درباره سخنرانی رییس‌جمهور های آمریکا در باره تاریخ سرزمین فلسطین ‎

درباره سخنرانی رییس‌جمهور های آمریکا در باره تاریخ سرزمین فلسطین ‎

خواننده ی گرامی،
سخنرانان ویدیوی زیر که به تاریخ آپارتاید، تالانگری، سلب مالکیت، سرکوب و کشتار، چک پوینتها و آواره کردن میلیونها فلسطینی توسط صهیونیسم می‌پردازند، «چپ‌های افراطی!!، «چپ های سنتی ضد امپریالیسم!!» و انسانهای شریف و آزاده همچون گیدیون لوی از تل آویو نیستند، اینها رییس‌جمهور های آمریکا هستند که به سهم خود کودتاها، جنگ های خانه مان برانداز و دخالت‌های نابود کننده در کشورهای ضعیف براه انداخته اند!
برخلاف نظرات اپورتونیستهایی(امثال ایرج مصداقی ها، حمید تقوایی ها و….) که منکر آپارتاید در اسراییل علیه میلیونها فلسطینی هستند، سخنرانان از جنایتهای بیکران حاکمان اسراییلی قبل از قدرتگیری نتانیاهو و یا وجود سازمان حماس، از بدو شکلگیری دولت اسراییل سخن می‌گویند!

«اتحاد سراسری آزاد کارگران «بی کارگر»» وابسته به حزب کمونیست کارگری که چندی پیش تلاش کرد در ارتباط با انستیتوی «فردریش ابرت آلمان و اتحادیه وردی» که تحت نفوذ سیاست حاکم بر آلمان است، یک اتحادیه ی مصنوعی دیگری برای کارگران ایران سرهمبندی بکند، در پاسخ به نوشته ی «در باره ی شعار سر مار در تهران است»، ضمن ارسال توهین هایی عدیده به نویسنده ی متن فوق که در واقع خود و همپالگی های حزبی اش شایسته آن هستند، مینویسد:

«مردم ایران کارگران بارها جواب شما نوکران و خود فردشانی امثال شما را داده اند:

https://www.instagram.com/reel/CyKVn_yuJY3/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==

ملت ایران هرگز با عملکرد وحشیانه فلسطین و حزب الله و هیچ ترورریستی موافق نیستند.»
«««»«««
در ویدیو یی اینستاگرامی‌ که مسئول اول این گروه مصنوعی کارگری از کارگران فولاد ایران برایم پست کرده است، کارگران شعار:
«فلسطین، سوریه عامل بدبختیه» سر می‌دهند!

این شعار ناقص که به حق علیه دخالتگری های ارتجاعی و رقابت های اقتصادی-نظامی -سیاسی و فرهنگی رژیم ارتجاعی ج. اسلامی در منطقه که به قیمت تباهی شرایط زیست میلیونها نفر از کارگران و زحمتکشان ایران و بخشی از مردم منطقه از جمله مردم سوریه و فلسطین تحقق می‌یابد، جهت میگیرد، باید ارتقاء پیدا کند و علیه رژیم حاکم که دشمن اولی و اصلی مردم ایران و بویژه کارگران است، جهت یابد!
ولی در منطقه تنها رژیم ارتجاعی ایران فعالمایشایی نمیکند بلکه رژیم صهیونسیتی اسراییل، ارتجاع حاکم بر عربستان سعودی و.. با پشتیبانی های آمریکا و آلمان و ….نیز بسهم‌ خود نقش آفرینی می کنند!
و اما کارگران ایران می‌توانند در شرایط نبود حزب واقعی سیاسی انقلابی و مستقل کارگری به بیراهه کشانده شوند. آنها می‌توانند همچون سال ۵۷، اینبار شاهزاده در ماه ببینند!
و یا یک موسیلینی ماکیاویلیست سوسیالیست را بر سر خود خراب کنند!

