انتقاد به جریان ارتجاعی حماس و مقاله ی “راشل”

انتقاد به جریان ارتجاعی حماس و مقاله ی “راشل”

انتقادهای من به جریان ارتجاعی حماس منجر به این شد که عده ای از انقلابیون حرفه ای!! ما کمنتارهای مرا حذف کنند و دو نفر هم از طریق مسنجر پیام عاشقانه ی «خفه شو، به مغزت شلیک میکنم و…تو باید در غزه باشی و بمباران بشی» بفرستند. 

نظیر همین توهین ها و سانسور دگراندیشان از لمپن های «کمونیسم کارگری لابی اسراییل » نیز برای من بارها تکرار شده است. 

حقیقت تلخ  این است که ما تنها در صفوف حاکمان شعبان بی مخ ها، ماشاالله قصاب ها، هادی غفاری ها و.. نداریم، پشت البسه های چپ نیز پل پوت ایستهای و لمپن‌ها، لابی ها و..‌به اندازه ی کافی داریم! 

یکی از کمنتارهای من در این رابطه که حذف شد، این بود که: 

ماهیت یک جریان و یا سازمان سیاسی – نظامی را پوسته ی مذهبی آته ایستی آن تعیین نمی‌کند! 

حکاکا شکل آته ایستی کمونیستی !! دارد، که به یک جریان لابی ایستی تبدیل شده است! 

موسیلینی هم نشریه ی سوسیالیستی غیر مذهبی منتشر میکرد!

مجاهدین سال ۵۴ با مجاهدین امروز تفاوت ماهوی دارند! 

ولی این سازمان امروزه کماکان پوسته ی مذهبی و همان آرم خود را حفظ کرده اند! 

حماس مجاهدین سال ۵۴ در جنبش فلسطین نیست! 

ولی نقد و افشای جریان حماس به هیچوجه توجیهی در هیچ سطحی برای جنایات اشغالگران فاشیست ندارد!

 

سیاست آوانتوریستی تشکیلاتی نظامی مجاهدین با  کاراکتر و مضمون طبقاتی «لیبرالی سیاسی» اش در سال ۶۰ و همچنین اتحادیه ی کمونیست‌ها، توجیهی برای جنایات ج. ا. و رژیم توتالیتر حاکم نیست! 

ولی این بدین معنی نیست که ما نقدی به سیاست ها و تاکتیک ها مجاهدین و یا اتحادیه ی کمونیست‌ها نداشته باشیم! 

و دست‌های مان را بخاطر کشتار هزاران جوان آرمانخواه مجاهد بالا ببریم و در مقابل، هر انتقاد و انتقاد کننده ای به مجاهدین را به «خفقان» دعوت کنیم! 

جنبش زنده و فعال کمونیستی و انقلابی و دموکراتیک که تلاش میکند  درک دیالکتیکی و نه اکلکتیستی از بررسی زنده از طبقات اجتماعی، احزاب سیاسی، واقعیت های اقتصادی -اجتماعی سیاسی داشته باشد،  باید به توهمات، انحرافات،  سبک کارهای غلط گذشته اش نیز نقدهای ریشه ای و رادیکال داشته باشد! 

وگرنه چنین جنبشی علیرغم همه ی ادعاهای خود، فداکاری هایش، از خودگذشتگی هایش و….شکست های گذشته و‌بیراهه هایش را تکرار میکند و ره بجایی نخواهد برد! 

جنبش های ارتجاعی پان اسلامیستی مذهبی فی المثل اخوان المسلمین حتی با کادرهای بالای فاشیسم رابطه داشته اند! 

امپریالیسم و قدرتهای ارتجاعی منطقه ای علیرغم درگیری ها و اختلافات با چنین جریانات و جنبش هایی، حامی و پشتیبان چنین جریاناتی هستند! 

امپریالیسم مخالف کهنه گی و تحجّر نیست!

القاعده ، طالبان، اخوان المسلمین، حماس و… چنین نمونه هایی هستند! 

حضور حماس در درون جنبش فلسطین به او قدیسیت نمی بخشد! 

وقتی پلپوت ایستها در کامبوج  از سرها مناره میساختند، حزب کمونیست مائویست کانادا به دربار پل پوت می‌رفت تا با تحقق سوسیالیسم (بخوان کمونیسم دوران سنگی) در کامبوج آشنا شود!! 

