نصب کردن جولانی( احمد الشرع) در ترکیه، بوی قدرت را در مشام عبدالله مهتدی تحریک کرده است.
پیام التماس گونه مهتدی ، برای جذب و برای راه اندازی سیاهی لشکر و نشاندادن اینکه او هم سرباز دارد و مستحق نصب در قدرت است.
اما در این پیام او طبق روال همیشگی اش دروغ میگوید و تاریخ نه چندان دور را تحریف میکند.
اینکه دیگران بد بودند، و کومله را تکه پاره کردند, نفرت اش از جبهه عدالت خواهی و رسیدن به منصب و ميکروفن را به رژه میبرد.
او از فرط شيفته در قدرت بودن فکر میکند که مردم یادشان رفته، سالها بعد از انشعابات، او مخالفان خود را درون تشکیلات خودش ترور کرده و روی آنها اسلحه کشیده است و پیشتر هم طرح ترور جمعی احزاب دیگر را در پیشینه خود ثبت کرده است.
حالا با این کارنامه، با چه اعتمادی، حتی کسانی که با او اختلاف سیاسی هم ندارند، همسنگرش بشوند.
علاوه براین، مروری بر موضع گیری ها و عملکرد سیاسی عبدالله مهتدی نشان میدهد نبود روشن بینی و تشخیص سیاسی از اوضاع با او تداعی میشود.
فراخوان امروز او هم یکی از اینها است ، او تشخیص نمیدهد که مخاطبین اش ، دیگر ۵۷ ی ها نیستند.
او تشخیص نمی دهد که همین ها می دانند که اگر قبول نکنند که عبدالله ، دبیرکل باشد، اگر فرمانده کل قوا نباشد، کلید گاو صندوق ها را در اختیار نداشته باشد، اگر اجازه خودسرانه برای زیر بار نرفتن اراده جمعی را نداشته باشد، اگر مدیر کل اجرائیات را در اختيار نداشته باشد، محال ممکن است در چهارچوب سازمانی حاضر به همکاری باشد.
در یک کلام او ڤبول نمی کند سازماندهی بشود.
فراخوان او نشان از دست خالی بودن اش دارد.
عبدالله مهتدی در به حاشیه راندن جنبش زن زندگی آزادی بهمراه رضا پهلوی نقش داشت.
امروز یکی از شروطی که در آینده بعد از جمهوری اعدام و شکنجه اسلامی جامعه را به طرف عدالت و مدرنیسم میبرد این است که جامعه به عبدالله مهتدی ها “نه ” بگوید.
چرا ؟
اینها در عمل و بار ها نشان داده اند، که اگر در میدان رای گیری و دیالوگ اوضاع طبق میل شان نباشد، مثل هر گروه باند سیاهی و بدون تردید و ملاحظه بر صورت جامعه چاقو و اسلحه می کشند تا کرسی و مقام را حفظ کنند..
نمیشود برای ترور و توطئه و تحریف زیر سئوال و قابل پیگرد باشی و دم از ایجاد کثرت گرایی و پلورالیسم سیاسی بزنی و انتظار اعتماد داشته داشته باشی.
این سخیف و رجز خوانی است.
–
حميد شعبانی