مقدمه:
اینکه زن و مرد برابر باشند هنوز جامعه راه دارد که بهش برسد اما انچه مسلم است با اغاز مدرنیته و رشد مناسبات اقتصادی و افزایش لزوم مشارکت زنها در اقتصاد مسئله حقوق زن بعنوان بخشی از مسئله نابرابری روی میز قرار گرفت و مبارزات برای تحقق برابری توسعه یافت.
اینکه چرا نابرابری اینقدر تاریخ ریشه دارد و منجمله چرا زنها جنس دوم بوده اند بحث طولانیست اما هر چه هست یکی از علامتهای پیشرفت اجتماعی تلاش مداوم است برای پایان دادن به نابرابری زن و مرد که البته اینکه تعریف این برابری چیست و فرقش با سکیزم وارونه (فمینیزم) چیست هم بحث جدا می طلبد.
اما مذاهب بطور کلی بعنوان انگاره های عقب مانده نابرابری را باز سازی کرده اند و می کنند و کلیشه های هزاران سال قبل را بعنوان عرف معمول و دستور خداوند در مغزها تزریق می کنند و برایش از خداوندی که ساخته اند هم مدرک می اورند.
بعد می رسیم به فرقه ها که نه فقط ایدئولوژی مذهبی دارند بلکه چند درجه بسته تر هستند و پیروان خود را گوسفندانی می خواهند منطق گریز و عقل گریز و گریزان از مناظره با مخالف و بدور خودشان دیوار دارند و درون خودشان الکی خوشند.
در این بخش من وارد ماجرای نرینه سالاری(»رد سالاری) فرقه گوسفندان یهوه می شوم و امیدوارم بررسی این فرقه کمکی برای رشد فرهنگ اجتماعی ما باشد:
(۱)جایگاه زن در فرقه گوسفندان یهوه:
در فرقه گوسفندان یهوه مقل سایر مذاهب (اسلام و یهودیت) زن یک موجود برابر که نیست هیچ فقط در پرتوی مرد است که معنی دارد.
زنها در این فرقه از رسیدن به درچه “پیر و مرشد” بخاطر زن بودن محرومند و توصیه پشت دستور که زن رئیس خانواده است و حتی وقتی زنی به این فرقه ایمان نداشته باشد اما شوهرش در فرقه باشد ، خودبخود “از برادر” (شوهر خود)مقدس می شود (۱) ملاحظه بفرمائید:
اگر «زنی بیایمان» داشته باشد
۸. یک پیر چه رفتاری باید نسبت به زن بیایمان خود داشته باشد؟
۸ پولس در مورد مردان مسیحیی که زنان بیایمان دارند چنین نوشت: «اگر کسی از برادران زنی بیایمان داشته باشد و آنزن راضی باشد که با وی بماند او را جدا نسازد . . . زیرا . . . زن بیایمان از برادرْ مقدّس میگردد و اگر نه اولاد شما ناپاک میبودند لکن الحال مقدّسند. زیرا . . . چه دانی ایمرد که زن خود را نجات خواهی داد؟» (۱قرنتیان ۷:۱۲-۱۴، ۱۶) کلمهٔ «بیایمان» در اینجا به زنی اشاره نمیکند که هیچگونه عقاید مذهبی نداشته باشد، بلکه منظور کسی است که خود را به یَهُوَه وقف نکرده است. او میتواند یک یهودی، یا معتقد به خدایان مشرکان باشد. امروزه ممکن است یک پیر با زنی ازدواج کرده باشد که بر طبق دین دیگری زندگی میکند، ناشناختگرا (لاادری)، یا حتی بیدین است. اگر او خواهان ماندن با شوهر خود باشد، شوهر نباید او را صرفاً به خاطر اعتقادات متفاوت ترک کند. او هنوز هم باید ‹با فطانت با وی زیست کند چون با ظروف ضعیفترِ زنانه› و این امید را داشته باشد که وی را نجات دهد.—۱پطرس ۳:۷؛ کولسیان ۳:۱۹.