پرسش های اولیه ی ام به نوشته ی داوود چمسایی « جمع‌بندی کوتاهی از جنگ نیابتی اوکراین و‌کشتار در غزه» این بود که:

آیا قبول داریم که ج. ا. حماس (قطر هم در اینرابطه زیر نظارت اسراییل نقش داشت)،حزب الله ، و.‌‌را تا دندان مسلح کرده است؟ 

آیا این در رابطه با رقابتهای ارتجاعی منطقه ای این رژیم توتالیتر با برادر ناتنی، اشغالگر و صهیونیست و سایر کشور ها نبوده است؟ 

اینکه غزه زندان باز بود و امروز کشتارگاه انسانهای بی دفاع است، مانع از دیدن حقایق دیگر باید باشد؟ 

حماس با اقدام هفت اکتبر که بی‌شک اسراییل اشغالگر از آن مطلع بود، بلیط بخت آزمایی کشتار و اشغال بیش از پیش به رژیم اشغالگر نداد؟ 

اینکه این عملیات حماس با این ادعای سخنگوی سیاسی اش که 

« ما مسئول دفاع از مردم غزه نیستیم و تنها از نیروهای خود دفاع میکنیم» و در واقع مردم بی دفاع را به «امان خدا»ی کشتار سپردن،  جای انتقاد ندارد؟

 

آیا میلیارد ها دلار و تکنیک و تخصص در راه اندازی این تونل ها بکار نرفته است و آیا این به قیمت پوست کندن از سر اکثریت مردم ایران و فعالمایشایی حماس در غزه علیه مردمش و گرسنگی و بیکاری برای این مردم همراه  نبوده است؟ 

آیا باید چشمهایمان را به کمک های میلیاردی قطر ( تحت نظارت اسراییل!!) ، ایران، و… به این جریان ببندیم! 

آیا بموازات افشای جنایات رژیم اشغالگر و متحدین اش نباید به حماس انتقادی روا داشت؟ 

آیا به صرف اینکه حماس در درون جامعه ی فلسطین است، قدیسیت و کاراکتر انقلابی دارد و خواهان رهایی توده ها از انواع ستم ها است؟ 

***********************

به همه دوستانی که شناختی از نزدیک از حماس و رشد و قدرتگیری آن ندارند، توصیه میکنم که مقاله ی زیر «کابوس در غزه و چپ!! نوشته‌ی راشل، ۱۴ اوت ۲۰۲۴ را بخوانند.

کابوس در غزه و ”چپ”

گمراه‌سازی‌های به اصطلاح چپ‌ها در مورد حماس!

به جز شماری نادر از چپ های دیروز، امروز دیگر چپی مستدل با درون‌مایه‌ای دیالکتیکی که قادر باشد با تحلیل طبقاتی از واقعیت‌های اقتصادی – اجتماعی و سیاسی به روشنگری در میان توده‌ها بپردازد، یافت نمی‌شود. در عوض آنچه این به اصطلاح چپ ارائه می‌دهد یک سری اطلاعات گمراه کننده ارتجاعی می‌باشد. 

رامی خوری، تحلیلگر آمریکایی – اردنی از دانشگاه آمریکایی در بیروت و مهمان مکرر Democracy Now که یک برنامه خبری مستقل “چپ” است، در ۲۷ دسامبر ۲۰۲۳ در یک مصاحبه در رابطه با مقاله خود “محور مقاومت” منتشر شده در الجزیره شرکت کرد. وی به هنگام بحث در مورد مبارزه و مقاومت از حماس به عنوان نماینده خلق فلسطین یاد کرد. جرمی اسکه‌ی‌هیل، از بنیانگذاران The Intercept، یکی دیگر از نشریات متمایل به “چپ”، نیز مکرراً حماس را در چندین مقاله، پادکست و مصاحبه به عنوان یک “گروه مقاومت” معرفی کرده است. او در ۹ ژوئیه ۲۰۲۴ در مقاله خود ”مصاحبه‌ی علنی با حماس” در Drop Site News مطرح می‌کند که حماس “فقط یک جنبش شورشی مسلحانه یا جنبش مقاومت نیست، بلکه یک قدرت حکومتی نیز بود.”

