نگاهی به شاهدان یهوه(گوسفندان یهوه) -بخش دوم: فرقه ایزم

نگاهی به شاهدان یهوه(گوسفندان یهوه) -بخش دوم: فرقه ایزم

از: سعید صالحی نیا

۲۰ اکتبر ۲۰۲۴

مقدمه:

فرقه ایزم چیست و چرا نهاد فرقه اینقدر برای انسانها خطرناک و نابود کننده است؟

بررسی فرقه شاهدان یهوه فقط بررسی یک نمونه است و ما در ایران و فرهنگ ایرانی اساسا فرقه زده ایم و دیکتاتور زده  .مثل ماهی که در آب شناور است و نمی داند که آب چیست، ایرانی جماعت نه معنی دیکتاتوری و آزادی را می داند و نه معنی فرقه را.

فرقه ما به ازادی نظام دیکتاتوری در جامعه است.نظامهای دیکتاتوری با همان اصالیب و روانشناسی کلیت جامعه را فرقه می خواهند و تمام تلاششان اینست که جامعه به یک فرقه تبدیل شود. دیکتاتورها درون جامعه فرقه های خود را می سازند و از این فرقه ها برای سرکوب و شکل دادن فرهنگ جامعه استفاده می کنند.فرقه ها در نظامهای دیکتاتوری به اشکال مختلف بازتولید شده اند برخی رسما وابسته به حکومت حتی در شکل احزاب حکومتی و برخی با ماسک “غیر سیاسی”. در ایران ما هر دو نوع را داریم و کم نداریم.چه زمان پهلوی و چه رژیم اسلامی. احزاب وابسته به آریامهر از یکسو انجمن حجتیه از سوی دیگر . 

اما فرقه ایزم در این سطح هم نمانده و به اپوزسیون رژیمها هم توسعه یافته و ما انواع فرقه های اسلامی مثل رجویستها  را داریم و فرقه های “مارکسیست لنینیست” و سایر انشعاباتش را.

در کشورهای غربی که قرار بود مدرنیته این بازیها را جمع کند و عقل گرائی را جایش بگذارد خود حکومتها از حامیان تشکیل فرقه ها شده اند چرا که فرقه ها در جوامع سرمایه داری کارگردها ی خوبی برای حاکمان دارند .

مقلا در امریکا ما فرقه های مذهبی زیادی داریم که اونجلیکاها یا همین شاهدان یهوه نمونه های آنها هستند.اونجلیکاها صهیونیستهای مسیحی هستند که سخت دنبال ترامپیزم افتاده اند و “شاهدان یهوه نمونه “غیر سیاسی ” این فرقه ها هستند که خدمت شایانی به نظام حاکم کرده اند و می کنند.

کارکر اصلی فرقه ها منحمله در کشورهای متروپول بیرون نگه داشتن جامعه از حوزه سیاست و مبارزه اجتماعی است اگر نتوانند جامعه را مستقیم پشت حکومت نگه دارند.

اما اینها فقط بخشی از ایرادهای وجود فرقه هاست!

نقش مهم دیگر فرقه ها ایجاد از خودبیگانگی فردی و جمعی است و ساختن آدمهائی فاقد تفکر و اندیشه مستقل و نقادانه و “گوسفندانی مطیع رهبران” .کنترل همه جانبه اعضا و هواداران با کمک ابزارهای متعدد روانشناسانه و صف کردن آنها بدور “رهبران و مرشدان و “پیرها” بگونه ای که اعضای فرقه حتی زنجیرهای بدور گردن و دستها و پاهای خود را حس نکنند و دنباله روی را “عارفانه” بپذیرند و بهش افتخار کنند.

خوب اینهمه کافی نیست که لزوم مبارزه دائم با فرقه ایزم را ثابت کنیم؟ 

در این بخش همانطور که گفتم من از فرقه شاهدان یهوه استفاده می کنم همانطور که معلم زیست شناسی از تشریح قدرباغه روی میز تشریح .این فقط نمونه است و خواننده وجوه مشترک این فرقه را با سایر فرقه ها بخوبی خواهد دید:

(۱)مکانیزمها ی ایجاد فرقه چیست؟

سالها قبل هنگام بررسی فرقه رجوی این بحث را توضیح دادم اما اینجا هم اصول تشکیل فرقه ها را تکرار می کنم:

اول: فرقه نیاز به ادمهای تاثیر پدیری دارد که مستاصل باشند و اعتماد به نفس نداشته باشند و قدرت تفکر مستقل نداشته باشند.

