بحران تامین انرژی برای مردم و خامنه ای همچنان در سودای پوشش زنان

با آغاز فصل سرما در ماه های اخیر هر روز در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی شاهد هر چه بیشتر شدن کمبود منابع انرژی گرمایی و روشنایی و حتی آب آشامیدنی بوده ایم. و بخصوص در روزهای اخیر بیش از پیش این بحران گسترده تر شدهاست، تا اینکه که کار به جایی رسیده، که در بعضی مناطق کشور بیش از یک هفته است مدارس تعطیل یا غیرحضوری شده اند و در استانهای کشور مراکز دولتی چند روز تعطیل اعلام شد، و همه راهکاری که رژیم در چنته داشته است ظاهرا این تعطیلی های خدمات دولتی و آموزشی بوده است که بیشتر به مثله کردن حیات اقتصادی کشور و ویرانی زندگی اجتماعی مردم می ماند تا راهکار، البته رئیس دولت چهاردهم هم، جناب مسعود پزشکیان، از مردم خواسته دو درجه سطح گرمایش خانه هایشان را پایین بیاورند، تا انرژی گرمایی به همه برسد، و دلقک های کاربدست دور و برش پویشی در فضای مجازی به راه انداخته اند تحت عنوان هشتگ پویش دو درجه، این اوضاعِ مدیریت کاربدستان رژیم بیشتر به جک می ماند و ریشخند به وضع و معیشت مردم. طبق خبری تحلیلی دور جدید تعطیلی بسیاری از مراکز دولتی در استان های کشور که از دوشنبه ۱۹  آذر شروع شده، هر روز معادل ۵ هزار میلیارد تومان خسارت بر اقتصاد ایران وارد می کند. در خبری دیگر آمده که وزارت نیروی رژیم به واحدهای تولیدی بخشنامه زده که از این به بعد هفته دو روز برق  نخواهند داشت و در واقع این بخشنامه یعنی نابودی تولید و صنعت و در عوض تولید و توزیع بدبختی و فلاکت میان مردم فقط به قیمت دوام رژیم. بسیاری از ناطران فضای اقتصادی ایران با توصیف این اوضاع به نظرشان انتظار میرود در اینده ای نزدیک با موجی جدید از تولیدکنندگان ورشکسته در ایران روبرو شویم. چون در حال حضر بعضی از تولید کننده ها نه گازوییل دارند نه برق و خط تولیدشان خوابیده است.

همه این اوضاع در حالیست که ایران با در اختیار داشتن دومین ذخایر اثبات‌شده گاز جهان، حدود ۱۷ درصد از کل ذخایر کشف‌شده گاز را به خود اختصاص داده و پس از روسیه و بالاتر از قطر قرار دارد. همچنین بر اساس گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA)، ایران سومین ذخایر اثبات‌شده نفت جهان را داراست. اکنون این پرسش مطرح می‌شود که چگونه کشوری با چنین منابع عظیم انرژی به بحران فعلی گرفتار شده است؟ با نگاهی به ماجرا می فهمیم مسائل ساختاری و مدیریتی رژیم در پس این بحران قرار دارند. بر اساس داده‌های اداره اطلاعات انرژی آمریکا، ایران در سه سال نخست ریاست‌جمهوری جو بایدن، ۱۴۴ میلیارد دلار درآمد نفتی کسب کرده است. اما چرا کار به چنین وضعیت بحرانی در عدم توانایی تامین انرژی جامعه رسیده است؟ یکی از پاسخ های آن را باید در سیاست خارجی رژیم جستجو کرد. آنچه مسلم است علی‌رغم افزایش درآمدهای نفتی ایران، بخش عمده‌ای از این منابع مالی صرف پروژه‌های منطقه‌ای رژیم و سوداگری دخالت در کشورهای منطقه شده است.

و این سیاست ها و پروژه ها با افزایش چنبره زدن سپاه پاسداران بر منابع نفت ایران دنبال شده است، چنانچه خبرگزاری رویترز به نقل از ۱۲ منبع غربی‌، امنیتی و داخلی ایران از کنترل چشمگیر سپاه پاسداران رژیم اسلامی بر صنعت نفت کشور خبر داده و بنا بر این گزارش، تا نیمی از صادرات نفتی که منبع عمده درآمدهای تهران و تأمین مالی شبه‌نظامیان وابسته به ایران در سراسر خاورمیانه است زیر نظر این نهاد قرار دارد. طبق این گزارش، سپاه در تمامی جنبه‌های صنعت نفت ایران، از “ناوگان اشباح” متشکل از تانکرهایی که نفت تحریم‌شده را جابه‌جا می‌کنند گرفته تا لجستیک و شرکت‌های پوششی که این نفت را حمل می‌کنند، نفوذ دارد.

در  سویی دیگر فساد مالی و اختلاس های میلیارد دلاری در تمام لایه های حکومتی تا بالاترین سطح آن رخنه و گسترش پیدا کرده است.

با تمام این اوضاع و احوال بحران تامین انرژی برای مردم و فلاکت روز افزون معیشت و زندگی آحاد جامعه علی خامنه ای رهبر رژیم در دیداری که روز سه شنبه ٢٧ آذر حلقه ای از فریب خوردگان و مزدوران نزدیک خویش داشت، تنها چیزی که برایش مهم نبود و از آن سخن نگفت، تامین و جبران منابع انرژی و معیشت مردم بود، در عوض یکبار دیگر بر سیاست های دیکته گرانه قبلی خود پافشاری کرد و از پوشش اجباری زنان دفاع کرد و به زنان توصیه کرد که به فرزندآوری همت گمارند، رژیمی که در رفاه جمعیت فعلی ایران مانده است، رهبرش سودای افزایش جمعیت دارد. وی در سخنرانی اش جوری وانمود کرد که انگار همه چیز عادی ست، و به درستی اثبات این سخن هانا آرنت به ذهنمان خطور میکند که برای دیکتاتورها تا ١٥ دقیقه آخر همه چی عادی جلوه میکند.. 

آنچه بیش از هر زمان دیگری باید برای مردم ایران وضوح یافته باشد، اینست که تنها بعد از سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و بدست گرفتن قدرت توسط خود آنان، میتوان به عوامل برون رفت از وضعیت فلاکت معیشتی و جلوگیری از گسترش فقر روزافزون حال حاضر و رفاه و آزادی اندیشید. باید خود را سازمان دهیم و متشکل شویم و چشم امید را روی اتحاد خود بگذاریم، نه قدرتهای دول خارجی.

هیوا مجیدزاده 


Google Translate