گابریل وینانت، مورخ «چپ‌گرا» که ستونی در مجله Dissent دارد، در مقاله‌اش «درباره سوگواری و تشکیل کشور پاسخی به جاشوا لیفر» که در ۱۳ اکتبر ۲۰۲۳ منتشر شد، از ترقی خواهان می‌خواهد که برای غیرنظامیان کشته شده اسرائیلی سوگواری نکنند زیرا چنین احساساتی ممکن است برای پیشبرد پروژه صهیونیستی مورد استفاده قرار گیرد. بعد می‌رسیم به جنبش “چپ” آمریکایی “کوئیرها، در دفاع از فلسطین” که از حماس حمایت می‌کند، غافل از این که حماس بر اساس پایبندی شدید به قوانین اسلامی، افرادی چون آنها را همگی اعدام خواهد کرد. همانطور که در سال ۲۰۱۶، حماس یکی از فرماندهان خود به نام محمود ایشتیوی را به اتهام داشتن رابطه جنسی با یک مرد دیگر پس از ساعت‌ها شکنجه او اعدام کرد (هاآرتص، ۳ آوریل ۲۰۲۴).

به اصطلاح “چپ” امروزی همچنین به طور کلی ستم آشکار حماس علیه زنان که از ابتدایی ترین حقوق محروم هستند را نادیده می‌گیرد.

منابع مالی حماس

این دسته از به اصطلاح چپ‌ها همچنین مکرراً از ذکر این واقعیت شناخته شده که حماس توسط اسرائیل تأسیس و تأمین مالی شده است، پرهیز می‌کنند. حماس از زمان به قدرت رسیدن‌اش، میلیاردها دلار دریافت کرده است که مقدار بیشتر این پول به عنوان کمک مالی از قطر از طریق سازمان ملل تحت نظارت اسرائیل به دست وی رسیده است. حماس همچنین در عملیات خود در آمریکای جنوبی در «قاچاق مواد مخدر، اسلحه و افراد، تجارت غیرقانونی و پول‌شویی مشارکت دارد” (NBC، ۲۵ اکتبر ۲۰۲۳).

ژنرال اسرائیلی Segev در سال ۱۹۸۱ گزارش داد که او برای تأمین مالی اسلام‌گرایان فلسطینی (حماس) که «منشور آنها به منظور مقابله، ایجاد شکاف و خرابکاری در اجرای راه حل دو دولتی، وجود یک دولت اسرائیلی را رد می‌کند”، بودجه‌ای اختصاص داده است. 

یک افشاگر موساد به نام ویکتور اوستروفسکی در سال ۱۹۹۴ در کتاب خود با عنوان “سوی دیگر فریب” اظهار داشت که کمک به حماس بخشی از “طرح کلی موساد” برای خاورمیانه می‌باشد که باید توسط بنیادگرایان پیش برده شود. برای این منظور در طی سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۲۱،  ۱،۸میلیارد دلار به حماس پرداخت شده است. (ژاپن تایمز ۲۱ نوامبر ۲۰۲۳).

حماس و تضعیف جریان‌های سکولار و دموکراتیک در مقاومت فلسطین

سمیر امین در مقاله خود با عنوان «اسلام سیاسی در خدمت امپریالیسم» منتشر شده در ۱ دسامبر ۲۰۰۷ در نشریه Monthly Review، مطرح می‌کند که «اسرائیلی‌ها از ابتدا حماس را برای تضعیف جریان‌های سکولار و دموکراتیک مقاومت فلسطین پرورش داده و از آنها حمایت کرده‌اند». او می‌نویسد: “… اسلام سیاسی نتیجه خودجوش تأکید بر اعتقادات اصیل مذهبی از سوی مردم نیست. اسلام سیاسی با عملکرد سیستماتیک امپریالیسم ساخته شد که توسط نیروهای ارتجاعی و طبقات کمپرادور تابع آن حمایت می‌شود”. او می‌افزاید: “در عرصه مسائل اجتماعی واقعی، اسلام سیاسی در صف اردوگاه سرمایه‌داری وابسته و امپریالیسم مسلط قرار دارد. این اسلام از اصل مقدس مالکیت خصوصی دفاع می‌کند و نابرابری و همه الزامات بازتولید سرمایه‌داری را مشروعیت می‌بخشد… اسلام سیاسی اساساً ارتجاعی است و بنابراین آشکار است که نمی‌تواند سهمی در جریان رهایی توده‌ها داشته باشد”.