دوم: فرقه نیاز به تشکیل یک ساختار تشکیلاتی هرمی دارد که راسش ادم یا ادمهائی باشد و اینها برای بقیه تقیین تکلیف کنند 

سوم: فرقه نیاز به ایک ایدئولوژی اسمانی یا زمینی دارد که مقدس اعلام شود و حوزه نقد نباشد و هر کس انرا نقد کند کافر حساب شود

چهار: فرقه برای اعضا تسهیلاتی ارائه می دهد و این احساس حمایت را استفاده می کند تا اعضا را نگه دارد

پنج: فرقه هرگونه انتقاد و سرکشی را بعنوان کفر اعلام می کند و مجموعه مقررات تنبیهی می گذارد که اعضا حواشان باشد که سرنوشت مخالف چیست

شش: فرقه بتدریج رابطه اعضا را با محیط با سایر ادمها خصوصا مخالفان می بندد و “هرگونه تماس” با کافران را غیر ممکن می کند.

هفت: فرقه برای خود و اعضا یک سرنوشت متفاوت و یک برتری ابدی می سازد و ادعا می کند که رهبرانش الهی هستند و نماینده خدا هستند و اعضای این فرقه رستگار شده و بقیه مردم دنیا سرنوشتی شوم دارند.این جدائی “ما” و دیگران” ریشه مهم روانشناسی فرقه است.

هشت: فرقه تمامی عرصه های زندگی اجتماعی و فردی اعضا را کنترل می کند و بتدریج از ادمهای معمولی رباتهائی بی شکل و همسان می سازد که زبانشان یکیست و رفتارشان حتی لباسشان یکیست. ارائه اصول دین به فروع دین و دستورات برای همه عرصه ها توسعه می یابد و عرصه ای نمی ماند که فرقه دستوری نداشته باشد.

نه: در فرقه اسرار از بالا به پائین انتشار نمی یابد.اطلاعات اعضا از رهبران و مکانیزمهای رهبری بسیار محدود نگه داشته می شود و این به قداست دروغین رهبران می افزاید.چرا که نهایتا فرقه ها بر گوسفندان رهبری می خواهند.

موارد بالا سر تیترهائی است که منجمله در فرقه شاهدان یهوه بخوبی مشاهده می شود.

(۲)تشکیلات هرمی شاهدان یهوه و مکانیزمهای رهبری اینها :

اعضای ساده لوح شاهدان یهوه به هیچ وجه اطلاعات دقیقی از مکانیزمهای رهبری این فرقه ندارند.

تاکیید کنم که مقل همه فرقه ها مکانیزمهای کنترل رهبری در این فرقه روند تشدید داشته و از زمان سمان یافتن این فرقه در دهه ۳۰ یلادی مرتب  مکانیزمهای کنترل از بالا تشدید شده که دقیقا قانونمند همه فرقه هاست.در مورد فرقه رجوی هم همین را می بینیم. این فرقه رجوی الان با اون سازمان مجاهدین خلق دهه ۴۰ شمسی بسیار فرق دارد.

در سایتهای این فرقه شاهدان یهوه  حرفی از مقوله رهبری و ساختارهای رهبری  نیست مثلا در سایت فارسی فرقه(۲) کوچکترین بحثی در مورد اینکه این “مدیران مقدس فرقه” از کجاپیداشان شده و چرا مقام ویژه در کنار عیسی دارند وجود ندارد .در مورد مجازاتهای فرقه در مورد اصول و فروع دین و مکانیمهای قضاوت در موارد بسیاری چیزی وجود ندارد یک تصویر ساده لوحانه ارائه می شود که در سایر فرقه ها هم همین است.

