تسلیت! در حاشیه حکم بازداشت نتانیاهو و گالانت توسط دادگاه بین المللی لاهه

تسلیت!

در حاشیه حکم بازداشت نتانیاهو و گالانت توسط دادگاه بین المللی لاهه

تسلیت به: رضا پهلوی، حمید تقوایی و عبدالله مهتدی

روز پنجشنبه بیست و یکم نوامبر ۲۰۲۴ دادگاه بین المللی لاهه حکم بازداشت بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل و یوآو گالانت وزیر دفاع سابق اسرائیل و ضیف (این یکی را اسرائیل می گوید کشته و حماس تاکنون تایید نکرده است) یکی از فرماندهان حماس را به اتهام جنایت علیه بشریت صادر نمود.

با انجام این حکم قضایی که با ذکر دلایل منطقی و اسناد معتبر، و همچنین به دنبال شکایات متعدد نمایندگان کشورهای مختلف از نتانیاهو و گالانت صورت گرفته است، نه فقط اسرائیل و جنگ طلبان در آمریکا از جمله بایدن و شرکا و بقیه کشورهایی که در طول چهارده ماه گذشته از این جنایت و نسل کشی دفاع و مبادرت به ارسال کمکهای مالی و تسلیحاتی به این قصابان بی رحم غزه کردند، همچنین حامیان آنها از جمله پروکاتورها و مبلغین شفاهی و کتبی رژیم نژادپرست اسرائیل در این نسل کشی را به چالش کشیده است.

هر کس و هر دولت و کشوری بسته به درجه شرکت در این نسل کشی و به مقتضیات حال و روز امروزشان پس از این حکم تاریخی به تکاپو افتاده اند تا بگونه ای خود را از این مهلکه نجات دهند و لکه ننگی که کل وجود و تاریخ سیاسی و “اعتبار” آنها را زیر سوال برده است را پاسخی بگویند.

آمریکا و سران این کشور از جمله بایدن که خود پرونده قطوری از جنایات در اقصی نقاط دنیا و این نسل کشی دارد، با استفاده از توان نظامی و زور و قلدری، در رد این احکام دادگاه لاهه، مزخرفاتی را نشخوار و پشتیبانی همیشگی خود از اسرائیل برای ادامه این جنایات و نسل کشی را با قلدری همیشگی اعلام نمود. لازم به یادآوری است که ایالات متحده آمریکا تاکنون ۴۹ بار از حق وتوی خود در شورای امنیت علیه قطعنامه های مربوط به رژیم فاشیست اسرائیل استفاده نموده است.

سران اسرائیل که به قلدری و توان آمریکا در به بن بست کشاندن این حکم ایمان داشتند، در یک غروب سیاه پاییزی با چنان خبری مواجه شدند که هفتم اکتبر در مقابل آن نسیم بهاری بود. نتانیاهو و گالانت بجرم جنایت علیه بشریت مجرم شناخته شدند و فرمان دستگیری آنها صادر شد.

بدنبال اعلام این خبر، مقامات و طرفداران اسرائیل به دست و پا افتادند، انکار کردند، کم و کوچک گرفتند و به یکباره به تهدید متوسل شدند و اعلام کردند، «که ناتی و گالی را هیچوقت تحویل نمی دهیم» گفتند به این جنایات تا پاک کردن نوار غزه از “تروریستها” بخوان مردم بی دفاع غزه و اجرای طرح ژنرالها از پای نخواهیم نشست. حالا که این احکام صادر شده است، رژیم مذهبی اسرائیل شروع به تهدید و کشتار بیشتری کرده و اعلام میکند که نه فقط از غزه بیرون نخواهیم رفت، کرانه باختری را هم ضمیمه خاک “موسی” خواهیم کرد.