اما با وجود همه فاکت‌های غیر قابل ‌تردید بر‌شمرده در فوق و تحلیل طبقاتی از حماس، هنوز این به‌اصطلاح «چپ‌ها» همچنان به گمراه‌کردن و اطلاع‌‌رسانی نادرست به توده‌هایی می‌پردازند که به حق به ترس و وحشتی که رژیم اسرائیل با جنایاتش حداقل در یک سال اخیر علیه مردم ایجاد کرده واکنش نشان داده‌اند. چپ مزبور با نادیده گرفتن ماهیت جنگ حماس به مثابه جنگ “سرمایه ‌داری وابسته و امپریالیسم مسلط” و با نادیده گرفتن منافع طبقاتی موجودیت حماس، منافع واقعی توده‌های فلسطینی را وا نهاده و به آنها خیانت می‌کند. بدون برخورداری از آگاهی طبقاتی، توده‌ها قادر به درک این موضوع نخواهند بود که درست همانطور که دولت اسرائیل منافع مردم خودش را نمایندگی نمی‌کند، حماس نیز نماینده منافع فلسطینیان تحت محاصره نیست. در نتیجه این به اصطلاح چپ‌ها از پرسش و پاسخ در مورد اینکه حماس منافع چه کسانی را تأمین می‌کند به مثابه جزئیات غیر‌ضروری با بی‌اعتنایی از کنارش رد می‌شوند. اما قبل از پرداختن به سودهای کلان و همچنین استراتژی ژئوپلیتیکی که این عمل شنیع به طبقه حاکم داده است، بیایید نگاهی کوتاه و دقیق‌تر به تضادهای طبقاتی در اسرائیل و نوار غزه بیندازیم.

ستم اقتصادی تحمیل شده توسط اسرائیل و حماس

امر واضحی است که دولت اسراییل چندین دهه است که مردم غزه را به خاطر منافع اقتصادى خود تحت فشار قرار داده است، واقعیتی که توسط امیره هاس در كتاب خود “نوشیدن دریا در غزه” به دقت مستند شده است. خانم هاس، روزنامه نگار اسرائیلی هاآرتص، به مدت ۳۰ سال در میان فلسطینی‌ها زندگی کرده است. فاکت‌ها و آمارهای بی‌شمار در کتاب او مبنی بر ظلم و ستم دولت اسرائیل بر فلسطینیان ساکن غزه، نافی این واقعیت نیست که علاوه بر دولت اسرائیل، حماس نیز مظالم اقتصادی متعددی بر مردم غزه تحمیل کرده است؛ آن‌هم در حالی‌که حماس قبل از جنگ اخیر، سالیانه صدها میلیون دلار دریافت می‌کرد ولی با این حال مطابق آمار سازمان ملل نرخ بی‌کاری در غزه ۴۷%  بود و بيش از ۸۰ در صد جمعیت در فقر زندگی می‌کردند.

موضوع دیگر یورش اقتصادی دولت اسرائیل به شهروندان خودش می‌باشد که حتی بازماندگان هولوکاست نیز از این امر مستثنی نیستند. ژیل دارمون، رئیس یک گروه غیرانتفاعی اسرائیلی برای کمک به فقرا، یک میلیون اسرائیلی را “ملت متکی به غذای خیریه” توصیف می‌کند (اورشلیم پست، ۱۴ ژانویه ۲۰۲۰). %۱۰ از ۹،۷ میلیون اسرائیلی با عدم امنیت شدید غذایی مواجه هستند. (تایمز اسرائیل، ۱۷ ژانویه ۲۰۲۳). به واقع در طی سال‌های بین ۲۰۲۰-۲۰۱۰ ، شکاف درآمد بین %۱۰ بالاترین درآمد و %۱۰ پایین‌ترین درآمد در اسرائیل به طور متوسط سالانه بیش از ۵ درصد افزایش یافته است. این در میان سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (سازمانی که ۳۷ کشور به اصطلاح معتقد به دموکراسی عضو آن هستند)، پرشتاب‌ترین توزیع مجدد ثروت محسوب می‌شود (برآورد سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در اسرائیل در سال ۲۰۲۰).

بر اساس مقاله ای که در ۷ ژوئیه ۲۰۱۰ در سیاتل تایمز منتشر شد، بازماندگان هولوکاست در فقر و در محاصره کپک زندگی می‌کنند. ۳۰ درصد از حدود ۲۰۰ هزار نفر از این بازماندگان بسیار مسن در سوپ‌خانه های خیریه غذا می‌خورند و لباس‌های خود را هم از خیریه می‌گیرند با این حال قادر به تهیه مواد غذایی دیگر و دارو برای خودشان نیستند. از همان زمان که دولت اسرائیل در روز هولوکاست به طور رسمی توجیه مربوط به برپایی خود را مورد تأیید قرار داد، وضعیت وحشتناک بازماندگان هولوکاست از آنچه بود بسیار بدتر شده است. در ۲ می ۲۰۲۴، اورشلیم پست که اظهارات خود را به روز کرد مطرح نمود که امروزه ۵۰ درصد از بازماندگان هولوکاست در فقر به‌سر می‌برند.