پاسخ من به تشکل مصنوعی «اتحاد سراسری کارگران ایران»‌ این بود که:
مردم ایران و بویژه کارگران از حکومت ارتجاعی خویش و دخالت‌های ارتجاعی او در منطقه متنفرند و همچنین از عوامل امپریالیست و صهیونیسم، جاسوس ها و تروریسم و آپارتاید اسراییلی و خیانتکارانی که برای کسب «تاج قدرت» بر طبل جنگ ارتجاعی بین دو رژیم جنایتکار میکوبند و… نیز متنفرند!
دون مایه گانی که کارشان، آگاه گری، سازماندهی کارگران و زحمتکشان برای راه اندازی یک انقلاب هدفمند و پیروز نیست بلکه تبانی های پشت پرده با سایر جنایتکاران جنگی علیه جنایتکاران حاکم است!
آنها از چلبی های ارزان و خود فروش، از اوباشانی که تا دیروز درب اداره استخبارات عراق را می کندند و امروزه برای رسیدن به قدرت همچون چلبی ها سفره ی گدایی جلوی درب موساد و سیا و… پهن میکنند، متنفرند!
و البته کسانیکه که به نام «اتحاد سراسری کارگران!!» فعالند، و مزدوران حقیری بیش نیستند نیز شامل همین دسته از مزدوران هستند.
بی‌شک مردم ایران با رشد آگاهی و مبارزه ی طبقات اجتماعی بیش از پیش از چنین دمل های چرکینی فاصله خواهند گرفت!

در سرزمینی که به جرأت میتوان گفت، بیش از نیمی از اعضا و کادر های طبقه ی حاکمه و حتی کادر های امنیتی و شکنجه گر اش انگلوفیل، المانوفیل و یا برای امریکا، اسراییل، روسیه، چین و..جاسوسی و مزدوری میکنند‌ و در صفوف اپوزسیون ارتجاعی اش، حتی شاهزاده ی در تبعید اش با همه ی ثروت به غارت برده، سفره پاک کن رژیم های جنایتکار بیگانه است و مردمی با البسه های دروغین سوسیالیستی «رئال پولتیک»، کسب قدرت به کمک اشغال سرزمینی توسط کشور بیگانه تبلیغ میکنند و با دبدبه و کبکبه ی حزبی بر طبل شکلگیری یک جنگ ارتجاعی خانمان برانداز در منطقه میکوبند و هر انسان شریفی که این تبانی ها و مواضع اپورتونیستی شان را نقد میکند، به او اتهام «محور مقاومتی های مزدور حکومتی و یا مدافع اسلام سیاسی!!» میزنند!
باید قباحت و تعفن جاسوسی و یا همکاری های پشت پرده با دشمنان داخلی و خارجی علیه سرزمین آبا اجدادی و مردم خویش را به کودکان مان بیاموزیم!

طبقه ی کارگر و مردمی که نسبت به کشتار مردم بی دفاع در گوشه ای از جهان بی تفاوت باشند، نه تنها قادر به رهایی خویش از رژیم توتالیتر و یا نوع دیگری از دیکتاتوری نیستند بلکه شایسته ی رهایی نیز نیستند!
مردم ایران و منطقه باید از مصایب ناشی از اشغال عراق، لیبی و… و همچنین علل شکست انقلاب خود و مصایب ناشی از آن را نیز بیاموزند‌ و آنرا ملکه ی ذهن خود کنند!

یک وظیفه ی مهم روشنفکران، مبارزان، آزادیخواهان در کردار، این است که بموازات مبارزه با رژیم هار و توتالیتاریسم مذهبی حاکم،
مبارزه علیه جبهه ی لابی های مرتجع در اپوزسیون و‌ افشای بی امان این دسته جات را نیز دنبال کنند!
اپوزسیون مرتجع در شرایط رشد و گسترش جنبش های اجتماعی و سیاسی تلاش میکند که به هر وسیله ای سوار جنبش ها شود و آنها را به بیراهه بکشاند تا به تاج «قدرت سیاسی» دست یابد.
و در شرایط نبود و یا ضعف چنین جنبش های اجتماعی تلاش میکند با سوار شدن بر راکت‌ها و بمب‌های رژیم های امپریالیستی – صهیونیستی و حتی ارتجاعی منطقه – نمونه عراق – و با سفره پهن کردن برای اشغال کشور جهت کسب قدرت سیاسی گام بردارد!
آنان دشمن انقلاب واقعی و پیروزمند توده ها علیه حاکمان مرتجع خودی هستند و لذا با آگاهی، سازماندهی و متشکل کردن کارگران و زحمتکشان در جهت منافع تاریخی- طبقاتی شان بیگانه اند.
اگر مسئله ی اصلی هر انقلابی قدرت سیاسی است، این قدرت نباید بشیوه ی ماکیاویلیستی- موسیلینستی، اپورتونیستی و یا پوپولیسم عوامفریبانه جابجا شود، بلکه بشیوه ی انقلابی!

https://www.facebook.com/share/v/KZBYwzKPNpQXzHGR/

بیاد ارژنگ رحیم زاده


Google Translate