هدف ارباب بلامنازع جهان شدن یک کشور پیشرفته ی صنعتی است!
باید تاکید شود که فاشیسم در ایتالیا و حتی آمریکا هم میتواند کاراکتر فاشیسم کلاسیک را داشته باشد. ولی در «لحظه ی تاریخی حاضر!» افعی به قدرت دولتی نرسیده در آلمان، با میلونی ایتالیا، پست فاشیسم حاکم بر هلند و حتی اتریش و فرانسه تفاوت سنگینی دارد.
حقیقت همیشه مشخص است! ارزیابی از نیرویی ارتجاعی و ظرفیت «آدمخواری اش» در «لحظات تاریخی» مهم است!
شواهد نشان میدهد که فاشیسم به مفاهیم بالا دوباره خانه اش را در آلمان یافته است و نمونه های “پست فاشیستی” برای جنبش نئوفاشیستی جاری در آلمان یک “بازی کودکانه” است.
در آلمان انقلاب نمی شود، بلکه تحولات عظیم سیاسی از طریق انتخابات پارلمانی تحقق مییابد!
توده های آلمانی مردم بیسواد و ناآشنا با علم و دانش و فن نیستند، بخش زیادی از تحصیلکرده های آلمانی نیز مبلغ، مروج، سازمانده و یا دنباله رو و رأی دهنده به جنبش ها و احزاب راست و فاشیستی بوده و هستند!
قریب دوازده سال است که AFD به کمک کادرهای اولیه اش وارد مبارزات پارلمانی شده است. در طول این مدت بسیاری از کادرهای “مدرات-محافظه کار راست” تصفیه شده اند. مخالفت با موج مهاجرت و پذیرش مهاجران توسط المان، مخالف با اقدامات دولتی و بسیاری از موارد علمی برای پیشگیری از بیماری کرونا و تبلیغ انواع تئوری های توطئه در رابطه با کرونا، مخالفت با حضور و حمایت از اوکراین در جنگ روسیه علیه اوکراین، مخالفت با جنگ اقتصادی و تحریم ها علیه روسیه و نخریدن نفت و گاز ارزان از روسیه، حمایت از اسرائیل و جنایات این رژیم صهیونیستی و جنوساید در غزه، دفاع از سیاست اقتصادی استفاده از منابع فسیلی و انرژی اتمی برای کشور پیشرفته صنعتی آلمان و اقتصاد اش و حتی اولین حزب پارلمانی در آلمان بود که مواضع علیه رژیم ج. ا. در حمایت از جنبش «زن زندگی آزادی» سخنرانی کرد. استفاده ی بهینه از امکانات مدیای موجود و بویژه تیک تاک در جهت ربودن افکار جوانان، نوجوانان و مردم رأی دهنده و… مواضع سیاسی – تبلیغی این حزب سیاسی نئوفاشیستی را تشکیل میدهند.
حزب سیاسی که بتواند و بخواهد در همه حوزه های فوقالذکر علیه این حزب افشاگری کند، موجود نیست!
Bsw
بوندنیس سارا واگن کنشت توانسته است در دوسال اخیر به موازات AFD فعالیت خود را آغاز کند و میتوان گفت که تنها در رابطه با جنوساید در غزه مواضعی مخالف این حزب سیاسی داشته است.
این حزب سیاسی نیز در بسیاری از موارد با اندکی زوایای نظری سیاسی مختلف با AFD، بطور عمده در کنار بسیاری از مواضع پوپولیستی ، موازی با AFD علیه سیاستهای عمومی حاکم دولت وقت گام برداشته است.
و این در شرایط تاریخی حساسی که افشای همه جانبه ی همه ادعاهای عوامفریبانه و پوپولیستی این حزب نئوفاشیستی از ضرورتی حیاتی برخوردار است.
روزنامه نگاران حکومتی و نیمه حکومتی توانسته اند بطور پراکنده در تالکشوها و با مدیای موجود افشاگری هایی را علیه این حزب براه اندارند، که تاثیر گذار نبوده است. جامعه مدنی آلمان بطور عمده علیه این حزب و خطرات ناشی از آن به خیابان ها آمده است، ولی از سازماندهی، تشکل و الترناتیو رادیکال که بموازات مبارزه و افشاگری عله حکومت، به ریشه ی مسائل بپردازد و نقد ریشه ای تاریخی از این دُمل چرکین بکند، محروم است!