بازتاب این حکم قضای در اپوزیسیون راست ایران 

ابتدا  از رضا ” پهلوی” یا رضا سواد کوهی شروع کنیم:

این فرزند خلف محمدرضا پهلوی دیکتاتور معروف، اگرچه به خوبی می داند سلطنت و این خوابها با مردن ابوی دهه هاست مدفون شده است. اما احراز نقش گروه فشار و تبدیل ایشان به عروسک نتانیاهو تا کشاندن او به اسرائیل و زیارتش از دیوار ندبه و احراز مقام شامخ خاخام، به مترسکی برای فاشیستهای ایرانی تبدیل شد که اینجا و آنجا همچون عنتری با افسار نئوکانهای آمریکا و لابی اسرائیل و البته به کمک عمو ناتی خودی نشان میدهد و با افتخار رول «شاه بی یال و کوپال» را بازی میکند. اکنون که به حکم دادگاه لاهه عمو نتانیاهو و گالانت بعنوان جانیان و مسببین نسل کشی وجنایت علیه بشریت محکوم شده اند، باید منتظر دسته گلهای بیشتر ایشان در برابر نقشه های عمو ترامپ برای او باشیم.

فرزند خلف محمد رضا اگر می بودی با آن همه پول و جواهراتی که از جیب و خزانه مردم به غارت برده ای، مثل پاپا به زندگی “شاهانه” در آمریکا و هر جهنم دیگری ادامه میدادی و بیخودی خود و طرفداران فاشیست را سر کار نمی گذاشتی. با حقوق مزدوری میلیونی که از لابی های اسرائیل میگیری به زندگی انگلی خود ادامه بده، سیاست پیشکس!

چند دهه سلطنت توسط پدر و پدر بزرگ ات نه فقط  تقلبی بلکه اضافی و مفت خوری بود. برای تو دیگر دیر شده است. البته آرزو بر پا به سن گذشتگان هم عیب نیست، میتونی منتظر این یکی هم باشی، هر گاه پرزیدنت ترامپ فاشیست عبدالله مهتدی را به کدخدای یکی از روستاهای مناطق کردنشین گمارد، تو را هم “شاهنشاه ایران باستان” خواهد کرد.

آسوده بخواب که سلطنت در ایران با مردن ابوی خاک شد. نه با کمک نتانیاهو و نه با آمدن ترامپ و هیچگاه بر نمی گردد.     

حمید تقوایی از شاگردان و سخنگویان نتانیاهو را چه شده است:

اول از اطلاعیه ای که توسط فرقه مربوطه استخراج شده شروع کنیم:

فرقه حمید تقوایی که در منجلاب موضع گیریهای خفن، ارتجاعی و پرو اسرائیلی گیر کرده بود، بعد از اعلام حکم دادگاه لاهه، سراسیمه با انتشار یک اطلاعیه حزبی که دم خروس آن بیرون زده است به عکس العمل برخاستند تا بزعم خود بتوانند آب رفته را به جوی بازگردانند. این عکس العمل فوری و “انقلابی”  که شایسته سیاستهای فرصت طلبانه و عقب مانده این جریان است، سئوالات بیشتری را در مقابل حمید تقوایی و فرقه فخیمه اش قرار داده است.

در آخرین اطلاعیه که به عنوان شاهکار از آن نام می برند، آمده است”

“حکم بازداشت رهبران دولت اسرائیل و حماس (تاکیدات از من است)، یک گام به جلو علیه جنایتکاران”جنگی، قضات دیوان کیفری بین المللی” ……….. و بلافاصله در توضیحات بعدی با تعویض جای حماس با اسرائیل می نویسند “با جلب رهبران حماس و دولت اسرائیل ( کدام رهبران حماس، یکنفر است و این یکی را هم اسرائیل می گوید کشته است)، جهان متمدن نشان میدهد که در برابر جنایتکاران و قاتلان مردم بی دفاع دست بسته و اسیر نیست و قدرت اعتراض این جهان متمدن و انسانیت متشکل شده می تواند اهرم فشار موثری باشد و……”

سخن گفتن از جهان متمدن برای حزبی که چند روز  پیش “لیدرش” سخنگو و پروکاتور نتانیاهو و دولت اسرائیل بوده است مایه بی شرمی است. موضع گیری های تاکنون فرقه تقوایی مانند «گربه» هر بار چهار دست و پا با همان سیاست به زمین سقوط میکند.

اگر رژیم فاشیستی اسرائیل در پی اعتراضات جهان متمدن از دادگاه لاهه حکم می گیرد، فرقه تقوایی هم در پی انتقادات درست و به موقع نیروها و افراد سیاسی چپ مجبور به نوشتن این” شاهکار اطلاعیه”، تازه بعد از حکم جلب نتانیاهو و گالانت می شوند.