اسنادی مبنی بر توطئه بودن ۷ اکتبر

اکنون به دستاوردهای مورد نظر جنگ علیه هیولایی که خود اسرائیل به سر برآوردن آن کمک کرده است، برگردیم. تهاجم حماس در ۷ اکتبر با “دقت تکان دهنده” در سندی ۴۰ صفحه‌ای با کد دولت اسرائیل با نام “دیوار اریحا” توضیح داده شد. نقشه صورت گرفته شامل مکان و اندازه نیروهای نظامی اسرائیل، مراکز ارتباطی و سایر اطلاعات حساس بود و به قدری دقیق بود که سوالاتی در مورد اینکه آیا از داخل دستگاه امنیتی اسرائیل اطلاعاتی به بیرون درز کرده، مطرح شد. سند ترجمه شده در این مورد توسط نیویورک تایمز در ۲ دسامبر ۲۰۲۳ بررسی گردید.

علاوه بر این تمرین‌های آموزشی و آزمایشی ده‌ها کماندو حماس و از جمله از کار انداختن دوربین‌های امنیتی توسط فرماندهان ارشد دیده شد، استفاده از چترپر (paragliders)، حمله به کیبوتص‌ها، تسخیر یک پایگاه نظامی و گروگان‌گیری، همه این‌ها توسط یک تحلیل‌گر کهنه‌کار و مورد احترام سازمان اطلاعات اسرائیل معروف به واحد ۸۲۰۰، در ژوئیه  ۲۰۲۳ گزارش شده‌اند. 

چند روز بعد ای-میل‌های متعدد دیگری که در درون همین واحد رد و بدل شده بود، گزارش مزبور را تأئید کردند. با این حال افسران ارشد، از جمله رییس واحد ۸۲۰۰، به خبرنگاران اسرائیلی گفتند که علیرغم مباحثی که در ایمیل‌های زنجیره‌ای بود، این هشدارها به آنها نشان داده نشده بود. 

هاآرتص اخطاری را تشریح کرد که در برگیرنده این امر بود که حماس آماده‌سازی خود را به پایان رسانده است، چرا که فرماندهان ارشد حماس برای مشاهده تمرین‌ها در آنجا حضور یافته بودند. این موضوع را نیز دیده‌بانان ارتش اسرائیل (نیروی دفاعی اسرائیل) مستقر در مرز گزارش کردند. 

هاآرتص نوشت: اخطار افسران با تجربه نیز درست مثل اخطار دیده‌بانان ارتش اسرائیل با بی‌اعتنایی نادیده گرفته شد. این اخطارها در اختیار افسران ارشد و همچنین نیروهای اطلاعات میدانی یعنی جایی که یکی از افسران اطلاعاتی ارشد کار افسران باسابقه را مورد سنجش قرار می‌دهد، قرار گرفت. 

دوباره سربازانی که چند هفته قبل از ۷ اکتبر در آنجا مشغول به کار بودند، اخطارها و اطلاعاتی که داشتند را در اختیار یک افسر ارشد اطلاعاتی که از پایگاه آن سربازان بازدید می‌کرد، گذاشتند. اما با وجود همه این واقعیت‌ها افسران ارشد حتی در ۶ اکتبر شواهد را “ضعیف” توصیف کردند (هاآرتص ۱۱ نوامبر ۲۰۲۳).

در یکی از این هشدارها بر اساس سایت خبری ynet، ژنرال عباس کامل، وزیر اطلاعات مصر، تنها ۱۰ روز قبل از حمله ۷ اکتبر، شخصاً با نتانیاهو تماس گرفت و به او اطلاع داد که حماس احتمالاً کاری غیر عادی و یک عملیات وحشتناک انجام خواهد داد. علاوه بر این یکی دیگر از مقامات اطلاعاتی مصر نیز مطرح کرد که اورشلیم هشدارهای مکرر آنها از جمله اطلاع‌رسانی مستقیم وزیر اطلاعات مصر به نخست‌وزیر اسرائیل مبنی بر این که حماس در حال برنامه‌ریزی «امری بزرگ» هست را نادیده گرفت (تایمز اسرائیل، ۹ اکتبر ۲۰۲۳).

