بامداد روز جمعه ۵ آبانماه ارتش اسرائیل به مراکز نظامی و تاسیسات هوایی جمهوری اسلامی حمله کرد. دولت اسرائیل مدعی شده است که خسارات قابل توجهی به سامانههای پدافند هوایی، کارخانههای تولید موشک و پرتابکنندههای موشکهای زمین به زمین سپاه در استان تهران و چند استان دیگر وارد کرده و جمهوری اسلامی نیز میزان خسارت را ناچیز اعلام کرده است. صرفنظر از اینکه ابعاد این خسارات چه اندازه باشد و صرفنظر از اینکه جمهوری اسلامی به این حمله پاسخ دهد یا ندهد، مردم کوچکترین حقانیتی برای حملات تلافیجویانه حکومت، حتی اگر خسارات سنگینی به مراکز نظامی حکومت وارد شده باشد قائل نیستند و تنها یک راه حل مقابل خود میبینند: پایان دادن به این کشمکش، مخالفت با موشکپرانی تلافیجویانه جمهوری اسلامی به اسرائیل و تداوم و گسترش مبارزه برای سرنگونی. مردم با هیچ دولتی سر جنگ ندارند جز با جمهوری اسلامی.
یکی از مقامات جمهوری اسلامی گفته بود اگر حمله اسرائیل محدود باشد پاسخی نخواهد داد. چنین به نظر میرسد که حکومت با کوچک جلوه دادن حمله اسرائیل دست به اقدام تلافی جویانهای نخواهد زد. اما در هر حال مردم خواستشان را با شعارشان اعلام کردهاند: موشکپرانی را رها کن فکری به حال ما کن. و از سالهای قبل مخالفتشان را با جمهوری اسلامی و دخالتهای نظامیاش در منطقه و پروراندن تروریستهای اسلامی در منطقه با شعار فلسطین رو رها کن فکری به حال ما کن و دشمن ما همینجاست اعلام کردهاند.
از نظر نظامی رجزخوانیهای سران رژیم در مقابل اسرائیل و رجزخوانیهای به دریا ریختن اسرائیل پوچی خود را نشان داده است. نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی، هر چند به قیمت جنایات بیشمار دولت اسرائیل و به خاک و خون کشیده شدن دهها هزار نفر از مردم بیدفاع غزه و لبنان و میلیونها آواره، بشدت تضعیف شدهاند. اعتبار جمهوری اسلامی نیز در میان نیروهای نیابتیاش ضربه سختی خورده است. اما مشکل اصلی جمهوری اسلامی این است که در داخل کشور مردم را با خود ندارد، مردم را در مقابل خود دارد. اینجا میدان اصلی جنگ است و اینجاست که تکلیف جمهوری اسلامی روشن میشود. بیافقی سران حکومت و بیروحیهگی نیروهای آن از همینجا سرچشمه میگیرد.
مشکل اصلی جمهوری اسلامی این است که مردم این کشمکش را متعلق به خود نمیدانند و صریحا با آن مخالفند. از سیاستهای منطقهای حکومت، از رجزخوانیهای حکومت علیه اسرائیل و به دریا ریختن آن و شعار مرگ بر آمریکا، از شکل دادن و کمک به نیروهای تروریستی- نیابتی حکومت، از صرف هزینههای نجومی این سیاستهای ارتجاعی و ضد مردمی حکومت بیزارند و اینرا در بیانیهها و تجمعات اعتراضی خود بارها اعلام کردهاند و از ضربات نظامی به جمهوری اسلامی و کشته و ترور شدن مقامات حکومت و تروریستهای حامیاش در منطقه اظهار خوشحالی میکنند. مردم نه تنها جمهوری اسلامی را مسبب فقر و فلاکت و بیحقوقی خود میدانند بلکه آنرا مسبب این کشمکشها و فضای جنگی و ناامنی میدانند و به هیچ قیمتی حاضر به همراهی با آن نیستند. برعکس از هر فرصتی برای بیان نفرت و اعتراض خود، برای تضعیف حکومت و عقب راندن آن استفاده میکنند. این معضلی خردکننده برای جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی در جنگی هر روزه با مردم است و بزرگترین خسارت را از این جنگ خورده است و بیشترین وحشت را از جنگ با این دشمنان اصلی خود دارد. میداند که کشمکشهای نظامی پایان یابد یا نیابد، با دول غربی به تعاملی برسد یا نرسد، ولی با مردم به تعاملی نخواهد رسید و جنگ مردم تا سرنگونی حکومت ادامه خواهد داشت. این صورت مساله اصلی در ایران است.
ما به سهم خود اجازه نمیدهیم این صورت مساله تحتالشعاع فضای جنگی قرار گیرد. مردم نیز خوشبختانه همین راه را دنبال کردهاند. نه مرعوب شدهاند و نه یک ذره به تقابل حکومت با اسرائیل روی خوش نشان دادهاند. نه موشکپرانی جمهوری اسلامی نه اسرائیل حتی یک روز اعتصابات و تجمعات اعتراضی مردم را عقب نینداخته و تبلیغات جنگی حکومت یک روز شعارهای مردم را تحتالشعاع خود قرار نداده است. برعکس شعارهایی علیه جنگ و موشکپرانی نیز به شعارهای مردم اضافه شده و اعتصابات و تجمعات اعتراضی کارگران و بخشهای دیگر مردم معترض در همین چند ماه گذشته مدام گسترش یافته است. مردم با چشمهای باز اوضاع را تعقیب میکنند، ضعف و زبونی عمقیابنده جمهوری اسلامی و سراسیمگی آنرا میبینند و از این فضا نیز برای گسترش اعتراضات خود و تضعیف بیشتر حکومت و پیشبرد امر سرنگونی استفاده میکنند. خواست پایان دادن به موشکپرانیها و مخالفت با سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی نیز در خدمت این هدف اصلی است.