نتیجه اینکه در انتخابات پارلمانی آینده، در فوریه ی ۲۰۲۵، پیشگویی ها از ۲۰ درصد رأی این حزب و ۳۱ درصد رأی حزب راست کریست دموکرات و حزب سوسیال دموکرات نیز که به نوبه خود راست است، با ۱۵۰ سال سابقه ی حزبی توده ای، ۱۵ درصد رأی را به خود اختصاص خواهند داد!
و این در شرایطی است که ما در آلمان شاهد بحرانهای عظیم اقتصادی اجتماعی سیاسی فرهنگی نیستیم!
بخش عظیمی از جامعه ی مدنی و فعالین مدنی آلمان و گروههای کوچک چپ و آنارشیستی به این خطر واقف هستند که با این روند در آینده ی نه چندان دور «دور سیاسی این حزب در هدایت ارگان های حکومتی» آغاز خواهد شد!
طبقهی حاکمه ی آلمان این افتخار را دارد که با تابو کردن زمینه های اقتصادی -اجتماعی-سیاسی- فرهنگی-حقوقی و تاریخی و.. که منجر به قدرتگیری فاشیسم هیتلری شده بودند و همچنین سالها با اینهمانی کردن انواع «سوسیالیسم پلیسی – سرمایهداری حزبی دولتی» با اندیشه ها و سوسیالیسم علمی مارکس و انگلس،
فضای فرهنگ سیاسی عمومی را در آلمان آنچنان خفه کند و به فقر عمومی فرهنگی – سیاسی اش آنچنان دامن بزند که یکی از رهبران حزب نیوفاشیستی آلمان AFD، -الیس وایدل- در تماس تلفنی باآلون ماسک، با وقاحت تمام میگوید که در آلمان دههی ۳۰ قرن بیستم نه فاشیسم بلکه سوسیالیسم و کمونیسم در قدرت بود!!. به زبانی دیگر هیتلر مارکسیست و انقلابی بود!!
انکار هویت وکاراکتر فاشیسم و نسبت دادن آن به کمونیسم، کثیفتر از انکار هولوکاست عصر سیادت فاشیسم است!
همچنین آلیس وایدل- با اشاره به موج پناهندگان به آلمان و اروپا ، به علت اصلی موج مهاجرت، که همانا جنگهای جنایتکارانه ی امپریالیستها در منطقه که به اشغال و شخم زدن عراق، لیبی، سوریه و افغانستان و….منجر شد، هیچ اشاره ای ندارد.
نابغه ی انواع اختراعات و ثروتمندترین مرد جهان، الونماسک، در این تماس تلفنی، همچون «بز اخوش» شنونده ی این لاطایلات و ادعاهای فاشیستی سیاسی شده بود!!
همچنانکه در دهه های اخیر شاهد بوده ایم، جنبش های عظیم سیاسی اجتماعی که منجر به جنبش های انقلابی میشوند، در جوامعی چون ایران، مصر، عراق، سوریه، کشور های افریقایی، آمریکای لاتین و…(حلقه های ضعیف در زنجیره ی سرمایه داری جهانی) شکل میگیرند.
گروهبندی های مختلف امپریالیستی جهت به انحراف و شکست کشاندن این جنبش ها، عظیمترین سرمایه گذاری ها را بکار میبرند. آنها حتی «احزاب مصنوعی کمونیست» را میخرند و به اپورتونیسم دامن میزنند و در ارتجاعی ترین جریانات سیاسی- مذهبی چنین جوامعی روح تازه!! میدمند!
«انقلابات پرولتری از طریق انقلاب در جوامع سرمایهداری وابسته ای چون ایران (در شرایط حاضر) گذر می کنند.»- کمیته ی انقلابی م- ل, ۱۳۶۱- تهران
در نوشته ها و سخنرانی های آقای لافونتن و سارا واگن کنشت و…، آلمان امپریالیست متحد و همکار در چهار چوب بده بستان های متقابل و… با آمریکا نیست، بلکه قربانی مظلوم، دنباله رو و مورد غارت آمریکا است!!