به ادعای مقامات اسرائیلی، عدم آمادگی برای تهاجم ۷ اکتبر ناشی از قصور جدی در سیستم گزارش‌دهی و توزیع اطلاعاتی ارتش اسرائیل بوده است. اما آیا آنها واقعا در کار خود قصور داشتند؟ 

قبل از این که عبارت “تئوری توطئه” زیر لب زمزمه شود، من دو سوال را مطرح می‌کنم. نخست اینکه آیا تا به حال جایی دیده‌ایم یکسری حملات نظامی ترتیب داده شده یا حداقل امکان روی دادن پیدا کنند تا به واسطه‌ی آنها بشود یک جنگ هولناک را توجیه کرد که در نتیجه آن سودهای کلان و مزایای ژئوپولوتیک مهمی به دست آید؟ بلی حتماً و در واقع اکثرا چنین بوده اند! ثانیاً آیا نظم سرمایه‌داری در باطن و به‌طور فی‌نفسه توطئه طبقه حاکم علیه توده‌های استثمار شده نیست!؟ پاسخ مثبت است. در واقع توطئه‌گری طبقاتی استثمارگران نه یک نظریه بلکه یک واقعیت است!

سودهای خیره کننده در غزه خالی از سکنه

نگاهی دقیق‌تر به شواهد غیرمستقیم در ارتباط به ظن مربوط به توطئه طبقه حاکم علیه توده‌های اسرائیل و به‌ویژه علیه توده‌های فلسطینی را می‌توان بیش و پیش از هر چیز دیگر در سودهای خیره کننده‌ای دریافت که در جهنمی که از غزه روی زمین ساخته شده، حاصل می‌گردد. در ۲۹ اکتبر ۲۰۲۴، وزارت انرژی اسرائیل ۱۲ مجوز را برای ۶ شرکت برای اکتشاف ذخایر گاز طبیعی در منطقه G، منطقه‌ای در مجاورت خط ساحلی غزه تأیید کرد. ۶۲ درصد از این منطقه در داخل مرزهای دریایی اعلام شده توسط فلسطین در سال ۲۰۱۹ بر اساس کنوانسیون ۱۹۸۲ سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریا (UNCLOS) قرار دارد که فلسطین یکی از امضاکنندگان آن می‌باشد. بنابراین بر اساس قوانین بین‌المللی با به رسمیت شناختن نوار غزه به عنوان بخشی از کشور فلسطین، فلسطین حق دارد ادعای EEZ (منطقه انحصاری اقتصادی) خود را داشته باشد. 

BP، ENI (یک شرکت انرژی ایتالیایی) و ADNOC (شرکت ملی نفت ابوظبی) از جمله آنهایی بودند که مجوز دریافت کردند (۱۵ فوریه ۲۰۲۴، Anadolu Anjansi). درست قبل از آن، در ژوئن ۲۰۲۳، اسرائیل توسعه “آبهای غزه”، یعنی نوار آبی در سواحل غزه که به تخمین حاوی حدود ۱ تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی است را تصویب کرد. شرکت Offshore Technology گفت که این میدان حدود ۲،۴ میلیارد دلار سود خواهد داشت و اشاره کرد که نزدیک‌تر بودن “آبهای غزه” به ساحل نسبت به میادین نفت و گاز موجود اسرائیل، استخراج آن را ارزان‌تر می‌کند. در همین حال پس از این‌که اروپا عرضه نفت و گاز روسیه را در سال ۲۰۲۲ قطع کرد، اسرائیل قراردادی را با اتحادیه اروپا امضا کرد تا به یک تأمین کننده اصلی گاز تبدیل شود. اما در این میان مانع اصلی اقتصادی و لجستیکی وجود ۲،۳ میلیون فلسطینی بود که در این منطقه زندگی می‌کردند. 

به گزارش ویکی لیکس و هاآرتص، یک هفته پس از حمله حماس، وزارت اطلاعات اسرائیل سند محرمانه ۱۰ صفحه‌ای منتشر کرد که در آن اخراج فلسطینی های غزه به شمال سینا در مصر ترسیم شده بود:

“۱. به غیرنظامیان فلسطینی دستور دهید که شمال غزه را قبل از عملیات زمینی تخلیه کنند.

۲. عملیات زمینی متوالی از شمال تا جنوب غزه.

۳. مسیرهای عبور از رفح پاک‌سازی شود.

