مقدمه:
دو ماه پیش(*) در مقاله ای توضیح دادم که چرا ترامپ امکان بالاتری دارد که در بستر وضع بحرانی امریکا دوباره به ریاست جمهوری برسد. بیش از اینکه این داستان را به عقب ماندگی بخشی حاشیه ای از مردم امریکا بدانیم باید دلایل را در انتخابی که طبقه حاکمه امریکا جلوی خود دارد مرتبط می دانم.
ترامپیزم را ترامپ نساخته و نمی سازد همانطور که نازیزم و موسولینیزم و خمینیزم را این اسامی نساختند بلکه این ادمها در بستر مادی و اجتماعی معین توسط طبقه حاکمه جلو رانده می شوند تا اهدافی را که خودشان هم شاید نفهمند در مرحله ای جلو ببرند.
لذا افراد و رهبرها مثل ابزارها هستند که به رغم تاثیر نسبی شان، استفاده می شوند و بکار می روند و در موقغ لازم بدور انداخته می شوند.
اینکه چرا حکومت امریکا ترامپ را ۴ سالی کنار گذاشت و بعد لازم دید دوباره بر بکشد خودش سوالی مهم است که فقط با تحلیل روندها می شود بهش رسید. اینکه رئیس جمهوری برود و ۴ سال بعد بیاورندش ، خودش در تاریخ امریکا بی سابقه است و ماجرا را باید در وضعیت عمومی حکومت امریکا جستجو کرد هم در سطح داخل امریکا و هم در سطح موازنه جهانی سرمایه داری.
در حالیکه حامیان احمق حزب دموکرات در امریکا دچار شوک هستند و عزاداری می کنند و حامیان احمق تر ترامپ در امریکا شادی می کنند اما داستان بعد بقدرت رسیدن ترامپ در ماه ژانویه تازه اغاز فاز بعدی بحرانی است که ترامپیزم هم چاره نیست و بسرعت این واقعیت روشن خواهد شد.
(۱)اره گوزیهای ترامپیستی در استانه ورود به کاخ سفید:
طبیعتا در دوران انتخابات ، حکومتهائی که از نمایشنامه انتخاباتی پیروی می کنند و دموکراسی نامیده می شوند، کلی دروغ و اره گوزی توسط کاندیدها انجام می شود حالا چه امریکا باشد چه اروپا چه ایران! اما اره گوزیهای ترامپی با چاشنی شخصیت بیمار و خودشیفته او قاطی شده و ماجرا را بامزه می کند.
غیر از وعده های برگشت زندگی مردم امریکا به بهشت “دوران قبل” که رویای طبقه متوسط بود که دیگر پشمش ریخته و اکثریتش به سبد طبقه محروم سقوط کرده؛ غیر ادعای اینگه “صنایع را به امریکا برمی گرداند” یا “خارجیهای غیر قانونی را از امریکا اخراج می کند, که در ۴ سال اولش دیدیم که نکرد و نشد، در عرصه سیاست خارجی او به نتیاهو اولتیماتوم داده که تا ماه ژانویه یعنی زمانی که به کاخ سفید می رود “قضیه خودش را و پادگانش را که اسرائیل می نامند تمام کند”!
در مورد جنگ در اوکرائین هم گفته که این جنگ را تمام می کند چون با پوتین خیلی دوست است(همانطور که قرار بود با دیکتاتور کره شمالی دوست بازی کند و اونها را خلع سلاح کند”)
ترامپ تمامی مخالفان خود را امریکا کمونیست و مارکسیست نامیده که حرف آخر طبقه حاکمه امریکاست که هنوز هم بزرگترین کابوسش کمونیستها هستند و اهمیتی که اینها در توسعه نبرد طبقاتی دارند. کمونیست ستیزی روکش این دایناسور سیاسی است و کاملا منطقی هم هست. چرا که کمونیستها بودند که ریشه بحران انسانی را در سرمایه داری دیدند و می بینند و این برای حامیان سرمایه داری خطر نهائی است.