آلمان که برخلاف قوانین مصوبه اش که در آن «حق صادر کردن اسلحه به مناطق جنگی را ندارد»، سالها است که به اسرائیل اسلحه میفروشد و بویژه در دوره ی قتل عام مردم غزه در کنار حاکمان اسرائیل است و….،
آلمان امپریالیسم مظلوم است؟!! یا امپریالیستی در جبهه ی امپریالیستهای غربی؟
مقاله ی زیر از اسکار لافونته، از اعضای سابق حزب سوسیال دموکرات آلمان است:
»»»««
آلمان، دست نشانده میلیاردرهای آمریکایی!*
برژینسکی در کتاب معروف خود «تنها قدرت جهانی» نیز از آلمان بعنوان «رعیتهای خراجگزار!» صحبت میکند.
اکنون ایلان ماسک، میلیاردر آمریکایی نیز در کمپین انتخابات آلمان است.
مردم قبلاً به این واقعیت عادت کرده بودند که لری فینک، میلیاردر آمریکایی و مدیر عامل بلک راک BlackRock، دوستی با نفوذ چون فردریش مرتس در پارلمان آلمان (بوندستاگ) دارد. او نقش مهمی در بازسازی برنامهریزی شده اوکراین ایفا میکند.
همانطور که زندگی گاهی پیش میرود: هر چه اوکراین بیشتر ویران شود، بلک راک از بازسازی درآمد بیشتری کسب میکند.
تا زمانی که جورج سوروس از طریق سازمانهایی مانند کمپکت یا اصلاحطلب تلاش میکرد بر شکلگیری افکار سیاسی در آلمان تأثیر بگذارد، هیچ انتقادی از اردوگاه سوسیال دموکراتها، بهویژه از سوی سبزها شنیده نمیشد. مرکز مدرنیته لیبرال وابسته به سبزها – Libmod، که مشتاق حمایت از “جنگهای ایالات متحده برای آزادی و حقوق زنان” است، به اهداکنندگان آمریکایی حساسیت ندارد. و همانطور که میدانیم، یوشکا فیشر، رهبر سبزها، همکاری سودمندی با مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه سابق آمریکا داشت. سبزها مدتهاست که ستون پنجم ایالات متحده در پارلمان آلمان بودهاند.
گرایچن، منشی دفتر روبرت هابک وزیر اقتصاد، اکنون به ریاست شرکت انرژی اوکراینی Ukrenergo رسیده است. همانطور که جو بایدن به خوبی از پسرش مراقبت کرد، رابرت هابک نیز به خوبی از پیروان وفادار خود مراقبت میکند.
حمایت بی قید و شرط سبزها از تحویل تسلیحات به اوکراین نتیجه میدهد. پس از اینکه رابرت هابک در اشپیگل اعلام کرد که میخواهد ۳.۵ درصد از تولید اقتصادی آلمان، یعنی ۱۴۰ میلیارد یورو، را صرف تسلیحات بیشتر نظامی کند، و با علم به اینکه بیشتر پول به شرکتهای تسلیحاتی ایالات متحده خواهد رفت، جای تعجب نیست، اگر که او پس از ترک سیاست به عنوان یک مشاور نظامی در ایالات متحده تبدیل به یک فرد مورد تقاضا شود!
حتی زمانی که بیل گیتس، میلیاردر آمریکایی، رسانههای آلمانی، از جمله اشپیگل را تامین مالی کرد، اعتراض محدود رسانهها، جای تعجب نداشت!
اکنون دوست ترامپ و میلیاردر آمریکایی، ایلان ماسک، لیندنر، رئیس حزب لیبرالهای آلمان را رد کرد (“ما باید کمی بیشتر جرات کنیم مایلی یا ماسک”) و اعلام نموده است: «فقط AfD (جایگزینی برای آلمان) میتواند آلمان را نجات دهد!».
حزب جایگزین آلمان (AfD) به سختی میتواند شانس خود را باور کند و اکنون روی دونالد ترامپ و ایلان ماسک شرطبندی کرده است. شاخه ناتو AfD، که مانند هابک از تسلیح مجدد و بیشتر تحویل تسلیحات آلمان به اسرائیل حمایت میکند، با چشم انتظاری به آینده مینگرد!
جیمی کارتر، رئیس جمهور درگذشته ایالات متحده، آمریکا را «الیگارشی با فساد سیاسی نامحدود» خواند و مشاور امنیتی او برژینسکی در کتاب معروف خود «تنها قدرت جهانی» در مورد «رعیتهای خراجگزار» در رابطه با آلمان صحبت کرد!
