همه با هم برای تثبیت ج.ا.

  • متهم ردیف نخست که به یاری جمهوری اسلامی شتافت و همچون ابزاری از او استفاده شد، رضاشاه دوم است. وی با شرکت در گردهمائی صهیونیست ها، اسرائیل و حامیانش را به حمله نظامی به ایران تشویق کرد.
  • متهم ردیف دوم که به یاری جمهوری اسلامی شتافت، البته در مدارجی پائینتر، حامیان “ایرانی تبار” رضا پهلوی بودند که در سایت ها و تلویزیونهای وابسته به اجانب از موضعگیری ضد میهنی رضا پهلوی حمایت کرده و بر طبل ادامه جنایات اسرائیل کوبیدند، و مخاطب خود را نابخردانه به این باور سوق دادند که اگر اسرائیل حمله نظامی کند، کلیت نظام سرنگون می شود.

واقعیت اینست که «دعوائی» بین ج.ا. و اسرائیل وجود نداشته و ندارد. آمریکا و سگ هارش در منطقه در یک ارزیابی دقیق، سالهاست به این نتیجه رسیده اند که بودن ج.ا. برای پیشبرد اهداف آنها، بهتر از نبودنش است.

آنچه از دیشب تا امروز در ایران رخ داد،:

  • ایجاد خوراک تبلیغاتی برای جمهوری اسلامی، و دستاویز داشتن نظام برای سرکوب هرچه بیشتر به پاخاستگان ستمدیده است.
  • هدیه ای بود برای نظام فرتوت اسلامی تا نیروهای ریزشی خود را برای چند صباح بیشتری از پشت کردن به ج.ا. منصرف کنند.
  • سوق دادن ایران از راهبرد «نه شرقی نه غربی» به راهبرد «نگاه به شرق» و وابستگی هرچه بیشتر نظام به دو گردن کلفت جهانخوار دیگر چین و روسیه است.
  • دستاویز دادن به ج.ا. اسلامی و ذوب شدگانش برای تولید سلاح هسته ای است.
  • دستاورد دیپلماتیک بود. پس از حملات حساب شده اسرائیل، همسوئی دیپلماتیک عربستان سعودی، امارات، پاکستان، مالزی…. که این حمله را محکوم کردند.

همه و همه اینها با یک موضعگیری نابخردانه رضا پهلوی آغاز شد. به اذن و بنا به فرمایشات ملوکانه اعلیحضرت رضاشاه دوم، اسرائیل هیزم اول را به تنور جنگ انداخت، تا هم تنور گرم بماند و هم ماندگاری ج.ا. برای مدتی تضمین شده باشد.

همانظور که بارها نوشته ام، سرنگونی تنها از طریق خیزش های سازمانیافته اجتماعی تحت پوشش نیروهای رادیکال مسلح امکان پذیر است. به نظر من، این مهم تنها از کانال «کانون های شورشی» امکان پذیر است.


Google Translate