۴. شهرهای چادری در شمال سینا ایجاد کنید و شهرها را برای اسکان مجدد فلسطینیان در مصر بسازید.” (+۹۷۲Magazine, 30 oct 2023)

جنگ غزه و صنعت تسلیحات اسرائیل

در سال ۲۰۲۳ فروش سالانه تسلیحات اسرائیل به رکورد جدیدی رسید. طبق اعلام اداره همکاری‌های دفاعی بین‌المللی وزارت دفاع موسوم به SIBAT، صادرات تسلیحات بالغ بر ۱۳ میلیارد دلار شد. بین سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰، این رقم حدود ۸ میلیارد دلار بود. در واقع جنگ علیه حماس، همان حماسی که اسرائیل خود ایجاد کرده، سود صنعت تسلیحات آن را بسیار افزایش داده است. از ۷ اکتبر به بعد مقاطعه‌کاران در حوزه نظامی شبانه‌روز برای ارتش اسرائیل تسلیحات و تجهیزات نظامی تولید می‌کنند و این در کنار سفارش‌های قبلی برای مشتریان خارجی است که شامل منطقه آسیا و اقیانوسیه می‌شود که ۴۸ درصد از کل صادرات را خریداری می‌کنند، و اروپا هم ۳۵ درصد را خریداری می‌کند (تایمز اسرائیل، ۱۷ ژوئن ۲۰۲۴).

البته سودهای خیره‌کننده‌ای که صنعت تسلیحات اسرائیل به دست می‌آورد، تنها نوک کوه یخ است. بین ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ژانویه ۲۰۲۴، ۱۰هزار تُن سلاح آمریکایی، ۲۴۴ هواپیمای باری و ۲۰ کشتی از ایالات متحده به اسرائیل منتقل شده است. این شامل ۱۵ هزار بمب و ۵۰ هزار گلوله توپخانه بود، بین ۸ اکتبر و مارس، ایالات متحده بیش از ۱۰۰ فقره فروش نظامی به اسرائیل را مورد تایید قرار داد؛ اگرچه تنها ۲ مورد را به طور علنی ذکر کرد. فهرستی از انتقال تسلیحات شناخته‌شده ایالات متحده توسط انجمن تجارت تسلیحات نگهداری می‌شود

مقدار نامعلومی از تسلیحات نیز از انبارهای نظامی ایالات متحده به انباری که قبلا در اسرائیل ذخیره شده بود، به نام War Reserves Stock Allies-Israel (WRSA-I) منتقل شد. استفاده از WRSA-I برای ارائه تسلیحات به اسرائیل تصویر کامل انتقال تسلیحات ایالات متحده را بیشتر مبهم می‌کند زیرا هیچ سند غیرمحرمانه و قابل دسترس عموم از موجودی این انبارها وجود ندارد. این علاوه بر ۳.۸ میلیارد دلاری است که ایالات متحده هرساله به ارتش اسرائیل می‌دهد که با آن اسرائیل ملزم به خرید سلاح‌های ساخت آمریکا است. این شکل از سوسیالیسم به سود طبقه حاکم نه تنها به بزرگترین تولیدکنندگان سلاح مانند لاکهید مارتین، RTX، بوئینگ و جنرال داینامیکس که قیمت سهامشان از ۷ اکتبر افزایش یافته است داده می‌شود بلکه برای شرکت‌هایی که معمولا به عنوان بخشی از صنعت سلاح شناخته نمی‌شوند مانند کاترپیلار، فورد و تویوتا نیز اعمال می‌شود AFSC) کمیته خدمات دوستان آمریکایی).

آخرین انتقال مالی از بودجه مازاد بر ۱۴ میلیارد دلار برای اسرائیل در آوریل ۲۰۲۴ توسط کنگره تصویب شد. واشنگتن اخیرا اعلام کرد که ۳،۵ میلیارد دلار از آن مبلغ را برای خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی ایالات متحده آزاد خواهد کرد (رویترز، ۹ اوت ۲۰۲۴). 

کمپانی‌‌هایی که از نسل کشی در غزه سود می‌برند.