این لطف میلیاردرهای آمریکایی که از روی رحمت عمل نمیکنند، آلمان را به کجا خواهد برد؟
ما در حال حاضر در حال خرید تسلیحات از ایالات متحده به قیمت میلیاردها یورو هستیم و اقتصاد خود را با جایگزینی گاز ارزان روسیه در قبال گاز گران قیمت خُرد میکنیم، و با رعایت وظیفه از دستورالعملهای ایالات متحده در مورد تحریمهایی پیروی میکنیم که به طور جدی به آلمان آسیب میزند و عملاً هیچ تأثیری بر ایالات متحده ندارد و میلیونها دلار را وارد میکند. فرار از کشورهایی که با ایالات متحده در حال جنگ بودهاند.
آیا نباید بترسیم که آلمان به زودی در سرنوشت آلاسکا سهیم شود؟
اگر برنامههای ترامپ برای گرینلند و کانادا زودتر محقق نشود، آلمان پنجاه و یکمین ایالت آمریکا خواهد بود؟
* نوشته: اسکار لافونتن، دبیر کل سابق حزب سوسیال دمکرات آلمان (۱۹۹۵ تا ۱۹۹۹)
مترجم CHATJPT, همراه با اصلاحات.
Weidel & Mask:
https://vm.tiktok.com/ZNeKA7rP9/
Sara Wagenknecht:
https://youtu.be/q737BeGtftk?feature=shared
نوشته ی « خطری آلمان و میتوان گفت که جهان را تهدید میکند، خطر قدرتگیری مجّدد فاشیسم در آلمان » را دو روز پیش در سایت فیسبوکی خودم همراه با ویدیو ی کوتاهی از سارا واگن کنشت که مضمون بحث های لافونتن را تکرار میکرد، منتشر کرده بودم.
دوستانی با اینهمانی کردن انواع دیکتاتوری ها و دولتهای پست فاشیستی با فاشیسم و مشخصات و کاراکتر فوقالذکر بر این عقیده بودند که گویا اتفاق تازه ای نخواهد افتاد و فاشیسم در اشکال گوناگون در جا جای دنیا حاکم است.
ویدئوی زیر که توسط یک ژورنالیست در گفتمان کاباریتیستی در رابطه با پرسش «آیا میتوان AFD را ممنوع کرد؟» پر شده است و به کمک chatgpt ترجمه کرده و اینجا منتشر میکنم. گزارشی کوتاه از تاریخ و شرایط کنونی عملکرد نیروهای فاشیستی.
نباید از یاد برد که طبقه ی حاکمه آلمان در دهه ی ۶۰ حزب کمونیست- استالینیست و دنباله رو سیاستهای استالین در دهه ی ۳۰ آلمان را که هزاران زندانی و کشته در دوران حاکمیت فاشیسم داده بود، با بهانه ها و استدلال های «خارج از محدوده» ممنوع کرده بود:
«آیا میتوان AFD را ممنوع کرد»،
بله، میتوان این کار را کرد، اما در حال حاضر زمان مناسبی نیست. کریسمس نزدیک است. نمیخواهیم چنین چیزی را به یک نازی تحمیل کنیم که در دوران ظهور کریسمس، کسی زنگ در خانهاش را بزند و به جای نیکولاوس، پلیس امنیتی پشت در باشد. همچنین نمیخواهیم یک روند ممنوعیت راه بیندازیم، زیرا ممکن است این ممنوعیت شکست بخورد. خوب، این برای من کمی شبیه این است که بگوییم: نمیخواهیم مجرمان را به دادگاه ببریم، چون ممکن است تبرئه شوند. و سپس این استدلال را هم داریم که “هنوز هیچجا حکومت نمیکنند.” اجازه بدهید شما را به یک سفر کوتاه تاریخی ببرم.
در انتخابات پارلمانی نوامبر ۱۹۳۲، حزب ناسیونالسوسیالیست آلمان (NSDAP) ۳۳ درصد آرا را به دست آورد.
( اضافه کنم، کمونیستها در برلین ۳۳ درصد و فاشیستها ۱۶ درصد و در کل آلمان فاشیستها ۳۲ در صد و کمونیستها ۱۶ درصد رأی را بدست آورده بودند.- مترجم)
در ۳۰ ژانویه، هیتلر به عنوان صدراعظم آلمان منصوب شد.
