ترور یحیی سنوار 

بعد از جنایت‌های کم نظیر در تاریخ بشر توسط دولت اشغالگر اسرائیل و بعد از قریب به یکسال تعقیب فشرده، يحيي سنوار توسط ارتش اسرائیل کشته شد. 

به یک معنی تروریسم دولتی و بزرگتر( اسرائیل)، تروریست کوچکتر ( سنوار) را حذف کرد. در هر دو سوی این مناقشه افراد، گروه‌ها و احزاب سیاسی موضع گیری کرده‌اند. یکی برای یحیی سنوار سوگواری می‌کند و در وصف او کم مانده چگوارا کم بیاورد و در طرف دیگر کسانی که برای تروریست بزرگتر یعنی دولت جنایتکار اسرائیل هورا می‌کشند. انگار آزادی، برابری و رفاه مردم ایران و ملیت‌های تحت ستم در آن از طریق جنایت‌های اسرائیل به نتیجه خواهد رسید. ارتش اسرائیل تا کنون نزدیک به ۱۷ هزار کودک بیگناه را به قتل رسانده است. چگونه شب‌ها به خواب می‌روید وقتی چشمان خود را بر این جنایت می‌بندید.  

سازمان مذهبی نظامی سیاسی حماس، در سرکوب سازمان آزادیبخش فلسطین و سازمان‌های سیاسی چپ فلسطین نقش بسزایی داشت و خود مسئله فلسطین را از ماهیت آزادیخواهانه و رهایی‌بخش خود تهی و به یک جنبش اسلامی ارتجاعی تقلیل داد که گوشه‌های از بی‌رحمی ایدئولوژیک آنها را در وقایع هفتم اکتبر مشاهده کردیم. از طرف دیگر گزارش‌های متعددی نیز وجود دارد که سازمان‌های جاسوسی اسرائیل برای تضعیف جنبش آزادیبخش فلسطین و توجیه جنایت‌های بی‌پایان خود، به سازمان ارتجاعی حماس کمک‌های کرده است.

مسئله فلسطین و مقاومت آن با ترور یحیی سنوار پایان نمی‌پذیرد، همانگونه که مقاومت فلسطین با حماس و یحیی سنوار آغاز نشده و دهه‌هاست علی‌رغم کشتار، آوارگی و آپارتاید دولت اسرائیل ادامه داشته است. 

دولت اسرائیل نیز با ترور یحیی سنوار و حتی تمام اعضای حماس، دست از جنایت‌های خود در راستای کوچاندن همه مردم فلسطین از اراضی اشغالی نخواهد کشید. 

حماس نه می‌تواند نمایندگی مردم ستمدیده فلسطین را بکند و نه نتیجه مبارزه سیاسی، ایدولوژیک، نظامی و فرهنگی آن رهایی و آزادی به دنبال خواهد داشت، همانگونه که سازمان‌های ارتجاعی مجاهدین خلق و طالبان سلطنت نمی‌توانند نمایندگی جنبش های پیشرو در ایران را بکنند و نه راه حل آنها رهایی و آزادی‌ست. 

در مسئله ترور یحیی سنوار نیز می‌بایست موضع راه سوم را در پیش می‌گیریم. نه یحیی سنوار را قهرمان خود می‌دانیم و نه اسرائیل را ” پیشوای آزادی” می‌پنداریم. 

مسئله فلسطین و درد و رنج‌های آنها همچنان باقی ست و  همبستگی بین‌المللی را می‌طلبد ولی نه تحت جنبشی که ارتجاعی و مذهبی ست و مرزهای خود را با حکومت های جنایتکاری مانند ایران روشن نکرده باشد، بلکه به جنبشی سکولار، چپ، آزادیبخش و مترقی نیاز دارد که بتواند دوباره رهبری فلسطین را به عهده بگیرد و بتواند حمایت و پشتیبانی جنبش‌های مترقی بین‌المللی را در پشت خود داشته باشد.

شورش کریمی 


Google Translate