سقوط اسد! سوریه به کجا می رود؟ … یکی از فعالین چپ در وین – اتریش  

سقوط اسد! سوریه به کجا می رود؟

حوادث سوریه و سرنگونی رژیم اسد و پایان بیش از نیم قرن حاکمیت خانواده‌ او بار دیگر ثابت می‌کند: رژیم‌هایی که نه بر اساس قدرت مردم و منافع دموکراتیک و اجتماعی آن‌ها بلکه با سرکوب و استثمار محض علیه مردم خود برای محافظت از طبقه سرمایه داری حاکم و در خدمت قدرت های امپریالیستی مربوط به آن شکل گرفته‌اند، چقدر پوشالی و شکنندهاند. سقوط رژیم اسد و به دست گرفتن قدرت عمدتاً از طریق (جبهه آزادی شام) -حیات تحریر الشام(HTS) – که رئیس آن محمد الجولانی تا همین اواخر در لیست ترور سازمان ملل متحد، آمریکا و اتحادیه اروپا قرار داشت حال که منافع امپریالیستها ورق خوردهاست به عنوان یک مبارز آزادیخواه به جهان معرفی میشود.جدا از اینکه چه نیروهایی دراین تغییر قدرت دخالت داشته اند، بار دیگر این واقعیت به عینه دیده میشود که کل وضعیت سیاسی غرب آسیا و خاورمیانه چقدر خطرناک و ناپایدار است.

در مواجهه با بحران روزافزون نظام سرمایه داری- امپریالیستی و تشدید تضادهای آن، سرمایه مالی، به ویژه امپریالیسم آمریکا و اتحادیه اروپا میکوشند جهت تخفیف آن با کمک دست نشاندگان خود در این منطقه و با تکیه به ارتجاعی ترین عناصر به ویژه رژیم استعماری- صهیونیستی  اسرائیل و ناتوـ ترکیه  و با دامن زدن به درگیری‌های مذهبی و قومی که قرن‌ها و در طول تاریخ از طریق وارثان استعماری انباشته شده است حل کنند.  آتش کورههای نفرتی که درقرارداد سایکس پیکو(sykes-picot) پس از جنگ جهانی اول که بین انگلستان و فرانسه برافروخته  شد که محتوی آن ایجاد تفرقه و تحریک و نفرت نژادپرستانه و نیز کمک تسلیحاتی و لجستیکی به نیروهای ارتجاعی برای بی ثبات کردن منطقه و در نتیجه سقوط رژیم های نامطلوب و به قدرت رساندن عوامل سربراه خود برای تامین منافع غارتگرانه خود بود.

پایان رژیم اسد و همچنین سرنگونی صدام حسین و همچنین تعویض رژیم شاه و استقرار رژیم اسلامی تحت رهبری خمینی (البته برای درک این رویدادهای مهم سیاسی باید آنها را به گونه ای متفاوت و در بستر تاریخی مربوط به خود تحلیل کرد) نمونه‌های بارزی است که برای امپریالیست‌ها فقط منافع آنها مهم است و هیچ دشمن یا دوست دراز مدتی وجود ندارد.

آنچه در سوریه رخ داده، نتیجه حکومت طولانی مدت ظلم و استثمار طبقه حاکم سرمایه داری وابسته به امپریالیسم و نیز کمک و فعالیت عوامل خارجی با سازماندهی و مسلح کردن گروه های جهادی توسط آنهاست.

رئیس شبه‌نظامیان اسلامی  ـ نیروهای مسلح سوریه(HDS) ـ الحنوی، که دستساخته ترکیه است در مصاحبه‌ای با آژانس انگلیسی بی‌بی‌سی گفت که زیرمجموعه‌ آن متشکل از ۲۵ سازمان است و حمله به رژیم اسد برای بلندمدت برنامه‌ریزی شده بود.

حال  ببینیم چه نیروهایی دراین تغییر رژیم شرکت داشتند؟   برای تعویض رژیم اسد یک اقدام هماهنگ توسط محور-آمریکا- ناتو، اسرائیل و ترکیه البته باتوافق روسیه با کمک های مالی هنگفت از سوی کشورهای نفتی مانند عربستان سعودی، قطر، امارات و غیره صورت گرفت و از توده های فقیر کشورهای عربی به عنوان خوراک  دم توپ استفاده شد. این یک طرح بلندمدت بود که بارها و بارها به ویژه از سال ۲۰۱۴ برای بی ثبات کردن رژیم درسوریه از طریق حملات مسلحانه مکرر گروه های جهادی اجرا میشد. 

حال بازیگران این نمایش  را یکی پس از دیگری بررسی کنیم.

  1. اسرائیل به عنوان مجری اصلی  آمریکا و ناتو در منطقه.

ساختار اشغالگر و استعماری اسراییل سال ها ست که سهم عمده ای در سرنگونی رژیم اسد داشته است. اکنون اسرائیل در تلاش است تا سرزمین های جدیدی را در سوریه  تصرف کند. برای مثال در بلندی های جولان  در حال نفوذ به داخل کشور به ویژه در مناطق دروزی(Drusen) در مرز با لبنان است و همزمان مشغول  بمباران گسترده تاسیسات نظامی و صنعتی در سوریه است.

اسرائیل همیشه به شورشیان در جبهه جنوبی کمک کرده و به آنها تسلیحات داده است  و به طور مداوم پادگانها و تأسیسات صنعتی نظامی در دمشق(Damaskus)، دورا(Dora) و سویدا(Soida) را بمباران کردهاست. ارتش اسرائیل همچنین با وجود استقرار سربازان سازمان ملل در بلندی های جولان(Golan) به پیشروی و اشغال مناطق جدید در خاک سوریه ادامه می دهد.