در ۱ فوریه، پارلمان منحل شد. فقط چند روز بعد، در ۴ فوریه، با استفاده از فرمان اضطراری، آزادی تجمعات و مطبوعات لغو شد.
در ۶ فوریه، مجلس پروس منحل شد و افراد مخالف (بیش از ۵۴۰۰۰ نفر کمونیست، فعالان سندیکایی، دگر اندیشان، روشنفکران آلمانی الاصل) بازداشت شدند.
در ۲۲ فوریه، پلیس کمکی تشکیل شد که از اعضای SA و SS تشکیل شده بود.
در ۲۷ فوریه، پارلمان به آتش کشیده شد.
در ۵ مارس، مردم آلمان دوباره به پای صندوقهای رأی رفتند و حزب NSDAP ۴۳ درصد آرا را به دست آورد،
باز هم بدون اکثریت مطلق.
اما در ۸ مارس، همه کرسیهای حزب کمونیست آلمان (KPD) لغو شد و با این کار، حزب NSDAP اکثریت دو سومی لازم برای تصویب قانون اعطای اختیارات (Ermächtigungsgesetz) را به دست آورد.
دو هفته بعد، اولین اردوگاه کار اجباری در اورانینبورگ افتتاح شد.
در ۳۱ مارس، تمام پارلمانهای ایالتی منحل شدند.
از زمان انتصاب هیتلر به عنوان صدراعظم، تنها دو ماه گذشته بود و دموکراسی جوان آلمان از بین رفت. بله، قبل از اینکه اولین نفرات خشمگین نسخه تزیینی “نبرد من” (Mein Kampf) را به سمت من پرتاب کنند، و بگویند که واضح است که AfD حزب NSDAP نیست. و به همین دلیل دلایل زیادی برای مخالفت با ممنوعیت AfD وجود دارد. برای مثال، شواهد کافی وجود ندارد. البته به غیر از چیزهایی مانند دولت پارلمانی یا اینگونه و…
پاره ای از ادعا های اعضا و کادر های AFD:
«این دموکراسی ما اصلاً نمیخواهیمش! ما میخواهیم آن را نابود کنیم!»
-انریکو کومنینگ، نماینده حزب AfD در مجلس فدرال آلمان.
«بالاخره الان آنقدر خارجی در کشور داریم که یک هولوکاست دوباره ارزشش را داشته باشد.»
-مارسل گراوف، فعال راستافراطی، کارمند AfD ایالت بادن-وورتمبرگ، نماینده پارلمان ایالتی کریستینا باوم.
«یهودیها اصلاً برایم اهمیتی ندارند. من فقط آن دوران را عالی میدانستم.»
-کای بورمان، AfD، برلین.
«من واقعاً آرزوی یک جنگ داخلی و میلیونها کشته را دارم. زنان، کودکان، اصلاً برایم مهم نیست. خیلی زیبا خواهد بود. دلم میخواهد روی جنازهها ادرار کنم و روی قبرها برقصم. “زیگهایل” (سلام هیتلری)!»
-مارسل گراوف.
«نگران نباشید، آن اراذل در دریای مدیترانه غرق خواهند شد، ولی هنوز کافی نیست.»
-دیتر گرنرت، نایبرئیس سابق AfD در نورنبرگ.
خب، همه اینها موارد منفرد هستند. درست مثل عملیات اخیر علیه گروه تروریستی «نئونازی جداییطلبان ساکسونی»، که به اختصار SS نامیده میشود. البته این SS هیچ ربطی به SS نازی ندارد، بلکه به SS ماست ترش یا حوله سوپرسونا مربوط میشود!!
یکی از اعضای این گروه نئونازی، سیاستمدار AfD در ایالت زاکسن، کورت ه.، خزانهدار گروه جوانان آلترناتیو زاکسن و عضو شورای شهر گریمما است. طی این عملیات، مکانی که صحنه تجمع افراطگرایان راستگرا بود، در خانهای در گریمما مورد یورش قرار گرفت. و چه کسی هزینه این ملک را تأمین کرده است؟ سناتور سابق دارایی، پیتر کورت از حزب CDU. سلامی به حزب اتحاد مسیحی CDU!!، ولی من واقعاً هیچ دلیلی برای ممنوعیت نمیبینم.
به جز شاید…
در سفر از بوهِمیا و پراگ گذشتم. یک شهر عالی آلمانی.