AFSC فهرستی از بیش از ۵۰ شرکت تولید کننده تسلیحات جمع آوری کرده است که مدیر عاملان و سهام‌داران عمده آنها از فکر بمباران پایان‌ناپذیر و حملات ویران کننده به غزه لذت می‌برند. در لینک زیر که آخرین بار در ۲۸ مه ۲۰۲۴ به‌روز شده است هرکس می‌تواند لیستی با جزئیات خونین همراه آن را ببیند و من به شدت خواننده را تشویق می‌کنم این لینک را در رابطه با کمپانی‌هایی که از نسل‌کشی در غزه سود می برند خودشان ببینند:

https://afsc.org/gaza-genocide-companies. در اینجا چند نمونه وجود دارد: 

۱-“جنرال داینامیکس” ششمین تولیدکننده بزرگ سلاح در جهان است. از ۲۰۰۰ پوند بمبی که این کمپانی برای اسرائیل تهیه کرده بود ۵۰۰ بمب در همان ماه اول پس از ۷ اکتبر بر سر مردم غزه ریخته شد. (سی‌ان‌ان، ۲۲ دسامبر ۲۰۲۳) و تا ۱۵ نوامبر تقریبا ۲۱۰ بمب دیگر در جنوب غزه انداخته شد (نیویورک تایمز، ۲۱ دسامبر ۲۰۲۳). در یک تماس با سرمایه‌گذاران در ۲۵ اکتبر، مدیر مالی آن جیسون آیکن گفت: “فکر می‌کنم اگر به پتانسیل افزایش تقاضا ناشی از [حملات به غزه] نگاه کنید، بزرگترین مورد برجسته و واقعا قابل توجه در بخش توپخانه می‌باشد”.

RTX .2‌ (قبلا (Raytheon دومین تولید کننده بزرگ سلاح در جهان می‌باشد. در ۲۴ اکتبر مدیر عامل آن، گه‌رِگ هه‌یز، به سرمایه‌گذاران گفت: “من فکر می‌کنم واقعا در کل مجموعه محصولات ری‌تیان، شما از مزایای تجدید ذخایر بهره‌مند خواهید شد” (AFSC).

در واقع کشتار هولناک جاری نیز همچون تمامی دیگر کشتارها، در خدمت منافع ژئوپلیتیکی و اقتصادی طبقه حاکم قرار دارد. مخصوصا در رابطه با صنعت تسلیحات جدا از سود مستقیمی که وب سایت فوق برای آن فهرستی فراگیر ارائه می‌دهد، جنگ همچنین فرصت آزمایش، بهبود و تبلیغ ماشین‌های مرگ آنها را در اختیار کلیه مشتریان علاقه‌مند قرار می‌دهد. به عنوان مثال زمانی که حوثی‌ها پهپادی را فرستادند توسط اسرائیل شناسایی شد اما به طرز عجیبی از آن جلوگیری نشد. توضیح رسمی این بود که یک خطای انسانی شدید در سامانه پدافند هوایی اسرائیل رخ داده است. واقعا؟! آن‌هم وسط جنگ؟! نتیجه موفقیت‌آمیز حمله تلافی‌جویانه آن در حدود ۱۷۰۰ کیلومتری اسرائیل، توانایی‌های نظامی سلاح‌های دوربرد نیروی هوایی آن را نشان داد (هاآرتص، ژوئیه، ۲۰۲۴). Infos-Israel.News به تازگی ویدئویی را در ۱۲ آگوست ۲۰۲۴ منتشر کرده است که در آن یک موشک بالستیک جدید اسرائیلی به نام ایر لورا را به نمایش گذاشت که قادر است بدون هیچ ممانعتی هم به ایران و هم به یمن برسد.

تحلیل‌های خرده بورژوایی و هتک حرمت کشته شدگان 

تحلیل‌های سطحی و مشت بر سینه کوفتن‌های بی‌مایه خرده‌بورژوایی مبنی بر جنگ خوب در برابر بد، فلسطینی در برابر اسرائیلی، تنها موجب هتک حرمت هر چه بیشتر تمام جان‌هایی است که طی ۱۰ ماه گذشته به طرز بی‌رحمانه و وحشیانه‌ای فنا گردیده است. 

ناتوانی این به‌اصطلاح چپ در ارائه یک تحلیل طبقاتی واقعی از مشکلات عمیق و ریشه‌داری که توسط طبقه حاکم برای تقویت و حفظ موقعیت قدرت و ثروت خود ایجاد شده‌اند، نشان می‌دهد که در حال حاضر صدای چپ راستین _به استثناء شماری نادر_ تقریباً در جایی شنیده نمی‌شود. تا زمانی‌که این صدای راستین شنیده نشود، حق فلسطینیان برای تعیین سرنوشت خود، همانند حق همه مردم برای تعیین سرنوشت خویش، به طرز تلخی محکوم به انتظار خواهد بود.

راشل

۱۴ اوت ۲۰۲۴

بیاد ارژنگ رحیم زاده، ۰۶.۱۱.۲۰۲۴


Google Translate