اینجا خود را قاطی جهان متمدن می کنند که شیرین کاری ها و افتضاحاتی چون سرپوش گذاشتن آنها بر جنایات تاکنون دولت نژاد پرست اسرائیل، دعوت از این رژیم و نتانیاهو برای حمله به ایران، تبدیل شدن به سخنگوی صریح و مبلغ دو آتشه سیاستهای نتانیاهو در منطقه، خطاب به مردم ایران و تایید و تاکید بر سیاستهای این جنایتکار نژادپرست برای “سرنگونی” بجای «تاکید بر انقلاب و نیروهای محرکه و اصلی آن».

در ادامه می نویسند:

“در این میان نباید از یاد برد که اگر جمهوری اسلامی نبود و امکانات نظامی وسیع همراه با حمایت مالی بی دریغ وجود نداشت، حماس نمی توانست دست به کشتار شهروندان بی دفاع اسرائیل در ۷ اکتب ۲۰۲۳ بزند. جا دارد که در کنار نتانیاهو و گالانت و محمد ضیف حکم بازداشت بین المللی همه سران حکومت اسلامی نیز در دادگاههای بین المللی صادر شود”.

اینجا مجددا و طبق معمول با برجسته کردن کشتار شهروندان اسرائیل در هفتم اکتبر البته با حذف اینکه « بیش از نیمی از این کشته شدگان توسط نیروهای خود اسرائیل از هوا و زمین کشته و زخمی شدند»، یا سرپوش گذاشتن بر اینکه، چرا و چگونه هفتم اکتبر و توسط چه نیروهایی رقم خورد. چرا  و چگونه قبل از هفتم اکتبر بطور سیستماتیک مردم زندانی شده غزه را بمباران و ترور و به خاک و خون می کشیدند. یا  جنایات و اشغالگری هفتاد و چند ساله دولت اسرائیل علیه مردم فلسطین، جنایات دیر یاسین، صبرا و شتیلا، اخراج سیستماتیک فلسطینیان از کرانه باختری و کشتار آنها  و دهها جنایات دیگر را با شروع حمله حماس عوض می کنند تا مسبب اصلی جنایات و نسل کشی مردم فلسطین توسط اسرائیل را حماس و جمهوری اسلامی قلمداد کنند و تلاش میکنند جمهوری اسلامی را نه به دلیل جنایات چهار دهه این رژیم علیه مردم در ایران، بلکه صرفا به دلیل حمایت از حماس (بخوان خوش رقصی برای اسرائیل) به دادگاه لاهه بکشانند.

چرا دولت آمریکا و سران آن نباید به دلیل پشتیبانی مالی و نظامی و سیاسی از دولت فاشیست اسرائیل و شرکت مستقیم آنها در این نسل کشی به دادگاه لاهه کشانده شوند. چرا یک بار هم شده بر این واقعیت صحه نمی گذارند که سرچشمه این جنایات و این نسل کشی، کشور اشغالگر اسرائیل و دولتهای مذهبی و بورژوای حامی آنست. این آن تناقضات هر روزه فرقه تقوایی در مواجهه با اتفاقات اخیر در منطقه بوده است.

این واقعیت که “حزب کمونیست کارگری ایران” با سیاستهای کاملا راست و با تاکید و تایید هر روزه خودشان به نیروی “سرنگونی طلب” تبدیل شده اند، بهتر است نام کمونیسم و کارگر و انقلاب و انترناسیونالیسم را از ادبیات و برنامه خود حذف و بدون ترس و بدون رودروایسی همان سیاست همه با هم نیروهای راست افراطی را سرلوحه برنامه خودشان قرار بدهند حرف گزافی گفته نشده است. نقد این حزب توسط کسانی که خود همان برنامه حزبی که شما با آن سیاست می کنید را سرلوحه فعالیتهای خود می دانند، اشکال نیست، نقد روشن و بجایی است. رفقا رحمان و محمود با فاکت، روشن و سیاه رو سفید، آنچه که حمید تقوایی بعد از سخنان پروپاگاندا نتانیاهو در تلویزیون و رو به مردم ایران نشخوار کردند را در تلویزیون حزب با همان جملات و همان صراحت ، البته با آب و تاب بیشتری تحویل بینندگان میدهد. تقوایی اصرار دارد همه سران دنیا این خزعبلات نتانیاهو را تکرار کنند. اگر اسکاندالی در این ماجرا وجود داشته باشد خود تقوایی است.

