“مقابله به مثل” ارتش اسرائیل تایید بازی موازنه با رژیم اسلامی

مقدمه:

مدتی قبل(*) توضیح دادم که در بستر یک نبرد جهانی ژئوپولیتیک و ۳ منطقه اصلی که این نبرد بین هزمونی امریکا با قطب “چند جانبه گرائی” ، منطقه خاورمیانه و بحرانش را باید دید و بازیگران منطقه ای را بخشی از این نبرد جهانی نامید.واقعیت اینست که به رغم تلاش حکومت امریکا و غرب جهان دیگر  زیر پرجم این قطب امپریالیستی نیست و طبیعت رشد سرمایه داری جهان را دوباره به صحنه نبرد امپریالیستها تبدیل کرده که در جنگ اول و دوم جهانی در اروپا بیشتر اتفاق افتاد .

در شرایط کنونی گرچه صحنه اروپا در جنگ روسیه و اوکرائین متمرکز است اما تلاش دو سوی این نبرد این بوده که جنگ را محدود در این منطقه نگه دارند.در منطقه خاورمیانه دو قطب اساسی رژیم اسلامی و صهیونیزم در کنار قطبهای دیگر مثل قطب ترکیه-آذریابجان و قطب کشورهای عربی به  رهبری عربستان است.

در همان مقاله پیش بینی کردم که نباید گول حلوی صحنه را خورد و متوجه شد که رژیم صهیونیستی بعنوان بازوی امپریالیزم غرب  عمل می کند و امپریالیزم غرب خواهان سرنگونی رژیم اسلامی نیست بلکه خواهان محدود کردن این رژیم است و موازنه نظامی اقتضا می کند که شعله جنگهای مقطعی را کنترل کنند و هردو طرف با بازیهای پشت پرده یک اتش بازی برای حفظ چهره انجام دهند.

وعده صادق اول و پاسخش را یاد اوری کردم و توضیح دادم که پاسخ وعده صادق دوم هم در سطحی صوری خواهد بود و قرار نیست که ارتش اسرائل بیاید رژیم اسلامی را برای راستها یا چپهای پرواسرائیل سرنگون کند تا اینها بقدرت برسند.

حالا هم چند ساعتی از این “پاسخ” ارتش اسرائیل گذشته و بیچاره حامیان نتیاهو و دموکراسی اسرائیلی که خودشان را جای لنین می دانند که قرار است با قطار المانی برود قدرت بدست بگیرد!

اما ببینیم این “پاسخ ارتش اسرائیل” چی بود و بازی به چه سمت می رود؟

(۱)مقدمات و قرار و مدارهای “پاسخ”:

داستان این بود که طرف چی را بزند؟ اول گفتند مراکز اتمی دوم گفتند “زیر ساختها” بعدش گفتند که نامردیست همون مراکز نظامی! “انوجوری که وعده صادق دویوم زد”

پشت پرده حکومت امریکا بود و رژیم اسلامی و احتمالا روسیه که مرتب حرف زدند که صجنه چگونه اجرا شود تا هم جلوی صحنه خوب باشد و هم “حامیان” راضی شوند که فیلم خوبی دیدند!

بعد از یکماهی قرار و مدارد از طریق سفارت هلند به رژیم ابلاغ کردند که قرار است حمله کنند و چند تا مرکز نظامی را بزنند. خوب این بود که دیدیم و شاید مدتی بع اطلاعات دقیقتر شود.اما کل ماجرا همین بود. بیچاره پهلوی چی ها و اون چپهای پرواسرائیل که قرار بود سوار قطار شوند الان  غزاگرفته اند!

(۲)مراکز نظامی مورد هدف و شیوه حمله اسرائیل:

می فرمایند بیش از ۱۵۰ هوایپای اسرائیل در این حمله شرکت داشتند و از طریق اردن و عراق به نزدیک مرزهای غربی وارد شدند و از اونجا با موشکهای اسپارو اهداف خود را بدون ورود به درون ایران زدند. گفته می شود در جریان این حمله دو نفر از ارتشبان رژیم کشته شده اند.

اسرائیل گفته که هواپیماها به سلامت برگشتند و ۲۰ هدف  به دقت  زده شده.

رژیم اسلامی هم تایید کرده که در مناظق نظامی اطراف تهران و  ایلام سایتهای وابسته به موشک سازیها و سیستم راداری مورد حمله قرار گرفته.