-لارس اشتاینکه، رئیس سابق جوانان آلترناتیو.
«همه چیز برای آلمان.»
-کای-اوه تسیگلر، بیورن هوکه و حزب AfD در بایرن.
بسیار خب، بیایید فقط این پوستر را نصب کنیم: «هرکسی که کنترل مرز ما را نمیپذیرد، متجاوز است. و در برابر تجاوز باید از خود دفاع کنیم.»
-بئاتریکس فون اشتورخ.
و در پاسخ به این سؤال که آیا منظور جلوگیری از ورود زنان و کودکان در مرز با استفاده از زور است؟
«صبر کنید، الان میگویم. بله، ما باید در صورت لزوم با زور فیزیکی جریانهای مهاجرت غیرقانونی را متوقف کنیم.»
-ینس اشپان از حزب اتحاد مسیحی CDU
آه، نه، ببخشید، او که در AfD نیست، اشتباه شده است، این صدق نمیکند.
خب، دلایل زیادی برای ممنوعیت وجود ندارد. شاید به جز اینکه در آگوست ۲۰۲۰ یک جمعیت خشمگین پلههای مجلس فدرال آلمان را اشغال کرد. از جمله دانیل پ.، نماینده AfD در پارلمان محلی. آرتور اوسترله، که چند هفته قبل به عنوان نماینده AfD وارد پارلمان ایالتی زاکسن شده بود.
آندریاس گایتس، سیاستمدار AfD از هاگن. و اشتفان رپل، نماینده سابق AfD در پارلمان ایالتی بادن-وورتمبرگ.
یا گروه «شهروندان رایش» به رهبری هاینریش سیزدهم، شاهزاده رویس، که قصد سرنگونی نظام دموکراتیک را داشتند. در این میان، نماینده AfD در مجلس فدرال، مالزاک-دینکمان، هم حضور داشت.
در عملیاتهای پلیس، ۷۰۹ قبضه سلاح و دهها هزار فشنگ کشف شد.
بله، میدانم، دلایل زیادی برای ممنوعیت AfD وجود ندارد. به جز شاید…
«من هرگز نمیگویم که هرکسی که یونیفورم SS پوشیده، خودبهخود یک جنایتکار بوده است.»
-ماکسیمیلیان کرا، کاندیدای اصلی AfD برای انتخابات اروپا در ۲۰۲۴.
«حالا، دوستان عزیز، وضعیت اورژانسی آشکار است، ما اکنون وارد مرحله پیش از جنگ داخلی شدهایم.»
-بیورن هوکه، که او را میشناسید.
«او شما را دعوت میکند، خانم اوزوغوز، مسئول امور ادغام در دولت فدرال، که به ایشفلد بیایید. و بعد به او بگویید فرهنگ خاص آلمانی چیست. و سپس او هرگز دیگر به اینجا نخواهد آمد. و ما او را خدا را شکر در آناتولی دفن خواهیم کرد.»
-الکساندر گاولند، رئیس افتخاری AfD.
«ما مهاجران را به کشورشان بازخواهیم گرداند، در مقیاسی میلیونی. این یک نقشه مخفی نیست، این یک وعده است.»
-رنه اشپرینگر، نماینده AfD در مجلس فدرال آلمان.
«ما باید خیلی مسالمتآمیز و سنجیده عمل کنیم. اگر لازم شد، خود را تطبیق بدهیم و به دشمن عسل تعارف کنیم. اما وقتی سرانجام آماده شدیم، همه آنها را به دیوار میکشیم. گور میکنیم، همه را داخل میریزیم و از آهک استفاده میکنیم.»
-هولگر آرپه، سخنگوی سابق AfD در ایالت مکلنبورگ-فورپومرن.
آیا هنوز وقت داریم؟ AfD در مجلس فدرال آلمان ۷۶ کرسی دارد. در پارلمانهای ایالتی، در مجموع ۲۸۲ کرسی. بیش از ۱۰۰ راستگرای افراطی برای نمایندگان AfD در مجلس فدرال کار میکنند. آنها مدتهاست که به آنجا رفتوآمد دارند.
(«ما باید در رأس امپریالیستهای جهانی قرار بگیریم » فعال AFD در تیک تاک- مترجم)
پس منتظر چه هستید، تا اینکه دیگر خیلی دیر شود؟ زیرا متأسفانه دلایل زیادی برای ممنوعیت وجود ندارد.