نمی شود با اتکا به سیاستها و فهم منصور حکمت و بعد از اتفاقاتی که بیش از دو دهه از فوت ایشان در جهان گذشته و میگذرد کل مسائل و یا اشتباهات تقوایی یا این “حزب” را پاسخ داد. وقتی من و شما اعتقاد داریم که با فوت منصور حکمت جنبش کمونیستی یکی از سیاسی ترین و تواناترین رهبران خود در این دوره را از دست داده است سخنی منطقی است. من هم کمتر از “کمونیست کارگری ها”  منصور حکمت را دوست نداشتم. اما منصور حکمت هم می توانست اشتباه کند، که به اعتقاد من این اتفاق افتاد. نتیجه فروپاشی آن حزب، برخلاف کسانی که بجز خوردن و خوابیدن و تفحص و قمپز، کار دیگری چه در آن دوره و چه در این دوره نداشتند، به روشنی در مقابل دید همگان است.

پشت منصور حکمت و سیاستهای دیگران قایم نشوید. هر موضع و اتفاقی که زیر آن له شده اید را به به حساب دیگران نگذارید. واقعیتها را ماست مالی نکنید. جایگاه و شعور سیاسی منصور حکمت با “لیدر تقوایی” را یکی فرض نکنید، اینگونه نگریستن به مسائل و رویدادها جعل تاریخ است.

اجازه بدهید روش و فهم و درک سیاسی همدیگر را با خرد و منطقی اصولی به نقد بکشیم. جنبش یا جریانی که فاقد نقد و صرفا “پشت رهبر به خط شود” واقعی و زمینی نیست. سیاستهای غیر اصولی حمید تقوایی را برای گرفتن تاییدیه به گفته و نوشته های منصور حکمت ارجاع ندهید .

می گویند: “به منصور حکمت در مورد دمکرات خواندن اسرائیل ایراد نگیرید”. شما حق دارید ایراد نگیرید اما من نمی توانم. بیایید صدای این دهل و این دموکراسی را از نزدیک برایتان روایت کنم:

سال ۵۷ شمسی یا ۷۹ میلادی “فرمانده و افسری” بودم که مدت بیش از شش ماه نظاره گر صلح بین اسرائیل و سوریه بوده، در این منطقه و بیشتر در کشور “اسرائیل” ” این مهد دموکراسی بعضی ها” و اگر ناراحت نشوید در سرزمینهای اشغالی فلسطین کار و زندگی کرده ام. از نزدیک با نظامیان اسرائیل رابطه دوستی داشتم. از خود آنها شنیده و حتی فیلمهایی را دیده ام که چگونه خلبانان اسرائیلی را با تحریک و تهییج کردن و نشان دادن فیلم هایی از قطع اعضای تناسلی آنها توسط بقول خودشان «عربها» قبل از پرواز باعث تحریک و تنفر آنها از “عربها و مسلمانان” می شوند تا با شدت و قدرت بیشتری بمباران کنن و به هیچ زنده و مرده ای رحم نکنند. کاشت و ایجاد تنفر علیه فلسطینیها (بخوان راسیسم) به گفته افسران اسرائیلی یکی از دروس دانشکده افسری اسرائیل بوده است.