بطور واقعی دستگاه رهبری شاهدان یهوه یک دستگاه هرمی بسته است با اخیرا ۱۱ عضو (همه  از جنس نر هم هستند!)که در محلی بنام شهرک مارویک در ایالت نیویورک مستقر هستند. اینها ادعا دارند که این ۱۱ نفر با خود خدا بسیار نزدیکند و در مجاورت خدا زندگی خواهند کرد و سایر اعضا چنین رابطه ای با خدا ندارند!

این اعضا هرگز توسط اعضا انتخاب نمی شوند و فقط خودشان هستند که خودشان را انخاب می کنند. سایر اعضا خیلی زور بزنند در بعد مرگ در بهشت زمینی به زمین برمی گردنند!

نام کاین گروه ویژه نزذیک به خدا در سایتشان اعلام شده و نام گروهشان را “نهاد مدیریت” گذاشته اند که کلیه دستورات و مسیر افکار این فرقه را از مرکز نیویورک به تمامی شعبه های این فرقه می فرستند و هفته به هفته موضوعاتی که در این فرقه و نشستها باید موعظه شود توسط دستگاه تبلیغات و تشکیلات این فرقه از بالا به پائین فرستاده می شود.

هر گونه مخالفت با فرمایشات و دستورات این رهبران کفر است در این فرقه و انتقاد علنی از انها در جلسات حرامست و منتقد بحز اخراج دچار مجازاتهائی مثل تحریم می شود و همسر و فرزندانش هم اگر عضو این فرقه باشند ملزم هستند از این کافران جدا شوند.

این کمیته رهبری بر ۶ کمیته  رهبری می کند که در عرصه های مختلف کنترل دارند و این کمیته ها هم روی “پیرها” و واعظان تا سطح محلی رهبری دارند و نهایتا اعضا بیچاره که سهم اصلی تبلیغات و دادن کمکهای مالی را دارند و غیر اعضا که در جلسات شرکت می کنند که “هوادار”نامیده می شوند.

هیچ کدام از این زنجیرها توسط رای مستقیم اعضا انتخاب نمی شوند چرا که نقش اعضا همان گوسفند بودنست که متن اساسی مقالات منست.

ایدئولوژی این فرقه به اعضا یاد می دهد که گوسفند خدا باشند که چون خدا خودش با اینها صحیبت نمی کند لذا همان رهبران ۱۱ نفره مرد زبان خدا هستند و روایت انها عین دستورات خداست!

این فرقه در سراسر امریکا خانه هائی معادل کلیسا دارد و طبق اعلام خود اینها توسط ۵۰۰۰ کادر ااداره می شود که ادعا می شود که فعالیتهاشان داوطلبانه است و حقوق نمی گیرند.

سوال مهم اینست که اقتصاد این فرقه از مجاست؟ روند مالی اینها؟ می فرمایند که از کمکهای مالی داوطلبانه اعضا و نمی گویند چه مقدار از کمکهای دولتی حکومتهای امریکا و غرب! حجم سرمایه کل این فرقه نامعلومست اما دو مرکز اصلی اینها در امریکا در نیویورک و نیبوجرسی میلیاردها دلار(اشتباه نکردید میلیاردها دلار) قیمت دارد!

(۲)حوزه های کنترل رفتار اعضا و انواع مجازاتها:

این فرقه درست مثل اخوندهای ایران تمامی عرصه های فردی و اجتماعی اعضا را کنترل می کند و برایشان توضیح المسائل دارد.از حوزه های شخصی مثل انواع سکس مجاز بگیرید تا رفتار با دیگران تا لباس تا عدم استفاده از درمان پزشکی تا عدم شرکت در ارتشها (البته سایر اشکال همکاری با حکومتها  مشکلی نیست!) لذا اعضای این فرقه می توانند مثلا در اطلاعات حکومت امریکا در کارهای دفتری در سرکوبها بدون ورود به ارتش کار کنند و در انواع چپاولها در کنار نهادهای مالی و امنیتی شریک باشند.اینها “حرام نیست” و به اصل بی طرفی ایرادی نمی رساند.

همانطور که گفتم حوزه های حلال  و حرام توسط ابزارهای مجازات کنترل می شود.