نمایشنامه را اینطوری نوشته بودند که رژیم اسلامی بعدش بگوید که خیلی خوب دفاع کرده و چیزیش نشده تا به وعده صادق سیوم نیاز نباشد هردو طرف صلوات بفرستند بروند دنبال کارشان!

(۳) به جهت نظامی چی مشخص شد؟

به جهت نظامی مشخص شد که سیستم دفاعی رژیم با همه عره گوزیها کاره ای نیست و از اهدافی که زده شده معلومست که آنها که قرار بود دفاع کنند مورد ضربه قرار گرفتند و رژیم اسلامی براحای از عراق و سوریه و اردن رد می شود و اگر قرار باشد کار جدی شود رژیم اسلامی مثل حزب الله لبنان ضربه پذیر است.

اما چرا قرار نیست که قرار بشود؟

سوال اصلی اینست که چرا هردو طرف این نمایشنامه نمی خواهند واقعا چنگ شود ؟

(۴)”بازدارندگی” و ذهن نگران طراحان:

دو طرف این “جنگ” به اندازه ای سلاح جمع کرده اند که نابودی سرزمین طرف مقابل و بقالی انها امکانپذیر شده و جنگ واقعی جحتی اگر اتمی نشود کل منطقه و کاسبی اینها را به هم می زند.

ماجرای اینها ماچرای گیر افتادن گورنهای شاخدار است در فصل جفت گیری که شاخها چنان گره خورده که اگر از هم جدا نشوند اردو از گرسنگی کنار هم خواهند مرد!

از سوی دیگر هم امریکا خصوصا می خواهد این قائله به زدن حماس و حزب الله لنینان و اون یکی اسلامیهای یمنی  ختم شود و ؤزیم اسلامی بنماند و نمایشنامه همینطور نیمه برانی جنگ سردی جلو روند چرا؟ چون صحنه اصلی که دیگر امریکا نیابتی ندارد در تایوان خواهد بود و امریکا اونجا مستقیم قرار است جلوی چین بایستد.

اینکه حکومت امریکا منطقه خاورمیانه را اتش زیر خاکستر می خواهد و نه شعله ورد دلیلش منابع نفت و گاز است که دنیای غرب به آن بشدت نیاز دارند.لذا این مدیریت بجرانست که ماجرای نه جنگ و نه صلح را جلو می برد.

(۵)این نمایشنامه چه پرده های دیگر دارد؟

درست است که این نمایشنامه کارگردانانی دارد و طرح ها اماده شده اما همواره در دست اینها نخواهد بود.هم از جهت عامل مردم و هم از جهت شکنندگی بازی در لبه جنگ.

از دید من تلاش صهیونیستها در منطقه ماندگاریشان و زدن حزب الله و مقاومت در غزه است و برگرداندن ماجرا به قبل ۷ اکتبر.

اما جناح هارتر صهیونیستها تلاش دارند این ماجرا با کوچ دادن مردم غزه به بیرون آن یا بیرون کشیدن غزه از کنترل حماس تمام کنند.

اما در مورد ؤزیم اسلامی بهش نیاز دارند.بدون رژیم اسلامی صهیونیزم معنی خود را از دست می دهد و بطور متقابل.

رژیم اسلامی و صهیونیزم دو سر یک باطری هستند بدون هم بی معنی می شوند.

لذا این نمایشنامه قرار نیست تمامی داشته باشد قرار است بصورت نه چنگ و نه صبح حتی بعد زدن حزب الله و حماس ادامه یابد.

سوال اینست که تکلیف حماس و حزب الله و  اسدلله یمنی چه می شود؟

در اخر مجدد مصیب وارده به پهلوی چی ها و انترناشنالیستها و چپهای حامی دموکراسی اسرائیلی را عمیقا تسلیت می گویم و برایشان سقوط بیشتر د منجلاب عقب ماندگی و انزوای سیاسی بیشتر  ارزو دارم!همانطور که حامیان رژیم اسلامی که مدتها اره گوزی فرموده اند و حالا باید چواب دهند که چی شد اینجوری شد؟

منبع:

(*)عملیلات وعده صادق دوم و حرکات همزمان پشت پرده برای سازش

www.azadi-b.com/?p=48584

از: سعید صالحی نیا

۲۶ اکتبر ۲۰۲۴


Google Translate