در این مدت از نزدیک و بارها، در کوچه پس کوچه های کناره باختری شاهد و ناظر تحقیر و اذیت و آزار کودکان فلسطینی توسط سربازان مسلح اسرائیل  بوده ام. در تپه های جولان ناظر شیوه رفتار اشغالگران  و سرکوب فلسطینیان بوده ام. ناطر شمردن دهها اسکلت پودر شده انسانهایی که در هنگام اشغال جولان توسط اسرائیلی ها کشته و جسد های آنها رها شده بودند بوده ام. هنگام بازدید از کوچه پس کوچه های کرانه باختری، تحقیر و اذیت و آزار فلسطینیان توسط سربازان اسرائیلی بارها به سازمان ملل گزارش داده ایم. از نزدیک به چشم و گوش خود دیده و شنیده ایم که چگونه سربازان اسرائیلی با مسلسل روی پشت بام فلسطینی ها، خانه، زندگی و کرامت آنها را به تحقیر می کشیدند. بارها از نزدیک کودکان فلسطینی را در همان سالها دیده ام که چگونه کودکان فلسطینی توسط سربازان این کشور “دمکرات” تحقیر و کتک می خوردند. ناظر گریه و اشک کودکانی بوده ام که از ترس و سربازان مسلح و به محض ورود آنها به کوچه ها، بازی کودکانه خود را رها و به درون خانه یا زندان می خزیدند. برای من که در چهل و اندی سال پیش این جنایات را از نزدیک مشاهده کرده ام، کیبوتس های “معروف” اسرائیل و شکل زندگی برده وار خانه های کوچک و تنگ آنها را دیده ام. با مردمانش گپ و جدل کرده ام و گریه آنها را به دلیل فشار همه جانبه ای که احساس میکنند را از نزدیک دیده ام. این “دموکراسی” را اگر شما ندیده اید من از نزدیک دیده ام. در آن “جهنم” به ظاهر زیبا کار و زندگی و مشکلات مردم آنجا را با گوشت و پوست حس کرده ام. اکنون به یمن وسایل بسیار وسیع دیجیتال در دسترس، شما هم هر روز و اگر بیدار بمانید و شبها خوابتان نبرد باید بینید.

حتما می بینید که چگونه دهها هزار کودک و زن و پیر و جوان را مثل آب خوردن سلاخی می کنند. می بینید که چگونه این اسیران نگون بخت را از غذا، دارو، آب و وسایل بهداشتی و از زندگی بخور و نمیری که داشتند، از سرپنا و زمین زیر پا محروم کرده اند. محروم میکنند تا فرزند در مقابل چشمان مادر بخوابد و دیگر بیدار نشود. تا کشته و زخمی شدن فرزندان، مادران، پدران و بقیه عادی شود و قطره اشکی به همراه نداشته باشد. بر سر مقدار و وسعت این جنایات برای دفاع از اسرائیل با کسی چانه نزنید.

جنگ سنندج (آن غزه کوچک) را از نزدیک نظاره کرده ام. در این جنگ نابرابر وحشیانه و تحمیلی رژیم نوپای اسلامی در آن تاریخ و در بیست و چهار روز این جنگ نابرابر فعالانه و با تمام توان جسمانی و نظامی که داشتم شرکت داشتم . آنجا هم جسد کودکان و زنان و مردان له شده آن غزه کوچک را که برای جلوگیری از بو کردن دهها جسدی که در فقدان سردخانه مجبور  به جمع آوری یخ منازل بودند و مجبور به دفن آنها در منازل بودند را دیده ام. ویرانی منازل و سبعت نیروهای رژیم اسلامی را هم دیده ام. امروزه احتیاجی به از نزدیک دیدن تبعات این جنگهای وحشیانه نیست. آنها را برای افتخار و با استفاده از تکنولوژی های موجود در معرض دید شما قرار میدهند. آیا این تصاویر کافی نیستند؟

در چنین روزگاری دفاع از تقوایی و سیاستهایش، کار هر کسی نیست. کار کسانی است که هویت انسانی خود را از دست داده اند.

می گویند “منصور حکمت هنگامیکه لیدر حزب بود گفته یا نوشته:

“… بنظر من شایعه ای که اینها می گویند ( البته منصور نمیگوید چه کسانی؟  اگر در آن تاریخ در حزب بودم حتما در این مورد سوال میکردم)، تاکید از من است.

می گویند، حزب کمونیست کارگری ایران از اسرائیل پول می گیرد به نفع ماست. بگذارید بگویند واضح است که فحششان می دهیم، به خاطر نیات و اهدافی که دنبال می کنند. ولی این ساده لوح ها نمیفهمند که ((با این شایعه)) این تصویر رفته است در خانه های مردم که حزب کمونیست کارگری یک نیروی سیاسی در منطقه از دولتی مثل اسراییل (که هر دولتی نیست، و اصلا شبیه اردن نیست، دولتی که باید قبل از آن با آمریکا توافق کرده باشد که به چه نیرویی پول می دهد) کرور کرور پول گرفته است. یک چنین تصویری رفته است در خانه های مردم و در نتیجه مردم میگویند اینها می توانند بگیرند و نگهدارند حتی ممکن است با اسرائیل و آمریکا به یک سازشی برسند که بتوانند خودشان را سر کار نگه دارند …. .”