این مجازاتها لایه ها دارند و از تحریمها و اخراجها اغاز می شوند تا بایکوتهائی که دستور به همسر و فرزندان و والدین است برای جدا شدن.شکایات بسیار متعددی در دادگاههای امریکا و اروپا و استرالیا در مورد دخالت و پاشیدن خانواده ها وجود دارد که در بخش اول اشاراتی کردم و در مقالات بعدی بیشتر توضیح می دهم.

همانطور که فرقه رجوی برای اعضای سرکشش زندان داشت و جلسات خودافشاگری و تحقیر این فرقه هم  ابزارهای خود را برای توی صف نگه داشتن اعضای بیچاره دارد.

یادتان باشد که این فرقه مهمترین منبعش ادمهای شکست خورده و مستاصل هستند که به یک پناهگاه روانی و مادی برای ماندن نیاز دارند و لذا ابزارهای خوبی برای مغزشوئی و زنچیر شدن هستند و “اخراج” و تکفیر” بدترین تاثیر را روی اینها می گذارد لذا از ترس این مجازاتها سالها و دهه ها سکوت می کنند و لب بر نمی اورند.

خوشبختانه یوتیوب یه هزاران عضو سالق این فرقه این امکان را داده که زندگی سخت خود را در دوران عضویت در این فرقه ارائه دهند که موضوع بخشهای دیگر این بحث است.

(۳) مکانیزم کنترل رهبری فرقه از نیویورک به سایر کشورها:

این فرقه نکانیزمهای متعددی برای حفط کنترل رهبریش در سطح جهان دارد.منجمله تشکیلات منطقه ای که ثابت هستند در هر کشور و استانهای اون کشور اما رفت و آمدهای رهبری مرکزی به این شعبات بطور دائم انجام می شود که مبادا گرایشات دیگری سر بلند کنند و رهبری مرکزی نداند!

این پیام اوران “مرکز” طی سالها دهها هزار متیتیگ و سمینار داشته اند که عموما در سمینارهای سالانه  کشوری و منطقه ای حضور یافته اند و “خط رهبری” را نگه می دارند. هدف اینست که همانکه رهبری نیویورک می خواهد نعل به نعل در کشورهای دیگر ارائه شود.این ۸ میلیون عضو و اون ۲۰ مسلیون شنونده یک حرف را به زبانهای مختلف در یک زبان بشنوند و تکرار کنند.مثل گوسفندهای خدا!

(۴) نقش “پیرها”(کادرهای منطقه ای) در کنترل سازمانی فرقه:

در هر منطقه و شعبه ادمهائی هستند که از بالا انتخاب می شوند که سابقه بیشتر داشته باشند و خط رهبری را تکرار کنند.این “پیرها” هم در سازماندهی میتینگها شسرکت دارند و هم در مدیریت مالی منطقه ای و هم در کمیته اطلااعات و مجازات عضو هستند که کارش کسب اطلاعات از رفتار اعضا و سازماندهی دادگاههای مذهبی و تعیین مجازات افراد است.

معادل این “پیرها” در فرقه های سیاسی و مذهبی را بخوبی در فرقه رجوی می توان دید.همانها که زندانبانهای فرقه در قرارگاه های فرقه هستند و بوده اند و در شکنجه و بازجوئی اعضا داوطلب!

پیرها مغز شسته هائی هستند که بیشتر به اخوند دوزاریهای ایران شبیه هستند و جز موعظه بلد نیستند و توان کوچکترین مناظره و استدلال ندارند چرا که از دید اینها حقیقت انچه هست که از بالا در نشریات فرقه انتقال می یابد و لاغیر! و کار مخاطبین شنیدن است و پذیرفتن!

“انکه حرفهای اینها را قبول ندارد قلبش برای پیام خدا باز نیست و باید روی خودش کار کند تا پذیرش سخنان اینها امکان یابد”!

این حرفها دقیقا همانست که لاجوردی در اوین می گفت و رجوی در سلولهای تشکبلاتیش!