(۲) معضلات پیش روی ترامپیزم در امریکا و جهان :
ترامپیزم یکی از راه حلهائی است که نظام امپریالیستی امریکا در دورانی که قدر قدرتیش را از دست داده پیش روی خود دارد. من سالهاست این بحث را جلو بردم که دو راه حل اساسی در مقابل حاکمان امریکاست یکی نئوکانیزم و حمله به جلو و توسعه نظامی و جنگها و فرسودن دشمن رو به رشد(روسیه و چین) و تقویت اتحاد امریکا و اروپا و جداسازی روسیه از چین و بعد تمرکز روی چین با اتحاد جنوب سرقی اسیا(محور ژاپن و استرالیا و اندونزی و کره جنوبی و غیره)
گزینه دوم راه جل عقب نشینی با ادامه اره گوزیهای ترامپی است.فرار اما با پارس کردن و تهدید کردن.مثل سگی که هم می ترسد و فرار می کند و هم پارس می کند!
سود ترامپیزم اینست که فرصت سازی کند و زمان بخرد.درون امریکا سرکوب را و حمله به منافع مردم را بالا ببرد با پزچم ضد کمونیزم.
معضل اساسی در مقابل ترامپیزم که حتی بعد مرگ او هم دنبال خواهد شد مثل ریگانیزم(که اونهم زائیده مغز کوچک ریگان نبود!) اینست که در سطح جهانی قدرتهای رقیب بزرگتر شده اند چه از جهت نظامی و چه از جهت اقتصادی و تکنولوژیک. در عرصه وسیعتر نفس بحران جهانی سرمایه داریست که دنیا را به این وضعیت انداخته و امکان توسعه ترامپیزم یکی از علائم انست.
معضل ریشه ای ترامپیزم اینست که نظام سرمایه داری دچار به بن بست رسیدن نهائی است.قیمت نیروی کار در کشورهای متروپل بسار بالاست و روند انتقال به جهان حاشیه ای هم دچار مشکل جدی شده چون رقیب دارد مناطق را می گیرد. لذا مثل جنگهای اول و دوم جهانی مسئله واقعا محدود شدن حوزه های نیروی کار ارزانست و روند دائم گرایش کاهش نرخ سود و کابوس ورشکستی مالی جهانی که روز بروز نزدیکتر می شود و ترس سرمایه داران از شورشهای زحمتکشان و کارگران بخاط ناتوانی در پاسخگوئی به نیازهای اولیه و رو به رشد مردم.
خوب این معضلات فقط جلوی ترامپیستها نیست بلکه جلوی کلیت نظم سرمایه داری دنیاست .
اما ترامپیزم مشکل اضافی هم دارد. اینست که در انتخابات امریکا از پوپولیزم و فریب افکار مردمی استفاده کرده که اکثریتشان زحمتکشان ناراضی از وضع موجود است.
پوپولیزم ترامپیستی طناب بر گردن اوست.او خودش دارد ناب را به گردنش محکم می کند.همانطور که پوپولیزم خمینیستی اینکار را با رژیم اسلامی می کند.
(۳)جنبشهای اعتراضی و مطالباتی در امریکا و ترامپیزم:
در یکی دو دهه گذشته فقط این نبود که حکومت امریکا در سطح جهانی پشمش ریخته بلکه درون امریکا بحران بی سابقه بیکاری توسعه فقر و سقوط زندگی بی سابقه رشد کرده.هر ادمی که در امریکا زندگی می کند این را می بیند.اینست که جنبشهای کارگری رشد کردند و منجمله اتحادیه کارگران کمپانیهائی بزرگ مثل استارباکس و امازون تشکیل شدند تا از منافع خودشان دفاع کنند.
جنبش کارگری امریکا که با سقوط اتحادیه ها و نیروی کار سازمان یافته ضربات جدی خورده بود الان در وضعیتی است که نمی تواند به عقب نشینی ادامه دهد و راهی بجز تعرض ندارد.
سقوط سطح زندگی و کاهش حثوقها بر اساس رشد قیمتها در حال شکستن کمر طبقه کارگری است که سنتا در امریکا از سیاست بیرون انداخته شده و احزاب دوقلو رسما به این طبقه اعتنا حتی در تبلیغات خود نکردند.