طرفداران تقوایی از رفقای قبلی شان ایراد می گیرند، .” چرا آن زمان لال مونی گرفته بودند و نگفتید این تصویر یک تصویر خوبی نیست امید بستن به یک دولت فاشیستی است”

سوال من این است که، چه کسی و چه جریانی می تواند برای ادامه زندگی شخصی و “سیاسی” خودش به این جنایتکاران اتکا کند و از آنها کمک مالی بگیرد.؟ این جنایات از هفتم اکتبر شروع نشده است. به این دروغ و شارلانتاریسم خاتمه دهید. تاریخ و واقعیات را همانطور که هست ببینید و قضاوت کنید. گفته ها و نوشته های شما بجز کلمات چپ سانتی مانتال، تفاوت چندانی با آنچه که تلویزیون اسرائیلی “ایران انترناسیونال” یا بی بی سی و صدای آمریکا میگوید ندارد. ضد حمله در مقابل انتقادات درست، دلیل بی مایگی، عقبگرد و شکست است. 

اگر درست باشد که لیدر امروز حککا همان سیاستهای گذشته را پیشه کرده و بر مبنای همان گفته ها و نوشته ها با اسرائیل سیاست میکند، این دیگر تقصیر منتقدان این حزب نیست.

این رفقا میتوانند خود پاسخ این سوال را بدهند، اما به عقیده من این عصبانیت نشان از واقعیتی دارد که نه فقط رفقا رحمان و محمود بلکه بی شمارند کسانی که به حمید تقوایی و کلیت حزب و سیاستهایش انتقاد جدی داشته و دارند.      

بعد از این احکام، نه این فرقه و نه هیچ کدام از دولتهای مدافع جنایات اسرائیل نمی توانند انگ یهودی ستیزی یا “پرو مقاومتی” را به سوی معترضان به این جنایات پرتاب کنند. بعد از اعلام این احکام، علیرغم رشد راست افراطی و تقویت نژادپرستی، یهودی ستیزی و اسلام هراسی هم برای جریانات مرتجع ساده نخواهد بود.

با حکم جلب نتانیاهو و گالانت به عنوان جنایتکاران جنگی، تکلیف رضا سوادکوهی و مهتدی بسیار روشن است. “لیدر” تقوایی هم خود و فرقه اش باید جایگاه خود در این مناقشه را به صورت جدی روشن کنند. اگر تصمیم به سیاستهای راست و یک بام و چند هوای خود گرفته اند که تاکنون چنین بوده است. اگر به به ارتجاع پیوسته اند که از سیاستهای آنها چنین برمی آید. و اگر تصمیم گرفته اند با سرعت هرچه تمام تر، با هواپیما جت یا با سرعت نور برای رفتن به ایران و “سرنگونی” رژیم اقدام می کنند، «البته قبلا هم چند بار چمدانهایشان را بسته بودند»، بهتر است یکبار برای همیشه دست از چپ و کارگر و کمونیسم بردارند و اعلام کنند که به کمپ راست و فاشیسم پیوسته اند.

ضمن” تسلیت” به طرفداران و سخنگویان نتانیاهو و گالانت به خاطر حکم جلب آنها از جانب دادگاه بین المللی لاهه بجرم جنایات علیه بشریت، و امید و تلاش برای به محکمه کشاندن سران رژیم جنایتکار اسلامی در ایران و کلیه احزاب و آنهایی که در سرپوش گذاشتن بر این جنایات و در کمک به پیشبرد و تسهیل این نسل کشی تلاش کرده و می کنند.

در خاتمه باید با این نکته مهم مجددا تاکید نمایم که، کسانی که سیاستها و توانایی های حمید تقوایی را با آنچه که منصور حکمت بود مقایسه یا در امتداد همدیگر می بینند، نه منصور حکمت را شناخته اند نه حمید تقوایی را. تصور و یقین دارم، اگر منصور در قید حیات بود اولین کاری که میکرد استعفا از این حزب بود. رفتن تان به کمپ ارتجاع مبارک باد، برایتان عمیقا متاسفم!

آزاد نسیم

۲۳ نوامبر ۲۴


Google Translate