(۵) خدمتگذاران و مبلغین پیام یهوه در خیابان:

اینها لایه پائینتر کادر هستند که گاها تا ۶۰ ساعت در هفته خود را “وقف” خدا می کنند و در خیابانها نشریات فرقه را که از مرکز می اید نشان مردم می دهند و به یهوه دعوت می کنند یا نامه می نویسند پست می کنند یا در خانه مردم می روند و مردم را به یهوه دعوت می کنند و ثابت می کنند که نام خدا یهوه است و عیسی خدا نیست بلکه پسر خداست!

این لایه پائینتر کادری موتور اصلی این تشکیلات فرقه ای در پائین است که مسئول عضو گیری است و طعمه ها را از خیابان جمع می کند و به جلسات هفتگی می اورد.

جمع اوری کمک مالی هم کار اینهاست البته این شبکه نمی داند چقدر از توان مالی این فرقه از دولتها تامین می شود که امیدوارم در مقالات بعدی به ان بپردازم.

(۶)شبکه تبلیفاتی و انتشاراتی شاهدان یهوه:

مثل هر فرقه ای ابزار بسیار مهم فرقه شبکه تبلیغاتی است که کاملا متمرکز است و کلمه ای  هم تشکیلات محیطی نمی تواند منتشر کند.

چاپخانه بسیار مجهز مرکزیت نیوجرسی این فرقه با دستگاههائی که هر کدام میلیونها دلار قیمت دارد در محوطه ای به بزرگی استادیوم فوتبال فقط بخش امریکای این فرقه را تفذیه می کند که تحت عموان “برج دیدبانی” این نشریات از مرکز منتشر می شود و همه باید انرا بخوانند.

در سایر کشورها همین نشریات دقیقا با همان محتوی به زبانهای دیگر منتشر می شود به علاوه وب سایت مرگکزی این فرقه و پیمهای رهبران این شبکه در مراسم اصلی تکرار می شود.

این شبکه تبلیغاتی پایه فکری و ایدئولوژی این فرقه را می سازد و روایتی بغاییت منجمد و ارتچاعی از زندگی ارائه می دهد که هپروتی است و هرگز به ریشه های بدبختی انسانها که نظم سرمایه داریست خ و خود حکومتها اشاره ندارد.

فرقه شاهدان یهوه تبلیغ می کند که اعضا باید از قوانین هر مملکت که توسط حکومتها و طبقه حاکمه تولید شده دنباله روی کنند و شهروندهای خوبی برای نظام باشند.

این فرقه بطور موازی با حکومت اکریکا و حکومتهای غربی عمل می کند ودلیلش اینست که از همه این حکومتها روزمره سوبسید و کمک می گیرد.بدون این کمکها این فرقه نمی توانسته و نمی تواند به توسعه  مالی و تشکیلاتی خود ادامه دهد.

 خلاصه کنم:

برای اینکه فرقه تولید شود شرایطی هست و این قانونمندی همه فرقه هاست.فرقه ادمها را از مغز مستقل تهی می کند و ابزار می سازد برای قدرتها.فرقه از مقدساتی استفاده می کند و به مقدسات نیاز دارد.

فرقه شاهدان یهوه یک نمونه بسیار واضح از فرقه هاست.بنام توهمی بنام خداو بکام همان قدرتهای حاکمه.تشکیلات این فرقه کاملا هرمی است و هر روز هم مجبور است متمرکز تر شود و لیست مجازاتش طولانی تر. همه فرقه ها همین تاریخ را طی می کنند.انجا نمی مانند که اغاز کرده اند.

فرقه شاهدان یهوه یک فرقه مذهبی است که مدعی است بقیه مسیحیها کافرند و این فرقه ناگهان در قرن ۱۹ به مسیح رسیده! در بخشهای بعدی به زوایای دیگر این فرقه نگاه می اندازم تا خواننده بفهمد چرا این دنیا را حاکمان نگه داشته اندو با چه ابزارهائی.

منابع دیگر:

(۱)سایت فارسی شاهدان یهوه:

https://www.jw.org/fa/

(2)تشکیلات هرمی شاهدان یهوه:

https://en.wikipedia.org/wiki/Organizational_structure_of_Jehovah%27s_Witnesses


Google Translate