اعضای(ارتش ملی سوریه)-NSA ـ ان اس آـ در مصاحبهای با روزنامه تایمز اسرائیل از اسرائیل و الحنوی(Al-Hanwi) فرمانده خود که متعلق به القاعده است تشکر کردند.

از نظر جغرافیای سیاسی اسرائیل به پیروزی بزرگی در برابر ایران دست یافته است، یعنی قطع محور مقاومت: ایران، عراق، سوریه و لبنان. بنابراین حزب الله در لبنان تمامی ارتباطات زمینی با ایران و در نتیجه تامین تدارکات نظامی و لجستیکی خود را از این راه از دست می دهد.

۲- ترکیه تمام منطقه شمال سوریه را تحت کنترل دارد. با توجه به دیدگاه های ایدئولوژیک – سیاسی نیروهای جدید، در کوتاه مدت یا بلندمدت، یک دولت اسلامی به عنوان همکار با آمریکا و ترکیه مستقر خواهد شد و نفوذ ناتو بسوی این منطقه گسترش بیشتری خواهد یافت.

همانگونه که گفته شد، ترکیه در اینجا نقش کلیدی در خدمت سیاست ایالات متحده آمریکا – ناتو دارد. اوبا جذب جهادی ها ،تودههای پناهجوی سوری را از نظر نظامی و لجستیکی در ترکیه آموزش داده، آنها را به ادلب(Edlib) روانه میکند و ارتش ملی سوریه (ان اس آ) – NSA- را تأسیس کردهاست. آنها عملا یک ارتش مزدور هستند و کاملاً از منافع ناتوـ ترکیه حمایت می کنند.

  ترکیه همچنین به عنوان محور اتصال (ارتش ملی سوریه) و سلفی ها و همچنین سایر گروه های جهادی عمل می کند. در عین حال، ترکیه در حال جنگ با کردها در ترکیه و کردستان-عراق و همچنین در سوریه است. این کشور قصد دارد با کردها در شمال سوریه که به عنوان یک جامعه دموکراتیک به عنوان جبهه دموکراتیک سوریه (اس دی اف)- SDF- با مسلمانان میانه رو مسیحیها ودروزی متحد شده اند، بجنگد. فیدان (Fidan)وزیر خارجه ترکیه در مصاحبه ای در آنکارا خواستار انحلال (یگان های مدافع خلق)ـYPG- شد و تهدید کرد در صورت عدم سرپیچی آنها را نابود خواهیم کرد.

۳- روسیه امپریالیستی به عنوان بازیگر بعدی در این سناریو به عنوان بازنده.

روسیه اعلام کرد که از پایگاه های هوایی خود در حمیمیم(Hamimim) و پایگاه های دریایی در طرطوس(Tartus) در دریای مدیترانه که به مثابه پلی دریایی به آفریقا نیز عمل می کرد به احتمال زیاد دست خواه کشید و سوریه را ترک می کند.ما فکر می کنیم که با توجه به تحولات سیاسی و تکامل آن به ویژه پس از حوادث سال ۲۰۱۴ و پس از آن در سوریه، روسیه ادامه حمایت از رژیم اسد را بیهوده می بیند و مایل است نیروهای خود را در جنگ اوکراین متمرکز کند جایی که اهمیت آن برای او بسیار بیشتر است.

به طور خلاصه: کسانی که در روسیه قدرت را به دست گرفته اند، بازیگران امپریالیسم آمریکا- ناتو ،سلفی ها، القاعده، طالبان و دیگر شاخه های جهادی هستند. آنها قصد دارند شریعت اسلامی را به عنوان یک دکترین دولتی مانند طالبان در افغانستان و رژیم خمینی در ایران اجرا کنند. لازم به ذکر است که این رژیم ها هر کدام منافع ژئوپلیتیکی متفاوتی را در سطح ملی و بین المللی دنبال می کنند.اما آنها  دریک چیز مشترکاند، آنها با همه سازمان های انقلابی – دمکراتیک و ضد امپریالیستی و مبارزات کارگران و توده های زحمتکش، چه در سطح اقتصادی و چه در سطح سیاسی مبارزه می کنند.

برای ما کمونیست ها و انقلابیون دشمن اصلی امپریالیسم و ​​بورژوازی خودی و مبارزه با هرگونه ارتجاع سیاسی است.

با توجه به ضعف جنبش‌های کمونیستی و انقلابی و نبود فضائی دمکراتیک،امپریالیستهای آمریکا و اتحادیه اروپا و نوکران آنها تلاش می‌کنند از نیروهای مرتجع و از جمله نیروهای بنیادگرا – اسلامی حمایت مالی و لجستیکی کرده و آنها را به قدرت برسانند تا نظام استثماری سرمایه داری – امپریالیستی خود را حفظ کنند. سقوط سوریه بار دیگر گواه روشنی بر این امر است.

وظیفه ماست که با توجه به بازیگران ارتجاعی صحنه سیاست سوریه پیگیرانه ازنیروهای دمکراتیک و انقلابی در منطقه و بطور اخص درفلسطین وسوریه دفاع کنیم! 

این مقاله در ۱۳ دسامبر همزمان در جلسه بحث آزاد” تصرف زمین درفلسطین” در محل:-MLSK-Lesestube ارایه شد و مورد بحث  و تبادل نظر قرارگرفت.                                           یکی از فعالین چپ در وین – اتریش                                   

آدرس تماس: shora.sam,Amerlinghaus,stiftgasse,8 1070 Wien

پست الکترونیکی              shora.sam@gmail.com:


Google Translate