(۲) تکلیف کنترل فرزند وقتی زن به فرقه معتقد نیست و مرد عضو فرقه است:
در فرقه کوسفندان یهوه کودک به محض بیرون آمدن از شکم مادر باید به مراسم و میتینگها آورده شود. من خودم شخصا این را در این میتینگها دیده ام. وظیفه پدر که رهبر خانواده است از دید اینها ایسنست که فرزند را بیاورد. گرجه اجازه فرمودند که گرجه وظیفه دارد به میتینگها برود اما تا زمان بلوع حق دارد که “انتخاب کند!” (۱) ملاحظه بفرمائید:
“”۹. در کشورهایی که قانون، هم به زن و هم به شوهر حق میدهد که هر یک عقاید دینی خود را به فرزندانشان آموزش دهند، یک پیر چگونه باید عمل کند، و این چه تأثیری بر امتیازات وی خواهد داشت؟
۹ اگر سرپرست دارای فرزند باشد، در بزرگ کردن آنها «بتأدیب و نصیحت خداوند،» سرپرستی شایستهای را به عنوان شوهر و پدر اعمال خواهد کرد. (افسسیان ۶:۴) در برخی از کشورها، قانون هم به زن و هم به شوهر حق میدهد که آموزش دینی را برای فرزندان خود میسر سازند. در این مورد، ممکن است که زن خواهان اجرای حق خود بوده و عقاید و اعمال دینی خود را، که ممکن است شامل بردن آنان به کلیسای خود شود، به بچهها آموزش دهد.b البته، فرزندان باید در خصوص عدم شرکت در مراسم کاذب مذهبی از وجدان خود که بر اساس کتاب مقدس پرورش یافته است، پیروی نمایند. پدر به عنوان سر خانواده حق خود را به اجرا درآورده و با فرزندانش مطالعه میکند و هر گاه که ممکن باشد آنان را برای جلسات به تالار ملکوت میبرد. هنگامی که آنها به سنی برسند که بتوانند شخصاً تصمیمگیری کنند، خود انتخاب خواهند کرد که در چه راهی قدم بردارند. (یوشع ۲۴:۱۵) چنانچه پیران دیگر و اعضای جماعت مشاهده کنند که او برای آموزش صحیح فرزندانش در راه حقیقت، هر کاری را که قانون مجاز میداند انجام میدهد، سرپرستی که فاقد صلاحیت باشد شمرده نخواهد شد
خواننده خندان ملاحظه می فرماید که:
اولا جنس نر(که مرد است)طبق دستورات گوسفندان یهوه “حق خود را ؟” به اجرا در می آورد و با فرزندانش (به زور مطالعه می کند) و هر گاه که “ممکن باشد؟” انها را به “تالار ملکوت”(منظور میتینگهای فرقه!) می برد تا اینکه این فرزندان بیچاره سنشان برسد که تصمیم گیری کنند!
خوب! این وضعیت و قدرت جنس نر است در خانواده که نه تنها حق وتو دارد نسبت به زنش بلکه حق وتو دارد نسبت به فرزندان و آنها را در معرض مغز شوئی قرار می دهد که “سنشان برسد” و بین ماندن در خانه و داشتن پدر و مادر و ماندن در فرقه تصمیم بگیرند!
دوما: فرض که فرزندی سرکشی کرد و نخواست با ابوی “صاحب خانواده” مطالعات مهمله انجام دهد و نخواست که با ابوی به “تالار ملکوت” که معلوم نیست کیلو چند، برود اونوقت تکلیفش چیست؟
در توضیح المسائل فرقه چیزی نوشته نشده اما شکایات در دادگاهها منجمله دادگاه فنلاند نشان می دهد که فرزندان اگر سرکشی کنند به بیرون انداخته شدن از خانواده تهدید می شوند و مجبورند بین خانواده و عقل خودشان یکی را انتخاب کنند و در ضعیفترین موقعیت زندگی زیر بار ابوی که خداوند بهش قدرت مطلقه داده بروند!
خوب!
شاید بفرمائید که اینها برای اینهمه توضیح المسائل و نرینه مداری استدلالی هم دارند؟ من شخص از زبان اینها شنیده ام که گزنها برای رهبری آفریده نشده اند و کارشان فرمانبری است” و امیدوارم در مقالات بعدی این “استدلال” را بیشتر بکاوم اما واقعیت اینست که اینها ریشه حرفهاشان همان نوشته های دو هزار سال پیش است و از دو هزار سال پیش به این ور تکامل نیافته اند و لازم هم ندارند. مثال همان خر عصاری است که می رود و می رود و فکر می کند که جائی رفته یا شاید او هم فهمیده که جائی نمی رود ما که در مغزش نیستیم!
اینهم داستان نرینه گرائی فرقه تا جلسه بعد شما را به عقل و مبارزه برای برابری توصیه دارم و افشای مداوم اینجور چیزها دور و برتان! نگذارید این تارعنکبوتیان از مردم طعمه بگیرند به این دلیل که رژیم اسلامی مردم را از اسلام فراری داده!
[
منابع بیشتر:
(۱)سایت فارسی شاهدان یهوه:
woI.JW.org/fa/wol/d/r76/Ip-pr/1996765
(2)ارشیو نقد شاهدان یهوه:
سلسه مراتب شبان رمگی در فرقه گوسفندان یهوه-بخش سوم
Azadi-b.com/?p=49334
نگاهی به شاهدان یهوه(گوسفندان یهوه) -بخش دوم: فرقه ایزم
اینبار نگاهی به فرقه شاهدان یهوه”گوشپندان یهوه” بخش اول
از: سعید صالحی نیا