صلح خواهی پارکابیهای چپ امپریالیستی درحمایت از حمله نظامی به ایران 

 صلح خواهی پارکابیهای چپ امپریالیستی درحمایت از حمله نظامی به ایران 

امروز پس ازعملیات انقلابی طوفان القصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ همه جهان دریافته است که رژِیم صهیونیستی اسرائیل یک رژیم نسل کش ،تبهکار وتروریستی است و هرگز به صلح و ترک خاک فلسطین نمی اندیشد. تا کل فلسطین اشغال است، صلح بی معناست. صحبت از صلح در سرزمین اشغالی یعنی تسلیم و تائید اشغال. آتش بس با صلح متفاوت است. آتش بس برای تنفس جنبش مقاومت است ویک تاکتیک سیاسی ودرخدمت سیاست راهبردی برای اخراج اشغالگران از سرزمین مادری است. با اشغالگر باید با زبان گلوله و موشک وحمله طوفان القصایی صحبت کرد. هدف ما در این مقاله رو کردن دست ایرانی های خود فروخته است که تشدید مبارزه مردم در سراسر جهان دردفاع از مردم غزه  و لبنان و درحمله احتمالی اسرائیل وآمریکا  به ایران افشا می کند. این خرابکاری از جانب سلطنت طلبان، فرقه مجاهدین رجوی، پیروان حزب اسرائیلی  منصور حکمت شروع شد و از جانب جریانهائی نظیر سازمان اقلیت  وراه کارگر و احزاب ناسیونال شونیست کردی که در دو پهلو گوئی و ژورنالیسم بی محتوی به درجات عالی تکامل ارتقاء پیدا کرده اند، ادامه دارد. در این بین ولگردان سیاسی نیز که نه ماهیتشان روشن است و نه تعهدی داشته و نه مسئولیتی در جنبش حمل می کنند و نه به کسی امروز و یا فردا پاسخگو بوده و خواهند بود و پرمدعانه “مستقل” در دامن امپریالیسم عمل می کنند، در کوچه پس کوچه های باور مردم راه افتاده اند و برای حمله احتمالی رژیم صهیونیستی اسرائیل  به ایران و بمباران صنایع  هسته ای و زیر ساخت های ایران بازار گرمی می کنند. آیا این ولگردان سیاسی پس مانده ها و مباشران همان جریانهای سیاسی ایرانی نیستند که از این در عقب وارد می شوند، زیرا خودشان جسارت موضع گیری روشن را ندارند؟ 

حزب ما به صراحت روشن کرده است که دنباله روان تئوری های ارتجاعی منصور حکمت ودراینجا “حزب کمونیست کارگری ایران” که نه کمونیست است، نه کارگری ونه ایرانی خط ارتجاعی روشنی را تعقیب می کنند که چون خط قرمزی در تمام سیاستهای آنها به چشم می خورد. آنها در تمام عرصه های پیکار طبقاتی در جهان، از تحولات در کشورهای عربی گرفته تا عراق و افغانستان، از فلسطین گرفته تا لبنان و سوریه، از ایران گرفته تا ونزوئلا و کوبا در کنار ارتجاع جهانی، درکنار صهیونیسم و امپریالیسم قرار دارند و می خواهند در پارکابی آنها به ایران حمله نمایند و ایران را “آزاد” کنند. جریاناتی  نظیر سازمان واقلیت  و راه کارگرو یا این قبیل گروه ها که  حتی اشغال ایران را تحمل می کنند و می خواهند از “فرصت مناسب” تجاوز به ایران با همدستی امپریالیستها در ایران “سوسیالیسم شورایی” را مستقر کنند!!؟؟ درست خوانده اید، آنها می خواهند در پارکابی امپریالیستها به ایران حمله کنند و “سوسیالیسم “را مستقر سازند. این تئوری ها از روی جهالت نیست از روی خیانت و همدستی با امپریالیستهاست که در تمام زمینه ها خودش را بروز می دهد. کارزار ایران تریبونال و معرکه گیری پشت “افشای انقلابی” حمید نوری ” وشرکت “مستقل” درتظاهرات غائله (زن زندگی آزادی) برلین تحت حمایت ناتو و در کنار سلطنت طلبان ومحافل اسرائیلی  تنها یکی از این گوشه هاست.اکنون این دارو دسته ها راه افتاده اند وبا شعار” نه به جنگ، نه به جنگ‌طلبان، نه به حکومت اسلامی. زنده‌باد انقلاب کارگری! “.(اعلامیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست. اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست،سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت سوم اکتبر ۲۰۲۴)  از مردم می خواهند “صدای خود را علیه جنگ و جنگ‌طلبان، در دفاع از روند انقلابی در ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی، برای همزیستی مردمان منطقه، برای به رسمیت شناسی دولت مستقل فلسطین، برای آزادی و برابری و سوسیالیسم بلند کنند” و به توجیه تجاوز اسرائیل و آدمکشی آنها پرداخته  و یکی به نعل و یکی به میخ می زنند. این جماعت تروتسکیست و ضد انقلابی هم سازمان مقاومت فلسطین حماس وهم  کل جنبش مقاومت فلسطین از جمله جبهه خلق برای آزادی فلسطین را به خاطر حمله قهرمانانه  طوفان القصی  بعنوان “یک عملیات تروریستی”محکوم می کنند و آنها را  مسبب کشتار اسرائیل و  بمباران  لبنان جلوه می دهند که گویا مردم “غیر نظامی” را کشتند و هم بمباران جنایتکارانه اسرائیل را که مسبب اش را حماس جا می زنند، برای فریب افکار عمومی “محکوم” می کنند. آنها با تیرهای هوائی هر دو طرف را محکوم می کنند. تو گوئی اگرسازمان  حماس موشک حمله نمی کرد و تسلیم می شد و اشغال سرزمینش را توسط اشغالگران یهودی می پذیرفت، اسرائیلیها خاک سرزمینهای اشغالی را ترک ویا دولتی را به آنها اهدا  می کردند، همانطور که با قرارداد “صلح اسلو” اهدا کردند!