(۴) بن بست جنگ نیابتی امریکا در روسیه و خاورمیانه
له رفم کمکهای بی سابقه به نژاد پرستان اوکرائینی ارتش اوکرائین در چند ماه گذشته و پی در پی دچار شکست شده و چیزی نمانده که دهها هزار سربازش در کورسک اسیر شوند یا متواری یا کشته.تمامی جبهه شرق اوکرائین در حال فروپاشی است و وضعیت زلنسکی دلقک در بدترین شرایط.
حکومت امریکا این روزها دارد به نصایح کیسینجر فکر می کند که گفته بود” شرق اوکرائین را بدید بره” و نهایتا ترامپیزم مجبور است این گزینه را بپذیرد و با پوتین به میز مذاکره بنشیند.این میان وضغیت زلنسکی دلقک چه خواهد شد؟!
ترامپیزم ناچار است با پوتین به صلح برسد تا اروپا بیشتر از این از هم نپاشد. ترامپیزم احتمالا ناتو یا ناتو را منحل می کند یا نقش اروپائی انرا تقویت می کند چرا که تلاش حکومت امریکا متمرکز شدن روی حوزه شرق اسیاست و جداسازی روسیه از چین.
در عرصه خاورمیانه هم این پادگان امریکا که اسرائیل نام دارد در حال شکستهای پی در پی است و هنوز نتوانسته حتی در غزه بجز نابودی غیر نظامیان و ویرانی ساختمانهای مردم بجائی برسد.برکناری گالانت در سمت وزارت دفاع و گعته های او مبنی بر شکست اسرائیل و جنایتهای نتنیاهو و قربانی کردن گروگانهای اسرائیلی همه دال بر بحران وسیع اجتماعی درون اسرائیل و صهیونیزم است.
هیچ تاریخی صهیونیزم اینقدر توسری خورده و مفلوک نبوده و ترامپیزم شاید تلاش کند صهیونیستها را از سقوط کامل نجات دهد اما نه با توسعه چنگ بلکه با توسعه یک طرح سازش.
از نتایج جنایات صهیونیستها یکیش قدرت گیری بی سابقه کمپ اسلامیها و محور مقاومتی هاست و بکارگیری ناسیونالیزم و اسلام برای فریب افکار در ایران و لبنان و فلسطین که ادعا دارد که منافع مردم منطقه و مبارزه با صهیونیزم را رهبری می کند که دروغی بیش نیست.
(۵) ترامپ و رژیم اسلامی در ایران:
میان عقلا اشتراک است که ترامپ با اخوندهای ایران شاید بهتر از حزب دموکرات بسازد و مماشات کند.او مدتی قبل گفت که خیر خواه حکومت ایرانست و از همان ابتدا هم حرف اخر حکومتش را اعلام کرده که خواهان سرنگونی این حکومت نیست.
کلیت نظام حکومتی امریکا رژیم اسلامی را برکشیدند و طی تمام حکومت اسلامی بازی حککومت امریکا متوجه رام کردن و اهلی کردن این حکومت بوده چرا که حکومت اسلامی بهترین حربه توسعه امپریالیزم در منطقه بوده و هست.صهیونیستها هم به ادامه این حکومت نیاز دارد و از خطهای قرمز نمی گذرند.
خلاصه کنم:
هماطور که گفتم از اره گوزیهای ترامپی که بگذریم فرق زیادی با اره گوزیهای خامنه ای و نتیاهو ندارد و ابی با “اتش ترامپی” برای اپوزسیون راست ایرونی گرم نخواهد شد.
شازده و یارانش در تلویزیون انتر ناشنال همانطور که از لاس زدن صهیونیستها با خامنه ای مایوس شدند و فهمیدند این بازیست امدن ترامپ هم مایوسشان خواهد کرد.
ترامپیزم قرار نیست ووضعیت زار امپریالیزم امریکا را بهتر کند خودش و مجددا به مشکل دیگری تبدیل خواهد شد مثل دور اولش.
البته رئسای حمهوری امیکا همواره در دور دومشن بیشتر به میانه روی واداشته شده اند که ترامپ بعنوان یک عروسک قدرت پشت پرده از این مسیر جدا نخواهد بود.
لذا ارزه گوزیها به کنار ، ترامپ نشاشیده شب دراز است!
منبع دیگر:
(*)امکان مجدد پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ، ضعف دموکراسی امریکائی
–
از: سعید صالحی نیا
نهم نوامبر ۲۰۲۴