امروز هر یهودی “غیرنظامی” که به اسرائیل می رود، آگاه است که به یک سرزمین اشغال شده می رود و می خواهد با تمام قوا از تصاحب سرزمینهای دیگری با بمب و سلاحهای کشتار جمعی و با نسل کشی دفاع کند. هر یهودی صهیونیست که به اسرائیل می رود می داند که برای جنگ و چپاول رفته است. توجیهات دینی فقط حرف مفت وتوجیه یک سیاست استعماری است. آنها را باید با قهر انقلابی بیرون کرد. نیروی “عظیم تسلیحاتی” حماس همان چیزی است که تاکنون در طی یک سال مقاومت نشان داده است. شرم آور است درشرایطی که یک جبهه انقلابی جان برکف درغزه تحت محاصره  دشمن وحشی با تمام قوا علیه صهیونیسم وآمریکا وکل جهان غزب می جنگد  مشتی خائن  ووطنفروش به یاری  صهیونیستها آمدند تا در پارکابی آنها رژیم جمهوری اسلامی را سرنگون سازند.باید دست این دشمنان مردم درلباس چپ را رو کرد وآنها را رسوا ساخت.

 

جنبش مقاومت فلسطین ،ودر راسش سازمان فلسطینی مقاومت حماس بعنوان بزرگترین نیروی جنبش فلسطین  حق دارد و باید برای پایان دادن به اشغال سرزمینش ازهر ابزاری که در دست دارد، استفاده کند. مبارزه خلق فلسطین توسط نماینده منتخب اش که به مذاق عده ای خوش نمی آید، محکوم نیست، عادلانه و محق است،  تجاوز صهیونیستها محکوم است. این حماس نیست که تروریست است این صهیونیستها و همه متحدان آنها هستند که تروریست اند و از تروریستها دفاع می کنند. این حقه بازی روشنفکران مزدور ایرانی و امپریالیستی را ملتهای جهان نمی پذیرند و محکوم می کنند. مردم همه سرزمینهای دنیا صرفنظر از دین و نژاد و بزرگی و یا کوچکی، صرفنظر از سطح فرهنگی و قدمت تاریخی و… حق دارند در مقابل اشغالگران و زورگویان جنایتکار بپا برخیزند و آنها را در سرزمین خودشان دفن کنند، تا باشد که کسی سرزمینهای دیگران را اشغال نکند. کسانی که این حق را برای ملتها برسمیت نمی شناسند، هوادار قانون جنگل اند، هوادار تسلط استعمار و امپریالیسم اند. این عده دستشان در مورد مسئله فلسطین رو می شود. هر چه این مبارزه تشدید شود رنگ مواضع ارتجاعی و دو پهلو را که تنها در خدمت ارتجاع جهانی است از میان می برد. تئوری “هم با این و هم با آن”، تئوری “جنگیدن در دو جبهه”، تئوری “مبارزه همزمان با دو قطب ارتجاع”، ماهیت ارتجاعی خویش را در عمل نشان می دهد. اپوزیسیون انقلابی ایران باید مرزهای خویش را با این خودفروختگان روشن کند تا دست جاده صاف کن های امپریالیسم در ایران رو شود و نتوانند با نقاب “چپ”، امپریالیسم و صهیونیسم را آرایش کنند و متحد مبارزه بر ضد جمهوری اسلامی جا زنند. بر اندازی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی باید در یک پروسه طولانی وبا دست کارگران و زحمتکشان وتوده سازمانده یافته ایران وبرای استقراررژیمی انقلابی ومترقی و دربهترین حالت رژیمی سوسیالیستی  ودر پیکار با خودفروختگان  ومزدوران امپریالیسم وصهیونیسم صورت گیرد. اگر بر ضد این جریان های خودفروخته که بخشی از آنها پول اخاذی می کنند و لذا اقناع پذیر نیستند، مبارزه نشود زمینه خودفروختگی رشد می کند و بتدریج خودفروختگی مجلسی می گردد که گردیده است.

مبارزه خلق فلسطین که از جانب مردم دنیا مورد تائید است و این را تظاهرات های میلیونی یک سال اخیر در سراسر جهان نشان داده وهمچنان ادامه دارد، برای همه ایرانیان هوادار امپریالیسم و صهیونیسم مشکل آفرین  شده است که با کلی گوئی و عبارتپردازیهای پوچ از زیر بار تحلیل مشخص از شرایط مشخص شانه خالی کنند و به نفع صهیونیستها موضع بگیرند. این ایرانیها هوادار مبارزه موهومی فلسطین، خلق موهومی فلسطین هستند که در جبهه سوم موهومی فلسطین، بر ضد اسرائیل و “اسلام سیاسی” واقعی می رزمد. تا ابد نمی شود مردم فریبی و خودفریبی کرد.ننگشان باد!

نه به جنگ تجاوزکارانه رژیم نسل کش و صهیونیستی اسرائیل !

نه به نسل کشی درغزه!

 نه به تجاوز و بمباران لبنان!

دستها ازایران کوتاه !

 زنده باد همبستگی خلقهای منطقه علیه صهیونیسم و امپریالیسم!

حزب کارایران(توفان)

۲۳ مهرماه۱۴۰۳

www.toufan.org

https://t.me/totoufan


Google Translate